آیه صادقین در حدیث: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = آیه صادقین | عنوان مدخل = آیه صادقین | مداخل مرتبط = آیه صادقین در قرآن - آیه صادقین در حدیث - آیه صادقین در کلام اسلامی - آیه صادقین از دیدگاه اهل سنت | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == علمای شیعه، آیه صادقین را از دلا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
علمای شیعه، [[آیه صادقین]] را از [[دلایل]] [[نصب الهی امامت]] علی{{ع}} دانسته و درباره [[شأن نزول آیه]] درباره [[امامت علی]]{{ع}} [[اجماع]] ادعا کردهاند؛ برای نمونه، حلی میگوید: {{عربی|... روى الجمهور أنها نزلت في علي{{ع}}}}<ref>نهج الحق و کشف الصدق، أبو منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الأسدی الحلی، ص۱۹۰. رک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، القاضی السید نور الله الحسین المرعشی الشهید التستری، ج۳، ص۳۰۰.</ref>، «بیشتر [[علما]] [[روایت]] کردهاند که [[آیه]] صادیقین درباره [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است». | علمای شیعه، [[آیه صادقین]] را از [[دلایل]] [[نصب الهی امامت]] علی{{ع}} دانسته و درباره [[شأن نزول آیه]] درباره [[امامت علی]]{{ع}} [[اجماع]] ادعا کردهاند؛ برای نمونه، حلی میگوید: {{عربی|... روى الجمهور أنها نزلت في علي{{ع}}}}<ref>نهج الحق و کشف الصدق، أبو منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الأسدی الحلی، ص۱۹۰. رک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، القاضی السید نور الله الحسین المرعشی الشهید التستری، ج۳، ص۳۰۰.</ref>، «بیشتر [[علما]] [[روایت]] کردهاند که [[آیه]] صادیقین درباره [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است». | ||
[[روایات]] در منابع [[فریقین]]، در حد [[استفاضه]] رسیده است که مقصود از [[صادقین]] در این روایات، امام علی{{ع}} است. بهبهانی در تبیین آیه و [[استدلال]] به آن چنین مینویسد: | [[روایات]] در منابع [[فریقین]]، در حد [[استفاضه]] رسیده است که مقصود از [[صادقین]] در این روایات، امام علی{{ع}} است. بهبهانی در تبیین آیه و [[استدلال]] به آن چنین مینویسد: روایات مستفیض از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده است که صادقین در [[آیه کریمه]] [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} هستند. مرحوم [[بحرانی]] در کتاب غایة المرام، ده [[حدیث]] از طرق شیعه و هفت حدیث از طرق اهل سنت آورده است. دلیل اینکه مقصود از صادقین در آیه کریمه - چنان که در [[احادیث]] فریقین آمده- [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند، این است که اگر مراد از [[صدق]] ([[راستی]]) که در عنوان صادقین مأخوذ است، مطلق راستی بود که شامل هر مرتبهای از آن میشد و صادقین هر کسی را که متصف به صدق در هر مرتبهای باشد شامل میشد، میبایست در آیه کریمه {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} تعبیر میشد و معنای آن این بود که بر هر [[مسلمانی]] لازم است از راستگویان باشد و از [[دروغ]] اجتناب ورزد. پس عدول از واژه «من» به واژه «مع»، نشاندهنده آن است که منظور از «صدق»، مرتبه خاص و مقصود از «صادقین»، گروهی مخصوص بوده و مراد از {{متن قرآن|مَعَ الصَّادِقِينَ}} [[اتّباع]] و [[پیروی]] از آنان است. | ||
ابن منظور «صدق» را نقطه مقابل [[کذب]] دانسته و از ابن درستویه نقل نموده است که «صدق» به همه اوصاف | ابن منظور «صدق» را نقطه مقابل [[کذب]] دانسته و از ابن درستویه نقل نموده است که «صدق» به همه اوصاف پسندیده اطلاق میشود. [[خلیل]] نیز گفته است: «[[صدق]] به کامل هر چیزی اطلاق میشود»<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶. {{عربی| الصدق: نقيض الكذب... و إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة... الصدق الكامل من كل شيء}}.</ref>. [[زبیدی]] صدق را حاوی همه اوصاف پسندیده و [[نیکو]] میداند<ref>محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری، ج۲۶، ص۱۰. {{عربی|إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة}}.</ref>. راغب در مفردات القرآن میگوید: {{عربی|و يعبر عن كل فعل فاضل ظاهرا و باطنا بالصدق، فيضاف إليه ذلك الفعل الذي يوصف به نحو قوله...}}؛ «از هر کار پسندیدهای که در ظاهر و [[باطن]] خوب و پسندیده باشد، به صدق تعبیر میشود و موصوف آن به صدق اضافه میشود»<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۷۷.</ref>. | ||
