آیه صادقین در حدیث
آیه ۱۱۹ سوره توبه که در آن به همراهی با صادقین امر شده، معروف به آیه صادقین است. شیعه قائل است بر پایه روایات و با توجه به مفهوم صادقین، امر به کون با صادقان به معنای امر مطلق به تمسک به آنان و اطاعت از آنان است و مصداق صادقین نیز بر اساس روایات مستفیضه و صحیح السند، امام علی (ع) و اهلبیت(ع) هستند. از منظر شیعه آیه بر امور مختلفی دلالت میکند از جمله: دلالت بر وجوب پیروی از امام (وجوب اطاعت)؛ دلالت بر ضرورت وجود امام در هر عصری، دلالت بر برخورداری امام از علوم الهی، دلالت بر اسوه بودن صادقان و دلالت بر عصمت امام. در برخی روایات اهل سنت نیز، پیامبراکرم(ص)، امام علی و سایر اهل بیت از مصادیق صادقین معرفی شدهاند.
شأن نزول آیه
خداوند در آیه ۱۱۹ سوره توبه فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱]، ای کسانی که به آیین اسلام ایمان آوردهاید، از مخالفت با دستورات خداوند بپرهیزید و با صادقین همراه باشید [از صادیقین پیروی کنید]. این آیه معروف به آیه صادقین است و متکلمان شیعه با استناد به این آیه بر امامت اهلبیت (ع) استدلال کردهاند[۲].
این آیه در سیاق آیات جنگ تبوک است که طی آن، سه نفر از فرمان رسول خدا (ص) تخلف کردند و از شرکت در جنگ خودداری نمودند. آنها سپس توبه کردند و توبهشان پذیرفته شد. در ادامه، خداوند به مؤمنین دستور به تقوا و همراهی با صادقین میدهد[۳].
معناشناسی صادقین
صدق در لغت به معنای مطابقت حکم با واقع است[۴]. صدق در برابر کذب در اصل، وصف سخن است؛ خواه آن سخن مربوط به گذشته باشد یا آینده، به صورت وعده باشد یا به گونهای دیگر. همچنین در اصل، وصف خبر است و انواع دیگر سخن، مانند امر و نهی و استفهام اگر به صدق یا کذب توصیف شوند؛ به لحاظ خبری است که مدلول ضمنی یا التزامی آنهاست؛ مثلاً کسی که میپرسد آیا زید در خانه است یا نه، مدلول ضمنی یا التزامی کلام او این است که او از جهل خود نسبت به بودن زید در خانه خبر میدهد[۵].
با توجه به آنچه در معنای لغوی صدق، گذشت، گفته شده کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، در عقیده، نیت و ارادهاش صادق میباشد[۶].[۷]
مصداقشناسی صادقین در روایات فریقین
روایاتی در منابع فریقین، در حد استفاضه رسیده است که مراد از صادقین در آیه، امیرمؤمنان علی(ع)، است. با این وجود شواهد بسیار دیگری نیز از روایات بر این مطلب صحه میگذارد که اگرچه واژه صادقین مفهوم وسیعی دارد ولی از روایات بسیاری استفاده میشود که منظور از آن در اینجا تنها معصومین(ع) هستند. بزرگان شیعه و اهل سنت نیز به این معنا تصریح کردهاند. از جمله: بهبهانی در تبیین آیه و استدلال به آن چنین مینویسد: روایات مستفیض از طریق شیعه و اهل سنت وارد شده است که صادقین در آیه کریمه اهل بیت پیامبر(ع) هستند. سید هاشم بحرانی نیز در کتاب غایة المرام، ده حدیث از طرق شیعه و هفت حدیث از طرق اهل سنت آورده است. دلیل اینکه مقصود از صادقین در آیه کریمه - چنان که در احادیث فریقین آمده- امامان معصوم(ع) هستند، این است که اگر مراد از صدق (راستی) که در عنوان صادقین مأخوذ است، مطلق راستی بود که شامل هر مرتبهای از آن میشد و صادقین هر کسی را که متصف به صدق در هر مرتبهای باشد شامل میشد، میبایست در آیه کریمه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ تعبیر میشد و معنای آن این بود که بر هر مسلمانی لازم است از راستگویان باشد و از دروغ اجتناب ورزد. پس عدول از واژه «من» به واژه «مع»، نشاندهنده آن است که منظور از «صدق»، مرتبه خاص و مقصود از «صادقین»، گروهی مخصوص بوده و مراد از ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ اتّباع و پیروی از آنان است[۸].
