نظر امامیه در مورد تعیین تکلیف بر خداوند بر وجوب امامت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نظر امامیه در مورد تعیین تکلیف بر خداوند بر وجوب امامت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیامامت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

نظر امامیه در مورد تعیین تکلیف بر خداوند بر وجوب امامت چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاه‌های مذاهب اسلامی در باره امامت چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ

محمد حسن قدردان قراملکی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«در پاسخ این شبهه دو نکته قابل توجّه است:

  1. اشکال وابسته به انکار حسن و قبح عقلی: این شبهه اهل سنت و عمدتاً اشاعره از انکار اصل "حسن و قبح عقلی" نشأت گرفته است. که انکار آن یکی از مبانی کلامی‌ اشاعره است، به این معنی که اشیا و افعال با قطع نظر از خداوند خود به خود به حسن و قبح عقلی متصرف نمی‌شوند، بلکه آن تابع فرمان و حکم شارع است[۳]. سستی این اصل و مبنای کلامی‌ اشاعره در علم کلام آَشکار شده است[۴]. و گفته شده که در صورت انکار این اصل توالی باطلی لازم می‌‌آید که احدی بر آن نمی‌تواند ملتزم باشد، مانند عدم اثبات شریعت و نبوت؛ چراکه ممکن است خداوند معجزه‌ای را بر پیامبر دروغین ظاهر کند، بلکه با انکار اصل فوق نمی‌توان حسن و قبح شی خود کذب باشد و کذب بر خدا به لحاظ عقل - برحسب فرض - محال نیست. با پذیرفتن اصل حسن و قبح عقلی، عقل حکم می‌‌کند که خداوند نمی‌تواند فاعل فعل قبیحی گردد و به عبارتی خداوند باید فاعل افعال حسن باشد. اما این شبهه که لازمه آن تعیین تکلیف بر خداست - که اشاعره مطرح کردند[۵].- پاسخ آن از نکته بعدی روشن می‌‌شود.
  2. خلط وجوب اعتباری و تکوینی:نکته دیگری که در استناد وجوب به خداوند باید به آن توجّه کرد تفاوت آن با وجوب اعتباری فقهی است، به این معنی که وجوب اعتباری وجوبی است که از ناحیه بر شخص با اشخاصی وضع و تعیین می‌‌شود که آن‌ها بر انجام آن تکلیف مجبورند، مثلاً بر اسیری در اردوگاه یا بر زندانی در زندان تکلیف می‌‌شود که درزمان خاص در مکان معلومی‌ حضور پیدا کند، این تکلیف یک حکم و وجوب فقهی و اعتباری است که در صورت مخالفت متخلف مؤاخذه خواهد شد. وجوب دیگری وجود دارد که نه از سنخ جعل و اعتبار بلکه از تکوین و ذات استنتاج می‌‌شود، مثلاً گفته می‌‌شود درخت انار حتی میوه انار می‌‌دهد یا نیروی جاذبه اشیا را به طرف خود جذب می‌‌کند، این بایدهای طبیعی از روابط تکوینی اشیا با یکدیگر استنتاج و به تعبیری کشف شده است، اینکه درخت انار میوه انار می‌‌دهد، هیچ جبر و اجبار بیرونی بر آن نسبت داده نشده است، بلکه آن مقتضای ذات و طبیعتش می‌‌باشد. مثال دیگر درباره بعضی انسان هاست، اینکه انسان دانا و خردمند و حکیم کار لغو، بیهوده و عبثی انجام نمی‌دهد، اینکه شخص کریم و دست و دل باز مثل حاتم طائی احسان می‌‌کند، اینکه مادری پای عشق بچه‌اش خود را به آب و آتش می‌‌زند و چه بسا جان خود را نیز فدا می‌‌کند، همه این‌ها نه از جبر و تکلیف بیرونی و اعتباری بلکه از ذات و صفات فطری انسان نشأت می‌‌گیرد. وجوب انجام کار حسن و نیکو از جمله لزوم بعثت پیامبران و تعیین امام نیز دقیقاً نه از وجوب بیرونی و وضعی بلکه از صفات کمالی ذات الهی نشأت می‌‌گیرد، صفت حکمت، جود و خیرخواهی خداوند مقتضی است که برای راهنمایی انسان‌ها و نیل آنان به سعادت جاودانه، پیامبران و امامانی را تعیین و نصب کند و این فعل الهی از سر حکمت، لطفاً و عنایت الهی است؛ به تعبیر فنی، وجوب محمول بر خدا نه "وجوب علی الله= وضعی و فقهی"؛ بلکه "وجوب من الله = کلامی‌ و عقلی" است. پس نسبت وجوب تعیین امام برای خداوند به معنای فوق هیچ محذوری ندارد. اتفاقاً برخی از متکلمان اشعری نیز بر این نکته اعتراف نمودند که در ذیل شبه بعدی اشاره خواهد شد.

