فرزندان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[ام کلثوم]]، دختر دوم منسوب به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[حضرت خدیجه]]{{س}} با پسر دیگر [[ابیلهب]]، به نام [[عتیبه]]، ازدواج کرد. سپس به اصرار پدر، او نیز [[همسر]] خود را طلاق داد و امّکلثوم به [[خانه]] پدر آمد و همراه او بود تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} به مدینه [[مهاجرت]] کرد. آنگاه که رقیه، دختر پیشین [[حضرت]]، در سال دوم هجرت درگذشت، [[عثمان]] با او ازدواج نمود. وی در [[سال نهم هجرت]] از دنیا رفت و فرزندی هم از او متولد نشد.<ref>[[داوود حسینی|حسینی، داوود]]، [[شیعه و دختران پیامبر اسلام (مقاله)| مقاله «شیعه و دختران پیامبر اسلام»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> | [[ام کلثوم]]، دختر دوم منسوب به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[حضرت خدیجه]]{{س}} با پسر دیگر [[ابیلهب]]، به نام [[عتیبه]]، ازدواج کرد. سپس به اصرار پدر، او نیز [[همسر]] خود را طلاق داد و امّکلثوم به [[خانه]] پدر آمد و همراه او بود تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} به مدینه [[مهاجرت]] کرد. آنگاه که رقیه، دختر پیشین [[حضرت]]، در سال دوم هجرت درگذشت، [[عثمان]] با او ازدواج نمود. وی در [[سال نهم هجرت]] از دنیا رفت و فرزندی هم از او متولد نشد.<ref>[[داوود حسینی|حسینی، داوود]]، [[شیعه و دختران پیامبر اسلام (مقاله)| مقاله «شیعه و دختران پیامبر اسلام»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> | ||
==[[فرزندان پیامبر]]{{صل}} از همسرش [[خدیجه]]{{س}} و کنیزش [[ماریه قبطیه]]== | |||
[[برادران]] و [[خواهران حضرت فاطمه]]{{س}} عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، [[طیب]]، طاهر، [[زینب]]، [[رقیه]]، [[امکلثوم]] و [[ابراهیم]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۸.</ref>. بنا بر نقلهای دیگر، طیب و طاهر لقبهای عبدالله بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. مقدسی از [[برادر]] دیگری، به نام [[عبد]] مناف، نیز سخن گفته است<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برخی از نقلهای [[ضعیف]]، از دو برادر دیگر به نامهای مطیب و [[مطهر]] سخن گفته شده است، که به این ترتیب، تعداد [[خواهران]] و [[برادران حضرت فاطمه]]{{س}} به یازده تن میرسد<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref>. [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} - به جز ابراهیم، که مادرش ماریه قبطیه بود - همگی از [[مادر حضرت فاطمه]]{{س}}، [[حضرت خدیجه]]{{س}}، متولد شدند و تمام [[مورخان]] و [[راویان]]، به جز موارد نادر<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴- ۶۵.</ref>، بر آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ۱۳۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. درباره مدت [[عمر]] برادران [[حضرت زهرا]]{{س}}، به جز ابراهیم، اتفاق نظر نیست، ولی در اینکه همگی آنان هنگام [[مرگ]]، [[کودک]] بودهاند، اختلافی وجود ندارد<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. | |||
تعداد برادران، علاوه بر ابراهیم، به [[اختلاف]]، سه<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۹.</ref>، چهار<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۰۱.</ref>، پنج<ref>ر.ک: ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۲۰۷.</ref> و هفت تن<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref> ذکر شده است، بیشتر به این سبب که برخی از آنان بیش از یک نام، و نیز القابی، داشتهاند. درباره [[خواهران]] آن [[حضرت]]{{س}} نیز [[اختلاف]] نظر وجود دارد که سه تن از آنان، به نامهای [[زینب]]، [[رقیه]] و [[امکلثوم]]، [[دختران پیامبر]]{{صل}} و [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بودند یا ربیبههای [[پیامبر]]{{صل}} [[ازدواج]] دو تن از آنان با [[عثمان]]، بر این تردید افزوده است؛ زیرا منقبتی را برای عثمان ثابت میکند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴؛ ج۲، ص۷.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۲.</ref> | |||
