حضرت فاطمه در حدیث: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#{{متن حدیث|فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}، فاطمه، مهتر [[بانوان]] جهانیان است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۹؛ مشکل الآثار طحاوی، ج۱، ص۴۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۹، ص۱۹۳؛ عوالم، ج۱۱، ص۱۴۱ و ۱۴۶.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۳۲.</ref> | #{{متن حدیث|فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}، فاطمه، مهتر [[بانوان]] جهانیان است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۹؛ مشکل الآثار طحاوی، ج۱، ص۴۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۹، ص۱۹۳؛ عوالم، ج۱۱، ص۱۴۱ و ۱۴۶.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۳۲.</ref> | ||
و نیز فرمودهاند: "دخترم [[فاطمه]]، [[سرور]] [[زنان]] عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و [[نور]] چشمم و میوه قلبم و [[روح]] من است. او حوریهای [[انسانی]] است و هرگاه در محرابش در برابر [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ میایستد برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] نورافشانی میکند، چنانکه [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]] [[نور افشانی]] میکنند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.</ref>. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"<ref>الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.</ref>. "[[خداوند]] [[قلب]] و تمام اعضای دخترم [[فاطمه]] را پر از [[ایمان]] و [[یقین]] کرده است"<ref>دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، | و نیز فرمودهاند: "دخترم [[فاطمه]]، [[سرور]] [[زنان]] عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و [[نور]] چشمم و میوه قلبم و [[روح]] من است. او حوریهای [[انسانی]] است و هرگاه در محرابش در برابر [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ میایستد برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] نورافشانی میکند، چنانکه [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]] [[نور افشانی]] میکنند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.</ref>. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"<ref>الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.</ref>. "[[خداوند]] [[قلب]] و تمام اعضای دخترم [[فاطمه]] را پر از [[ایمان]] و [[یقین]] کرده است"<ref>دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. بارها بر روی [[منبر]] فرموده بود: "[[فاطمه]] پاره تن من است هر که او را آزرده سازد مرا آزرده است<ref>تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۰؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۷؛ من لا یحضره الفقیه، همو، ج۱، ص۱۸۷ و ج۴، ص۱۲۵؛ منابع اهل سنت که در آنها این روایت آمده: المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۲، ص۴۰۴؛ معرفة الصحابه، ابی نعیم اصفهانی، ج۶، ص۳۱۸۸.</ref> و هر که او را [[زیارت]] کند، مرا [[زیارت]] کرده است"<ref>بشارة المصطفی، طبری، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، علامه ملجسی، ج۴۳، ص۵۸.</ref> و نیز درباره او فرمود: "[[فاطمه]]، اولین کسی است که به [[بهشت]] وارد خواهد شد"<ref>مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۱۰؛ التدوین فی أخبار قزوین، قزوینی، ج۱، ص۴۵۷؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۵۱؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۱۶؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۹۰.</ref>. | ||
