عبیدالله بن موسی بن ابیالمختار: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
عبیدالله بن موسی بن ابیالمختار پس از سال ۱۲۰ | عبیدالله بن موسی بن ابیالمختار پس از سال ۱۲۰ ﻫ.ق به [[دنیا]] آمد. در [[کوفه]] ساکن بود و با [[قبیله]] پرجمعیت ([[عَبس]]) که ساکن [[کوفه]] و دارای مسجدی در آن [[شهر]] بودند، [[ولاء]] [[حلف]] داشت؛ از این رو به (عَبْسی) [[شهرت]] یافت. | ||
درباره نیای او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. بسیاری از [[رجالیون اهل سنّت]] جدّ وی را (باذام) کنیهاش (ابوالمختار) دانستهاند، امّا [[طوسی]] و برخی [[عالمان]] شیعیِ پس از وی، جدّ عبیدالله را (موسی) و (ابوالمختار) را پدرِ جدِّ او دانستهاند. | درباره نیای او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. بسیاری از [[رجالیون اهل سنّت]] جدّ وی را (باذام) کنیهاش (ابوالمختار) دانستهاند، امّا [[طوسی]] و برخی [[عالمان]] شیعیِ پس از وی، جدّ عبیدالله را (موسی) و (ابوالمختار) را پدرِ جدِّ او دانستهاند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[احادیث]] وی که به گفته [[ابن سعد]] فردی [[کثیر الحدیث]] بوده است، در [[صحاح ستّه]] و نیز در [[کافی]]، [[تهذیب]]، [[استبصار]]، [[کامل الزیارات]] و [[تفسیر قمی]] نقل شده است<ref>نک: رجال صحیح بخاری ۱/ ۴۶۸؛ رجال صحیح مسلم ۲/ ۱۷ و معجم رجال الحدیث ۱۱/ ۸۵ و ۸۶.</ref>. | [[احادیث]] وی که به گفته [[ابن سعد]] فردی [[کثیر الحدیث]] بوده است، در [[صحاح ستّه]] و نیز در [[کافی]]، [[تهذیب]]، [[استبصار]]، [[کامل الزیارات]] و [[تفسیر قمی]] نقل شده است<ref>نک: رجال صحیح بخاری ۱/ ۴۶۸؛ رجال صحیح مسلم ۲/ ۱۷ و معجم رجال الحدیث ۱۱/ ۸۵ و ۸۶.</ref>. | ||
[[بخاری]] ۲۷ [[حدیث]] از او نقل کرده است [[علامه امینی]] وی را در شمار دانشمندان [[راوی]] [[حدیث غدیر]] پس از عصر [[صحابیان]] و تابعیان، نام برده است<ref>الغدیر ۱/ ۸۴.</ref>. وی در [[روزگار]] [[مأمون]] به سال ۲۱۳ | [[بخاری]] ۲۷ [[حدیث]] از او نقل کرده است [[علامه امینی]] وی را در شمار دانشمندان [[راوی]] [[حدیث غدیر]] پس از عصر [[صحابیان]] و تابعیان، نام برده است<ref>الغدیر ۱/ ۸۴.</ref>. وی در [[روزگار]] [[مأمون]] به سال ۲۱۳ ﻫ.ق در [[کوفه]] درگذشت<ref>الطبقات الکبری ۶/ ۴۰۰؛ تاریخ خلیفه ۳۹۰و کتاب التاریخ الکبیر ۵/ ۴۰۱.</ref>.<ref>[[حسین عزیزی|عزیزی]]، [[پرویز رستگار|رستگار]]، [[یوسف بیات|بیات]]، [[راویان مشترک (کتاب)|راویان مشترک]]، ص 74.</ref> | ||
==جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۲
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
عبیدالله بن موسی بن ابیالمختار پس از سال ۱۲۰ ﻫ.ق به دنیا آمد. در کوفه ساکن بود و با قبیله پرجمعیت (عَبس) که ساکن کوفه و دارای مسجدی در آن شهر بودند، ولاء حلف داشت؛ از این رو به (عَبْسی) شهرت یافت.
درباره نیای او اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از رجالیون اهل سنّت جدّ وی را (باذام) کنیهاش (ابوالمختار) دانستهاند، امّا طوسی و برخی عالمان شیعیِ پس از وی، جدّ عبیدالله را (موسی) و (ابوالمختار) را پدرِ جدِّ او دانستهاند.
به هر تقدیر، پدرش موسی از راویان حدیث بود و عبیداللّه از راویان پدرش به شمار میرود. وی را که فردی نیکومنظر بود، به زهد، صلاح و عبادت ستودهاند. عجلی که معاصر او بود و با وی حشر و نشر داشت، او را چنین وصف کرده است: هرگز ندیدم که عبیدالله چشمان خود را به آسمان بدوزد و سر خود را بالا آوَرَد، هم چنان که هرگز خندان دیده نشد.
او به تشیّع و رافضی بودن شهرت داشت و احادیثی که گواه بر گرایشهای اعتقادیاش بود، روایت میکرد. به همین علّت، احمد بن حنبل راویان حدیث را از رفتن نزد وی و گرفتن حدیث از او باز میداشت؛ زیرا او را فردی غالی میدانست[۱] و همو از یحیی بن معین خواست تا از او حدیث نقل نکند[۲].