===قاسم=== | |||
بیشتر [[مورخان]]، قاسم را بزرگترین [[برادر]] حضرت فاطمه{{س}} میدانند؛ زیرا [[کنیه]] پیامبر{{صل}} ([[ابوالقاسم]]) برگرفته از نام اوست و همه منابعی که به شمارش [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} پرداختهاند، از قاسم شروع کردهاند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ج۳، ص۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۸.</ref>. قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بود که درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ ج۳، ص۷.</ref>. آن حضرت{{صل}} از [[مرگ]] قاسم بسیار [[اندوهگین]] شد، تا حدی که در [[تشییع جنازه]] او در حالی که به کوهی از کوههای [[مکه]] مینگریست، گفت: «ای [[کوه]]! اگر آنچه به من رسید، به تو میرسید، تو را خُرد میکرد»<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref>. | |||
درباره سن قاسم هنگام [[وفات]]، میان دو<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳.</ref> و چهار سال<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> اختلافنظر وجود دارد. بنا بر خبری دیگر، قاسم پس از [[بعثت]] (در مکه) در گذشته است. قاسم، [[فرزند رسول الله]]{{صل}}، به [[سنی]] رسیده بود که میتوانست بر چهارپا سوار شود و با شتر به [[سفر]] برود و پس از آنکه درگذشت، گفته شد که محمد{{صل}} از جانب فرزندش ابتر گردید و آنگاه [[خداوند]] [[سورۀ کوثر]] را نازل کرد<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۵، ص۲۲۹؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۶۷؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۴، ص۱۸۸؛ سیوطی، جلالالدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۴۰۴.</ref>. همچنین گفته شده است که قاسم [[پیش از بعثت]]، در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و در [[کودکی]] پس از آنکه به سن تمییز رسید، درگذشت؛ زنده بود تا راه افتاد، ولی از شیر گرفته نشده بود<ref>صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۹.</ref>. البته با توجه به اینکه قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بوده و [[پیامبر]]{{صل}} پانزده سال پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده است، درباره [[مرگ]] او در کودکی شکی باقی نمیماند. در روایتی که [[علامه مجلسی]] از [[ابن عباس]] نقل کرده، آمده است که اولین فرزند [[حضرت محمد]]{{صل}}، در مکه پیش از [[نبوت]]، قاسم بود که به وسیله نام او، پیامبر{{صل}} [[کنیه]] گرفت. پس از او [[زینب]]، سپس [[رقیه]]، بعد [[فاطمه]] و سپس [[امکلثوم]] متولد شدند. قاسم در کودکی از دنیا رفت و سن او را مختلف نوشتهاند<ref>بهارالانوار ج۲۲، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۳.</ref> | |||
===عبدالله=== | |||
به گفته [[ابن سعد]]، عبدالله دومین فرزند پیامبر{{صل}} بود. وی در مکه درگذشت و چون پس از [[بعثت]] به دنیا آمده بود، [[طیب]] و طاهر خوانده شد و پس از مرگ او بود که [[عاص بن وائل]]، پیامبر{{صل}} را ابتر خواند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۱، ص۱۳۳.</ref>. ابن هشام از عبدالله نام نبرده است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه ج۱، ص۱۲۲.</ref> و [[بیهقی]] نیز روایاتی را نقل کرده است که وجود پسرانی غیر از قاسم، طاهر و طیب را چندان [[تأیید]] نکردهاند<ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ج۲، ص۶۸-۶۹.</ref>. هرچند از نظر برخی از محققان، طیب و طاهر [[لقب]] عبدالله است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۴.</ref> | |||
===طیب و طاهر=== | |||
ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۱، ص۱۳۳.</ref>، [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۵۰.</ref> و [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۶۳.</ref>، طیب و طاهر را همان عبدالله دانستهاند، اما بنا بر نقل بیهقی از [[ابن اسحاق]]، پیامبر{{صل}} علاوه بر قاسم، دو پسر دیگر به نامهای طاهر و [[طیب]] داشته است<ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ج۲، ص۶۹.</ref>. [[ابن اثیر جزری]] نیز طیب و طاهر را دو پسر [[پیامبر]]{{صل}} علاوه بر قاسم و عبدالله، معرفی کرده است<ref>ابن اثیر جزری، الکامل، ج۲، ص۴۰.</ref>. مقدسی از قول واقدی نقل کرده که کسی وجود طیب را [[اثبات]] نکرده است و [[اصحاب]] میگویند که او همان طاهر است<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۴.</ref> | |||
===[[عبدمناف]]=== | |||
مقدسی در روایتی آورده است که [[خدیجه]]{{س}} در دوره [[جاهلیت]] پسری به نام عبدمناف، و پس از [[اسلام]] دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله برای پیامبر{{صل}} به [[دنیا]] آورد، که در [[کودکی]] در گذشتند<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. [[قسطلانی]] نیز از پسری به نام عبدمناف سخن گفته که پیش از اسلام به دنیا آمده است و تمام [[فرزندان پیامبر]]{{صل}}، به جز او، پس از [[بعثت]] زاده شدهاند. وی وجود این پسر و همچنین دو پسر دیگر، به نامهای مطیب و [[مطهر]]، را که با طیب و طاهر دو قلو بودهاند، [[ضعیف]] شمرده است<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة ج۱، ص۴۷۸.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۴.</ref> | |||
===[[ابراهیم]]=== | |||
ابراهیم تنها [[برادر]] ناتنی [[حضرت زهرا]]{{س}} و تنها فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} بود که از [[مادری]] به جز خدیجه{{س}} به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در [[مدینه]] متولد شد و در آن [[زمان]]، نظر همه متوجه جزئیات [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود. [[مادر]] ابراهیم، [[ماریه قبطیه]] بود که در [[ذیحجه]] [[سال هشتم هجرت]] او را به دنیا آورد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.</ref>. [[ماریه]]، دختر [[شمعون]]، را [[پادشاه مصر]] به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.</ref>. ابراهیم در [[سال دهم هجرت]]، در یک سال و دهماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر{{صل}} در [[غم]] از دست دادن او بسیار محزون شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.</ref> و او را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref> | |||
===[[زینب]]=== | |||
زینب، [[همسر]] [[ابوالعاص]]، بزرگترین [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود. [[قریش]] برای اینکه [[پیامبر]]{{صل}} را تحت فشار قرار دهند، از ابوالعاص خواستند زینب را [[طلاق]] دهد و در عوض، هر زنی را که بخواهد به او میدهند. اما ابوالعاص حاضر نشد او را طلاق دهد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. در برخی [[اخبار]]، زینب، [[ربیبه]] پیامبر{{صل}} شمرده شده است، نه دختر او. طبق خبری از ابن هشام، [[خدیجه]]{{س}} دختری به نام زینب از شوهر قبلیاش، [[ابوهاله]]، داشته است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه ج۴، ص۱۰۵۸.</ref>. [[ابن شهر آشوب]] از کتابهای پیشینیان نقل کرده است که زینب و [[رقیه]]، ربیبههای پیامبر{{صل}} بودند، نه [[دختران]] آن [[حضرت]]{{صل}}<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۴۰.</ref>. اگر، بر خلاف [[رأی]] مشهور، [[ازدواج خدیجه]]{{س}} را با پیامبر{{صل}}، سه یا ده سال [[پیش از بعثت]] بدانیم، نمیتوانیم بپذیریم که زینب و رقیه، [[فرزندان]] ایشان بوده و پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده بودند<ref>عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸.</ref>. | |||
