عدالت اجتماعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*چون [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و [[حکومت دینی]] خویش را بنیان نهاد، عدالت اجتماعی از پایههای آن بود. در نظامنامهای که [[پیامبر]]{{صل}} پدید آورد و به مثابه [[قانون]] اساسی [[مدینة النبی]] بود، آشکارا میتوان [[سلطه]] [[قسط]] و [[عدل]] را بر همه اصول و [[قوانین]] بازدید. در این نظامنامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط [[مسلمانان]] با دیگر طوایف نیز در آن به گونهای عدالتمحورانه تشریح گشته بود<ref>حیاة النبی و سیرته، ۲۸۳- ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نخستین [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} نیز [[حکومت]] خویش را با [[عدالتگستری]] آغاز کرد و از ویژگیهای مشهور او سختگیریاش در [[دادگری]] و [[قسط]] و [[عدل]] بود. [[عهدنامه مالک اشتر]] [[امام علی]]{{ع}} که با تفصیل تمام، چگونگی [[رفتار عادلانه]] [[حاکم اسلامی]] را با صنفهای گوناگون [[جامعه]] بیان میکند، [[گواهی]] روشن بر این [[حقیقت]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 334.</ref>. | *چون [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و [[حکومت دینی]] خویش را بنیان نهاد، عدالت اجتماعی از پایههای آن بود. در نظامنامهای که [[پیامبر]]{{صل}} پدید آورد و به مثابه [[قانون]] اساسی [[مدینة النبی]] بود، آشکارا میتوان [[سلطه]] [[قسط]] و [[عدل]] را بر همه اصول و [[قوانین]] بازدید. در این نظامنامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط [[مسلمانان]] با دیگر طوایف نیز در آن به گونهای عدالتمحورانه تشریح گشته بود<ref>حیاة النبی و سیرته، ۲۸۳- ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نخستین [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} نیز [[حکومت]] خویش را با [[عدالتگستری]] آغاز کرد و از ویژگیهای مشهور او سختگیریاش در [[دادگری]] و [[قسط]] و [[عدل]] بود. [[عهدنامه مالک اشتر]] [[امام علی]]{{ع}} که با تفصیل تمام، چگونگی [[رفتار عادلانه]] [[حاکم اسلامی]] را با صنفهای گوناگون [[جامعه]] بیان میکند، [[گواهی]] روشن بر این [[حقیقت]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 334.</ref>. | ||
*بنابر معتقدات [[شیعی]]، [[عدالت]] [[راستین]] و جهانگیر آن گاه حاصل میآید که [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]]{{ع}} [[ظهور]] کند و [[حکومت جهانی]] خویش را بنیان نهد. در روایتی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمده است: "[[دنیا]] به پایان نمیرسد مگر مردی از [[اهل بیت]] من [[ظهور]] کند.... او [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] سرشار میکند؛ همان سان که پیش از او از [[ستم]] پر میشود"<ref>الفصول المهمة، ۲۹۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 334.</ref>. | *بنابر معتقدات [[شیعی]]، [[عدالت]] [[راستین]] و جهانگیر آن گاه حاصل میآید که [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]]{{ع}} [[ظهور]] کند و [[حکومت جهانی]] خویش را بنیان نهد. در روایتی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمده است: "[[دنیا]] به پایان نمیرسد مگر مردی از [[اهل بیت]] من [[ظهور]] کند.... او [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] سرشار میکند؛ همان سان که پیش از او از [[ستم]] پر میشود"<ref>الفصول المهمة، ۲۹۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 334.</ref>. | ||
==عدالت اجتماعی در حکومت امام علی== | |||
*نگرشی به مفهوم و اهمیّت [[عدالت]] نزد [[امام]] {{ع}} [[ضرورت]] اجرای آن را در عرصه اجتماع مشخص میکند.[[امام]] {{ع}} در نخستین روزهای [[حکومت]]، به [[اصلاحات]] گستردهای در سطح [[جامعه]] دست زد. [[اقدامات اصلاحی]] [[امام]] {{ع}} عبارت بود از: | |||
*'''[[فرهنگسازی]] عمومی و [[اصلاح]] باورهای [[مردم]]:''' تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند [[دنیا]]، [[مرگ]]، [[معاد]]، روزی، [[مال]]...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>.؛ | |||
*'''[[اصلاحات]] ساختاری:''' مانند [[عدالت]] در توزیع [[اموال عمومی]]، از میان برداشتن [[تبعیضها]] و یکساننگری بین آحاد [[جامعه]] و تجدیدنظر در [[کارگزاران]] حکومتی و [[اقتصادی]]، [[تبیین]] آییننامههایی برای بخشهای مربوط و... . ایشان در نامهای به [[کارگزار]] خود مینویسد: در [[اموال]] [[بیت المال]] که نزدت گرد آمده است، سخت دقّت و مراقبت کن و آن را به عائلهداران و گرسنگان که نامشان در دیوان نیازمندان است بپرداز تا [[فقر]] و نیاز در [[جامعه]] ریشهکن شود و مازاد آن را برای ما بفرست تا بین نیازمندانِ اینجا تقسیم کنیم<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>. | |||
*'''نظاممندی درآمدهای عمومی:''' شامل تعیین شیوه دریافت [[خراج]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵</ref>، رعایت [[انصاف]] در دریافت درآمدهای عمومی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref>، بازتعریف موضوع [[خراج]]، بهعنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی، چنانکه میفرماید: چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراجگزاران شود، زیرا با درستی [[خراج]] و سامانیافتن روزگار خراجگزاران، وضع دیگران نیز [[اصلاح]] میشود و جز با آن سامان نپذیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112-113.</ref>. | |||
*'''تنظیم روابط تجاری:''' رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. [[امام علی]] {{ع}} فعالیتهای [[اقتصادی]] را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد میکند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیمبندی میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 113.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | * [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۲۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدالت اجتماعی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از اصطلاحات علوم اجتماعی و سیاسی است و همواره آرزوی انسان بوده است و به معنای رعایت تناسب، استحقاقها و شایستگیها در ساحت اجتماع است. در این تعریف، هر گروه و صنف و طبقهای باید در جایگاه شایسته خویش جای گیرد و در پی جایگاه دیگران برنیاید. عدالت اجتماعی مبتنی بر احوال و افعال اعضای جامعه است و مرتبت هر کس بنابر استحقاق و استعداد او تعیین میشود[۱][۲].
