سیره امام سجاد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ابعاد سیره سجادی

سبک زندگی امام سجاد

سیره اخلاقی امام سجاد

برخی از جلوه‌هایی شخصیتی امام سجاد(ع)‌ عبارت‌اند از:

  1. بردباری‌: امام سجاد(ع) از بردبارترین مردم بوده و بسیار خشم خود را فرو می‌خورد. تاریخ‌نویسان از موارد بردباری او نمونه‌هایی ذکر کرده‌اند؛ از نمونه‌های بارز بردباری امام سجاد(ع) این است که مردی به او تهمت زده و بسیار دشنامش داد امام(ع) فرمود: «اگر ما آن‌چنانیم که گفتی خدا ما را بیامرزد و اگر ما چنان‌که گفتی نبودیم خداوند تو را بیامرزد»[۱]
  2. سخاوت‌: همه مورخان بر این مطلب اتفاق‌نظر دارند که امام سجاد از سخاوتمندترین افراد بوده و دست بخشش او همواره بر فقرا و مساکین گشوده بوده است و از جود و بخشش وی داستان‌هایی نقل کرده‌اند.
  3. برخورد امام(ع) با فقرا به چند صورت بود:
    1. گرامی داشتن فقیران‌: امام(ع) با فقیران همنشینی نموده و مواظب بود تا احساسات و عواطف آنان به هیچ نحو جریحه‌دار نشود، هنگامی که به سائلی چیزی می‌داد او را می‌بوسید تا اینکه سائل احساس ذلت نکند[۲].
    2. مهربانی امام(ع) با مستمندان‌: ایشان بسیار با فقرا و مستمندان مهربان و دلسوز بود و از اینکه یتیمان، بیچارگان، مستمندان، زمین‌گیرشدگان و همه بخت‌برگشتگان جامعه بر سفره‌اش بنشینند بسیار خشنود می‌گردید.
    3. نهی امام(ع) از راندن سائل‌: امام(ع) به دلیل تبعات سوئی که این کار داشت از قبیل از بین رفتن نعمت‌ها، یا نزول ناگهانی عذاب، از این کار به شدت نهی می‌کردند.
  4. صدقه دادن‌: از کارهایی که امام(ع) در زندگی شریف خود به آن اشتیاق بسیار داشتند تصدق بر فقیران برای رفع ناراحتی و نشاط بخشیدن به زندگی آنان بوده و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌نمودند، به این‌جهت که این عمل نزد خداوند دارای اجری بس بزرگ است، می‌فرمود: هیچ‌کسی بر مستمند مستضعفی صدقه نمی‌دهد مگر اینکه دعای مسکین در همان ساعت در حق وی به اجابت می‌رسد[۳].
  5. عزت نفس‌: از دیگر صفات امام زین العابدین علی بن الحسین(ع) عزت نفس ایشان بود که این صفت را از پدر بزرگوارش امام حسین(ع) به ارث برده بود که خطاب به قدرتمندان و گردنکشان زمان خود می‌فرمود: به خدا قسم همچون دونان دست بیعت به سوی شما دراز نمی‌کنم و چون بردگان در اطاعت شما درنمی‌آیم[۴].
  6. زهد امام (ع)‌: ایشان در زمان خود به زاهدترین مردم مشهور بودند تا جایی که وقتی از زهری سؤال شد: زاهدترین مردم کیست؟ پاسخ داد: علی بن الحسین[۵].
  7. تضرع امام سجاد(ع) به درگاه خدا: وجود عنصر تضرع و انقطاع به درگاه خداوند در شخصیت و زندگی امام سجاد(ع) از شهرت ایشان به لقب زین العابدین پیدا است. به‌علاوه اینکه دعاهای صحیفه سجادیه نیز خود دلیل دیگری بر این قضیه است[۶].

سیره عبادی امام سجاد

امام سجاد(ع) عابدترین‌ مردم بوده و بیشترین فرمانبرداری خدا از آن حضرت صادر شده است، مردم کسی را در نیایش و عبادت هم‌سنگ وی ندیده بودند و از این حیث حتی چشم صالحان و پرهیزکاران را خیره کرده و او را همین بس که تنها کسی در تاریخ اسلام است که ملقب به «زین العابدین» و «سید الساجدین» شده است.

