اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مهدی منتظر، ص' به 'خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص')
خط ۴۱: خط ۴۱:
::::::[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خداوند در دل دوستان ما رعب افکنده، پس چون [[قائم]] ما قیام کند و [[مهدی]] ما ظاهر شود مرد جری‌تر از شیر و سریع‌تر از نیزه خواهد بود".
::::::[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خداوند در دل دوستان ما رعب افکنده، پس چون [[قائم]] ما قیام کند و [[مهدی]] ما ظاهر شود مرد جری‌تر از شیر و سریع‌تر از نیزه خواهد بود".
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} نیز نظیر او فرمود، و نیز [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "[[شیعه]] ما در دولت [[قائم]]{{ع}} کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.</ref>.
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} نیز نظیر او فرمود، و نیز [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "[[شیعه]] ما در دولت [[قائم]]{{ع}} کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.</ref>.
::::::و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دل‌های [[شیعه]] ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریع‌تر و از شیر جری‌تر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.</ref>. نیز فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند، [[شیعیان]] ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا این‌که بین ایشان و بین [[قائم]]{{ع}} یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.</ref>. نیز فرمود: "مؤمن در زمان [[قائم]]{{ع}} با این‌که در مشرق است برادر خود را که در مغرب است می‌بیند و هم‌چنین آن‌که در مغرب است آن را که در مشرق است می‌بیند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.</ref>. [[عبد الملک بن اعین]] گفت: "روزی در خدمت [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانه‌ها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دل‌های شما مانند پاره‌های آهن محکم گردد، اگر بر کوه‌ها بزنید کوه‌ها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینه‌داران زمین خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این اخبار چنان‌که می‌بینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. {{عربی|اندازه=150%|"جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"}}»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۵۹.</ref>.
::::::و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دل‌های [[شیعه]] ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریع‌تر و از شیر جری‌تر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.</ref>. نیز فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند، [[شیعیان]] ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا این‌که بین ایشان و بین [[قائم]]{{ع}} یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.</ref>. نیز فرمود: "مؤمن در زمان [[قائم]]{{ع}} با این‌که در مشرق است برادر خود را که در مغرب است می‌بیند و هم‌چنین آن‌که در مغرب است آن را که در مشرق است می‌بیند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.</ref>. [[عبد الملک بن اعین]] گفت: "روزی در خدمت [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانه‌ها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دل‌های شما مانند پاره‌های آهن محکم گردد، اگر بر کوه‌ها بزنید کوه‌ها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینه‌داران زمین خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این اخبار چنان‌که می‌بینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. {{عربی|اندازه=150%|"جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"}}»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۵۹.</ref>.
:::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دل‌های ایشان پاره‌های آهن است، هیچ‌گاه در آن دل‌ها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکم‌تر و سخت‌تر هستند، اگر بر کوه‌ها حمله کنند کوه‌ها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر این‌که او را خراب کنند، گویا بر اسب‌های ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} می‌مالند و به این‌ عمل تبرک می‌جویند و بر گرد او احاطه می‌کنند و بر اطراف او می‌چرخند تا او را به جان خود در جنگ‌ها حفظ کنند و آن‌چه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمی‌خوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شب‌ها را بر روی پاهای خود به عبادت می‌گذرانند و صبح می‌کنند بر بالای اسبان، در شب‌ها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از [[امام]]{{ع}}، مطیع‌تر از کنیز برای آقای خود. دل‌های ایشان مانند چراغ، گویا آن دل‌ها قندیل‌هایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت می‌کنند و تمنا می‌کنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|اندازه=150%|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏"}} است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان به‌قدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، می‌بینم که زاد و توشه‌هاشان تمام گشته و جامه‌هاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانی‌هاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دل‌های ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود، هیچ فردی از ایشان نمی‌کشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}﴾}}<ref> سوره حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و صاحب فراستند، (پس به فراست خود مؤمن را از مشرک و منافق می‌شناسند، پس نمی‌کشند مگر مشرکان منافق را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
