آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ (پرسش)
آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | امامت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- یکی از شبهات مطرح در میان اهل سنت بر علیه تشیع اعتقاد شیعیان بر برتری مقام امامت بر مقام امامت است که بر اساس آن شیعیان معتقدند مقام و منزلت امامان از مقام و مرتبه پیامبران الهی برتر و بالاتر است.
پاسخ
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
«بحث در تعریف نبوت و امامت و فرق آن دو یک بحث قرآنی و کلامی است که مکتب و فرقهای میتواند دیدگاه و نظر خود را طرح و تبیین کند، لکن باید هر نظر و مبنایی بر مبنای دینی مانند کتاب و سنت مستند گردد.
با نگاه به آرای اهل سنت و تشیع در تعریف امامت ما به اختلاف مبنایی آن دو پی میبریم. عالمان اهل سنت در کتب کلامی امامت را به ریاست دنیوی ناظر بر امر حکومت و سیاست تفسیر کردهاند که نهایت حاکم نیز متکفل اجرای امور دینی نیز میگردد.
با این نگاه به تعریف امام و امامت روشن میشود اهل سنت تعریف عام از امامت در قرآن و روایات اراده و ارائه نمودهاند[۱]، چرا که در قرآن امام و امامت هم بر مقام امامت و بالاتر از آن و هم برای غیر مقام امامت مانند حکومت و رهبری جامعه حتی از جنس کفر و الحاد نیز استعمال شده است، مانند: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُونَ﴾[۲] ، ﴿وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ﴾[۳]. پس از این منظر باید گفت اهل سنت میتوانند امامت و امام را مادون نبوت و نبی توصیف کنند، لکن حق ندارند و منطقی هم نیست که آنان تعریف و رویکرد شیعه به مسئله امامت را به صرف مخالفت با مبنای خود، مخالف آن و اسلام معرفی کنند؛ چراکه تعریف شیعه از امامت بر آن مستند است.
با توجّه به تعریف خاص امام و امامت از سوی شیعه - البته در روایات نیز آمده است - معلوم میشود دارنده صفات فوق نه پیامبر بلکه در ردیف پیامبران خواهد بود و فرق آن دو تنها در اخذ وحی و کتاب آسمانی است، اما ممکن است مقام دارنده صفات امامت از بعض پیامبران نیز بیشتر شود، بلکه از آیه ذیل نیز میتوان به طور قطع این ادعا (برتری امامت بر نبوت) را ثابت کرد: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۴]
با نگاهی به شأن نزول آیه و تاریخ آن روشن میشود اعطای امامت به حضرت ابراهیم بعد از اعطای نبوت و در اواخر عمر شریفش و بعد از آزمایش و امتحان های متعدد انجام گرفته است. از آن برمی آید که مام امامت با مقام امامت متفاوت و متمایز و از آن برتر و بالاتر نیز است؛ چراکه اعطای امامت بعد از مقام امامت بوده است و اگر عین نبوت بود سخن از اعطای آن و تفرع آن بر ابتلاء به کلمات الهی لازم و وجهی نداشت.
از اینجا روشن میشود دیدگاه امامیه در برتری مقام امامت بر مقام امامت بر قرآن کریم مستند است.
امام رضا (ع) ضمن تصریح به محدودیت اذهان مردم در نیل به حقیقت امامت تصریح میکند که امامت بالاتر از نبوت است و برای این ادعا حضرت به اعطای مقام امامت بعد از نبوت به حضرت ابراهیم استدلال میکند"إِنَ الْإِمَامَةَ خَصَ اللَّهُ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ (ع) بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا " [۵]. حضرت در ادامه تأکید میکند چنین مقامی تنها به نسل علی (ع) اختصاص یافته است.
امام صادق (ع) در مقام توصیف اوصاف و مقامات حضرت ابراهیم به ترتیب به مقامهای: ۱. عبد ۲. نبی ۳. رسول ۴. خلیل ۵. امام، اشاره و تأکید میکند این مقامها به ترتیب بوده یعنی اوّل عبد بعد نبی بعد رسول بعد خلیل و در آخر به مقام امامت نائل میآید"إِنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَجْعَلَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الْأَشْيَاءَ قَالَ ﴿إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ﴾ "[۶]
امام سجاد (ع) بعد از توصیف خود به ائمه مسلمین خودشان را "حُجَجُ اللَّهِ "، "أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْض "، "بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ"، "وَ بِنَا يَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ" و "لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا" توصیف میکند که نگاه بلند و ژرف آنان به امامت را میرساند[۷]
این اوصاف از اوصاف اختصاصی امامان است که پیامبران پیشین - جز پیامبر اسلام - بر آنها متصف نبودند.
افضلیت امامت و مصادیق منحصره آن یعنی دوازده امام معصوم بر پیامبران دیگر از روایات فصل اوّل ذیل عنوان امام واسطه فیض الهی و اولین صادر نیز روشن میشود و برخی دیگر از روایات در نقد شبهه بعدی خواهد آمد.