بانویی، محبوبتر از او و مردی محبوبتر از [[همسر]] او در نزد آن حضرت نبود<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سفر]] میرفت، آخرین کسی را که میدید [[فاطمه]] {{س}} بود و چون برمیگشت، بعد از آنکه دو رکعت [[نماز]] در [[مسجد]] به جا میآورد<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref> اولین کسی را که به دیدارش میرفت [[فاطمه]] {{س}} بود<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.</ref> و [[فاطمه]] {{س}} در این [[دیدار]] چشمان [[پدر]] را میبوسید<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref>. [[پیامبر]] به [[فاطمه]] {{س}} چنین [[وعده]] داد: "یا [[فاطمه]]! هر که بر تو [[صلوات]] فرستد، [[خداوند]] او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای [[بهشت]] که باشم"<ref>کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.</ref>. هرگاه از نزد [[پدر]] میآمد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[احترام]] او برمیخاست و از او استقبال کرده و دستش را میبوسید و او را در کنار خود مینشاند و هرگاه [[رسول]] خدا {{صل}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} میآمد، [[فاطمه]] از او استقبال کرده و [[دست]] [[پدر]] را میبوسید و او را در جای مناسبی مینشاند<ref>سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۵-۲۶۶.</ref> | بانویی، محبوبتر از او و مردی محبوبتر از [[همسر]] او در نزد آن حضرت نبود<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سفر]] میرفت، آخرین کسی را که میدید [[فاطمه]] {{س}} بود و چون برمیگشت، بعد از آنکه دو رکعت [[نماز]] در [[مسجد]] به جا میآورد<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref> اولین کسی را که به دیدارش میرفت [[فاطمه]] {{س}} بود<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.</ref> و [[فاطمه]] {{س}} در این [[دیدار]] چشمان [[پدر]] را میبوسید<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref>. [[پیامبر]] به [[فاطمه]] {{س}} چنین [[وعده]] داد: "یا [[فاطمه]]! هر که بر تو [[صلوات]] فرستد، [[خداوند]] او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای [[بهشت]] که باشم"<ref>کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.</ref>. هرگاه از نزد [[پدر]] میآمد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[احترام]] او برمیخاست و از او استقبال کرده و دستش را میبوسید و او را در کنار خود مینشاند و هرگاه [[رسول]] خدا {{صل}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} میآمد، [[فاطمه]] از او استقبال کرده و [[دست]] [[پدر]] را میبوسید و او را در جای مناسبی مینشاند<ref>سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۵-۲۶۶.</ref> |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۰
حضرت زهرا (س) و شخصیت ایشان در روایات فراوانی از رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) مورد تجلیل قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه رسول خاتم (ص) در مورد آن حضرت فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ أحبها فقد أحبی» و امام باقر (ع) فرمود: به خدا سوگند! خدای تبارک و تعالی فاطمه را به واسطه علم و دانش وی از دیگران جدا ساخته است.
حضرت زهرا (س) در حدیث رسول اکرم (ص)
پیامبر (ص) در احادیث مختلفی درباره فاطمه (س) فرمود که برخی از آنها عبارتاند از:
- «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»، خداوند با خشم فاطمه، خشمگین و با رضایت او راضی و خشنود میشود[۱]؛
- «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ أحبها فقد أحبي»، فاطمه پاره تن من است هر کسی او را بیازارد مرا آزرده و کسی که به او محبّت بورزد، به من محبّت روا داشته است[۲]؛
- «فاطمة قلبي و روحي الّتي بين جنبي»؛ فاطمه قلب و روح من در کالبدم میباشد[۳].
- «فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»، فاطمه، مهتر بانوان جهانیان است[۴].[۵]
و نیز فرمودهاند: "دخترم فاطمه، سرور زنان عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و نور چشمم و میوه قلبم و روح من است. او حوریهای انسانی است و هرگاه در محرابش در برابر پروردگار ـ جل جلاله ـ میایستد برای فرشتگان آسمان نورافشانی میکند، چنانکه ستارگان برای اهالی زمین نور افشانی میکنند[۶]. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"[۷]. "خداوند قلب و تمام اعضای دخترم فاطمه را پر از ایمان و یقین کرده است"[۸]. بارها بر روی منبر فرموده بود: "فاطمه پاره تن من است هر که او را آزرده سازد مرا آزرده است[۹] و هر که او را زیارت کند، مرا زیارت کرده است"[۱۰] و نیز درباره او فرمود: "فاطمه، اولین کسی است که به بهشت وارد خواهد شد"[۱۱].