:::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دل‌های ایشان پاره‌های آهن است، هیچ‌گاه در آن دل‌ها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکم‌تر و سخت‌تر هستند، اگر بر کوه‌ها حمله کنند کوه‌ها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر این‌که او را خراب کنند، گویا بر اسب‌های ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} می‌مالند و به این‌ عمل تبرک می‌جویند و بر گرد او احاطه می‌کنند و بر اطراف او می‌چرخند تا او را به جان خود در جنگ‌ها حفظ کنند و آن‌چه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمی‌خوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شب‌ها را بر روی پاهای خود به عبادت می‌گذرانند و صبح می‌کنند بر بالای اسبان، در شب‌ها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از [[امام]]{{ع}}، مطیع‌تر از کنیز برای آقای خود. دل‌های ایشان مانند چراغ، گویا آن دل‌ها قندیل‌هایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت می‌کنند و تمنا می‌کنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|اندازه=150%|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏"}} است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان به‌قدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، می‌بینم که زاد و توشه‌هاشان تمام گشته و جامه‌هاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانی‌هاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دل‌های ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود، هیچ فردی از ایشان نمی‌کشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}﴾}}<ref> سوره حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و صاحب فراستند، (پس به فراست خود مؤمن را از مشرک و منافق می‌شناسند، پس نمی‌کشند مگر مشرکان منافق را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین می‌فرستد و دست بر پشت و سینه‌های ایشان می‌کشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمی‌مانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. حضرت صاحب الامر {{ع}} به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا می‌بینم تو را که بیرق‌های زرد و علم‌های سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچم‌ها می‌وزد در مابین حطیم و زمزم و گویا می‌بینم که بیعت‌های پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشته‌ها و می‌بینم دست دادن کف‌ها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دل‌های ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفت‌ورزی) طبع‌های ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امت‌ها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخه‌های او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آن‌جاست که سفیانی کشته می‌شود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>.
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین می‌فرستد و دست بر پشت و سینه‌های ایشان می‌کشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمی‌مانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. حضرت صاحب الامر {{ع}} به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا می‌بینم تو را که بیرق‌های زرد و علم‌های سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچم‌ها می‌وزد در مابین حطیم و زمزم و گویا می‌بینم که بیعت‌های پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشته‌ها و می‌بینم دست دادن کف‌ها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دل‌های ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفت‌ورزی) طبع‌های ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امت‌ها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخه‌های او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آن‌جاست که سفیانی کشته می‌شود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۵

الگو:پرسش غیرنهایی

اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • یاران خاص امام مهدی(ع) چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی خواهند داشت؟
  • یاران کنونی امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟

پاسخ نخست

محمد تقی مصباح یزدی
آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب « آفتاب ولایت» در این‌باره گفته است:
«خداوند متعالی در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۱]. واژه ﴿﴿رِبِّيُّونَ در این دو آیه شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب پیامبران با کافران و مشرکان جنگیدند. ویژگی‌های اساسی ﴿﴿رِبِّيُّونَ که در این دو آیه شریف بیان شده است، عبارتند از: قدرت والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب استواری و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگی‌ها توضیحی مختصر ارائه می‌کنیم:
  1. قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن جنگ، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی می‌آورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانواده‌ها، بی‌سرپرستی بچه‌ها، فقر و ویرانی ناشی از جنگ، باعث سست شدن اراده و انرژی روحی جنگاوران می‌شود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژی‌های جسمانی بروز می‌کند. مجموعه این عوامل می‌تواند باعث خضوع و تسلیم در مقابل دشمن شود. خداوند متعالی، جنگاوران مجاهدی را می‌ستاید که به عشق خدا و رسول او، خالصانه در میدان‌های طاقت فرسای جنگ استقامت ورزیدند و لحظه‌ای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن جنگ و پیشامد مصیبت‌های گوناگون، نه در عشق و اراده آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر دشمن، دست خضوع و تسلیم بالا بردند: ﴿﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ[۲].