حاصل آنکه اختلاف شیعه و اهل سنت در تعریف امامت اختلاف مبنایی و به نوعی قابل اغماض میباشد؛ مورد مناقشه اصلی در این مبحث در رهاورد مبنای فوق است که شیعه با توجّه به تعریف خاص خود از امامت آن را بر دوازده امام خود تطبیق داده و در نتیجه مقام ائمه را بالاتر از مقام پیامبران جز پیامبر اسلام میدانند که در اینجا اهل سنت شیعیان را متهم به غلو و افراط نمودند.
به دیگر سخن آیا علاوه بر پیامبران انسان های دیگر نیز بر مقام امامت نائل آمدهاند یا نه؟ امامیه بر این سؤال پاسخ مثبت میدهد و معتقد است مطابق آیات و روایت دوازده امام شیعیان به مقام امامت نائل آمده است و آیات و روایات مثبت این ادعا در صفحههای پیشین گذشت. توضیح بیشتر آن در تحلیل شبهه بعد میآید»[۸].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین حسینی زیدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم حسینی زیدی در کتاب «جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا» در اینباره گفته است:
«برتری مقام امامت بر مقام نبوت و رسالت[۹] یکی از مفاهیم و معارف مسلم قرآنی است. طبق همین معنای بلند از قرآن کریم، شیعه نیز اعتقاد دارد که مقام امامت و امام از نبوت و نبی برتر و بالاتر است و بر همین اساس، ائمه(ع) برتر از انبیایند. احادیثی نیز دلیل بر این اعتقاد است[۱۰]. یکی از مسائل اختلافی شیعه و اهل سنت، مسئله افضلیت امام است. اهل سنت میگویند: لازم نیست امام از همه افراد ملت کاملتر و فاضلتر باشد، بلکه امکان دارد در بین ملت، فرد یا افرادی باشند که از جهت علم، تقوا و سایر فضایل انسانیت کاملتر از امام باشند، ولی فرد ناقصتر به امامت انتخاب شود[۱۱]. ابن ابیالحدید در خطبه کتاب خود، شرح نهج البلاغه، میآورد: الحمد لله الواحد العدل... و قدّم المفضول على الأفضل لمصلحة اقتضاها التكليف و اختصّ الأفضل من جلائل المآثر و نفائس المفاخر بما يعظم عن التشبيه و يجل عن التكييف[۱۲]؛ سپاس خدایی را که یکتا و عین عدل است... سپاس خدایی را که «مفضول» را بر «افضل»، بنا بر مصلحتی که تکلیف اقتضا کرد، مقدم داشت و افضل را به اوصافی والا و مفاخری ارجمند، ویژه ساخت.... در مقابل، امامیه عقیده دارد که امام از همه افراد ملت، کاملتر و فاضلتر است و بهتر از او در بین آنان یافت نمیشود. البته باید توجه کرد که «خلافت» با «امامت» فرق دارد و آنچه اهل سنت معتقد است که مفضول در عین مفضولیت میتواند بر افضل پیش بیفتد، در موضوع خلافت است، هر چند به لفظ امام از آن تعبیر شود. بسیاری از علمای اینان، به ویژه آنان که مشرب صوفی دارند، امامت را منصب الهی، و امام علی(ع) را امام میدانند، اما خلافت را منصب دنیایی میدانند که لازم نیست به نصب الهی باشد؛ لذا از این منظر، امام علی(ع) را خلیفه چهارم میدانند، ولی برای سایر خلفا مقام امامت قائل نیستند. از نظر شیعه، تمام فضایل و خصوصیات پیامبران در امیرالمؤمنین(ع) جمع است[۱۳]. امام زمان(ع) نیز هنگام ظهور خطبهای میخواند که در آن، بیان میفرماید تمام فضایل و خصوصیات پیامبران به جز پیامبر اسلام(ص) در او جمع است[۱۴]. امام رضا(ع) به این مفهوم قرآنی اشاره دارد و با استشهاد به آیه قرآن میفرماید: «إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ(ع) بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۱۵]»[۱۶]؛ امامت مقامی است که خدا ابراهیم خلیل(ع) را در مرتبه سوم - بعد از نبوت و خلّت - به آن اختصاص داد و به چنین فضیلتی شریفش گرداند و با این مقام نامش را پرآوازه کرد و خطاب به او فرمود: ای ابراهیم، تو را امام مردم برگزیدم. شارح اصول الکافی در توضیح این برتری مینویسد: و أما الإمامة فهي أفضل من الخلة لأنها فضيلة شريفة و درجة رفيعة و أجل قدرا و أعظم شأنا و أعلى مكانا و أمنع جانبا و أبعد غورا من أن يبلغها البشر بعقولهم[۱۷]؛ امامت از مقام خلیلاللهی برتر است؛ زیرا فضیلت و رتبهای است والا که ارج و قدر آن بالاتر و شأن آن والاتر و جایگاه آن برتر و دیریابتر و ژرفتر از آن است که بشر با خرد ناقص خود به آن دست یابد. در احادیث امام رضا(ع) اسلام به درختی میماند که در حال نمو است. نمو درخت به ریشه آن بستگی دارد که با آن تغذیه میکند و این تغذیه منشأ رشد میشود. امامت هم ریشه درخت اسلام است و هم شاخه آن. اما چه شاخهای؟