حدیث باب حطه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = حدیث باب حطه
| موضوع مرتبط = حدیث باب حطه
| عنوان مدخل  = [[حدیث باب حطه]]
| عنوان مدخل  = حدیث باب حطه
| مداخل مرتبط = [[حدیث باب حطه در حدیث]] - [[حدیث باب حطه در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[حدیث باب حطه در حدیث]] - [[حدیث باب حطه در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = حدیث باب حطه (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


خط ۳۴: خط ۳۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حدیث باب حطه در کلام اسلامی]]
[[رده:احادیث نامدار]]

نسخهٔ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۹

مقدمه

یکی از احادیثی که بر وجوب پیروی از اهل‌بیت پیامبر (ص) دلالت می‌کند، حدیث “باب حطّه” است.

مفاد و مدلول حدیث باب حطّه

قضیه باب حطّه در بنی‌اسرائیل در دو آیه با اختلاف اندکی آمده است: سوره بقره، آیه ۵۸ و سوره اعراف، آیه ۱۶۱. در سوره بقره آیه مربوطه این است، وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۱]. در تفسیر آیه شریفه نکات ذیل را یادآور می‌شویم:

  1. درباره “قریه” دو دیدگاه نقل شده است: أریحا و بیت المقدس. دیدگاه دوم مشهور است. مرحوم طبرسی در این باره می‌فرماید: مفسّران بر این مسأله اتّفاق نظر دارند که مراد از قریه در این آیه شریفه، بیت المقدس است، و مؤید آن این آیه شریفه است که می‌فرماید: “به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته است، وارد شوید”، و ابن زید می‌گوید: مراد از قریه، “أریحا” است که روستایی در نزدیکی بیت المقدس است که در آن بقایای قوم عاد که عمالقه بودند و رئیس آنان عوج بن عُنُق بود، می‌باشد[۲].
  2. برخی گفته‌اند مراد از “الباب” در آیه شریفه همان قریه است، یعنی اگر أریحا مورد نظر است، درب همان شهر، و اگر بیت المقدس مورد نظر است، درب این شهر مراد است. برخی گفته‌اند مراد یکی از درهای بیت المقدس است. “مجاهد” آن را هشتمین درب که “باب حطّه” نامیده شده می‌داند و برخی دیگر آن را “باب القُبّه” می‌دانند که حضرت موسی (ع) و بنی اسرائیل به سمت آن نماز می‌خواندند. به نقل طبرسی، ابوعلی جُبّائی، باب بیت المقدس را صحیح دانسته و برای آن شاهدی نیز آورده است[۳].
  3. برخی گفته‌اند مراد از “سجده” در آیه، حالت خمیدگی و رکوع است؛ زیرا در حال سجده، حرکت ممکن نیست. برخی دیگر گفته‌اند مراد، حالت خضوع و خشوع و ورود بدون تکبّر است[۴]. خضوع امری باطنی و قلبی است، البته در ظاهر نمادی نیز می‌خواهد که همان حالت رکوع و خمیدگی بوده است (مثل این که قلبا نسبت به حضرت معصومه (س) اظهار خضوع و خشوع داریم، اما وقتی نزدیک به این حرم می‌رسیم، خضوعمان را با احترام و خم شدن نشان می‌دهیم). برخی دیگر گفته‌اند چون آن درب خیلی کوتاه بوده است آنان مجبور بودند خم شوند. اما این وجه نادرست دانسته شده؛ زیرا در این آیه امر به رکوع و خضوع شده است و این امر با جبری بودن، معنا ندارد..
  4. گفته شده است کلمه “حِطّه” لفظی بوده که برای استغفار و توبه به‌کار می‌رفته و به معنای اغفر ذنوبنا می‌باشد[۵].

حاصل معنا و مدلول این حدیث آن است که همان طور که بنی اسرائیل در اثر گناهانی که کرده بودند، بایستی کارهایی می‌کردند تا مشمول مغفرت الهی قرار گیرند و از آن جمله وارد شدن به باب بیت المقدس به صورت متواضعانه و طلب مغفرت از خداوند بود، اهل بیت پیامبر (ص) نیز، حال همان باب حطّه را دارند و لذا کسی که می‌خواهد از رحمت و مغفرت الهی بهره‌مند شود باید به آنها رجوع کرده و در برابر آنها خاضع و مطیع باشد. بنابراین این حدیث بر دو مطلب دلالت دارد: اولاً: لازم است در مسایلی که مربوط به دین و هدایت است به اهل‌بیت (ع) رجوع شود؛ زیرا بحث غفران و مغفرت مربوط به دین است؛ ثانیاً: این رجوع باید همراه با خضوع و اطاعت و تبعیت از آنان باشد؛ زیرا مراجعه بدون تبعیت اثر هدایتی نخواهد داشت. ابن حجر مکی(م ۹۷۴ ه‍) در مدلول روایت باب حطّه می‌گوید: وجه تشبیههم بباب حطّة أن الله جعل دخول ذلک الباب الذی هو باب أریحاء أو بیت المقدس مع التواضع و الاستغفار سبباً للمغفرة و جعل لهذه الامة مودة أهل البیت سبباً لها[۶]: وجه تشبیه اهل‌بیت پیامبر (ص) به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن درب که درب أریحا یا درب بیت المقدس بود با تواضع و استغفار را سبب آمرزش (بنی اسرائیل) قرار داده بود، و مودت اهل بیت را سبب آمرزش این امت قرار داده است.

وی، مدلول حدیث را منحصر در مودّت می‌داند، اما درباره حدیث سفینه، مدلول آن را مودّت و اطاعت دانسته است. در اینجا یک بخش از مدلول حدیث را ذکر کرده است؛ زیرا مودّت هر چند خودش فی حد نفسه مطلوب و ارزشمند است و انسان را به نجات امیدوار می‌کند و مقدمه صرف نیست، اما فلسفه آن همان انقیاد و اطاعت از محبوب است. انسان در وقتی دل در گرو کسی دارد که از او اطاعت کند. از تشبیه اهل‌بیت (ع) به باب حطّه نیز همین نکته فهمیده می‌شود؛ زیرا صرف ارادت داشتن به باب حطّه برای بنی اسرائیل کار ساز نبود، بلکه باید این ارادت منتهی به عمل می‌شد. اصولا مودّت اگر حقیقی باشد، تبعیت و پیروی را به همراه خواهد داشت. پیامبر اکرم (ص) با تشبیه اهل‌بیت (ع) به باب حطّه بنی اسرائیل بیان می‌دارند که: اولاً: برای هدایت و مغفرت تنها به اهل‌بیت (ع) رجوع کنید که «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ‏ بَابُهَا» و درب دیگری را نجویید. ثانیاً: در برابر آنان نیز خاضع باشید وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا یعنی تبعیت و انقیاد داشته باشید. تواضع این امّت به آن است که از درب معنوی که پیامبر اکرم (ص) آن را مشخص نموده وارد شوند و در مقابل علم و کمالات اهل‌بیت (ع) تواضع کنند (و این امری فطری است و اگر کسی از نظر نفسانی سالم باشد چنین می‌کند). برای این امت محبّت به خاندان اهل‌بیت‌(ع)، سبب مغفرت قرار داده شده و روشن است که محبت کلید پیروی و پیمودن طریق آنان است.[۷]

منابع

پانویس

  1. «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.
  2. مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۷.
  3. مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷. جهت اطلاع بیشتر ر. ک: مفاتیح الغیب، ج۳، ص۸۸-۸۹.
  4. مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴.
  5. مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴؛ مفاتیح الغیب، ج۳، ص۵۲۳.
  6. الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۵۲.