بنا به نقل ذهبی، عبیداللّه چنان در تشیّع خود راسخ بود که به آنها که (معاویه) نام داشتند، اجازه نمیداد تا وارد خانهاش شوند و از او حدیث بشنوند[۳].
ذهبی وی را از بزرگان دانشمندان شیعی دانسته و ابن عماد حنبلی او را در فقه، حدیث و قرآن امام خوانده است.و ی علم قرائت را ازکسانی چون: حمزه زیّات، علی بن صالح و عیسی بن عمر فرا گرفت و در این علم سرآمد شد و در مسجد خویش در کوفه آن را تدریس میکرد و خود قرآن را با آهنگی حزین میخواند. وی در علم حدیث نیز بر هم گنان خود برتری یافت و سرآمد شد و بیشترین حدیث را از اسرائیل بن یونس نقل کرد و احمد بن یوسف سلمی سی هزار حدیث از او شنید و نوشت. وی که از مشایخ بزرگ بخاری بود[۴]، اوّلین کسی است که در کوفه به ترتیبِ نام صحابیان، مسند نگاشت[۵].
عموم رجالیون اهل سنّت مانند: ابن حجر، ابن حبّان، ابن معین، ابو حاتم، عجلی و ابن سعد او را که از طبقه نهم راویان است، توثیق کردهاند و افراد انگشت شماری همچون احمد بن حنبل و عقیلی که او را ضعیف شمردهاند، بیشتر نظر به جنبههای اعتقادی او داشتهاند تا شخصیّت رواییاش.
شیخ طوسی وی را در شمار صحابیان امام صادق(ع) برشمرده است و شگفت آنکه رجالیون شیعی چندان به شرح حال وی که حدّاقل به دلیل شیعه بودناش از گزند سخنانِ برخی از دانشمندان اهل سنت در امان نمانده است، نپرداختهاند!. وی از کسانی چون: اسرائیل بن یونس، زکریا بن ابی زائره، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، اعمش، شعبة بن حجاج، عبدالاعلی بن اعین، اوزاعی، ابن جریج، معروف بن خربوذ، پدرش موسی و دیگران نقل حدیث کرده است و کسانی چون: بخاری، ابن معین، احمد بن حنبل[۶]، عجلی، اسحاق بن راهویه، ابوحاتم رازی، ابن سعد (کاتب واقدی) و محمد بن یحیای ذهلی که همگی از دانشمندان برجسته اهل سنتاند، از او نقل روایت کردهاند.
احادیث وی که به گفته ابن سعد فردی کثیر الحدیث بوده است، در صحاح ستّه و نیز در کافی، تهذیب، استبصار، کامل الزیارات و تفسیر قمی نقل شده است[۷].
بخاری ۲۷ حدیث از او نقل کرده است علامه امینی وی را در شمار دانشمندان راوی حدیث غدیر پس از عصر صحابیان و تابعیان، نام برده است[۸]. وی در روزگار مأمون به سال ۲۱۳ ﻫ.ق در کوفه درگذشت[۹].[۱۰]
جستارهای وابسته
- موسی بن ابیالمختار (پدر)
منابع
پانویس
- ↑ کتاب الضعفاء الکبیر ۳/ ۱۲۷.
- ↑ خطیب بغدادی در این باره داستانی شنیدنی نقل کرده است که به اختصار، آن را نقل میکنیم: ابو زکریّا غلام ابن ابی حیثمه نقل کرده است که: یحیی بن معین نماز ظهر را خوانده بود که فرستاده احمد بن حنبل نزد وی آمد و گفت: برادرت احمد به تو سلام میرساند و میگوید: از عبید اللّه زیاد حدیث نقل میکنی در حالی که هر دوی ما شنیدیم که وی به معاویه بد میگوید؛ لذا من نقل حدیث او را ترک کردم. یحیی بن معین سر بلند کرد و به فرستاده احمد پاسخ داد: سلام مرا به احمد برسان و بگو: من و تو هر دو شنیدیم که عبدالرزّاق به عثمان بد میگوید، پس نقل حدیث او را نیز ترک کن؛ زیرا عثمان از معاویه برتر است. (تاریخ بغداد ۱۴/ ۴۲۷).
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۹/ ۵۵۶.
- ↑ میزان الاعتدال ۳/ ۱۶.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۹/ ۵۵۴.
- ↑ البتّه روایات احمد بن حنبل از او - به دلیلی که پیشتر بدان اشاره کردیم - اندک است.
- ↑ نک: رجال صحیح بخاری ۱/ ۴۶۸؛ رجال صحیح مسلم ۲/ ۱۷ و معجم رجال الحدیث ۱۱/ ۸۵ و ۸۶.
- ↑ الغدیر ۱/ ۸۴.
- ↑ الطبقات الکبری ۶/ ۴۰۰؛ تاریخ خلیفه ۳۹۰و کتاب التاریخ الکبیر ۵/ ۴۰۱.
- ↑ عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ص 74.