الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
'''[[حضرت فاطمه معصومه|حضرت فاطمه معصومه]]''' {{س}} پس از [[امام رضا]] {{ع}}، دومین [[شخصیت]] [[خاندان]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} به شمار می‌آید و به [[القاب]] والایی چون معصومه، کریمه [[اهل بیت]] و اخت [[الرضا]] {{ع}}، خوانده شده است. شخصیت معنوی و ملکوتی حضرت فاطمه معصومه {{س}} به اندازه‌ای است که [[زیارت]] وی از سوی [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} ترغیب شده است. امام رضا {{ع}} در جواب [[سعد بن سعد]] فرمود: {{متن حدیث|مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ}} (هر کس او را زیارت کند، ثوابش [[بهشت]] خواهد بود.). همچنین [[امام جواد]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَ عَمَّتِي بِقُمَ فَلَهُ الْجَنَّةُ}} (هر که عمه‌ام را در [[قم]] زیارت کند، بهشت از آن اوست.).
'''[[احمد بن موسی الکاظم|احمد بن موسی الکاظم]]''' مشهور به «[[شاه چراغ]]»، میان [[فرزندان]] [[امام کاظم]] {{ع}} جایگاه ویژه‌ای داشته و به [[لقب]] سیدالسادات مشهور بوده است. جایگاه ایشان به گونه‌ای است که [[شیخ مفید]]، ضمن بیان فرزندان [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}}، پس از بیان اینکه [[برترین]] فرزندان امام کاظم، امام رضا {{ع}} است، بی‌درنگ به ذکر عظمت [[روحی]] احمد بن موسی می‌پردازد و ایشان را به اوصافی چون کریم، جلیل‌القدر و صاحب ورع و [[زهد]] می‌ستاید و از محبوبیت خاص ایشان نزد [[امام کاظم]] {{ع}} و [[اهل]] بیتشان سخن می‌گوید.


بعد از اینکه [[امام رضا]] {{ع}} توسط مامون عباسی به مرو فراخوانده شد، [[حضرت معصومه]] {{س}} در سال ۲۰۱ هجری به [[شوق دیدار]] [[برادر]] از [[مدینه]] حرکت کردد. کاروان حامل حضرت معصومه {{س}}، از [[مدینه]] به راه افتاد و [[شهرها]] و روستاهای زیادی را پشت سر نهاد و سرانجام به شهر «ساوه» رسید. مأموران [[حکومتی]] زمانی که از وجود این کاروان مطلع شدند، به کاروان حمله کردند. بین جنگاوران کاروان و مأموران عباسی [[جنگ]] درگرفت که در درگیری، عده‌ای از [[علویان]] و همراهان حضرت به [[شهادت]] رسیدند. حضرت معصومه {{س}} در [[غم]] از دست دادن عزیزانش، بسیار [[اندوهگین]] شدند و همین امر ایشان را [[بیمار]] کرد. زنی ملعونه از اهالی ساوه که به ظاهر خود را محبّ [[اهل بیت]] {{عم}} معرفی کرده بود، به جهت التیام بخشیدن به حضرت معصومه {{س}} غذایی [[آلوده]] به سمّ را برای حضرت می‌آورد و ایشان با خوردن آن غذا [[مسموم]] می‌گردد و بیماریشان عود می‌کند. حضرت چون از موقعیت این [[شهر]] و [[شهر قم]] [[آگاهی]] یافتند، [[دستور]] دادند به [[قم]] برویم که آنجا پایگاه [[شیعیان]] است.
احمد بن موسی از فضلای عصر خود بوده و [[روایات]] بسیاری را از پدرانش به خاطر داشته و نقل کرده است و نسخه‌های متعددی از [[قرآن]] را با دست خود نوشته است. همچنین منقول است که ایشان بیش از هزار [[بنده]] را [[آزاد]] کرده است.