بانویی، محبوبتر از او و مردی محبوبتر از همسر او در نزد آن حضرت نبود[۱۲]. هرگاه رسول خدا (ص) به سفر میرفت، آخرین کسی را که میدید فاطمه (س) بود و چون برمیگشت، بعد از آنکه دو رکعت نماز در مسجد به جا میآورد[۱۳] اولین کسی را که به دیدارش میرفت فاطمه (س) بود[۱۴] و فاطمه (س) در این دیدار چشمان پدر را میبوسید[۱۵]. پیامبر به فاطمه (س) چنین وعده داد: "یا فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای بهشت که باشم"[۱۶]. هرگاه از نزد پدر میآمد، رسول خدا (ص) به احترام او برمیخاست و از او استقبال کرده و دستش را میبوسید و او را در کنار خود مینشاند و هرگاه رسول خدا (ص) به نزد فاطمه (س) میآمد، فاطمه از او استقبال کرده و دست پدر را میبوسید و او را در جای مناسبی مینشاند[۱۷].[۱۸]
اینگونه گواهیها و نظیر آنها در کتب حدیث و سیره[۱۹] به صورت متواتر از رسول خدا (ص) نقل شده و حضرت شخصیتی است که از سر هوا و هوس سخن نمیگوید[۲۰] و تحت تأثیر خویشاوندی نسبی و سببی قرار نمیگیرد و در راه خدا از نکوهش هیچ نکوهشگری پروا ندارد.
رسول اکرم (ص) محو دعوت مردم به یکتاپرستی بود و الگو و سرمشق مردم بهشمار میآمد، تپش قلب مبارکش و نگاهها و کارهایی که بدانها دست میزد و گامهای تلاشگرانه و پرتو نور اندیشهاش در گفتار و کردار و امضا، یعنی سنّتش، بلکه وجودش سراسر، نمایی از نشانههای دین و منبعی برای قانونگذاری و مشعلی فرا راه هدایت و راه رهایی انسانها، تلقی میشد.
این ویژگیها مدال افتخاری بهشمار میآید که از سوی خاتم پیامبران بر سینه زهرای مرضیّه نصب گردیده است که با گذشت زمان و پیشرفت جوامع و در راستای بیان اصل بنیادین اسلامی در سخنانش به فاطمه، بر درخشندگی آن سخنان افزوده میشود، آنجا که میفرماید: «يا فاطمة! اعملي لنفسك فأني لا اغني عنك من الله شيئا»؛ فاطمه جان! برای فردایت، خود عمل کن؛ چراکه در آن روز من برایت سودی نخواهم داشت[۲۱]. همچنین فرمود: «كمل من الرّجال كثير و لم يكمل من النّساء إلّا مريم بنت عمران و آسية بنت مزاحم إمرأة فرعون و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد»، مردان زیادی به کمال دست یافتند ولی از بانوان تنها چند تن به کمال رسیدند، مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم همسر فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دخت محمد (ص)[۲۲]
و فرمود: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ شَجْنَةٌ مِنِّي يَقْبِضُنِي مَا يَقْبِضُهَا وَ يَبْسُطُنِي مَا يَبْسُطُهَا»[۲۳]، «و إنّ الأنساب يوم القيامة تنقطع غير نسبي و سببي و صهري»، فاطمه بخشی از پیکر من است، آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده و آنچه او را مسرور گرداند، مرا مسرور ساخته است، در قیامت پیوند هر خویشاوندی قطع میشود جز خویشاوندی نسبی و سببی من[۲۴].
روزی رسول خدا (ص) در حالی که دست فاطمه را در دست داشت از منزل خارج شد و فرمود: هرکس این دختر را شناخته، به خوبی میداند کیست، آنکه نمیشناسد بداند که وی فاطمه دخت محمد و پاره تنم و قلب و روح من در کالبدم است، کسی که درصدد اذیت و آزار او برآید مرا آزار داده و آنکس که مرا آزرده خاطر کند، خدا را آزرده است[۲۵]. همچنین فرمود: «فَاطِمَةُ أَعَزُّ الْبَرِيَّةِ عَلَيَّ»، فاطمه، عزیزترین آفریدگان خدا نزد من است[۲۶].
بنابراین، پس از آگاهی به عصمت آن مخدّره، تفسیر سخنان رسول خدا بر ایمان دشوار نخواهد بود، بلکه میتوان این سخنان را گواه و دلیل بر عصمت آن بانوی بزرگوار تلقّی کرد زیرا خشم و رضایتش، تنها برای خدا بود[۲۷].