وجوب دیگری وجود دارد که نه از سنخ جعل و اعتبار بلکه از تکوین و ذات استنتاج می‌‌شود، مثلاً گفته می‌‌شود درخت انار حتی میوه انار می‌‌دهد یا نیروی جاذبه اشیا را به طرف خود جذب می‌‌کند، این بایدهای طبیعی از روابط تکوینی اشیا با یکدیگر استنتاج و به تعبیری کشف شده است، اینکه درخت انار میوه انار می‌‌دهد، هیچ جبر و اجبار بیرونی بر آن نسبت داده نشده است، بلکه آن مقتضای ذات و طبیعتش می‌‌باشد.

مثال دیگر درباره بعضی انسان‌هاست، اینکه انسان دانا و خردمند و حکیم کار لغو، بیهوده و عبثی انجام نمی‌دهد، اینکه شخص کریم و دست‌ودل باز مثل حاتم طائی احسان می‌‌کند، اینکه مادری پای عشق بچه‌اش خود را به آب و آتش می‌‌زند و چه‌بسا جان خود را نیز فدا می‌‌کند، همه اینها نه از جبر و تکلیف بیرونی و اعتباری بلکه از ذات و صفات فطری انسان نشأت می‌‌گیرد.

وجوب انجام کار حسن و نیکو ازجمله لزوم بعثت پیامبران وتعیین امام نیز دقیقاً نه از وجوب بیرونی و وضعی بلکه از صفات کمالی ذات الهی نشأت می‌‌گیرد، صفت حکمت، جود و خیرخواهی خداوند مقتضی است که برای راهنمایی انسان‌ها و نیل آنان به سعادت جاودانه، پیامبران و امامانی را تعیین و نصب کند و این فعل الهی از سر حکمت، لطفاً و عنایت الهی است؛ به تعبیر فنی، وجوب محمول بر خدا نه "وجوب علی الله= وضعی و فقهی"؛ بلکه "وجوب من الله = کلامی‌ و عقلی" است.

پس نسبت وجوب تعیین امام برای خداوند به معنای فوق هیچ محذوری ندارد. اتفاقاً برخی از متکلمان اشعری نیز بر این نکته اعتراف نمودند که در ذیل شبه بعدی اشاره خواهد شد[۶].

پرسش‌های وابسته

  1. امامت چیست؟ (پرسش)
  2. امامت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  3. امامت در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
  4. قرآن در مورد امامت چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
  5. چه احادیثی در مورد امامت وجود دارد؟ (پرسش)
  6. امام کیست؟ (پرسش)
  7. امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  8. امام در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
  9. قرآن در مورد امام چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
  10. چه احادیثی در مورد امام وجود دارد؟ (پرسش)
  11. امامت چه کاربردهایی دارد؟ (پرسش)
  12. بحث از امامت چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
  13. دیدگاه‌های مذاهب اسلامی در باره امامت چیست؟ (پرسش)
  14. موارد اختلافی امامیه و اهل سنت در مورد امامت چیست؟ (پرسش)
  15. آیا وجوب تعیین امام بدعت‌آمیز است؟ (پرسش)
  16. آیا کلامی‌انگاری امامت بدعت‌آمیز است؟ (پرسش)
  17. آیا مخالفان امامت کافراند؟ (پرسش)
  18. آیا امامت موروثی است؟ (پرسش)
  19. آیا امامت از دوران کودکی امکان‌پذیر است؟ (پرسش)
  20. آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ (پرسش)
  21. آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)
  22. آیا می‌توان به مقام امامت بدون مقام نبوت رسید؟ (پرسش)
  23. آیا امامت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش)
  24. آیا غیبت امام با فلسفه ضرورت امامت ناسازگار است؟ (پرسش)
  25. آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش)
  26. آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: سیف الدین آمدی، أبکار الأفکار، ج۳ ص۴۱۹، شرح المواقف، ج۸، ص۳۷۷.
  2. {{عربی|اندازه=۱۲۰%| لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُاو از آنچه انجام می‌دهد بازخواست نمی‌گردد؛ سوره انبیاء، آیه:۲۳.
  3. ر. ک، فخر رازی، الأربعین، مسئله۲۵، ص۲۴۶، تلخیص المحصل، ص۳۹۳، شهرستانی، نهایة الأقدام، قاعده۱۷، صص۳۷۰، قوشچی، شرح التجرید، ص۳۳۹.
  4. برای توضیح بیشتر ر. ک جعفر سبحانی، حسن و قبح عقلی، فصل ۹و ۱۰.
  5. ب. ک: ابن تیمه، الرسائل الکبری، ج۱، ص۳۳۳، رساله اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص ۱۵۳.
  6. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۶۷ - ۶۹.