روایات شیعه
در این بخش به عنوان نمونه به ذکر برخی روایات نقل شده در منابع شیعی میپردازیم:
- کافی روایات صحیح السندی در اینباره نقل کرده است که مقصود از ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾، ائمه است:
- برید بن معاویه عجلی نقل میکند که از امام محمد باقر(ع) درباره آیه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ پرسیدم و امام فرمود: «خداوند ما را قصد کرده است»[۹].
- ابونصر بزنطی گوید: از امام رضا(ع) درباره آیه پرسیدم فرمود: صادقون ائمه هستند و صدیقین هم کسانیاند که از آنان اطاعت میکنند»[۱۰].
- محمد بن اسماعیل گفته است از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُونَ»[۱۱]، «امامان اهل بیت دانشمندان، راستگویان و تفهیمشدگانند».
- صدوق از سلمان روایت کرده است که امام علی(ع) به آیه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ برای اثبات خلافت و امامتش چنین استدلال و احتجاج فرموده است: شما را به خداوند قسم میدهم! آیا میدانید هنگامی که خداوند آیه ﴿... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را نازل فرمود، سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ حضرت پیامبر(ص) فرمود: «کسانی که به همراهی با صادقین دستور داده شدهاند، همه مؤمنان هستند و اما عنوان «صادقین» مخصوص برادرم علی(ع) و اوصیای بعد از او تا روز قیامت است» همه گفتند: آری [این سخن را از پیامبر(ص) شنیدیم][۱۲].
- امام محمد باقر(ع) درباره آیه فرمود: «همراه با علی بن ابیطالب(ع) باشید»[۱۳].
- امام رضا(ع) درباره آیه فرمود: «صادقین ائمهاند»[۱۴].
- سليم بن قيس هلالی در تفسیر کلمه «صادقین» چنین نقل میکند: «روزی امیرمؤمنان علی(ع) با جمعی از مسلمانان گفت و گو میکرد و فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا میدانید هنگامی که خدا آيه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۵] را نازل کرد، سلمان به پیامبر(ص) گفت: ای رسول خدا آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ پیامبر فرمود: خطاب عام است و مأمورین به این دستور همه مؤمنانند و اما عنوان صادقین مخصوص برادرم علی و اوصیای بعد از او تا روز قیامت است. هنگامی که علی(ع) این سؤال را کرد، حاضرین: گفتند: آری این سخن را از پیامبر شنیدهایم.»[۱۶].
- از جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر(ع) روایت شده است که در تفسير آيه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۷] فرمود: «مع آل محمد(ص)»[۱۸].
- در تفسير البرهان چهارده روایت ذیل این آیه ذکر شده است از جمله از کتاب نهج البیان نقل میکند که از پیامبر(ص) درباره «صادقین» سؤال شد. حضرت فرمود: آنها علی و فاطمه حسن و حسین و فرزندان معصوم آنان تا روز قیامت هستند[۱۹].
- الحبری در تفسیر خود ذیل آیه یاد شده مینویسد: «نزلت فی علی بن ابيطالب خاصة»[۲۰].[۲۱]
روایات اهل سنت
بسیاری از مفسران و محدثان اهل سنت از ابن عباس نقل کردهاند که آیه یاد شده درباره علی بن ابیطالب(ع) است. به عنوان نمونه به چند روایت اشاره میگردد:
- اگر تنها به روایت ارزشمند ثقلین توجّه کنیم، مصداق «صادقین» روشن میشود. صادقین همان کسانی هستند که در روایت ثقلین به عنوان افراد معصومی معرّفی شدهاند که تمسّک به آنان مانع گمراهی است. آری، با توجّه به این روایت، اهل البیت و ائمّه معصومین «صادقین» هستند[۲۲].
- ثعلبی در تفسیر خود نقل میکند که ابن عباس در تفسیر این آیه گفت: «مع الصادقين يعني: علي بن ابيطالب و اصحابه»[۲۳].
- در روایت دیگری از امام باقر(ع) نقل شده که آن حضرت در ذيل آیه صادقین، فرمودهاند: «مع آل محمد»[۲۴].