در [[قرآن]] «صدق» صفت اموری قرار گرفته است که علاوه بر سخن و [[کلام]]، به [[رفتار]] و رویههای عملی نیز دلالت دارد؛ برای نمونه در [[آیه]] دوم [[سوره یونس]]<ref>{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ}} «و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند» سوره یونس، آیه ۲.</ref> «صدق» صفت «قدم» قرار گرفته است و در آیه ۹۳ سوره یونس<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ}} «و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم» سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>، «صدق» صفت «جایگاه» قرار گرفته است. | در [[قرآن]] «صدق» صفت اموری قرار گرفته است که علاوه بر سخن و [[کلام]]، به [[رفتار]] و رویههای عملی نیز دلالت دارد؛ برای نمونه در [[آیه]] دوم [[سوره یونس]]<ref>{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ}} «و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند» سوره یونس، آیه ۲.</ref> «صدق» صفت «قدم» قرار گرفته است و در آیه ۹۳ سوره یونس<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ}} «و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم» سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>، «صدق» صفت «جایگاه» قرار گرفته است. | ||
مرتبه کامل صدق همان [[عصمت]] و [[طهارت]] است که با وجود آن | مرتبه کامل صدق همان [[عصمت]] و [[طهارت]] است که با وجود آن راستی و درستی در گفتار و [[کردار]] به طور کامل تحقق پیدا میکند. [[شاهد]] [[قطعی]] بر این مطلب اینکه اگر منظور از [[صادقین]] غیر از [[امامان معصوم]] بود، با فرض اینکه در میان [[امت]]، به [[نص]] [[آیه تطهیر]] و اتفاق همه [[مسلمانان]]، [[معصوم]] وجود دارد، لازمهاش آن بود که بر تمام [[انسانها]] حتی امامان معصوم لازم باشد که از غیر معصوم [[پیروی]] کنند و این عقلاً [[قبیح]] است این مرتبه (عصمت) جز در [[خاندان پیامبر]]{{صل}} وجود نخواهد داشت. شاهد دیگر اینکه [[خداوند]] تمام [[مؤمنان]] را در اول آیه به [[تقوا]] و پرهیز از [[گناهان]] امر کرده و آنگاه آنان را به بودن با «[[صادقین]]» [[فرمان]] داده است و بودن با آنان چیزی جز قرار گرفتن در قید [[اطاعت]] آنان و پرهیز از مخالفت با آنان نیست و [[امامت]] چیزی جز [[واجب]] بودن [[طاعت امام]] بر مأموم نمیباشد. بلکه اگر بخواهیم از امامت و ائتمام تعبیر دقیقی ارائه کنیم بهترین تعبیر این است که بودن با [[امام]] و متابعت وی و جدا نشدن از او را مطرح سازیم<ref>مصباح الهدایة فی إثبات الولایة علی البهبهانی، صص ۹۱ و ۹۲.</ref>. | ||
کافی | کافی روایات صحیح السندی در اینباره نقل کرده است که مقصود از {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}، [[ائمه]] است: | ||
# [[برید بن معاویه عجلی]] نقل میکند که از [[امام محمد باقر]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} پرسیدم و امام فرمود: «[[خداوند]] ما را قصد کرده است»<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. {{متن حدیث|إِيَّانَا عَنَى}}.</ref>. | # [[برید بن معاویه عجلی]] نقل میکند که از [[امام محمد باقر]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} پرسیدم و امام فرمود: «[[خداوند]] ما را قصد کرده است»<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. {{متن حدیث|إِيَّانَا عَنَى}}.</ref>. | ||
# [[ابونصر بزنطی]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه پرسیدم فرمود: [[صادقون]] ائمه هستند و [[صدیقین]] هم کسانیاند که از آنان اطاعت میکنند»<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. {{متن حدیث|الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}.</ref>. | # [[ابونصر بزنطی]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه پرسیدم فرمود: [[صادقون]] ائمه هستند و [[صدیقین]] هم کسانیاند که از آنان اطاعت میکنند»<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. {{متن حدیث|الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}.