نفی دشنام در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹: خط ۹:
[[اهل]] لغت، هر چیزی را که از حد گذشته باشد، "[[فحش]]" می‌نامند، مانند "غَبْنِ فاحش" یعنی "زیان خارج از اندازه" و "[[کلام]] فاحش" یعنی "سخن خارج از حدّ"<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>.
[[اهل]] لغت، هر چیزی را که از حد گذشته باشد، "[[فحش]]" می‌نامند، مانند "غَبْنِ فاحش" یعنی "زیان خارج از اندازه" و "[[کلام]] فاحش" یعنی "سخن خارج از حدّ"<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>.
حدّ یعنی مرز، و در [[اخلاق]]، مرز سخن درست‌گویی و [[پاک]] گفتن است. فحش در اصطلاح، خارج شدن از مرز پاک‌گویی و سخنان [[زشت]] و [[ناپسند]] بر [[زبان]] آوردن است. [[خداوند]] [[مهربان]] در [[قرآن کریم]] هرگونه [[فحشا]] (سخنان و کارهای زشت) را [[دستور]] [[شیطان]] می‌داند و می‌فرماید: ای [[مؤمنان]] از گام‌های شیطان [[پیروی]] مکنید؛ که هرکس از گام‌های شیطان پیروی کند [[گمراه]] شود زیرا شیطان [[فرمان]] به فحشا و منکر می‌دهد<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ...}} «ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد.».. سوره نور، آیه ۲۱.</ref> حتی به مؤمنان سفارش می‌کند که: کسانی که غیر [[خدا]] را می‌خوانند، [[دشنام]] مدهید مبادا آنها نیز از روی [[ظلم]] و [[جهل]] به خدا دشنام دهند<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}} «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>.
حدّ یعنی مرز، و در [[اخلاق]]، مرز سخن درست‌گویی و [[پاک]] گفتن است. فحش در اصطلاح، خارج شدن از مرز پاک‌گویی و سخنان [[زشت]] و [[ناپسند]] بر [[زبان]] آوردن است. [[خداوند]] [[مهربان]] در [[قرآن کریم]] هرگونه [[فحشا]] (سخنان و کارهای زشت) را [[دستور]] [[شیطان]] می‌داند و می‌فرماید: ای [[مؤمنان]] از گام‌های شیطان [[پیروی]] مکنید؛ که هرکس از گام‌های شیطان پیروی کند [[گمراه]] شود زیرا شیطان [[فرمان]] به فحشا و منکر می‌دهد<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ...}} «ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد.».. سوره نور، آیه ۲۱.</ref> حتی به مؤمنان سفارش می‌کند که: کسانی که غیر [[خدا]] را می‌خوانند، [[دشنام]] مدهید مبادا آنها نیز از روی [[ظلم]] و [[جهل]] به خدا دشنام دهند<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}} «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} در [[نیایش بیستم صحیفه سجادیه]] که درباره [[مکارم اخلاق]] است از خداوند چنین می‌خواهد: «پروردگارا هر [[ناسزا]] و لغوگویی و دشنام در [[آبرو]] یا [[شهادت]] [[باطل]] یا [[غیبت]] [[مؤمن]] [[غایب]] یا ناسزا به شخص حاضر، و از این‌گونه [[اعمال زشت]] را که شیطان می‌خواهد بر زبان من جاری کند، تو به [[حمد]] و [[سپاس]] خود و افزونی در ثناگویی‌ات و بیان [[مجد]] و [[عظمت]] و [[سپاسگزاری]] از نعمت‌هایت و اعتراف من به احسانت و شمارش نعمت‌هایت، تبدیل کن».
 
[[امام سجاد]] {{ع}} در نیایش بیستم صحیفه سجادیه که درباره [[مکارم اخلاق]] است از خداوند چنین می‌خواهد: «پروردگارا هر [[ناسزا]] و لغوگویی و دشنام در [[آبرو]] یا [[شهادت]] [[باطل]] یا [[غیبت]] [[مؤمن]] [[غایب]] یا ناسزا به شخص حاضر، و از این‌گونه [[اعمال زشت]] را که شیطان می‌خواهد بر زبان من جاری کند، تو به [[حمد]] و [[سپاس]] خود و افزونی در ثناگویی‌ات و بیان [[مجد]] و [[عظمت]] و [[سپاسگزاری]] از نعمت‌هایت و اعتراف من به احسانت و شمارش نعمت‌هایت، تبدیل کن».