  2. بردباری: دلیرمردانی که در این آیه، مورد ستایش خداوند قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، محبوب ذات اقدس الاهی شده‌اند: ﴿﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۳]. اگر در شأن رزمندگان جز همین جمله در قرآن نازل نشده بود، برای پاداش آن‌ها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد خداوند قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را دوست بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
  3. طلب آمرزش، استقامت و یاری: چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های جنگ و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب آمرزش، عذرخواهی و طلب استقامت و یاری از پروردگارشان نیست: ﴿﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۴]؛ این رزم آوران الاهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر تقصیر به درگاه الاهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام وظیفه ببخشای و از گناه و زیاده روی و کوتاهی ما به لطف و مرحمت خویش در گذر: ﴿﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا[۵]. و افراط‌های ما نیز در انجام وظیفه بندگی و مجاهدت چشم بپوش: ﴿﴿وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۶]. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. لطف و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و اصلاح فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریب‌های شیطان و زمین‌گیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: ﴿﴿وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا[۷]. بار خدایا! هر چند مأموریت ما انجام وظیفه است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما پیروزی بر کافران و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به قدرت قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: ﴿﴿وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۸].
  4. رابطه عاشقانه با پروردگار: آیات متعدد دیگری در قرآن داریم که بنا بر روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده است که در آخر الزمان پدیدار خواهند شد. یکی از این آیات شریف که بر ﴿﴿رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ نیز تطبیق می‌شود، این آیه نورانی است:﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ[۹]. لحن آیه پیشین، رنج و ناراحتی پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان راستین از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت مسلمانان سست ایمان به حلقه کافران. این آیه نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به پیامبر و مؤمنان راستین است که هرگز نپندارید قوام دین خدا فقط به عده‌ای تازه مسلمانان ضعیف است که اگر به کفر و شرک بازگردند، اسلام و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از اسلام روی گردانیدند و به کفر بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که خداوند، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوندگار، و محب اویند: ﴿﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ؛ خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
  5. فروتنی در برابر مؤمنان و گردن‌فرازی در مقابل کافران: علامت این عشق پاک طرفینی، دو صفت همراه با هم است: ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل کافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ایمان، چنان تواضع دارند که گویا بنده ایشانند. در برابر مؤمنان به هیچ وجه انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر مؤمنان، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل کافران، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج عزت و قدرت و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. وعده الاهی در این آیه نورانی و معجزه آمیز، از ظهور خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر می‌دهد که هم محبوب خدا، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو ویژگی قلبی، رازی نهان بین عاشق و معشوق است که بیگانگان از آن آگاهی ندارند؛ اما کسانی که این دو ویژگی قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در رفتار و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛ [۱۰]؛ ۲. ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ [۱۱]. این تجلی ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ است که در برابر هیچ قدرت شیطانی خضوع نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که روح والایش به اقیانوس بیکران قدرت الاهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از قدرت خدایی و عنایت اولیای الاهی است. اینان تحت عنایت‌های خاص پیامبر اکرم(ص)، امامان(ع) و در صدر ایشان، تحت ولایت خاص امام عصر(ع) قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن کافران هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با قدرت بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و محبوب او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
  6. نهراسیدن از سرزنش‌ها: نشانه دیگر این مردان الاهی این است که در جهاد فی سبیل الله، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: ﴿﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۱۲]؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آن‌ها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الاهی ملامتی در کار نباشد، این آیه برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از ولایت مولایشان علی(ع) و ستایش او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به شهادت رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار شیعیان واقعی علی بن ابی طالب(ع) و امام زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام وظیفه و اظهار حق، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که انسان به دست دشمنان ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که خداوند، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و فتنه جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف قرآن و معارف اهل بیت(ع) رفتار می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، انسان نه علوی می‌شود و نه حسینی»[۱۳].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. چه بسیار پیامبرانی که مردان الاهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
  2. از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  3. و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  4. سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
  5. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  6. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  7. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  8. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  9. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
  10. خاضع و فروتن در برابر مؤمنان
  11. عزتمند و مقتدر در برابر کافران.
