ذکوان بن عبد قیس انصاری: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ذکوان بن عبد قیس انصاری در تراجم و رجال]] - [[ذکوان بن عبد قیس انصاری در تاریخ اسلامی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۹
مقدمه
نام وی ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق[۱] و از قبیله بنی زریق بن عامر بن زریق بن عبد حارث بن غضب بن جشم بن خزرج است[۲]. ذکوان بن عبدالقیس، جزء نخستین مسلمانان انصار به شمار میآید. او همراه اسعد بن زراره به مکه آمد و نزد عتبة بن ربیعه رفتند. عتبه به آنها گفت: شخصی ادعای نبوت کرده، نماز میگزارد و ما را از کارهایمان باز داشته است. ذکوان که در یثرب از ابوالهیثم بن تیهان سخن از یکتاپرستی شنیده بود و اسعد بن زراره نیز به یکتاپرستی اعتقاد داشت به اسعد گفت: این همان دینی است که تو برآنی. هر دو برخاستند و نزد رسول خدا(ص) آمده، مسلمان شدند و به مدینه بازگشتند[۳].
او نخستین نفر از انصار است که در مکه مسلمان شد[۴]. بعد از آن، در بیعت عقبه شرکت کرد و سپس به یثرب رفت[۵]، ولی دوباره به مکه بازگشت و تا زمان هجرت رسول خدا(ص) در مکه بود و بعد از هجرت آن حضرت، به مدینه رفت. از اینرو، او را انصاری و مهاجری گفتهاند[۶].
ابوسبع در جنگ بدر شرکت داشت. بعد از جنگ بدر، عدهای از مسلمانها زخمی و خسته بودند. رسول خدا(ص) نماز عصر را در بدر خواند و پیش از غروب آفتاب به انیل (درهای در دو میلی بدر) رسید و از یاران خود خواست کسی شب از آنان نگهبانی دهد. بار اول مردی بلند شد، حضرت فرمود، کیستی؟ گفت: ذکوان بن عبد قیس. بار دوم فرمود: چه کسی امشب نگهبانی میدهد؟ مردی بلند شد و گفت: من حضرت فرمود: کیستی؟ گفت: ابوسبع. رسول خدا(ص) برای بار سوم تقاضای خود را تکرار کرد، مردی بلند شد، حضرت پرسید: کیستی؟ گفت: ابن عبدالقیس. اندکی بعد رسول خدا(ص) از آن سه نفر خواست برای نگهبانی بلند شوند، اما تنها یک نفر برخاست. پیامبر فرمود: دو نفر دیگر کجایند؟ ذکوان گفت: یا رسول الله! هر سه بار من بودم. رسول خدا(ص) او را دعا کرد و فرمود: "مشغول نگهبانی باش"[۷]. بنا به قولی، او در آن شب فقط از رسول خدا(ص) محافظت کرد[۸]. ذکوان به هنگام عزیمت به أحد، برای خداحافظی به خانه خود رفت. زن و دخترانش به او گفتند: ای ابوسبع! ما را رها میکنی و میروی؟ ابوسبع لباس خود را برداشت و گفت: دیدار ما به قیامت[۹]. سپس به احد رفت و به دست ابوحکم بن اخنس بن شریق به شهادت رسید [۱۰] و نسلی از او باقی نماند[۱۱]. قاتل ذکوان به دست امام علی(ع) کشته شد[۱۲]. ابوعامر فاسق که در میدان شهدای احد در جستجوی پیامبر بود، وقتی به بدن ذکوان رسید، به ابوسفیان گفت: این از بزرگان و سران مسلمانان است[۱۳]. رسول خدا(ص) درباره ذکوان فرمود: "هر کس دوست دارد به مردی بنگرد که فردای قیامت در سبزه زار بهشت قدم میزند، به ذکوان نگاه کند"[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۱.
- ↑ ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۰۳ و ۳۵۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۴، ص۴۵۰.
- ↑ ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۴؛ طبری، ج۲، ص۳۵۵.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۹؛ طبرانی، ج۴، ص۲۳۲.
- ↑ ابن مبارک، ص۱۴۶؛ واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.
- ↑ واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۳۴.
- ↑ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.
- ↑ ابن هشام، ج۳، ص۱۳۳؛ واقدی، ج۱، ص۳۰۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.
- ↑ واقدی، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ ابن مبارک، ص۱۴۸؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۳۸.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۲۹-۳۳۰.