چون خبر ورود ایشان به [[مردم]] قم رسید، بزرگان [[قبیله]] [[اشعری]] به همراه دیگر مردم به استقبال کاروان حامل حضرت معصومه {{س}} رفتند. حضرت معصومه {{س}}، در مدتی که در شهر مقدس [[قم]] به سر می‌بردند، در [[حزن]] و [[اندوه]] از دست دادن عزیزانش بسیار نالان و اندوهگین بودند. و پس از ۱۶ یا ۱۷ [[روز]] آن بانوی ارجمند، بر اثر جراحات وارده و خوردن غذای زهر آلود، به شهادت رسیدند و مردم قم را سوگوار نمود.
مادر احمد بن موسی که در منابع از وی با کنیه “امّ‌احمد” یاد می‌شود، جایگاه ویژه‌ای نزد امام کاظم {{ع}} داشته و مورد وثوق ایشان بوده و از [[گواهان]] [[وصیت]] ایشان به شمار می‌آمده است و برای [[دفاع]] از وصیت ایشان مورد [[پرسش]] قرار می‌گیرد. احمد بن موسی نیز چون مادرش نزد امام کاظم {{ع}} جایگاه خاصی داشت. [[احترام]] و محبت امام به ایشان مشهود و مشهور بوده است.


از آنجا که از حضرت و [[شهر قم]] [[ستایش]] فراوان شده است، این [[شهر]] موقعیت ویژه‌ای یافت و در کنار بارگاه او [[حوزه علمیه]] [[قم]] شکل گرفت. امروز [[قم]] که مدفن اوست، یکی از مقدس‌ترین شهرهاست که در نشر [[علوم]] [[اهل بیت]]، نقش بسزایی دارد و سالانه میلیون‌ها نفر به [[زیارت]] [[قبر]] مطهرش می‌آیند.
[[علامه مجلسی]] نقل می‌کند: پس از [[شهادت امام کاظم]] {{ع}}، جماعات زیادی از [[مردم مدینه]] به در [[خانه]] امّ‌احمد آمدند تا با أحمد بن موسی {{ع}} به عنوان “امام” بیعت کنند. [[مجلسی]] علت این کار را آن می‌داند که ایشان شخصی [[عابد]]، [[پارسا]]، [[فاضل]]، صاحب جلالت و [[کرامت]] بود و همه این [[فضائل]]، [[خلق]] را به این [[گمان]] افکنده بود که وی [[امام]] پس از [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} است. احمد بن موسی {{ع}} با همه افرادی که برای [[بیعت]] حاضر شده بودند به [[مسجد]] رفت و از همه آنان بیعت گرفت. سپس بر فراز [[منبر]] رفت و خطبه‌ای در نهایت [[بلاغت]] و [[فصاحت]] ایراد کرد و سپس فرمود: همانطور که اکنون همه شما با من بیعت کردید و بیعت من به گردن شماست، من نیز با برادرم [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} بیعت کرده‌ام. بدانید که او امام و [[خلیفه پیامبر]] {{صل}} است و پس از پدرم او [[ولیّ]] خداست که اطاعتش بر من و شما از جانب [[خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}} [[واجب]] شده است. تمام حاضران سخن ایشان را تصدیق کردند و با احمد بن موسی {{ع}} به در خانه [[امام رضا]] {{ع}} رفتند و با ایشان بیعت کردند. امام نیز [[برادر]] را بدین خاطر [[دعا]] کرد.
پس از اینکه امام رضا{{ع}} به مرو رفت، احمد بن موسی {{ع}} در [[مدینه]] به امور خاندان امام کاظم {{ع}} و [[شیعیان]] مشغول شد تا اینکه [[اخبار]] نگران‌کننده‌ای درباره [[تغییر]] موضع [[مأمون]] درباره [[امام رضا]] {{ع}} و به [[شهادت]] رساندن حضرت منتشر شد و لذا ایشان به قصد مرو حرکت کردند. در باب مسیر این کاروان اختلاف‌نظر وجود دارد. بیشتر منابع معتقدند این کاروان از [[اهواز]] و شیراز راهی [[خراسان]] بود، اما در نزدیکی‌های شیراز متوقف شد و پس از [[جنگی]] خونین بسیاری از آنان در همین منطقه به [[شهادت]] رسیده و به خاک سپرده شدند.


