تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[زندگی]] بیشتر [[مردم]] دنیای امروز به گونهای شده است که هر فرد، [[ملت]] و دولتی به [[فکر]] دنیای خویش است و تمام همّ و غمّ خود را بر روی [[آبادانی]] [[زندگی شخصی]] و یا [[کشور]] خود متمرکز کرده است، تا جایی که از [[حق]] خود [[تجاوز]] کرده و به [[حقوق]] یکدیگر حتی حقوق [[ملتها]] دستبرد میزنند، تا خود را از دیگران [[برتر]] نمایند و یا [[برتری]] خود را نسبت به دیگران اعلام کنند و برای رسیدن به این منظور از هرگونه تلاشی فروگذار نیستند و همۀ [[کارها]] و [[اعمال]] خود را به پیشرفت و تمدن نسبت میدهند و در این راستا به [[حقوق فردی]] و [[اجتماعی]] و حتی [[اخلاقیات]] و مسائل معنوی دیگران دقت و توجه ندارند و فقط به مسائل مادی توجه میکنند. بر این اساس هم هست که [[جامعۀ بشری]]، [[حکومتها]] و دولتهای بزرگ که در رأس آنها آمریکای جنایتکار میباشد [[روز]] به روز در کنار پیشرفت در [[مادیات]] و [[صنعت]]، در منجلابی از [[فسادها]]، بیحرمتیها، ضلالتها و [[گمراهیها]] و دوری از [[انسانیت]] [[واقعی]]، در حال غوطهور شدن هستند و آنچه که به معنی تمدن واقعی میباشد تحقق نیافته، و برای تمدن [[حقیقی]] هیچگونه الگویی تعریف نشده است. متأسفانه بسیاری از [[مسلمانان]] در [[روش زندگی]] و ابعاد [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و حتی [[فرهنگی]]، [[فرهنگ]] و تمدن غربی را به عنوان الگوی خود برگزیده و از اسلام، به برخی عبادتهای فردی اکتفا کردهاند.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۱ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|«تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۸۷۵</ref>. | [[زندگی]] بیشتر [[مردم]] دنیای امروز به گونهای شده است که هر فرد، [[ملت]] و دولتی به [[فکر]] دنیای خویش است و تمام همّ و غمّ خود را بر روی [[آبادانی]] [[زندگی شخصی]] و یا [[کشور]] خود متمرکز کرده است، تا جایی که از [[حق]] خود [[تجاوز]] کرده و به [[حقوق]] یکدیگر حتی حقوق [[ملتها]] دستبرد میزنند، تا خود را از دیگران [[برتر]] نمایند و یا [[برتری]] خود را نسبت به دیگران اعلام کنند و برای رسیدن به این منظور از هرگونه تلاشی فروگذار نیستند و همۀ [[کارها]] و [[اعمال]] خود را به پیشرفت و تمدن نسبت میدهند و در این راستا به [[حقوق فردی]] و [[اجتماعی]] و حتی [[اخلاقیات]] و مسائل معنوی دیگران دقت و توجه ندارند و فقط به مسائل مادی توجه میکنند. بر این اساس هم هست که [[جامعۀ بشری]]، [[حکومتها]] و دولتهای بزرگ که در رأس آنها آمریکای جنایتکار میباشد [[روز]] به روز در کنار پیشرفت در [[مادیات]] و [[صنعت]]، در منجلابی از [[فسادها]]، بیحرمتیها، ضلالتها و [[گمراهیها]] و دوری از [[انسانیت]] [[واقعی]]، در حال غوطهور شدن هستند و آنچه که به معنی تمدن واقعی میباشد تحقق نیافته، و برای تمدن [[حقیقی]] هیچگونه الگویی تعریف نشده است. متأسفانه بسیاری از [[مسلمانان]] در [[روش زندگی]] و ابعاد [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و حتی [[فرهنگی]]، [[فرهنگ]] و تمدن غربی را به عنوان الگوی خود برگزیده و از اسلام، به برخی عبادتهای فردی اکتفا کردهاند.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۱ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|«تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۸۷۵</ref>. | ||
==تمدن اسلامی== | |||
[[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته میشد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. | |||
[[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] میخواند، [[حج]] میرود و سایر [[طاعات]] را انجام میدهد. از این مهمتر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | |||
«نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد [[تمدن اسلامی]] است. گامهای دیگر به ترتیب عبارتاند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[مصطفی فرخی|فرخی، مصطفی]]، [[اهل بیت - فرخی (مقاله)| مقاله «اهل بیت»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی''']] | # [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[مصطفی فرخی|فرخی، مصطفی]]، [[اهل بیت - فرخی (مقاله)| مقاله «اهل بیت»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی''']] | ||
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۵
مقدمه
با ترسیم پیشرفت از نگاه اسلام ناب، تمدنِ مورد نظر اسلام نیز روشن میشود. در این نوع تمدن، علاوه بر عظمت و شکوه دنیوی یک امت، ارزشهای معنوی و انسانی آن، بخش اساسی تمدن را تشکیل خواهد داد. امام، پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی در قالب آبادانی و تأسیس نهادها و ساخت ابزارهای جدید را از مصادیق تمدن به شمار میآورد[۱]. با مروری اجمالی به بیانات آن حضرت شاخصهایی چند برای تمدنِ مطلوب میتوان یافت: مذهب، قانون[۲]، استقلال، آزادی[۳]، آزادی مطبوعات و آزادی اظهار عقیده[۴]، و آزادی احزاب و گروهها[۵]، از جمله شاخصهای تمدن به حساب میآیند. در یک کلمه تفاوت تمدن اسلامی با غیرِ آن این است که تمدن اسلامی در کنار پرداختن به امور دنیوی میخواهد انسان را به طرف توحید بکشاند[۶][۷]
تمدن اسلامی چیست؟
نظام اجتماعی اسلام دارای اهدافی است که دستیابی به تمدن اسلامی، هدف نیمه نهایی آن به شمار میآید. تمدن اسلامی، جامعه را به هدف نهایی یعنی سعادت و قرب الهی میرساند.