</ref>. | ||
# محمد بن اسماعیل گفته است از امام رضا{{ع}} شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُونَ}}<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۷۱.</ref>، «[[امامان اهل بیت]] | # محمد بن اسماعیل گفته است از امام رضا{{ع}} شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُونَ}}<ref>الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۷۱.</ref>، «[[امامان اهل بیت]] دانشمندان، راستگویان و تفهیمشدگانند». | ||
# [[صدوق]] از [[سلمان]] [[روایت]] کرده است که [[امام علی]]{{ع}} به آیه {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} برای | # [[صدوق]] از [[سلمان]] [[روایت]] کرده است که [[امام علی]]{{ع}} به آیه {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} برای اثبات خلافت و امامتش چنین [[استدلال]] و [[احتجاج]] فرموده است: شما را به خداوند قسم میدهم! آیا میدانید هنگامی که خداوند آیه {{متن قرآن|... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} را نازل فرمود، سلمان گفت: ای [[رسول خدا]]! آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ [[حضرت پیامبر]]{{صل}} فرمود: «کسانی که به همراهی با صادقین دستور داده شدهاند، همه [[مؤمنان]] هستند و اما عنوان «صادقین» مخصوص برادرم علی{{ع}} و اوصیای بعد از او تا [[روز قیامت]] است» همه گفتند: آری [این سخن را از [[پیامبر]]{{صل}} شنیدیم]<ref>کمال الدین و تمام النعمة أبو جعفر محمد بن علی بن حسین الصدوق (شیخ صدوق)، ص۲۷۸. ر.ک: کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۲۰۱.</ref>. | ||
# [[امام محمد باقر]]{{ع}} درباره [[آیه]] فرمود: «همراه با [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} باشید»<ref>الأمالی، ج۲، صص ۲۵۵ و ۲۵۶، ح۴۶۱. {{متن حدیث| مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}.</ref>. | # [[امام محمد باقر]]{{ع}} درباره [[آیه]] فرمود: «همراه با [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} باشید»<ref>الأمالی، ج۲، صص ۲۵۵ و ۲۵۶، ح۴۶۱. {{متن حدیث| مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}.</ref>. | ||
# [[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه فرمود: «[[صادقین]] ائمهاند»<ref>بصائر الدرجات الکبری، أبو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار، ص۵۱. {{متن قرآن|... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} را پرسیدم فرمود: {{متن حدیث|الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّةُ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}.</ref>. | # [[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه فرمود: «[[صادقین]] ائمهاند»<ref>بصائر الدرجات الکبری، أبو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار، ص۵۱. {{متن قرآن|... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} را پرسیدم فرمود: {{متن حدیث|الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّةُ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}.</ref>. | ||
بر پایه این | بر پایه این روایات اهل بیت{{عم}}، مصادیق [[آیه صادقین]]، [[امام علی]] و [[ائمه معصوم]]{{عم}} میباشند و پیروی مطلق از آنان، از طریق تشریع الهی [[واجب]] شده است. کاربرد کلمه «[[صدق]]» در لغت و [[آیات قرآن]]، بر گستردگی مفهوم آن دلالت میکند؛ یعنی افزون بر گفتار، [[اندیشه]]، [[باورها]]، [[اخلاق]]، [[رفتار]] و [[سلوک]] [[دینی]] را دربر میگیرد. [[وجوب]] [[همراهی]] مطلق از صادقین که [[قرآن]] بدان فراخوانده است، در همه محورهای یادشده، معنادار خواهد بود<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۳۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۲
مقدمه
علمای شیعه، آیه صادقین را از دلایل نصب الهی امامت علی(ع) دانسته و درباره شأن نزول آیه درباره امامت علی(ع) اجماع ادعا کردهاند؛ برای نمونه، حلی میگوید: ... روى الجمهور أنها نزلت في علي(ع)[۱]، «بیشتر علما روایت کردهاند که آیه صادیقین درباره امام علی(ع) نازل شده است».