عبادت او از ایمان عمیقش به خداوند متعال و شناخت کاملش از ذات ربوبی نشأت گرفته و به چشم‌داشت بهشت یا ترس از آتش دوزخ نبوده است. او در این زمینه مصداق بارز کلام جد بزرگوارش حضرت امیر المؤمنین، سرور عارفان، و پیشوای پرهیزکاران علی(ع) بود که بلندای اخلاص خویش را در قالب این عبارت بیان داشته است: بر خود ناپسند می‌دارم که چون بردگان طمعکاری که اگر چشم‌داشت بهره‌ای نباشد ترک بندگی کنند خدا را بندگی کنم و جز ثواب هدف دیگری از عبادت خود داشته باشم یا چون بردگان نافرمانی باشم که از بیم عقوبت بندگی کنند و اگر این ترس نباشد ترک اطاعت خواهند نمود[۷].

قلب امام سجاد(ع) از محبت خداوند متعال مالامال و احساسات او به تسخیر عشق خدا درآمده و در همه اوقات به عبادت و بندگی خدا مشغول بود.

درباره عبادت آن حضرت از یکی از کنیزانش پرسیدند، در پاسخ گفت: آیا به صورت مفصل بگویم یا به اختصار بگویم؟ گفتند: به اختصار بگو. گفت: من در هیچ روزی برای او سفره غذا نگستردم و در هیچ شبی برایش بستر خواب نیفکندم. آری امام زین العابدین(ع) بیشتر روزهای زندگی‌اش را به روزه‌داری و شب‌هایش را به شب‌زنده‌داری ـ گاه در حال نماز و گاه در حال دعا ـ به سر برد[۸].

سیره خانوادگی امام سجاد

  1. رفتار با اهل خانه: امام زین العابدین(ع) در برخورد با اهل خانه خود از رئوف‌ترین، نیکوکارترین و مهربان‌ترین افراد به حساب می‌آمد و چیزی را بر آن ترجیح نمی‌داد از ایشان نقل شده که فرمود: «اگر خانواده من میل به گوشت داشته و من هم چند درهمی پول باشم، بیشتر دوست دارم که به بازار بروم و برایشان گوشت تهیه کنم تا اینکه با آن پول بنده‌ای بخرم و در راه خدا آزاد کنم»[۹].
  2. با پدر و مادر: امام سجاد(ع) زحمات و خوبی‌های مادر گرامی‌اش را با همه توان و انواع نیکویی‌ها پاسخ داد. از زیباترین نیکی‌های او به مادرش این بود که هرگز با مادرش بر سر یک سفره غذا نخورد، بعضی از مردم ایشان را مورد سرزنش قرار داده و می‌گفتند: تو نیکوکارترین مردم و فامیل دوست‌ترین آنانی چگونه است که با مادر خود غذا نمی‌خوری؟ آن حضرت جوابی به آنان دادند که دنیا مانند چنین ادب و کمالی را از کسی جز گوینده این جواب ندیده است: «بیم آن دارم که دستم را به سوی لقمه‌ای دراز کنم که مادرم به آن چشم داشته باشد و بدین ترتیب عاقّ او شوم»[۱۰].
  3. با فرزندان‌: رفتار امام]سجاد(ع) با فرزندان نیز به برخورداری از آموزه‌های بلند تربیت اسلامی ممتاز بود، آن حضرت نهال‌های خیر و گرایش‌های بزرگ اصلاحگرانه را در نفوس آنان می‌کاشت و آنان نیز در اثر تربیت آن امام همام از نامدارترین رجال دانش، تفکر و جهاد در عالم اسلام گردیدند.
  4. با بردگان‌: امام سجاد(ع) با بندگان خود نیز با عطوفت، مهربانی و مدارا رفتار کرده و با آنان چون فرزندان خود برخورد می‌نمود، محبت و مدارایی که آنان زیر سایه امام سجاد(ع) می‌دیدند حتی در سایه پدران خود هم ندیده بودند، آن حضرت حتی بردگانی را که مرتکب گناه می‌شدند نیز مجازات نمی‌کرد[۱۱].[۱۲]