؛ آن شاخهای که از همه رفیعتر و به آسمان سرکشیدهتر است. اگر کسی از دور درخت اسلام را نظاره کند، امامت را فراتر از همه شاخههای آن میبیند. آری، امامت در اسلام عالیترین جلوهگاهی است که رخ مینماید[۱۸]. اما در مورد اینکه برتری امامت بر نبوت از چه نظر است، اختلاف نظر وجود دارد. در نظر برخی مانند علامه طباطبایی، نبی فقط دارای هدایت تشریعی و به اصطلاح، ارائهکننده راه هدایت است، اما امام افزون بر آن، هدایت تکوینی نیز دارد. به این معنا که او با اثر وجودیاش، در قلب انسان تأثیر باطنی و نفوذ روحانی دارد و وی را هدایت میکند. مقام امامت، نوعی ولایت باطنی بر اعمال مردم است که توأم با هدایت میباشد[۱۹]. برخی نیز همچون استاد مطهری گفتهاند: فرق نبوت و امامت در این است که نبوت، راهنمایی، ابلاغ و اخبار است، ولی امامت رهبری است و علاوه بر رهبری اجتماعی، رهبری معنوی به سوی خدا هم هست[۲۰]. برخی دیگر مانند استاد سبحانی معتقدند: نبی تنها، مأمور به ابلاغ رسالت و دادن نویدها و بیمها به مردم است، اما امام علاوه بر آن، پیشوایی است که دارای سمت امر، نهی، تکلیف و دستور است و جامعه بشری را با مدیریت صحیح به حد کمال میرساند[۲۱]. بنابراین، امامت مقام رهبری همهجانبه مادی و معنوی، جسمی و روحانی و ظاهری و باطنی است. امام، رئیس حکومت، پیشوای اجتماع، رهبر مذهبی، مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است. امام از یکسو، با نیروی معنوی خود افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنی رهبری میکند و با قدرت علمی افراد نادان را تعلیم میدهد و از سوی دیگر، با نیروی حکومت یا قدرتهای اجرایی دیگر، اصول عدالت را اجرا مینماید[۲۲]»[۲۳]. |
پانویس
- ↑ ر.ک: فخر رازی، تفسیر کبیر، ج ۴، ص ۴۴، ذیل آیه ۱۲۴ بقره.
- ↑ و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد؛ سوره بقصص، آیه: ۴۱.
- ↑ و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه: ۱۲.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۴.
- ↑ «امامت چيزى است كه خداوند بعد از نبوت و خلّت (مقام خليل اللّهى) در مقام سوم، ابراهيم خليل عليه السّلام را بدان اختصاص داده به آن فضيلت مشرّف فرمود» عیون اخبار الرضا، ج ۲، صص ۶ - ۱۹۵؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۹؛ کتاب الحجۀ، ب نادر جامع، ح ۱.
- ↑ «به راستى خداى تبارك و تعالى ابراهيم را بنده خود گرفت پيش از آنكه به مقام نبوتش مفتخر سازد و او را به پيغمبرى گرفت پيش از آنكه مقام رسالتش بخشد و او را رسول خود ساخت پيش از آنكه خليل خودش بگيرد و او را خليل خود گرفت پيش از آنكه او را به مقام امامت برگزيند و چون همه مقامات را برايش فراهم كرد، فرمود: «به راستى من تو را براى مردم امام مقرر كردم»» کافی، ج ۱، ص ۱۷۵.
- ↑ "نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ ﴿السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا ﴿يُنَزِّلُ الْغَيْثَ﴾ وَ بِنَا يَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا "؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۵؛ موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۵، ص ۲۸۶.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۹۳ - ۹۷.
- ↑ درباره فرق یا عدم فرق بین نبی و رسول نک: راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۴، ۱۹۵ و ۴۸۲؛ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۸۳ - ۹۳ و ۳۰۹ – ۳۲۵.
- ↑ برای این احادیث نک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۷۵؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۰۶.
- ↑ امینی، ابراهیم، مسائل کلی امامت، ص۳۵۵.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، الأمالی، ج۱، ص۱۴؛ همو، کمال الدین، ص۲۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۶.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۹.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۹۶. از آیه ۱۲۴ سوره بقره چند نکته برمیآید: الف. در احراز امامت استعداد ذاتی و نورانیت باطنی لازم است و هرکس نمیتواند به آن برسد؛ ب. امامت ابراهیم(ع) غیر از نبوت او و عالیتر از آن است؛ زیرا این خطاب و ارتقای او به امامت در پایان عمرش که بیشک مقام نبوت را داشت، واقع شد؛ ج. از شرایط امامت عصمت است. نک: طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ذیل آیه: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ذیل آیه.
- ↑ مازندرانی، محمد صالح، شرح جامع الکافی، ج۵، ص۱۱۲.
- ↑ طاهری، مرتضی، امام، یگانه دوران، ص۱۴۲.
- ↑ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱، ص۲۷۲.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۱۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۴، ص۳۰۳ و ۳۰۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۴۱.
- ↑ حسینی زیدی و خیاط، جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا، ص ۴۲.