در اینجا لازم است به چیستی تمدن، عناصر سازنده آن، نسبت تمدن و تجدد با اسلام، انواع تمدن مادی و معنوی، غربی و اسلامی و نیز عوامل پیشرفت و آسیبشناسی تمدن غربی پرداخته شود.
زندگی بیشتر مردم دنیای امروز به گونهای شده است که هر فرد، ملت و دولتی به فکر دنیای خویش است و تمام همّ و غمّ خود را بر روی آبادانی زندگی شخصی و یا کشور خود متمرکز کرده است، تا جایی که از حق خود تجاوز کرده و به حقوق یکدیگر حتی حقوق ملتها دستبرد میزنند، تا خود را از دیگران برتر نمایند و یا برتری خود را نسبت به دیگران اعلام کنند و برای رسیدن به این منظور از هرگونه تلاشی فروگذار نیستند و همۀ کارها و اعمال خود را به پیشرفت و تمدن نسبت میدهند و در این راستا به حقوق فردی و اجتماعی و حتی اخلاقیات و مسائل معنوی دیگران دقت و توجه ندارند و فقط به مسائل مادی توجه میکنند. بر این اساس هم هست که جامعۀ بشری، حکومتها و دولتهای بزرگ که در رأس آنها آمریکای جنایتکار میباشد روز به روز در کنار پیشرفت در مادیات و صنعت، در منجلابی از فسادها، بیحرمتیها، ضلالتها و گمراهیها و دوری از انسانیت واقعی، در حال غوطهور شدن هستند و آنچه که به معنی تمدن واقعی میباشد تحقق نیافته، و برای تمدن حقیقی هیچگونه الگویی تعریف نشده است. متأسفانه بسیاری از مسلمانان در روش زندگی و ابعاد اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی، فرهنگ و تمدن غربی را به عنوان الگوی خود برگزیده و از اسلام، به برخی عبادتهای فردی اکتفا کردهاند.[۸].
تمدن اسلامی
تمدن غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف زندگی و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «علم را از اخلاق و معنویت جدا کرد»[۹] و بر اساس دانش و تفکر جدا از معنویت به اندیشه در حوزه سیاست پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «عقل بشری» که «مطلق» انگاشته میشد، جایگزین گردید. اما ناتوانی عقل از فهم همه حقایق عالم و یافتن ساختار درست زندگی به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و اصول عقلی و علمی را به شکاکیت کشاندند»[۱۰]. معنویت اسلامی اما بر اساس طاعت خدا استوار است و شاخص آن معنویت است. اطاعت از خدای متعال گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش نماز میخواند، حج میرود و سایر طاعات را انجام میدهد. از این مهمتر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه الهی که بر اساس طاعت خطی صورت گرفته و در نظام اسلامی نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از توحید که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «عدل» و «کرامت انسان» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»[۱۱]. «نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد تمدن اسلامی است. گامهای دیگر به ترتیب عبارتاند است: «دولت اسلامی»، «کشور اسلامی»، «تمدن اسلامی یا بین الملل اسلامی» این مراحل با تقوا محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای جماعت و امت»[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۳، ص۳۶۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۱، ص۱۱۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۵، ص۳۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۵، ص۳۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۸، ص۳ و ۴.
- ↑ سهرابیفر، محمد تقی، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۲۰۲.
- ↑ خسروپناه و شاهرخ اصفهانی، «تمدن اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۸۷۵
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.
- ↑ مظاهریسیف، حمید رضا، مقاله «نظام معنویت اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۳۹۶.