زینب از ابوالعاص پسری به [[نام علی]] و دختری به نام [[امامه]] به [[دنیا]] آورد. علی در [[کودکی]] در گذشت. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، پس از [[رحلت]] [[فاطمه]]{{س}}، امامه را به همسری گرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۴۲.</ref>. سبب [[مرگ]] زینب این بود که هنگام خروج از [[مکه]] به سمت [[مدینه]]، [[هبار بن اسود]] و شخص دیگری از [[کفار]]، به هودج او [[حمله]] کردند و باعث سقط جنین او شدند. وی [[بیمار]] شد و پس از آمدن به مدینه هم بهبود نیافت، تا اینکه در [[سال هشتم هجرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref> | |||
===رقیه=== | |||
به نوشته [[ابن سعد]]، [[رقیه دختر پیامبر]]{{صل}}، پیش از بعثت [[حضرت محمد]]{{صل}}، نامزد [[عتبه]]، پسر [[ابولهب]]، بود و چون حضرت محمد{{صل}} [[مبعوث]] گشت و [[سوره مسد]] (تبت) نازل شد، ابولهب پسر خود را وادار به ترک رقیه کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. عتبه نیز بدون اینکه با [[رقیه]] نزدیکی کرده باشد، او را [[طلاق]] داد. رقیه پس از [[بعثت]]، همراه با مادرش [[اسلام]] آورد و [[همسر]] [[عثمان]] شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. [[ابن عبدالبر]]، رقیه را کوچکترین [[دختر پیامبر]]{{صل}} دانسته است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۴، ص۱۸۳۹.</ref> که در [[زمان]] عزیمت [[پیامبر]]{{صل}} به [[بدر]]، در [[مدینه]] در بستر [[بیماری]] بود و همان روزی که [[زید بن حارثه]] خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به مدینه آورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۴۵۶.</ref>. | |||
برخی در انتساب رقیه و [[زینب]] به [[خدیجه]]{{س}} و پیامبر{{صل}}، به دلیل [[قبح]] [[ازدواج]] [[دختران پیامبر]]{{صل}} با [[ابوالعاص]] و [[عتبة بن ابولهب]]، تردید کرده و آنان را خواهرزادههای [[حضرت خدیجه]]{{س}} پنداشتهاند<ref>ر.ک: کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۰۹-۱۱۳.</ref>، اما [[مورخان]] و [[راویان]] فراوانی متفقاند که زینب و رقیه [[فرزندان خدیجه]]{{س}} از پیامبر{{صل}} بودهاند<ref>حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۱.</ref>. در میان معاصران نیز برخی بر آناند که همسر عثمان، دختر پیامبر{{صل}} نبوده و آن [[حضرت]]{{صل}} فقط او را بزرگ کرده و رقیه، همسر عثمان، غیر از رقیهای است که ادعا میشود دختر پیامبر{{صل}} بوده و پس از بعثت متولد شده است. در [[فرهنگ]] [[عرب]] اگر کسی دختری را بزرگ میکرد، او را دختر آن فرد مینامیدند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> | |||
===[[امکلثوم]]=== | |||
امکلثوم نیز [[خواهر]] دیگر [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۸، ۱۹۵۲؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. [[عتیبة بن ابی لهب]]، [[پیش از بعثت]]، امکلثوم را در [[عقد]] خود داشت که به [[اصرار]] [[ابولهب]]، او را طلاق داد. امکلثوم همواره در [[مکه]] و همراه [[پدر]] بزرگوارش بود و پس از [[مسلمان]] شدن مادرش، خدیجه{{س}}، او هم مسلمان شد. هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[زنان]] [[بیعت]] میگرفت، او و خواهرش نیز بیعت کردند و هنگام [[هجرت به مدینه]]، [[ام کلثوم]] نیز به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۷-۳۸؛ امین عاملی، ج۳، ص۴۸۷.</ref>. گفته شده است که [[امکلثوم]] پس از فوت [[رقیه]]، خواهرش، به [[عقد]] [[عثمان]] در آمد. او در جمادیالآخره [[سال سوم هجرت]] به [[خانه]] عثمان رفت و [[همسر]] او بود تا آنکه در [[شعبان]] [[سال نهم هجرت]]، بدون اینکه [[فرزندی]] برای عثمان بیاورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۷.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۰
مقدمه
در منابع تاریخی، برای رسول خدا(ص) چندین فرزند دختر و پسر ذکر شده است که در شمار، نام و انتساب آنان به رسول خدا(ص) اختلاف است. برخی از مورخان، نُه فرزند به حضرت نسبت دادهاند که پنج نفر آنان پسر، و چهار نفر دختر است[۱]. عدهای دیگر شمار فرزندان آن حضرت را چهار دختر و سه پسر میدانند[۲]. برخی دیگر هم دو پسر و چهار دختر[۳] و سر انجام گروهی، بر اساس روایات، فقط یک دختر[۴] و دو پسر برای رسول خدا ذکر کردهاند[۵].