[[امام زین‌العابدین]] {{ع}} [[ناسزاگویی]] را از جمله گناهانی معرفی می‌کند که مانع [[اجابت دعا]] می‌گردد<ref>کلمة الامام زین‌العابدین، ص۱۵۲.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرمود: «[[خداوند]] [[بهشت]] را بر هر فحّاش بدزبان [[بی‌شرمی]] که باکی ندارد چه می‌گوید و چه می‌شنود [[حرام]] کرده است. و یکی از بدترین [[بندگان خدا]] کسی است که به سبب [[بدزبانی]] و دشنام‌گویی‌اش [[همنشینی]] با او ناخوشایند باشد». [[امام علی]] {{ع}} نیز فرمود: «[[انسان]] بزرگوار هرگز [[دشنام]] نمی‌دهد» و [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: «خداوند انسان ناسزاگوی بددهن را [[دشمن]] می‌دارد» و فرزند او [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: «دشنام‌گویی و بدزبانی و دریدگی از [[نشانه‌های نفاق]] است و هر کس که [[مردم]] از زبانش بترسند او در [[آتش]] است»<ref>منتخب میزان‌الحکمه، ص۴۴۱-۴۴۲.</ref>.
[[امام زین‌العابدین]] {{ع}} [[ناسزاگویی]] را از جمله گناهانی معرفی می‌کند که مانع [[اجابت دعا]] می‌گردد<ref>کلمة الامام زین‌العابدین، ص۱۵۲.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرمود: «[[خداوند]] [[بهشت]] را بر هر فحّاش بدزبان [[بی‌شرمی]] که باکی ندارد چه می‌گوید و چه می‌شنود [[حرام]] کرده است. و یکی از بدترین [[بندگان خدا]] کسی است که به سبب [[بدزبانی]] و دشنام‌گویی‌اش [[همنشینی]] با او ناخوشایند باشد». [[امام علی]] {{ع}} نیز فرمود: «[[انسان]] بزرگوار هرگز [[دشنام]] نمی‌دهد» و [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: «خداوند انسان ناسزاگوی بددهن را [[دشمن]] می‌دارد» و فرزند او [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: «دشنام‌گویی و بدزبانی و دریدگی از [[نشانه‌های نفاق]] است و هر کس که [[مردم]] از زبانش بترسند او در [[آتش]] است»<ref>منتخب میزان‌الحکمه، ص۴۴۱-۴۴۲.</ref>.


