اثبات امامت امام علی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
در یک دسته از این [[آیات]] که شامل [[آیه اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و [[آیه ولایت]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌شود، علاوه بر جنبه‌های مختلف، روی اصل "امامت و [[ضرورت وجود امام]] و رهبری در [[جامعه اسلامی]]" تأکید بیشتری شده است.  
در یک دسته از این [[آیات]] که شامل [[آیه اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و [[آیه ولایت]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌شود، علاوه بر جنبه‌های مختلف، روی اصل "امامت و [[ضرورت وجود امام]] و رهبری در [[جامعه اسلامی]]" تأکید بیشتری شده است.  


در [[آیات]] دیگر، علاوه بر [[اثبات]] مسئله [[امامت]] با ویژگی‌های آن، بر [[عصمت]] و دور بودن [[امام]] از هرگونه [[پلیدی]] و ناپاکی [[روحی]] و [[اخلاقی]] تأکید گردیده و [[معصوم]] بودن شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، [[آیه ابتلا]]" است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> که در آن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از [[خدا]] می‌خواهد امامت در [[دودمان]] او ادامه یابد. [[خداوند]] خواسته او را به [[طور]] مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از [[فرزندان]] [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} می‌داند که [[ظالم]] نباشند. مراد از ظالم کسانی‌اند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برهه‌ای از عمر خویش را بتپرست و [[مشرک]] بوده، و یا به [[گناهان]] دیگری [[آلودگی]] داشته و بعد [[توبه]] کرده و [[رستگار]] شده باشد، یا این که در سراسر عمر خویش با این [[پلیدی‌ها]] و آلودگی‌های [[عقیدتی]] و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق [[ظلم]] در این [[آیه]] بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی [[امامت]] نخواهند بود<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.
در [[آیات]] دیگر، علاوه بر [[اثبات]] مسئله [[امامت]] با ویژگی‌های آن، بر [[عصمت]] و دور بودن [[امام]] از هرگونه [[پلیدی]] و ناپاکی [[روحی]] و [[اخلاقی]] تأکید گردیده و [[معصوم]] بودن، شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، [[آیه ابتلا]]" است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> که در آن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از [[خدا]] می‌خواهد امامت در [[دودمان]] او ادامه یابد. [[خداوند]] خواسته او را به طور مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از [[فرزندان]] [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} می‌داند که [[ظالم]] نباشند. مراد از ظالم کسانی‌اند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برهه‌ای از عمر خویش را بت پرست و [[مشرک]] بوده و یا به [[گناهان]] دیگری [[آلودگی]] داشته و بعد [[توبه]] کرده و [[رستگار]] شده باشد، یا اینکه در سراسر عمر خویش با این [[پلیدی‌ها]] و آلودگی‌های [[عقیدتی]] و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق [[ظلم]] در این [[آیه]] بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی [[امامت]] نخواهند بود<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.


مشخصه دیگر امام این است که با [[هدایت]] ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>. در این آیه، هدایت‌ کننده به [[حق]]، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این می‌رساند که هدایت‌ کننده به [[حق]] باید [[هدایت]] شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمی‌تواند هدایت‌ کننده به حق (و [[رهبری]] راستین [[خلق]]) باشد. پس نتیجه می‌گیریم که [[امام]] باید [[معصوم]] باشد تا شایسته رهبری راستین [[مردم]] و هدایت‌ کننده به حق باشد<ref>ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.</ref>.
مشخصه دیگر امام این است که با [[هدایت]] ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>. در این آیه، هدایت‌ کننده به [[حق]]، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این می‌رساند که هدایت‌ کننده به [[حق]] باید [[هدایت]] شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمی‌تواند هدایت‌ کننده به حق (و [[رهبری]] راستین [[خلق]]) باشد. پس نتیجه می‌گیریم که [[امام]] باید [[معصوم]] باشد تا شایسته رهبری راستین [[مردم]] و هدایت‌ کننده به حق باشد<ref>ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۶

مقدمه

با نگاهی به مجموع آیات قرآن پیرامون امامت و رهبری، به‌دست می‌آید که قرآن کریم طی چند مرحله مسائل مربوط به امامت را به طور همه جانبه طرح و مورد ارزیابی قرار داده و چیزی را در این زمینه کم نگذاشته است.

در یک دسته از این آیات که شامل آیه اولی الامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱] و آیه ولایت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۲] می‌شود، علاوه بر جنبه‌های مختلف، روی اصل "امامت و ضرورت وجود امام و رهبری در جامعه اسلامی" تأکید بیشتری شده است.

در آیات دیگر، علاوه بر اثبات مسئله امامت با ویژگی‌های آن، بر عصمت و دور بودن امام از هرگونه پلیدی و ناپاکی روحی و اخلاقی تأکید گردیده و معصوم بودن، شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، آیه ابتلا" است: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۳] که در آن حضرت ابراهیم(ع) از خدا می‌خواهد امامت در دودمان او ادامه یابد. خداوند خواسته او را به طور مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از فرزندان ابراهیم خلیل(ع) می‌داند که ظالم نباشند. مراد از ظالم کسانی‌اند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برهه‌ای از عمر خویش را بت پرست و مشرک بوده و یا به گناهان دیگری آلودگی داشته و بعد توبه کرده و رستگار شده باشد، یا اینکه در سراسر عمر خویش با این پلیدی‌ها و آلودگی‌های عقیدتی و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق ظلم در این آیه بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی امامت نخواهند بود[۴].

مشخصه دیگر امام این است که با هدایت ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین می‌فرماید: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى[۵]. در این آیه، هدایت‌ کننده به حق، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این می‌رساند که هدایت‌ کننده به حق باید هدایت شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمی‌تواند هدایت‌ کننده به حق (و رهبری راستین خلق) باشد. پس نتیجه می‌گیریم که امام باید معصوم باشد تا شایسته رهبری راستین مردم و هدایت‌ کننده به حق باشد[۶].

با توجه به آیه‌های تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۷] و تبلیغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ[۸] و اکمال دین: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۹] و شأن نزول آنها، دلالت قرآن بر امامت ائمه(ع) تمام می‌شود[۱۰].

آیات امامت امام علی(ع)

آیات عام

آیه ابتلا

آیه اهل ذکر

آیه اولی الامر

آیه تطهیر

آیه صادقین

آیه مباهله

آیه مودت

آیات خاص

آیه ولایت

آیه علم الکتاب

آیه اکمال

آیه تبلیغ

آیه سأل سائل

منابع

پانویس

  1. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  2. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  3. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  4. ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.
  5. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  6. ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.
  7. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  8. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای» سوره مائده، آیه ۶۷.
  9. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  10. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۱۰۴-۱۰۵.