احسان در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
انفاق و احسان هرگز به معنای [[تشویق]] [[بیکاری]] و تعطیل نیروی [[انسانی]] و رکود خلاقیتها نیست، بلکه یک راهحل دو جانبه در [[مبارزه]] با تکاثر و [[فقر]] و یک عامل اخلاقی در حل مشکل طبقاتی خواهد بود. | انفاق و احسان هرگز به معنای [[تشویق]] [[بیکاری]] و تعطیل نیروی [[انسانی]] و رکود خلاقیتها نیست، بلکه یک راهحل دو جانبه در [[مبارزه]] با تکاثر و [[فقر]] و یک عامل اخلاقی در حل مشکل طبقاتی خواهد بود. | ||
تصویری که از انفاق و احسان در [[قرآن]] و [[احادیث]] آمده به طور واضح بیانگر این نکته اساسی در کیفیت این دو عمل انسانی و اخلاقی است<ref>{{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ}} «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقهای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بینیازی بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۶۳؛ {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}} «و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در | تصویری که از انفاق و احسان در [[قرآن]] و [[احادیث]] آمده به طور واضح بیانگر این نکته اساسی در کیفیت این دو عمل انسانی و اخلاقی است<ref>{{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ}} «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقهای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بینیازی بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۶۳؛ {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}} «و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان میبخشند، همچون باغساری بر پشتهوارهای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوههایش را دوچندان کند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست * آیا کسی از شما دوست میدارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانهها را برای شما روشن میدارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۵-۲۶۶؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}} «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷؛ {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}} «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶؛ {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}} «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹؛ وسائلالشیعه، ج۱۶، ص۲۷۷؛ وسائلالشیعه، ج۶، ص۲۸۰، ۲۸۳، ۲۸۸ و ۳۰۱.</ref>. | ||
گرچه در [[فقه]]، [[انفاق]] و [[احسان]] دو عمل [[اخلاقی]] تلقی شده است، لکن تعبیر [[قرآن]] در این مورد که آن دو را نوعی استرداد [[حق]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و آنان که در داراییهایشان حقی معین است * و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.</ref> نشان میدهد که این دو دستور هر چند [[اخلاقی]] در واقع نوعی [[ادای حق]] است که به نفع [[نیازمندان]] در [[اموال]] [[اغنیا]]، قرار داده شده است. به طوری که از برخی [[روایات]] استفاده میشود، این حق جز [[حقوق مالی]] [[واجب]] است که بر عهده [[ثروتمندان]] تعلق گرفته و یا خواهد گرفت<ref>وسائلالشیعه، ج۶، ص۲۹.</ref>. | گرچه در [[فقه]]، [[انفاق]] و [[احسان]] دو عمل [[اخلاقی]] تلقی شده است، لکن تعبیر [[قرآن]] در این مورد که آن دو را نوعی استرداد [[حق]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و آنان که در داراییهایشان حقی معین است * و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.</ref> نشان میدهد که این دو دستور هر چند [[اخلاقی]] در واقع نوعی [[ادای حق]] است که به نفع [[نیازمندان]] در [[اموال]] [[اغنیا]]، قرار داده شده است. به طوری که از برخی [[روایات]] استفاده میشود، این حق جز [[حقوق مالی]] [[واجب]] است که بر عهده [[ثروتمندان]] تعلق گرفته و یا خواهد گرفت<ref>وسائلالشیعه، ج۶، ص۲۹.</ref>. |
نسخهٔ ۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۰
معناشناسی
إحسان در لغت به معنای نیکوکاری و نیکیکردن[۱] آمده است.
در آیه ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾[۲]، احسان به اطاعت خداوند و تبعیت از اوامر و اجتناب از نواهی الهی تفسیر شده است[۳].
احسان در عرصه فرهنگ عمومی، نیکوکاری به عمل دارای ارزش اخلاقی مثبت که وجدان دینی و اخلاقی جامعه آن را نیک و خیر میشمارد و معمولاً با کارهای خوب مشخص میشود، اطلاق میگردد[۴].
بازگشت تاثیر احسان به خود شخص
احسان از جنس کنش است که در اجتماع ظهور مییابد و نوعی کنش اجتماعی مثبت و ثمرات و تأثیرات آن علاوه بر جامعه، به فاعل آن (مُحسن) نیز باز میگردد: ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾[۵][۶]
احسان در دانشنامه فقه سیاسی
احسان از «حسن» به معنای نیکی است. و احسان یعنی نیکوکاری. معنای احسان در قرآن و روایات، وسیعتر از آن است که در عرف از آن فهمیده میشود. آیه ۹۰ سوره نحل ضمن دعوت به عدل، به احسان نیز فرمان داده شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾[۷]. تکافل و احسان در اسلام ناشی از مسئولیتی است که همه افراد نسبت به یکدیگر دارند به طوری که امام علی (ع) رأس ایمان را احسان به مردم میداند: «رَأْسُ الْإِيمَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى النَّاسِ».