روایات در منابع فریقین، در حد استفاضه رسیده است که مقصود از صادقین در این روایات، امام علی(ع) است. بهبهانی در تبیین آیه و استدلال به آن چنین مینویسد: روایات مستفیض از طریق شیعه و اهل سنت وارد شده است که صادقین در آیه کریمه اهل بیت پیامبر(ع) هستند. مرحوم بحرانی در کتاب غایة المرام، ده حدیث از طرق شیعه و هفت حدیث از طرق اهل سنت آورده است. دلیل اینکه مقصود از صادقین در آیه کریمه - چنان که در احادیث فریقین آمده- امامان معصوم(ع) هستند، این است که اگر مراد از صدق (راستی) که در عنوان صادقین مأخوذ است، مطلق راستی بود که شامل هر مرتبهای از آن میشد و صادقین هر کسی را که متصف به صدق در هر مرتبهای باشد شامل میشد، میبایست در آیه کریمه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ تعبیر میشد و معنای آن این بود که بر هر مسلمانی لازم است از راستگویان باشد و از دروغ اجتناب ورزد. پس عدول از واژه «من» به واژه «مع»، نشاندهنده آن است که منظور از «صدق»، مرتبه خاص و مقصود از «صادقین»، گروهی مخصوص بوده و مراد از ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ اتّباع و پیروی از آنان است.
ابن منظور «صدق» را نقطه مقابل کذب دانسته و از ابن درستویه نقل نموده است که «صدق» به همه اوصاف پسندیده اطلاق میشود. خلیل نیز گفته است: «صدق به کامل هر چیزی اطلاق میشود»[۲]. زبیدی صدق را حاوی همه اوصاف پسندیده و نیکو میداند[۳]. راغب در مفردات القرآن میگوید: و يعبر عن كل فعل فاضل ظاهرا و باطنا بالصدق، فيضاف إليه ذلك الفعل الذي يوصف به نحو قوله...؛ «از هر کار پسندیدهای که در ظاهر و باطن خوب و پسندیده باشد، به صدق تعبیر میشود و موصوف آن به صدق اضافه میشود»[۴].
در قرآن «صدق» صفت اموری قرار گرفته است که علاوه بر سخن و کلام، به رفتار و رویههای عملی نیز دلالت دارد؛ برای نمونه در آیه دوم سوره یونس[۵] «صدق» صفت «قدم» قرار گرفته است و در آیه ۹۳ سوره یونس[۶]، «صدق» صفت «جایگاه» قرار گرفته است.
مرتبه کامل صدق همان عصمت و طهارت است که با وجود آن راستی و درستی در گفتار و کردار به طور کامل تحقق پیدا میکند. شاهد قطعی بر این مطلب اینکه اگر منظور از صادقین غیر از امامان معصوم بود، با فرض اینکه در میان امت، به نص آیه تطهیر و اتفاق همه مسلمانان، معصوم وجود دارد، لازمهاش آن بود که بر تمام انسانها حتی امامان معصوم لازم باشد که از غیر معصوم پیروی کنند و این عقلاً قبیح است این مرتبه (عصمت) جز در خاندان پیامبر(ص) وجود نخواهد داشت. شاهد دیگر اینکه خداوند تمام مؤمنان را در اول آیه به تقوا و پرهیز از گناهان امر کرده و آنگاه آنان را به بودن با «صادقین» فرمان داده است و بودن با آنان چیزی جز قرار گرفتن در قید اطاعت آنان و پرهیز از مخالفت با آنان نیست و امامت چیزی جز واجب بودن طاعت امام بر مأموم نمیباشد. بلکه اگر بخواهیم از امامت و ائتمام تعبیر دقیقی ارائه کنیم بهترین تعبیر این است که بودن با امام و متابعت وی و جدا نشدن از او را مطرح سازیم[۷].