حضرت زهرا (س) در حدیث امامان اهل بیت (ع)
- از علی بن حسین امام زین العابدین (ع) روایت شده که فرمود: «لَمْ يُولَدْ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) مِنْ خَدِيجَةَ عَلَى فِطْرَةِ الْإِسْلَامِ إِلَّا فَاطِمَةُ (س)»، از حضرت خدیجه برای رسول خدا (ص) تنها فاطمه زهرا (س) بر فطرت اسلام متولد شد[۲۸]؛
- از امام باقر (ع) روایت شده فرمود: «وَ اللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ»، به خدا سوگند! خدای تبارک و تعالی فاطمه را به واسطه علم و دانش وی از دیگران جدا ساخته است[۲۹]؛
- از امام صادق (ع) روایت شده فرمود: «إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»، بدین سبب فاطمه نامیده شد که آفریدگان از درک مقام او ناتوانند[۳۰].[۳۱]
- امام صادق (ع) در توضیح آیه ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾[۳۲] فرمود: "لیلة القدر فاطمه است؛ هر که حقیقت فاطمه را دریابد، شب قدر را (به طور کامل) درخواهد یافت و او فاطمه نامیده شد زیرا که خلائق از درک حقیقتش محروماند"[۳۳]. # امام زمان (ع) نیز از مادر معصومه خود با تعبیر "الگوی نیکوی من" یاد کرده است[۳۴].[۳۵]
منابع
پانویس
- ↑ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ مستدرک صحیحین، ج۳، ص۱۵۴؛ میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۳۵.
- ↑ به صواعق المحرقه، ص۲۸۹؛ الامامة و السیاسة، ص۳۱؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ خصائص نسایی، ص۳۵؛ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه مراجعه شود.
- ↑ فرائد المسطین، ج۲، ص۶۶.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۹؛ مشکل الآثار طحاوی، ج۱، ص۴۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۹، ص۱۹۳؛ عوالم، ج۱۱، ص۱۴۱ و ۱۴۶.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۳۲.
- ↑ الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.
- ↑ الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.
- ↑ دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۰؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۷؛ من لا یحضره الفقیه، همو، ج۱، ص۱۸۷ و ج۴، ص۱۲۵؛ منابع اهل سنت که در آنها این روایت آمده: المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۲، ص۴۰۴؛ معرفة الصحابه، ابی نعیم اصفهانی، ج۶، ص۳۱۸۸.
- ↑ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، علامه ملجسی، ج۴۳، ص۵۸.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۱۰؛ التدوین فی أخبار قزوین، قزوینی، ج۱، ص۴۵۷؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۵۱؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۱۶؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۹۰.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.
- ↑ کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.
- ↑ سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۷؛ مسند احمد، ج۶، ص۲۹۶ و ۳۲۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۸- ۱۸۵؛ صحیح بخاری، کتاب استیذان؛ صحیح ترمذی، ص۵، حدیث ۳۸۶۹؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ص۴۲؛ استیعاب، ج۲، ص۷۲۰ و ۷۵۰.
- ↑ ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى﴾ «و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید» سوره نجم، آیه ۳.
- ↑ فاطمة الزهرا وتر فی غمد از مقدمه سید موسی صدر.
- ↑ فصول المهمة، ص۲۷؛ تفسیر الوصول، ج۲، ص۱۵۹.
- ↑ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۵۴؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱، حدیث ۳۴۲۴۰.
- ↑ مسند احمد، ج۴، ص۳۲۳ و ۳۳۲؛ مستدرک، ج۳، ص۱۵۴ و ۱۵۹.
- ↑ الفصول المهمة، ص۱۴۴؛ المختصر عن تفسیر الثعلبی، ص۱۳۳.
- ↑ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۵۴؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱، حدیث ۳۴۲۴۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۳۲.
- ↑ روضه کافی، ح۵۳۶.
- ↑ کشف الغمّه، ج۱، ص۴۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۳۴.
- ↑ «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، ص۵۸۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۶۵.
- ↑ الغیبه، شیخ طوسی، ص۲۸۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۸۰.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۶۶-۲۶۷.