در اقتصاد اسلامی، بنیاد اخلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است[۸]. در دیدگاه اسلام راهحلهای اخلاقی، نقش مؤثری در تخفیف مشکلات اقتصادی دارد و یکی از این راهحلها در تعدیل ثروت و ممانعت از تکاثر و فقرزدایی، انفاق و احسان است.
انفاق و احسان هرگز به معنای تشویق بیکاری و تعطیل نیروی انسانی و رکود خلاقیتها نیست، بلکه یک راهحل دو جانبه در مبارزه با تکاثر و فقر و یک عامل اخلاقی در حل مشکل طبقاتی خواهد بود.
تصویری که از انفاق و احسان در قرآن و احادیث آمده به طور واضح بیانگر این نکته اساسی در کیفیت این دو عمل انسانی و اخلاقی است[۹].
گرچه در فقه، انفاق و احسان دو عمل اخلاقی تلقی شده است، لکن تعبیر قرآن در این مورد که آن دو را نوعی استرداد حق به شمار آورده است: ﴿وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۱۰] نشان میدهد که این دو دستور هر چند اخلاقی در واقع نوعی ادای حق است که به نفع نیازمندان در اموال اغنیا، قرار داده شده است. به طوری که از برخی روایات استفاده میشود، این حق جز حقوق مالی واجب است که بر عهده ثروتمندان تعلق گرفته و یا خواهد گرفت[۱۱]. نظارت بر کم و کیف این نوع حقوق عمومی و نحوه اخذ و استرداد آن به صاحبان شایستهاش از مسئولیتهای بسیار مهم دولتی است که در عین بعد اقتصادی، دارای بعد سیاسی، اجتماعی نیز میباشد[۱۲][۱۳][۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ سیدعلیاکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۳۶؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۰۱.
- ↑ «اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۵، ص۲۳.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۷.
- ↑ محمود سرمدی، «حسن/احسان»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱،ص۹۳۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۵۰-۵۱.
- ↑ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ ﴿وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ﴾ «و هر دهشی بکنید و هر نذری بجای آورید خداوند آن را میداند؛ و ستمگران را یاوری نیست» سوره بقره، آیه ۲۷۰؛ ﴿وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا * إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا﴾ «و اگر به خداوند و روز واپسین ایمان میآوردند و از آنچه خداوند روزیشان کرده است میبخشیدند برای آنان چه زیان داشت؟ و خداوند به (حال) آنان داناست * خداوند همسنگ ذرّهای ستم نمیورزد و اگر (آن ذرّه) کاری نیک باشد آن را دو چندان میکند و از سوی خود پاداشی سترگ میدهد» سوره نساء، آیه ۳۹-۴۰؛ ﴿هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ﴾ «هان! این شمایید که فرا خوانده میشوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگچشمی میورزند و هر که تنگچشمی بورزد به زیان خود تنگچشمی ورزیده است و خداوند بینیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین میگرداند سپس آنان چون شما نخواهند بود» سوره محمد، آیه ۳۸؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ * وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ * وَلَن يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند * و از آنچه روزیتان کردهایم (در راه خداوند) هزینه کنید پیش از آنکه مرگ هر یک از شما در رسد آنگاه بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا تا زمانی نزدیک پس نیفکندی تا صدقه بدهم و از شایستگان باشم * و خداوند (مرگ) هیچ کس را چون اجلش در رسد پس نمیافکند و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره منافقون، آیه ۹-۱۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۲۲.
- ↑ ﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ﴾ «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقهای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بینیازی بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۶۳؛ ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾ «و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان میبخشند، همچون باغساری بر پشتهوارهای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوههایش را دوچندان کند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست * آیا کسی از شما دوست میدارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانهها را برای شما روشن میدارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۵-۲۶۶؛ ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾ «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷؛ ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا﴾ «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶؛ ﴿وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا﴾ «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹؛ وسائلالشیعه، ج۱۶، ص۲۷۷؛ وسائلالشیعه، ج۶، ص۲۸۰، ۲۸۳، ۲۸۸ و ۳۰۱.
- ↑ «و آنان که در داراییهایشان حقی معین است * و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ وسائلالشیعه، ج۶، ص۲۹.
- ↑ وسائلالشیعه، ص۳۲-۲۷.
- ↑ فقه سیاسی، ج۴، ص۳۰-۲۹.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۹۹.