  12. آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.
  13. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
  14. بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.
  15. هود، ۸۰.
  16. منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.
  17. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.
  18. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.
  19. همان ۵۲، ۳۳۵، ح ۶۸.
  20. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.
  21. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.
  22. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.
  23. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.
  24. روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.
  25. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۵۹.
  26. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
  27. سوره حجر، ۷۵.
  28. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  29. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.
  30. کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.
  31. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
  32. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
  33. " لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  34. " كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.
  35. غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
  36. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  37. و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
  38. کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
  39. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.
  40. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
  41. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  42. همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.
  43. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
  44. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.
  45. و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین می‌گویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمی‌شود و آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها را فرا می‌گیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
  46. " أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي‏ عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ‏ يَجْمَعُونَ‏ لَهُ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.
  47. در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.
  48. شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.
  49. کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.
  50. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  51. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴.
  52. عصر زندگی، ص ۵۷.
  53. ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.
  54. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
  55. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  56. ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.
  57. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۲۵۷- ۲۶۱.
  58. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  59. سوره حجر: آیه: ۷۵.
  60. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  61. عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱
  62. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  63. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  64. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰
  65. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵
  66. طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۵؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷
  67. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ و۳۲۷
  68. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ۳۲۷، ۳۷۲؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۴۶
  69. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
  70. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸، ۴۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۷۲
  71. کافی، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۵
  72. خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
  73. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  74. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
  75. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴
  76. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ - ۷۸.
  77. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  78. کمال الدین، ج۱، ب۳۱، ح۲.
  79. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح ۸۲.
  80. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  81. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  82. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  83. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  84. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  85. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  86. یوم الخلاص، ص۲۲۳.
  87. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  88. خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص: ۱۲۹
  89. برای آگاهی بیشتر ر.ک: نصرت الله آیتی، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.
  90. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ - ۳۶.
  91. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸
  92. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲
  93. همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳
  94. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  95. همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶
  96. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۹.
  97. نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  98. اسرا، آیه ۵.
  99. تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.
  100. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  101. تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.
  102. کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
  103. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  104. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.
  105. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
  106. منتخب الاثر، ص ۶۱۱: رِجَالٌ عَرَفُوا اَللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
  107. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: فهم الذین وحّدوا اللّه حق توحیده
  108. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّ
  109. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیه اللّه
  110. همان: قُوّامٌ بِاللَّيلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ
  111. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم
  112. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه
  113. منتخب الاثر، ص ۲۴۴: القائلین بامامته
  114. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
  115. در روایات ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران
  116. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸
  117. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶
  118. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲.
  119. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  120. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  121. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  122. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  123. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  124. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  125. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  126. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  127. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.
  128. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  129. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  130. منتخب الاثر، فصل ۸، باب ۱، ح ۲، ص ۶۱۱.
  131. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ح ۱۱، ص ۵۰۴.
  132. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  133. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  134. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  135. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  136. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  137. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  138. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  139. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  140. منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.
  141. " أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.
  142. " فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.
  143. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.
  144. کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.
  145. کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.
  146. "رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  147. "وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.
  148. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.
  149. " وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.
  150. " حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.
  151. الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.
  152. " رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  153. الملاحم و الفتن، ۱۴۹.
  154. منتخب الاثر، ۳۱۱.
  155. کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.
  156. خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.
  157. " لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.
  158. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.
  159. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.
  160. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.
  161. اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.
  162. " قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع) إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.
  163. ینابیع الموده، ۴۳۳.
  164. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.
  165. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.
  166. " مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏""}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.
  167. بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.
  168. همان مدرک، ۸۵.
  169. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.
  170. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
  171. فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.
  172. چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.