- سبط بن الجوزی در تذکرة الخواص از گروهی از علما چنین نقل کرده که گروهی از علمای سیره از ابن عباس چنین نقل کردهاند که: این آیه به معنای آن است که با علی و خاندانش باشید.... علی(ع)، سید و سرور صادقان است[۲۵].
- حاکم حسکانی هفت روایت را از طرق متعدد نقل میکند، از جمله: محمد بن صلت از پدرش نقل میکند که جعفر بن محمد درباره این آیه فرمود: ««مع الصادقین يعني مع محمد و علی»»[۲۶].
- سیوطی در الدر المنثور از ابن عباس نقل میکند که وی در تفسیر آيه صادقین، گفت: «یعنی مع علی بن ابیطالب» یعنی با علی بن ابیطالب باشید. وی همچنین شبیه به این روایت را از امام باقر نیز نقل مینماید[۲۷].[۲۸] وی همچنین از «عبد الله بن عمر» چنین نقل کرده است که: منظور از صادقین پیامبر(ص) و اهل بیت آن حضرت است[۲۹].[۳۰]
- قندوزی حنفی در ینابیع الموده از سلمان فارسی نقل میکند که وقتی آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۳۱] نازل شد، سلمان عرض کرد: ای رسول خــدا مفهوم آیه عام است یا خاص؟ پیامبر فرمود: کسانی که مأمور به این دستور هستند، عموم مؤمنانند و اما صادقین خصوص برادرم علی و اوصیای من بعد از او تا روز قیامت هستند[۳۲].[۳۳]
- گنجی در کتاب «کفایة الطّالب» و «ابن جوزی» در «تذکرة» میگویند: "قال علماء السّیر معناه کونوا مع علیّ و اهل بَیْته"[۳۴]؛ نه یک نفر و نه دو نفر، بلکه مورّخان گفتهاند که معنای ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ این است که با علی و اهل بیتش(ع) باشید». طبق این حدیث نیز «صادقین» ائمّه دوازدهگانه شیعه(ع) هستند[۳۵].
- علاوه بر آنچه گفته شد برخی دیگر از منابع اهل سنت نیز روایاتی را قریب به همین مضامین نقل کردهاند[۳۶].[۳۷]
نقد احادیث مخالف
در برخی از احادیث اهل سنّت «صادقین» به ابوبکر و عمر تفسیر شده است. به عنوان نمونه: ابن عساکر از ضحاک روایت کرده که مقصود از همراهی با «صادقین» همراهی با ابو بکر و عمر است[۳۸].
در پاسخ به این روایات میگوییم:
- اوّلاً در سند برخی از این روایات، شخصی به نام «جویبر بن سعید ازدی» واقع است کـه ابن حجر در «تهذیب التهذیب» از افراد بسیاری از ائمه رجال؛ مانند ابن معین و ابی داوود و ابن عدی و نسائی تضعیف او را نقل کرده است و در سند دیگری شخصی به نام «اسحاق بن بشر کاهلی» واقع است که ذهبی به نقل از ابن ابی شیبه و موسی بن هارون و ابو زرعه و دارقطنی او را دروغگو و جعل کننده حدیث معرفی کرده است[۳۹].
- ثانیاً مفسران و متکلمان در بحث از دلالت حدیث ثابت کردهاند که مقصود از «صادقین» در آیه افراد معصومند و با مراجعه به سیره این دو نفر؛ یعنی ابوبکر و عمر پی خواهیم برد که آن دو نه تنها معصوم نبوده اند بلکه از پایینترین مرحلهٔ عدالت نیز بهرهای نداشتند[۴۰].
دلالت آیه
دلالت بر عصمت صادقین
با توجه به آن چه گفته شد در اینکه روایات، مصداق صادقین را امام علی و سایر اهل بیت(ع)، معرفی کردهاند، میتوان به این نتیجه دست یافت که بر اساس نص این آیه، مراد از صادقین، تنها معصومین هستند؛ از این رو، خدای متعال در آیه به اطاعت مطلق از معصومینامر کرده است.
دلالت بر امامت اهل بیت و وجوب اطاعت از آنها
از آنجا که بر اساس روایات، غیر از اهل بیت(ع)، مصداق دیگری برای معصومین یافت نمیشود، پس آیه به تمسک و اطاعت از آنها امر کرده و از این جهت این آیه، از جمله دلایل نقلی اثبات امامت اهل بیت(ع) و وجوب اطاعت از آنها نیز خواهد بود[۴۱].