درباره نام فرزندان رسول خدا(ص) هم اختلافات بسیاری وجود دارد. پسران را قاسم، طیب، طاهر، عبداللّه و ابراهیم ذکر کردهاند و دختران را زینب، رقیه، امّکلثوم و فاطمه(س)[۶]. عدهای دیگر پسران رسول خدا(ص) را قاسم. عبد اللّه و ابراهیم میدانند[۷]. برخی دیگر فرزندی به نام عبد مناف برای رسول خدا(ص) ذکر کردهاند[۸]. برخی از علمای شیعه. در انتساب دختران به رسول خدا(ص) فقط انتساب فاطمه زهرا(س) را به رسول خدا(ص) پذیرفتهاند و بقیه را دخترخوانده رسول خدا(ص) میدانند[۹].
به جز ابراهیم - که از «ماریه قبطیه»، کنیز مصری آن حضرت، متولد شد- فرزندان دیگری به بانوی بزرگوار اسلام، خدیجه(س)، منسوب کردهاند که خدای تعالی به آن حضرت عنایت فرمود. در اینجا به تبیین انتساب دختران به رسول خدا(ص) میپردازیم.[۱۰]
شخصیتشناسی
رقیه، دختر منسوب به رسول خدا(ص) و حضرت خدیجه(س)، نخست با عتبه، فرزند ابیلهب، ازدواج کرد. آنگاه که پیامبر(ص) به رسالت مبعوث شد و با مخالفت شدید ابیلهب، با دعوت پیامبر(ص) روبه رو شد و سوره «المسد» درباره او نازل گردید، در این وضعیت، شوهر رقیه به اصرار پدر، او را طلاق داد. آنگاه با عثمان بن عفان ازدواج کرد و همراه شوهرش به حبشه هجرت کردند. سپس به مدینه بازگشتند و در سال دوم هجرت، یعنی درست هفده ماه پس از مهاجرت پیامبر(ص) وی درگذشت و فرزندی از او به نام عبداللّه بر جای ماند که در دوران کودکی از دنیا رفت.
ام کلثوم، دختر دوم منسوب به رسول خدا(ص) و حضرت خدیجه(س) با پسر دیگر ابیلهب، به نام عتیبه، ازدواج کرد. سپس به اصرار پدر، او نیز همسر خود را طلاق داد و امّکلثوم به خانه پدر آمد و همراه او بود تا اینکه پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کرد. آنگاه که رقیه، دختر پیشین حضرت، در سال دوم هجرت درگذشت، عثمان با او ازدواج نمود. وی در سال نهم هجرت از دنیا رفت و فرزندی هم از او متولد نشد.[۱۱]
فرزندان پیامبر(ص) از همسرش خدیجه(س) و کنیزش ماریه قبطیه
برادران و خواهران حضرت فاطمه(س) عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، طیب، طاهر، زینب، رقیه، امکلثوم و ابراهیم[۱۲]. بنا بر نقلهای دیگر، طیب و طاهر لقبهای عبدالله بوده است[۱۳]. مقدسی از برادر دیگری، به نام عبد مناف، نیز سخن گفته است[۱۴]. در برخی از نقلهای ضعیف، از دو برادر دیگر به نامهای مطیب و مطهر سخن گفته شده است، که به این ترتیب، تعداد خواهران و برادران حضرت فاطمه(س) به یازده تن میرسد[۱۵]. فرزندان رسول خدا(ص) - به جز ابراهیم، که مادرش ماریه قبطیه بود - همگی از مادر حضرت فاطمه(س)، حضرت خدیجه(س)، متولد شدند و تمام مورخان و راویان، به جز موارد نادر[۱۶]، بر آن اتفاق نظر دارند[۱۷]. درباره مدت عمر برادران حضرت زهرا(س)، به جز ابراهیم، اتفاق نظر نیست، ولی در اینکه همگی آنان هنگام مرگ، کودک بودهاند، اختلافی وجود ندارد[۱۸].