اما شیوه برخورد با فحاشی و انسان‌های بدزبان را [[قرآن]] چنین بیان کرده است: «و بندگان خدا کسانی هستند که بر روی [[زمین]] آرام و آهسته (بدون [[تکبر]]) [[راه]] می‌روند و چون [[جاهلان]] آنها را مورد خطاب (سخنان [[زشت]]) قرار دهند (به آنها) [[سلام]] می‌گویند»<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}} «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> و [[سیره امام سجاد]] {{ع}} نیز عمل به این [[آیه شریفه]] بود. روزی مردی رو در روی [[امام]] {{ع}} ایستاد و در میان همه مردم به ایشان دشنام داد. امام {{ع}} به روی خود نیاورد و هیچ پاسخی نداد. وقتی آن مرد رفت امام به همراهانش فرمود: آنچه این مرد گفت شنیدید؟ حال دوست دارم با من بیایید تا جواب مرا بشنوید. همه گفتند؛ برویم! ما هم [[دوست]] داریم ببینیم شما به او چه می‌گویید و ما هم چیزهایی (بدگویی‌ها) به او خواهیم گفت! امام {{ع}} و همراهان رفتند تا به [[منزل]] آن مرد رسیدند و او را صدا زدند. وقتی فهمید امام {{ع}} در پشت در است مطمئن شد که آن [[حضرت]] با همراهان آمده تا جواب او را بدهد. پس با حالتی شرورانه خارج شد تا با [[امام]] {{ع}} مقابله کند. اما امام {{ع}} تا او را دید فرمود: «ای [[برادر]] اگر آنچه را که به من گفتی در من باشد از [[خداوند]] می‌خواهم مرا ببخشد و اگر در من نبوده خداوند تو را ببخشد!» آن مرد خجالت‌زده شد و میان دو چشم آن [[حضرت]] را بوسید و گفت: آنچه که گفتم در شما نیست و من خودم به آنها سزاوارترم. سپس امام فرمود: «ای [[جوان]] در پیش روی ما گذرگاهی بسیار ترسناک و خطرناک است که اگر از آن به [[سلامت]] عبور کنم به آنچه تو می‌گویی (ناسزاهایی که دادی) هیچ اهمیتی نمی‌دهم. اما اگر در آن سرگردان بمانم از آنچه به من می‌گویی بدترم!»<ref>کلمة الامام زین‌العابدین {{ع}}، ص۱۳۷.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلیمة؛ صحیفه سجادیه، مترجم عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش؛ قرآن حکیم، مترجم ناصر مکارم شیرازی؛ و منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دارالکتب العلمیه.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دشنام»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۳.</ref>
اما شیوه برخورد با فحاشی و انسان‌های بدزبان را [[قرآن]] چنین بیان کرده است: «و بندگان خدا کسانی هستند که بر روی [[زمین]] آرام و آهسته (بدون [[تکبر]]) [[راه]] می‌روند و چون [[جاهلان]] آنها را مورد خطاب (سخنان [[زشت]]) قرار دهند (به آنها) [[سلام]] می‌گویند»<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}} «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> و [[سیره امام سجاد]] {{ع}} نیز عمل به این [[آیه شریفه]] بود. روزی مردی رو در روی [[امام]] {{ع}} ایستاد و در میان همه مردم به ایشان دشنام داد. امام {{ع}} به روی خود نیاورد و هیچ پاسخی نداد. وقتی آن مرد رفت امام به همراهانش فرمود: آنچه این مرد گفت شنیدید؟ حال دوست دارم با من بیایید تا جواب مرا بشنوید. همه گفتند؛ برویم! ما هم [[دوست]] داریم ببینیم شما به او چه می‌گویید و ما هم چیزهایی (بدگویی‌ها) به او خواهیم گفت! امام {{ع}} و همراهان رفتند تا به [[منزل]] آن مرد رسیدند و او را صدا زدند. وقتی فهمید امام {{ع}} در پشت در است مطمئن شد که آن حضرت با همراهان آمده تا جواب او را بدهد. پس با حالتی شرورانه خارج شد تا با [[امام]] {{ع}} مقابله کند. اما امام {{ع}} تا او را دید فرمود: «ای [[برادر]] اگر آنچه را که به من گفتی در من باشد از [[خداوند]] می‌خواهم مرا ببخشد و اگر در من نبوده خداوند تو را ببخشد!» آن مرد خجالت‌زده شد و میان دو چشم آن حضرت را بوسید و گفت: آنچه که گفتم در شما نیست و من خودم به آنها سزاوارترم. سپس امام فرمود: «ای [[جوان]] در پیش روی ما گذرگاهی بسیار ترسناک و خطرناک است که اگر از آن به [[سلامت]] عبور کنم به آنچه تو می‌گویی (ناسزاهایی که دادی) هیچ اهمیتی نمی‌دهم. اما اگر در آن سرگردان بمانم از آنچه به من می‌گویی بدترم!»<ref>کلمة الامام زین‌العابدین {{ع}}، ص۱۳۷.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلیمة؛ صحیفه سجادیه، مترجم عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش؛ قرآن حکیم، مترجم ناصر مکارم شیرازی؛ و منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دارالکتب العلمیه.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دشنام»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۷

مقدمه

اهل لغت، هر چیزی را که از حد گذشته باشد، "فحش" می‌نامند، مانند "غَبْنِ فاحش" یعنی "زیان خارج از اندازه" و "کلام فاحش" یعنی "سخن خارج از حدّ"[۱]. حدّ یعنی مرز، و در اخلاق، مرز سخن درست‌گویی و پاک گفتن است. فحش در اصطلاح، خارج شدن از مرز پاک‌گویی و سخنان زشت و ناپسند بر زبان آوردن است. خداوند مهربان در قرآن کریم هرگونه فحشا (سخنان و کارهای زشت) را دستور شیطان می‌داند و می‌فرماید: ای مؤمنان از گام‌های شیطان پیروی مکنید؛ که هرکس از گام‌های شیطان پیروی کند گمراه شود زیرا شیطان فرمان به فحشا و منکر می‌دهد[۲] حتی به مؤمنان سفارش می‌کند که: کسانی که غیر خدا را می‌خوانند، دشنام مدهید مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل به خدا دشنام دهند[۳].