<div class="mainpage_box_more">[[حضرت فاطمه معصومه|ادامه]]</div>
<div class="mainpage_box_more">[[احمد بن موسی الکاظم|ادامه]]</div>

نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۶

احمد بن موسی الکاظم مشهور به «شاه چراغ»، میان فرزندان امام کاظم (ع) جایگاه ویژه‌ای داشته و به لقب سیدالسادات مشهور بوده است. جایگاه ایشان به گونه‌ای است که شیخ مفید، ضمن بیان فرزندان امام موسی کاظم (ع)، پس از بیان اینکه برترین فرزندان امام کاظم، امام رضا (ع) است، بی‌درنگ به ذکر عظمت روحی احمد بن موسی می‌پردازد و ایشان را به اوصافی چون کریم، جلیل‌القدر و صاحب ورع و زهد می‌ستاید و از محبوبیت خاص ایشان نزد امام کاظم (ع) و اهل بیتشان سخن می‌گوید.

احمد بن موسی از فضلای عصر خود بوده و روایات بسیاری را از پدرانش به خاطر داشته و نقل کرده است و نسخه‌های متعددی از قرآن را با دست خود نوشته است. همچنین منقول است که ایشان بیش از هزار بنده را آزاد کرده است.

مادر احمد بن موسی که در منابع از وی با کنیه “امّ‌احمد” یاد می‌شود، جایگاه ویژه‌ای نزد امام کاظم (ع) داشته و مورد وثوق ایشان بوده و از گواهان وصیت ایشان به شمار می‌آمده است و برای دفاع از وصیت ایشان مورد پرسش قرار می‌گیرد. احمد بن موسی نیز چون مادرش نزد امام کاظم (ع) جایگاه خاصی داشت. احترام و محبت امام به ایشان مشهود و مشهور بوده است.

علامه مجلسی نقل می‌کند: پس از شهادت امام کاظم (ع)، جماعات زیادی از مردم مدینه به در خانه امّ‌احمد آمدند تا با أحمد بن موسی (ع) به عنوان “امام” بیعت کنند. مجلسی علت این کار را آن می‌داند که ایشان شخصی عابد، پارسا، فاضل، صاحب جلالت و کرامت بود و همه این فضائل، خلق را به این گمان افکنده بود که وی امام پس از حضرت موسی بن جعفر (ع) است. احمد بن موسی (ع) با همه افرادی که برای بیعت حاضر شده بودند به مسجد رفت و از همه آنان بیعت گرفت. سپس بر فراز منبر رفت و خطبه‌ای در نهایت بلاغت و فصاحت ایراد کرد و سپس فرمود: همانطور که اکنون همه شما با من بیعت کردید و بیعت من به گردن شماست، من نیز با برادرم علی بن موسی الرضا (ع) بیعت کرده‌ام. بدانید که او امام و خلیفه پیامبر (ص) است و پس از پدرم او ولیّ خداست که اطاعتش بر من و شما از جانب خدا و پیامبر (ص) واجب شده است. تمام حاضران سخن ایشان را تصدیق کردند و با احمد بن موسی (ع) به در خانه امام رضا (ع) رفتند و با ایشان بیعت کردند. امام نیز برادر را بدین خاطر دعا کرد.

پس از اینکه امام رضا(ع) به مرو رفت، احمد بن موسی (ع) در مدینه به امور خاندان امام کاظم (ع) و شیعیان مشغول شد تا اینکه اخبار نگران‌کننده‌ای درباره تغییر موضع مأمون درباره امام رضا (ع) و به شهادت رساندن حضرت منتشر شد و لذا ایشان به قصد مرو حرکت کردند. در باب مسیر این کاروان اختلاف‌نظر وجود دارد. بیشتر منابع معتقدند این کاروان از اهواز و شیراز راهی خراسان بود، اما در نزدیکی‌های شیراز متوقف شد و پس از جنگی خونین بسیاری از آنان در همین منطقه به شهادت رسیده و به خاک سپرده شدند.