تعداد برادران، علاوه بر ابراهیم، به اختلاف، سه[۱۹]، چهار[۲۰]، پنج[۲۱] و هفت تن[۲۲] ذکر شده است، بیشتر به این سبب که برخی از آنان بیش از یک نام، و نیز القابی، داشتهاند. درباره خواهران آن حضرت(س) نیز اختلاف نظر وجود دارد که سه تن از آنان، به نامهای زینب، رقیه و امکلثوم، دختران پیامبر(ص) و خواهر حضرت فاطمه(س) بودند یا ربیبههای پیامبر(ص) ازدواج دو تن از آنان با عثمان، بر این تردید افزوده است؛ زیرا منقبتی را برای عثمان ثابت میکند[۲۳].[۲۴]
قاسم
بیشتر مورخان، قاسم را بزرگترین برادر حضرت فاطمه(س) میدانند؛ زیرا کنیه پیامبر(ص) (ابوالقاسم) برگرفته از نام اوست و همه منابعی که به شمارش فرزندان رسول خدا(ص) پرداختهاند، از قاسم شروع کردهاند[۲۵]. قاسم اولین فرزند پیامبر(ص) بود که درگذشت[۲۶]. آن حضرت(ص) از مرگ قاسم بسیار اندوهگین شد، تا حدی که در تشییع جنازه او در حالی که به کوهی از کوههای مکه مینگریست، گفت: «ای کوه! اگر آنچه به من رسید، به تو میرسید، تو را خُرد میکرد»[۲۷].
درباره سن قاسم هنگام وفات، میان دو[۲۸] و چهار سال[۲۹] اختلافنظر وجود دارد. بنا بر خبری دیگر، قاسم پس از بعثت (در مکه) در گذشته است. قاسم، فرزند رسول الله(ص)، به سنی رسیده بود که میتوانست بر چهارپا سوار شود و با شتر به سفر برود و پس از آنکه درگذشت، گفته شد که محمد(ص) از جانب فرزندش ابتر گردید و آنگاه خداوند سورۀ کوثر را نازل کرد[۳۰]. همچنین گفته شده است که قاسم پیش از بعثت، در مکه به دنیا آمد و در کودکی پس از آنکه به سن تمییز رسید، درگذشت؛ زنده بود تا راه افتاد، ولی از شیر گرفته نشده بود[۳۱]. البته با توجه به اینکه قاسم اولین فرزند پیامبر(ص) بوده و پیامبر(ص) پانزده سال پیش از بعثت ازدواج کرده است، درباره مرگ او در کودکی شکی باقی نمیماند. در روایتی که علامه مجلسی از ابن عباس نقل کرده، آمده است که اولین فرزند حضرت محمد(ص)، در مکه پیش از نبوت، قاسم بود که به وسیله نام او، پیامبر(ص) کنیه گرفت. پس از او زینب، سپس رقیه، بعد فاطمه و سپس امکلثوم متولد شدند. قاسم در کودکی از دنیا رفت و سن او را مختلف نوشتهاند[۳۲].[۳۳]
عبدالله
به گفته ابن سعد، عبدالله دومین فرزند پیامبر(ص) بود. وی در مکه درگذشت و چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، طیب و طاهر خوانده شد و پس از مرگ او بود که عاص بن وائل، پیامبر(ص) را ابتر خواند[۳۴]. ابن هشام از عبدالله نام نبرده است[۳۵] و بیهقی نیز روایاتی را نقل کرده است که وجود پسرانی غیر از قاسم، طاهر و طیب را چندان تأیید نکردهاند[۳۶]. هرچند از نظر برخی از محققان، طیب و طاهر لقب عبدالله است[۳۷].[۳۸]
طیب و طاهر
ابن سعد[۳۹]، ابن عبدالبر[۴۰] و ابن شهر آشوب[۴۱]، طیب و طاهر را همان عبدالله دانستهاند، اما بنا بر نقل بیهقی از ابن اسحاق، پیامبر(ص) علاوه بر قاسم، دو پسر دیگر به نامهای طاهر و طیب داشته است[۴۲]. ابن اثیر جزری نیز طیب و طاهر را دو پسر پیامبر(ص) علاوه بر قاسم و عبدالله، معرفی کرده است[۴۳]. مقدسی از قول واقدی نقل کرده که کسی وجود طیب را اثبات نکرده است و اصحاب میگویند که او همان طاهر است[۴۴].[۴۵]
عبدمناف