کافی روایات صحیح السندی در اینباره نقل کرده است که مقصود از ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾، ائمه است:
- برید بن معاویه عجلی نقل میکند که از امام محمد باقر(ع) درباره آیه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ پرسیدم و امام فرمود: «خداوند ما را قصد کرده است»[۸].
- ابونصر بزنطی گوید: از امام رضا(ع) درباره آیه پرسیدم فرمود: صادقون ائمه هستند و صدیقین هم کسانیاند که از آنان اطاعت میکنند»[۹].
- محمد بن اسماعیل گفته است از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُونَ»[۱۰]، «امامان اهل بیت دانشمندان، راستگویان و تفهیمشدگانند».
- صدوق از سلمان روایت کرده است که امام علی(ع) به آیه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ برای اثبات خلافت و امامتش چنین استدلال و احتجاج فرموده است: شما را به خداوند قسم میدهم! آیا میدانید هنگامی که خداوند آیه ﴿... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را نازل فرمود، سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ حضرت پیامبر(ص) فرمود: «کسانی که به همراهی با صادقین دستور داده شدهاند، همه مؤمنان هستند و اما عنوان «صادقین» مخصوص برادرم علی(ع) و اوصیای بعد از او تا روز قیامت است» همه گفتند: آری [این سخن را از پیامبر(ص) شنیدیم][۱۱].
- امام محمد باقر(ع) درباره آیه فرمود: «همراه با علی بن ابیطالب(ع) باشید»[۱۲].
- امام رضا(ع) درباره آیه فرمود: «صادقین ائمهاند»[۱۳].
بر پایه این روایات اهل بیت(ع)، مصادیق آیه صادقین، امام علی و ائمه معصوم(ع) میباشند و پیروی مطلق از آنان، از طریق تشریع الهی واجب شده است. کاربرد کلمه «صدق» در لغت و آیات قرآن، بر گستردگی مفهوم آن دلالت میکند؛ یعنی افزون بر گفتار، اندیشه، باورها، اخلاق، رفتار و سلوک دینی را دربر میگیرد. وجوب همراهی مطلق از صادقین که قرآن بدان فراخوانده است، در همه محورهای یادشده، معنادار خواهد بود[۱۴].
منابع
پانویس
- ↑ نهج الحق و کشف الصدق، أبو منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الأسدی الحلی، ص۱۹۰. رک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، القاضی السید نور الله الحسین المرعشی الشهید التستری، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶. الصدق: نقيض الكذب... و إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة... الصدق الكامل من كل شيء.
- ↑ محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری، ج۲۶، ص۱۰. إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۳۷۷.
- ↑ ﴿وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾ «و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند» سوره یونس، آیه ۲.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ﴾ «و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم» سوره یونس، آیه ۹۳.
- ↑ مصباح الهدایة فی إثبات الولایة علی البهبهانی، صص ۹۱ و ۹۲.
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. «إِيَّانَا عَنَى».
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. «الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ».
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة أبو جعفر محمد بن علی بن حسین الصدوق (شیخ صدوق)، ص۲۷۸. ر.ک: کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۲۰۱.
- ↑ الأمالی، ج۲، صص ۲۵۵ و ۲۵۶، ح۴۶۱. « مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ».
- ↑ بصائر الدرجات الکبری، أبو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار، ص۵۱. ﴿... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را پرسیدم فرمود: «الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّةُ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ».
- ↑ امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن ص ۲۳۲.