نتیجه گیری
بر پایه این روایات اهل بیت(ع)، مصادیق آیه صادقین، امام علی و ائمه معصوم(ع) میباشند و پیروی مطلق از آنان، از طریق تشریع الهی واجب شده است. کاربرد کلمه «صدق» در لغت و آیات قرآن، بر گستردگی مفهوم آن دلالت میکند؛ یعنی افزون بر گفتار، اندیشه، باورها، اخلاق، رفتار و سلوک دینی را دربر میگیرد. وجوب همراهی مطلق از صادقین که قرآن بدان فراخوانده است، در همه محورهای یادشده، معنادار خواهد بود[۴۲].
منابع
- امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن
- رضوانی، علی اصغر، امامشناسی و پاسخ به شبهات
- ربانی گلپایگانی، علی، آیه صادقین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
- ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت
- ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار
- محمد تقی فیاضبخش، فرید محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶
- مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۱۸۳.
- ↑ جرجانی، سید شریف، التعریفات، ص۹۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱ و مقاله «آیه صادقین»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۰۳.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱ و مقاله «آیه صادقین»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۰۳.
- ↑ امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن ص ۲۳۲.
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. «إِيَّانَا عَنَى».
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۰۸. «الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ».
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة أبو جعفر محمد بن علی بن حسین الصدوق (شیخ صدوق)، ص۲۷۸. ر.ک: کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۲۰۱.
- ↑ الأمالی، ج۲، صص ۲۵۵ و ۲۵۶، ح۴۶۱. « مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ».
- ↑ بصائر الدرجات الکبری، أبو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار، ص۵۱. ﴿... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را پرسیدم فرمود: «الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّةُ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ».
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ کتاب سليم بن قيس الجزء الثانى، ص۶۴۷ و ۷۶۱ و ۷۶۲؛ البحراني السيد هاشم الرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۵۱۶ الاحتجاج، ج۱، ص۱۹۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ عبدعلی بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۱۸۵؛ سید بن طاووس، سعدالسعود، ص۲۴۷؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۱.
- ↑ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۱۷.
- ↑ حسین بن حکم حبری، تفسیر الحبری، ص۲۷۵؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۲۱ و ۳۲۲.
- ↑ امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن ص ۲۳۲؛ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۴۰۵-۴۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷.
- ↑ ثعلبی، الكشف و البيان (تفسير الثعلبى)، ج۵، ص۱۰۹
- ↑ ثعلبی، الكشف و البيان (تفسير الثعلبى)، ج۵، ص۱۰۹.
- ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۱۶.
- ↑ حسکانی، حاکم، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۵
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۲۸۶.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۴۰۵-۴۰۷.
- ↑ "مَعَ الصَّادِقِینَ أَیْ مَعَ مُحَمّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِه"؛ شواهد التّنزیل، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ قندوزی حنفی، سلیمان، ينابيع المودة لذوى القربى، ج۱، ص۳۴۴ و ۳۵۸.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۴۰۵-۴۰۷.
- ↑ به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۲۹۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷.
- ↑ الخوارزمي، المناقب، ص۲۸۰، ح۲۷۳؛ نظم درر السمطين، ص۹۱ و ۹۲؛ مناقب الامام على بن ابیطالب، ص۱۵۴؛ فتح البيان في مقاصد القرآن، ج ۵، ص۲۹۹ و ۳۰۰ تهذيب الكمال في اسماء الرجال، ج۱، ص۴۷۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدينة دمشق، ج۴۲، ص۳۶۱؛ كفاية الطالب، ص۲۳۶؛ الصواعق المحرقه، ص۱۵۲؛ ۱۵۲؛ النور المشتعل، ص۱۷۸ - ۱۸۰؛ فتح القدير، ج۲، ص۴۱۴؛ جهت آگاهی از سایر منابع و طرق روایات رک: احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۲۹۶ - ۲۹۹ و ج۱۴، ص۲۷۰ - ۲۷۷؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۴۰۵-۴۰۷.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۱۰.
- ↑ شمس االدین ذهبی، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۸۶.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، امامشناسی و پاسخ به شبهات، ص۴۰۶.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.
- ↑ امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن ص ۲۳۲.