مقدسی در روایتی آورده است که خدیجه(س) در دوره جاهلیت پسری به نام عبدمناف، و پس از اسلام دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله برای پیامبر(ص) به دنیا آورد، که در کودکی در گذشتند[۴۶]. قسطلانی نیز از پسری به نام عبدمناف سخن گفته که پیش از اسلام به دنیا آمده است و تمام فرزندان پیامبر(ص)، به جز او، پس از بعثت زاده شدهاند. وی وجود این پسر و همچنین دو پسر دیگر، به نامهای مطیب و مطهر، را که با طیب و طاهر دو قلو بودهاند، ضعیف شمرده است[۴۷].[۴۸]
ابراهیم
ابراهیم تنها برادر ناتنی حضرت زهرا(س) و تنها فرزند رسول خدا(ص) بود که از مادری به جز خدیجه(س) به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در مدینه متولد شد و در آن زمان، نظر همه متوجه جزئیات زندگی پیامبر(ص) بود. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه بود که در ذیحجه سال هشتم هجرت او را به دنیا آورد[۴۹]. ماریه، دختر شمعون، را پادشاه مصر به پیامبر(ص) هدیه کرد[۵۰]. ابراهیم در سال دهم هجرت، در یک سال و دهماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر(ص) در غم از دست دادن او بسیار محزون شد[۵۱] و او را در بقیع دفن کرد[۵۲].[۵۳]
زینب
زینب، همسر ابوالعاص، بزرگترین خواهر حضرت فاطمه(س) بود. قریش برای اینکه پیامبر(ص) را تحت فشار قرار دهند، از ابوالعاص خواستند زینب را طلاق دهد و در عوض، هر زنی را که بخواهد به او میدهند. اما ابوالعاص حاضر نشد او را طلاق دهد[۵۴]. در برخی اخبار، زینب، ربیبه پیامبر(ص) شمرده شده است، نه دختر او. طبق خبری از ابن هشام، خدیجه(س) دختری به نام زینب از شوهر قبلیاش، ابوهاله، داشته است[۵۵]. ابن شهر آشوب از کتابهای پیشینیان نقل کرده است که زینب و رقیه، ربیبههای پیامبر(ص) بودند، نه دختران آن حضرت(ص)[۵۶]. اگر، بر خلاف رأی مشهور، ازدواج خدیجه(س) را با پیامبر(ص)، سه یا ده سال پیش از بعثت بدانیم، نمیتوانیم بپذیریم که زینب و رقیه، فرزندان ایشان بوده و پیش از بعثت ازدواج کرده بودند[۵۷].
زینب از ابوالعاص پسری به نام علی و دختری به نام امامه به دنیا آورد. علی در کودکی در گذشت. علی بن ابی طالب(ع)، پس از رحلت فاطمه(س)، امامه را به همسری گرفت[۵۸]. سبب مرگ زینب این بود که هنگام خروج از مکه به سمت مدینه، هبار بن اسود و شخص دیگری از کفار، به هودج او حمله کردند و باعث سقط جنین او شدند. وی بیمار شد و پس از آمدن به مدینه هم بهبود نیافت، تا اینکه در سال هشتم هجرت درگذشت[۵۹].[۶۰]
رقیه
به نوشته ابن سعد، رقیه دختر پیامبر(ص)، پیش از بعثت حضرت محمد(ص)، نامزد عتبه، پسر ابولهب، بود و چون حضرت محمد(ص) مبعوث گشت و سوره مسد (تبت) نازل شد، ابولهب پسر خود را وادار به ترک رقیه کرد[۶۱]. عتبه نیز بدون اینکه با رقیه نزدیکی کرده باشد، او را طلاق داد. رقیه پس از بعثت، همراه با مادرش اسلام آورد و همسر عثمان شد[۶۲]. ابن عبدالبر، رقیه را کوچکترین دختر پیامبر(ص) دانسته است[۶۳] که در زمان عزیمت پیامبر(ص) به بدر، در مدینه در بستر بیماری بود و همان روزی که زید بن حارثه خبر پیروزی مسلمانان را در جنگ بدر به مدینه آورد، از دنیا رفت[۶۴].