امام سجاد (ع) در نیایش بیستم صحیفه سجادیه که درباره مکارم اخلاق است از خداوند چنین می‌خواهد: «پروردگارا هر ناسزا و لغوگویی و دشنام در آبرو یا شهادت باطل یا غیبت مؤمن غایب یا ناسزا به شخص حاضر، و از این‌گونه اعمال زشت را که شیطان می‌خواهد بر زبان من جاری کند، تو به حمد و سپاس خود و افزونی در ثناگویی‌ات و بیان مجد و عظمت و سپاسگزاری از نعمت‌هایت و اعتراف من به احسانت و شمارش نعمت‌هایت، تبدیل کن».

امام زین‌العابدین (ع) ناسزاگویی را از جمله گناهانی معرفی می‌کند که مانع اجابت دعا می‌گردد[۴]. پیامبر اسلام (ص) فرمود: «خداوند بهشت را بر هر فحّاش بدزبان بی‌شرمی که باکی ندارد چه می‌گوید و چه می‌شنود حرام کرده است. و یکی از بدترین بندگان خدا کسی است که به سبب بدزبانی و دشنام‌گویی‌اش همنشینی با او ناخوشایند باشد». امام علی (ع) نیز فرمود: «انسان بزرگوار هرگز دشنام نمی‌دهد» و امام باقر (ع) می‌فرماید: «خداوند انسان ناسزاگوی بددهن را دشمن می‌دارد» و فرزند او امام صادق (ع) نیز فرمود: «دشنام‌گویی و بدزبانی و دریدگی از نشانه‌های نفاق است و هر کس که مردم از زبانش بترسند او در آتش است»[۵].

اما شیوه برخورد با فحاشی و انسان‌های بدزبان را قرآن چنین بیان کرده است: «و بندگان خدا کسانی هستند که بر روی زمین آرام و آهسته (بدون تکبر) راه می‌روند و چون جاهلان آنها را مورد خطاب (سخنان زشت) قرار دهند (به آنها) سلام می‌گویند»[۶] و سیره امام سجاد (ع) نیز عمل به این آیه شریفه بود. روزی مردی رو در روی امام (ع) ایستاد و در میان همه مردم به ایشان دشنام داد. امام (ع) به روی خود نیاورد و هیچ پاسخی نداد. وقتی آن مرد رفت امام به همراهانش فرمود: آنچه این مرد گفت شنیدید؟ حال دوست دارم با من بیایید تا جواب مرا بشنوید. همه گفتند؛ برویم! ما هم دوست داریم ببینیم شما به او چه می‌گویید و ما هم چیزهایی (بدگویی‌ها) به او خواهیم گفت! امام (ع) و همراهان رفتند تا به منزل آن مرد رسیدند و او را صدا زدند. وقتی فهمید امام (ع) در پشت در است مطمئن شد که آن حضرت با همراهان آمده تا جواب او را بدهد. پس با حالتی شرورانه خارج شد تا با امام (ع) مقابله کند. اما امام (ع) تا او را دید فرمود: «ای برادر اگر آنچه را که به من گفتی در من باشد از خداوند می‌خواهم مرا ببخشد و اگر در من نبوده خداوند تو را ببخشد!» آن مرد خجالت‌زده شد و میان دو چشم آن حضرت را بوسید و گفت: آنچه که گفتم در شما نیست و من خودم به آنها سزاوارترم. سپس امام فرمود: «ای جوان در پیش روی ما گذرگاهی بسیار ترسناک و خطرناک است که اگر از آن به سلامت عبور کنم به آنچه تو می‌گویی (ناسزاهایی که دادی) هیچ اهمیتی نمی‌دهم. اما اگر در آن سرگردان بمانم از آنچه به من می‌گویی بدترم!»[۷].[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
  2. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ... «ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد.».. سوره نور، آیه ۲۱.
  3. ﴿وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.
  4. کلمة الامام زین‌العابدین، ص۱۵۲.
  5. منتخب میزان‌الحکمه، ص۴۴۱-۴۴۲.
  6. ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  7. کلمة الامام زین‌العابدین (ع)، ص۱۳۷.
  8. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلیمة؛ صحیفه سجادیه، مترجم عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش؛ قرآن حکیم، مترجم ناصر مکارم شیرازی؛ و منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  9. برادری، احمد، مقاله «دشنام»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۳.