عصمت وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
==خطاناپذیری [[وحی الهی]]==
==خطاناپذیری [[وحی الهی]]==
{{همچنین|ضرورت وحی}}
{{همچنین|ضرورت وحی}}
* بعد از آنکه ضرورت [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناخت های لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح می‌شود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهره‌مند نمی‌شوند و استعداد و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا می‌توان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی]] الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطه‌ای بین خدا و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و می‌تواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز می‌شود و موجب سلب اعتماد از آن می‌گردد. پس از چه راهی می‌توان اطمینان یافت که [[وحی]] الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم می‌رسد؟ <ref> محمد تقی مصباح یزدی </ref>.
* بعد از آنکه ضرورت [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناخت های لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح می‌شود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهره‌مند نمی‌شوند و استعداد و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا می‌توان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی]] الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطه‌ای بین خدا و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و می‌تواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز می‌شود و موجب سلب اعتماد از آن می‌گردد. پس از چه راهی می‌توان اطمینان یافت که [[وحی]] الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم می‌رسد؟<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>.
* جواب این است: همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمی یابد که باید راه دیگری برای شناختن حقایق و وظایف عملی، وجود داشته باشد هر چند از حقیقت و کنه آن راه، آگاه نباشد به همین ترتیب درک می‌کند که مقتضای حکمت الهی این است که پیامهای او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای الهی باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه تکامل اختیاری انسانها فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت می‌شود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد که پیامهایش بطور صحیح به بندگانش برسد خلاف حکمت خواهد بود و اراده حکیمانه الهی، آنرا نفی می‌کند، و اگر خدا نداند که پیام خود را از چه راهی و بوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسایط شایسته‌ای را برگزیند و ایشان را از هجوم شیاطین، حفظ کند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود. <ref> محمد تقی مصباح یزدی </ref>.
* '''جواب این است:''' همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمی‌یابد که باید راه دیگری برای شناختن حقایق و وظایف عملی، وجود داشته باشد هر چند از حقیقت و کنه آن راه، آگاه نباشد به همین ترتیب درک می‌کند که مقتضای حکمت الهی این است که پیام‌های او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای الهی باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه تکامل اختیاری انسانها فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت می‌شود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد که پیامهایش بطور صحیح به بندگانش برسد خلاف حکمت خواهد بود و اراده حکیمانه الهی، آنرا نفی می‌کند، و اگر خدا نداند که پیام خود را از چه راهی و بوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسایط شایسته‌ای را برگزیند و ایشان را از هجوم شیاطین، حفظ کند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>.
* پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمی‌توان احتمال داد واسطه‌ای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است. <ref> سورۀ انعام، آیۀ 124 </ref>، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمی‌توان احتمال داد که نتوانسته است وحی خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند <ref> سورۀ جن، آیۀ 26 ـ 28 </ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمی‌توان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد <ref> سورۀ انفال، آیۀ 42 </ref>. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت وحی با برهان عقلی، ثابت می‌شود. <ref> محمد تقی مصباح یزدی </ref>.
* پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمی‌توان احتمال داد واسطه‌ای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است<ref> سورۀ انعام، آیۀ:۱۲۴.</ref>، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمی‌توان احتمال داد که نتوانسته است [[وحی]] خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند <ref> سورۀ جن، آیۀ:۲۶ ـ ۲۸.</ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمی‌توان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد <ref> سورۀ انفال، آیۀ:۴۲.</ref>. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت [[وحی]] با برهان عقلی، ثابت می‌شود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>.
*مهم‌ترین هدف [[پیامبران]] رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری [[پیامبر]] جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن [[رسالت]] وجود ندارد <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۷۵ و ۱۷۶.</ref>.
*مهم‌ترین هدف [[پیامبران]] رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری [[پیامبر]] جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن [[رسالت]] وجود ندارد<ref>[[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]،  [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۷۵ و ۱۷۶.</ref>.
*هدف از [[عصمت]]، [[معصوم]] بودن پیامبران در گرفتن وحی، حفظ یافته‌های وحی و ابلاغ آن است: "عصمت در امر تشریع دین غیر از عصمت از گناه و معصیت است. در عصمت علمی معلم پیامبر فقط خداوند متعال است که: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا‏}}﴾}}. کسی که به واقع و پیامدهای گناه علم دارد نه عمداً مرتکب آن می‌شود نه از روی جهل، زیرا از مخلصین است. <ref> سیدمحمدحسین طباطبایی </ref>
*هدف از [[عصمت]]، [[معصوم]] بودن [[پیامبران]] در گرفتن [[وحی]]، حفظ یافته‌های [[وحی]] و ابلاغ آن است: "عصمت در امر تشریع دین غیر از عصمت از گناه و معصیت است. در عصمت علمی معلم پیامبر فقط خداوند متعال است که: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ‏}}﴾}}<ref>سوره مریم، آیه:۶۴.</ref>. کسی که به واقع و پیامدهای گناه علم دارد نه عمداً مرتکب آن می‌شود نه از روی جهل، زیرا از مخلصین استref> سیدمحمدحسین طباطبایی </ref>