برخی در انتساب رقیه و زینب به خدیجه(س) و پیامبر(ص)، به دلیل قبح ازدواج دختران پیامبر(ص) با ابوالعاص و عتبة بن ابولهب، تردید کرده و آنان را خواهرزادههای حضرت خدیجه(س) پنداشتهاند[۶۵]، اما مورخان و راویان فراوانی متفقاند که زینب و رقیه فرزندان خدیجه(س) از پیامبر(ص) بودهاند[۶۶]. در میان معاصران نیز برخی بر آناند که همسر عثمان، دختر پیامبر(ص) نبوده و آن حضرت(ص) فقط او را بزرگ کرده و رقیه، همسر عثمان، غیر از رقیهای است که ادعا میشود دختر پیامبر(ص) بوده و پس از بعثت متولد شده است. در فرهنگ عرب اگر کسی دختری را بزرگ میکرد، او را دختر آن فرد مینامیدند[۶۷].[۶۸]
امکلثوم
امکلثوم نیز خواهر دیگر حضرت فاطمه(س) بود[۶۹]. عتیبة بن ابی لهب، پیش از بعثت، امکلثوم را در عقد خود داشت که به اصرار ابولهب، او را طلاق داد. امکلثوم همواره در مکه و همراه پدر بزرگوارش بود و پس از مسلمان شدن مادرش، خدیجه(س)، او هم مسلمان شد. هنگامی که رسول خدا(ص) از زنان بیعت میگرفت، او و خواهرش نیز بیعت کردند و هنگام هجرت به مدینه، ام کلثوم نیز به مدینه هجرت کرد[۷۰]. گفته شده است که امکلثوم پس از فوت رقیه، خواهرش، به عقد عثمان در آمد. او در جمادیالآخره سال سوم هجرت به خانه عثمان رفت و همسر او بود تا آنکه در شعبان سال نهم هجرت، بدون اینکه فرزندی برای عثمان بیاورد، از دنیا رفت[۷۱].[۷۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۷۵.
- ↑ زبیری، نسب قریش، ص۲۱؛ سهیلی، روض الانف، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۸.
- ↑ ابن مردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ص۲۰۲؛ جوهری، السقیفة و فدک، ص۱۲۴.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۸.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۷۵.
- ↑ سهیلی، روض الانف، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ مطهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۶ و ج۴، ص۱۳۹؛ قسطلانی، مواهب اللدنیة ج۱، ص۱۹۶.
- ↑ ابن مردودیه، مناقب علی بن ابیطالب، ص۲۰۲؛ جوهری، سقیفه و فدک، ص۱۲۴.
- ↑ حسینی، داوود، مقاله «شیعه و دختران پیامبر اسلام»، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۱۲۵.
- ↑ حسینی، داوود، مقاله «شیعه و دختران پیامبر اسلام»، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۱۲۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴- ۶۵.
- ↑ ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ۱۳۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.
- ↑ ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۹.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۰۱.
- ↑ ر.ک: ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۲۰۷.
- ↑ قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴؛ ج۲، ص۷.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ج۳، ص۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ ج۳، ص۷.
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۵، ص۲۲۹؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۶۷؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۴، ص۱۸۸؛ سیوطی، جلالالدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۴۰۴.
- ↑ صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۹.
- ↑ بهارالانوار ج۲۲، ص۱۶۶.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ج۲، ص۶۸-۶۹.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۵۰.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۶۳.
- ↑ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ج۲، ص۶۹.
- ↑ ابن اثیر جزری، الکامل، ج۲، ص۴۰.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۴.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۴.
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۵.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۷۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه ج۴، ص۱۰۵۸.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۴۲.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۴.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۴، ص۱۸۳۹.
- ↑ ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۴۵۶.
- ↑ ر.ک: کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۰۹-۱۱۳.
- ↑ حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۱.
- ↑ کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۱.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۶.
- ↑ ر.ک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۸، ۱۹۵۲؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۷-۳۸؛ امین عاملی، ج۳، ص۴۸۷.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۵۲.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۷.