سیره تربیتی امام سجاد

سیره اجتماعی امام سجاد

سیره علمی امام سجاد

سیره تبلیغی امام سجاد

سیره سیاسی امام سجاد

امام سجاد(ع) عصر عاشورای سال ۶۱ق به امامت رسید، مدیریت جامعه بحران‌زده شیعه را بر عهده گرفت و مصیبت جانکاه شهادت پدر و هجده تن از برگزیدگان خاندان رسالت را تحمل کرد. دوره نخست امامت آن جناب همراه با حادثه پرماجرای اسارت از کربلا به کوفه و از آنجا به شام و مدینه آغاز شد و با استقرار خاندان نبوت در مدینه پایان پذیرفت. در دوره دوم امامت حضرت سجاد(ع) که بیش از سی سال به طول انجامید، اهتمام ایشان بر فعالیت‌های زیربنایی بود؛ زیرا حاکمان ستمگر اموی با اعمال فشار و ایجاد خفقان، شیعیان را در وضعیت بسیار سختی قرار داده بودند، به گونه‌ای که برخی گمان کردند شیعه هیچ‌گاه نمی‌تواند خود را بازیابی کند. اگر چه تحرکاتی همچون قیام توّابین و قیام مختار ثقفی مدتی پس از عاشورای ۶۱ق، رخ نمود، ولی قتل عام بهترین بندگان خدا و جسارت‌های پی‌درپی به مقدسات مسلمانان، جرئت هرگونه حرکت سیاسی را از بیشتر مردم سلب کرده بود. از این‌رو، افراد اندکی در کنار امام باقی ماندند[۱۳] و در نتیجه، هرگونه اقدام مسلحانه‌ای علیه دستگاه حکومت منجر به شکست ارزیابی می‌شد.

در این دوره بحرانی که جنایتکارانی همچون حجاج بن یوسف بر جان و مال مردم مسلط بودند، امام سجاد(ع) جامعه شیعی را به طور پنهانی و با حالت تقیه هدایت کرد. در این دوره، کج‌اندیشی، استبداد، ظلم، بی‌عدالتی، عافیت‌طلبی، ترویج احادیث ساختگی در منقبت خلفای اموی به خصوص معاویه و علیه امیرمؤمنان علی(ع) به سرعت گسترش یافت. رواج نادانی و سیاست به جهالت کشاندن مردم و همچنین فاصله انداختن میان امام و امّت از ویژگی‌های بارز حکومت اموی در این عصر است.

دوران امامت حضرت مصادف با پنج خلیفه اموی بود که عبارت‌اند از: یزید بن معاویه، معاویه بن یزید معروف به معاویه دوم، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک. مواضع امامی در برابر هریک از این خلفا، به رغم تفاوت‌های سیاسی و زمانی، عدم تقابل ظاهری بود. حضرت سیاست تقیه پیش گرفت تا بتواند به بازسازی شیعه و فرهنگ غنی اسلامی بپردازد[۱۴].

سیره اقتصادی امام سجاد

سیره فرهنگی امام سجاد

اقدامات مؤثر امام سجاد(ع) در فرهنگ‌سازی:

  1. تقیّه با لسان دعا: تقیّه کتمان حقایق نیست، بلکه بیان حقایق است با شگردی که از آسیب به دور باشد. در خفقان حاکمیت مروانیان، امام سجاد(ع) به حکم امامت باید در تنویر افکار و افشای حقایق نقش ایفا کند و از طرف دیگر امکان تحقق و نهضت و قیام کاملاً منتفی است و مردم اغفال شده سر سفره خلفا می‌لولند و قلیل متدینین خون دل می‌خورند. امام برای روشن کردن افکار امت اسلامی روش ابتکاری نوینی را در پیش گرفت، یعنی در قالب دعا حقایق را بیان می‌کرد.
  2. جدا کردن مردم از حکومت: یکی از اهداف بلندی که امام سجاد(ع) در برابر پنج طاغوت معاصر خود دنبال می‌کرد، فاصله دادن مردم از بدنه حکومت بود. جدایی مردم از خلافت یعنی اعراض از فکر و فرهنگ و آلودگی‌هایی بود که حکومت برای مردم اندیشیده بود. هم‌سویی مردم با حکومت‌های جور آثار زیان‌بار و آفات فردی و اجتماعی زیادی مترتب بود.
  3. ترویج فرهنگ ولایت‌محوری: یکی از مهم‌ترین مضامین سیاسی اعتقادی که امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه آموزش می‌دهد، طرح مسئله امامت است. امامت به صورت یک مفهوم بلند شیعی که علاوه بر داشتن جنبه حقیقت برای خلافت و رهبری ائمه اطهار، نفی خلافت غاصبان را هم از یوم السقیفه تا خلفای اموی و عباسی در بر دارد. امام سجاد(ع) در فرامین سیاسی خود به القای این حقیقت می‌پردازد که خلافت را خداوند در بیت امامت مستقر کرده و بر پرچم غدیر، خلافت و امامت منضم و مدغم می‌باشند و در بسیاری از فقرات ادعیه صحیفه سجادیه جملات را با صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و آل او آغاز می‌کند، نمایانگر اثبات خلافت حقه الهیه و نفی ولایت حاکمان جور می‌باشد.
  4. فردسازی با رعایت اصول مخفی‌کاری: حادثه کربلا رُعبی عمومی در دل مردم ایجاد کرد و فرهنگ‌سازی خلفا اکثریت مردم را به مدل‌های حکومتی باطل جهت می‌داد. طبیعتاً فاصله گرفتن مردم از فرهنگ امامت هدفی جدی بود که مروانیان دنبال می‌کردند و تقریباً تحقق یافته بود. امام سجاد(ع) در یک چنین عصر خفقانی به فردسازی و تربیت نفوس مستعده عنایت کرد، با توجه به رعایت اصول مخفی‌کاری و استتار، افراد را به حقایق آشنا می‌کرد و هر وقت خلفا متوجه تربیت‌شدگان مکتب امام سجاد(ع) می‌شدند، آنها زندگی مخفی را در پیش می‌گرفتند و بعضی از اصحاب سرّ امام که حقایق ظریف امامت را از شهد شیرین کلام معصوم گرفته بودند، به ایران هجرت کردند، بعضی به خراسان و کرمان و سیستان و فارس و هندوستان رفتند[۱۵].

سیره مدیریتی امام سجاد

سیره نظامی امام سجاد

سیره قضایی امام سجاد

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ارشاد، ج۱، ص۱۴۶ به نقل از عبیدلی نسابه م ۲۷۰ه در نسب آل ابی طالب.
  2. حلیة الأولیا، ج۳، ص۱۳۷؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۶۷ نیز از همین منبع.
  3. وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۹۶.
  4. وقعة الطف، ص۲۰۹.
  5. بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۲ نقل از علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۰ (چاپ بیروت).
  6. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۶، ص۳۱ ـ ۴۷.
  7. حیاة الإمام زین العابدین، ص۱۸۷، به نقل از تفسیر امام حسن عسکری.
  8. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۶، ص۱۵۳ ـ ۲۰۱.
  9. بحار الانوار، ج۴۶، ص۹۷ به نقل از کافی، ج۲، ص۱۲.
  10. کامل مبرد، ج۱، ص۳۰۲؛ شذرات الذهب، ج۱، ص۱۰۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶ به نقل از امالی نیشابوری.
  11. اقبال الاعمال، ج۱، ص۴۴۳- ۴۴۵ مسندا از تلعکبری از ابن عجلان از امام صادق(ع) و به نقل از اقبال در بحار الانوار، ج۴۶، ص۱۰۳- ۱۰۵ و ج۹۸، ص۱۸۶- ۱۸۷.
  12. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۶، ص۴۳ ـ ۴۷.
  13. ر.ک: مفید (منسوب)، الاختصاص، ص۶۴.
  14. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۷ ـ ۱۹۱.
  15. راجی، علی، مظلومیت امام سجاد، ص۱۱۵ ـ ۱۲۱.