== مصادیق عصمت==
== مصادیق عصمت==
خط ۳۳: خط ۳۳:
{{ستون-شروع|2}}  
{{ستون-شروع|2}}  
* [[پرونده:11450.JPG|22px]] [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|'''مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن''']]؛
* [[پرونده:11450.JPG|22px]] [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|'''مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن''']]؛
* [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:136851.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|'''آموزش عقاید''']]؛
{{پایان}}
{{پایان}}



نسخهٔ ‏۲۰ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۱۱

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث وحی است. "عصمت وحی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عصمت وحی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

عصمت وحی به معنای مصونیت، سلامت و خطاناپذیری وحی است.

واژه شناسی لغوی

  • واژه "عصمت" از ریشه "عصم" در عربی به معنای منع و امساک است و چون شخص معصوم، از خطا و گناه بازداشته می‌شود، به او معصوم می‌گویند[۱].

خطاناپذیری وحی الهی

  • بعد از آنکه ضرورت وحی به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناخت های لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح می‌شود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهره‌مند نمی‌شوند و استعداد و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "پیامبران" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا می‌توان مطمئن شد شخص پیامبر، وحی الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطه‌ای بین خدا و پیامبر، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه وحی، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و می‌تواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز می‌شود و موجب سلب اعتماد از آن می‌گردد. پس از چه راهی می‌توان اطمینان یافت که وحی الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم می‌رسد؟[۲].
  • جواب این است: همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمی‌یابد که باید راه دیگری برای شناختن حقایق و وظایف عملی، وجود داشته باشد هر چند از حقیقت و کنه آن راه، آگاه نباشد به همین ترتیب درک می‌کند که مقتضای حکمت الهی این است که پیام‌های او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای الهی باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه تکامل اختیاری انسانها فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت می‌شود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد که پیامهایش بطور صحیح به بندگانش برسد خلاف حکمت خواهد بود و اراده حکیمانه الهی، آنرا نفی می‌کند، و اگر خدا نداند که پیام خود را از چه راهی و بوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسایط شایسته‌ای را برگزیند و ایشان را از هجوم شیاطین، حفظ کند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود[۳].
  • پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمی‌توان احتمال داد واسطه‌ای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است[۴]، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمی‌توان احتمال داد که نتوانسته است وحی خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند [۵]، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمی‌توان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد [۶]. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت وحی با برهان عقلی، ثابت می‌شود[۷].
  • مهم‌ترین هدف پیامبران رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری پیامبر جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن رسالت وجود ندارد[۸].
  • هدف از عصمت، معصوم بودن پیامبران در گرفتن وحی، حفظ یافته‌های وحی و ابلاغ آن است: "عصمت در امر تشریع دین غیر از عصمت از گناه و معصیت است. در عصمت علمی معلم پیامبر فقط خداوند متعال است که: ﴿﴿ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ‏[۹]. کسی که به واقع و پیامدهای گناه علم دارد نه عمداً مرتکب آن می‌شود نه از روی جهل، زیرا از مخلصین استref> سیدمحمدحسین طباطبایی </ref>

مصادیق عصمت

دلایل عصمت وحی

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع وحی و الهام



پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۵۹ - ۳۶۲.
  2. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
  4. سورۀ انعام، آیۀ:۱۲۴.
  5. سورۀ جن، آیۀ:۲۶ ـ ۲۸.
  6. سورۀ انفال، آیۀ:۴۲.
  7. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
  8. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۷۵ و ۱۷۶.
  9. سوره مریم، آیه:۶۴.