عدالت و اسلام
- نگاه دین مبین اسلام به عدالت با مکاتب بشری متفاوت است. اهمیت عدالت در اسلام از آنجا سرچشمه میگیرد که بنابر آموزههای اسلامی، خداوند، عادل است و همه افعال الهی عین دادگری و عدالتاند و ستم و افراط و تفریط بدانها راه ندارد. عدل در تشیع اهمیتی ویژه دارد؛ چونان که از اصول دین و مذهب به شمار میآید. قرآن کریم، برای بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی از دو هدف یاد میکند: برقرار ساختن عدالت میان انسانها و تأمین سعادت دنیوی و اخروی آنان و دیگر هدایت انسانها از تاریکیهای شرک و کفر به سوی نور توحید و بندگی خدا[۳]. انسان موظف است بر پایه تعالیم دینی، فعالیتهای فردی و اجتماعی خویش را با عدالت همراه سازد و از این گذر به سعادت دست یابد[۴].
عدالت اجتماعی در سیره بزرگان معصوم(ع)
- چون پیامبر اسلام(ص) به مدینه هجرت کرد و حکومت دینی خویش را بنیان نهاد، عدالت اجتماعی از پایههای آن بود. در نظامنامهای که پیامبر(ص) پدید آورد و به مثابه قانون اساسی مدینة النبی بود، آشکارا میتوان سلطه قسط و عدل را بر همه اصول و قوانین بازدید. در این نظامنامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط مسلمانان با دیگر طوایف نیز در آن به گونهای عدالتمحورانه تشریح گشته بود[۵]. امام علی(ع) نخستین امام معصوم(ع) نیز حکومت خویش را با عدالتگستری آغاز کرد و از ویژگیهای مشهور او سختگیریاش در دادگری و قسط و عدل بود. عهدنامه مالک اشتر امام علی(ع) که با تفصیل تمام، چگونگی رفتار عادلانه حاکم اسلامی را با صنفهای گوناگون جامعه بیان میکند، گواهی روشن بر این حقیقت است[۶][۷].
- بنابر معتقدات شیعی، عدالت راستین و جهانگیر آن گاه حاصل میآید که دوازدهمین امام معصوم(ع) ظهور کند و حکومت جهانی خویش را بنیان نهد. در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: "دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من ظهور کند.... او زمین را از قسط و عدل سرشار میکند؛ همان سان که پیش از او از ستم پر میشود"[۸][۹].
عدالت اجتماعی در حکومت امام علی
- نگرشی به مفهوم و اهمیّت عدالت نزد امام (ع) ضرورت اجرای آن را در عرصه اجتماع مشخص میکند.امام (ع) در نخستین روزهای حکومت، به اصلاحات گستردهای در سطح جامعه دست زد. اقدامات اصلاحی امام (ع) عبارت بود از:
- فرهنگسازی عمومی و اصلاح باورهای مردم: تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند دنیا، مرگ، معاد، روزی، مال...[۱۰].؛
- اصلاحات ساختاری: مانند عدالت در توزیع اموال عمومی، از میان برداشتن تبعیضها و یکساننگری بین آحاد جامعه و تجدیدنظر در کارگزاران حکومتی و اقتصادی، تبیین آییننامههایی برای بخشهای مربوط و... . ایشان در نامهای به کارگزار خود مینویسد: در اموال بیت المال که نزدت گرد آمده است، سخت دقّت و مراقبت کن و آن را به عائلهداران و گرسنگان که نامشان در دیوان نیازمندان است بپرداز تا فقر و نیاز در جامعه ریشهکن شود و مازاد آن را برای ما بفرست تا بین نیازمندانِ اینجا تقسیم کنیم[۱۱][۱۲].
- نظاممندی درآمدهای عمومی: شامل تعیین شیوه دریافت خراج[۱۳]، رعایت انصاف در دریافت درآمدهای عمومی[۱۴]، بازتعریف موضوع خراج، بهعنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی، چنانکه میفرماید: چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراجگزاران شود، زیرا با درستی خراج و سامانیافتن روزگار خراجگزاران، وضع دیگران نیز اصلاح میشود و جز با آن سامان نپذیرد[۱۵][۱۶].
- تنظیم روابط تجاری: رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. امام علی (ع) فعالیتهای اقتصادی را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد میکند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیمبندی میکند[۱۷][۱۸].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ واژهها، ۳۷۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 333.
- ↑ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴾؛ سوره حدید، آیه ۲۵؛ ﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴾؛ سوره ابراهیم، آیه ۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 333.
- ↑ حیاة النبی و سیرته، ۲۸۳- ۲۷۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 334.
- ↑ الفصول المهمة، ۲۹۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 334.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۶۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۵
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112-113.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 113.