اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
::::#'''زهد و پارسایی:''' [[امام علی]]{{ع}} در وصف یاران [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: "او، از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند"<ref>منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref> آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و دنیا نباید آنان را از هدف باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق دنیا، چشم‌هایشان خیره شده و دل‌هایشان می‌لرزد، میان یاوران [[امام]]، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگی‌ها، یک باره در انسان متجلّی نمی‌شود و آدمی، به آن‌ها متّصف نمی‌شود؛ بلکه باید سال‌ها برای تحصیل آن‌ها تلاش کند؛ از این رو، یاران [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در دوران [[غیبت]]، به سازندگی مشغول می‌شوند. یاور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در همه حال پیرو [[امام]] خود است و اطاعت از او را، سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" %|"طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص: ۱۲۹</ref>. روشن است که بدون یار و یاور نباید منتظر حرکت و اقدامی‌ بود، هر چند برنامه و رهبر آماده باشد<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: [[نصرت الله آیتی]]، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۳۰ - ۳۶.</ref>.
::::#'''زهد و پارسایی:''' [[امام علی]]{{ع}} در وصف یاران [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: "او، از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند"<ref>منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref> آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و دنیا نباید آنان را از هدف باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق دنیا، چشم‌هایشان خیره شده و دل‌هایشان می‌لرزد، میان یاوران [[امام]]، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگی‌ها، یک باره در انسان متجلّی نمی‌شود و آدمی، به آن‌ها متّصف نمی‌شود؛ بلکه باید سال‌ها برای تحصیل آن‌ها تلاش کند؛ از این رو، یاران [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در دوران [[غیبت]]، به سازندگی مشغول می‌شوند. یاور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در همه حال پیرو [[امام]] خود است و اطاعت از او را، سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" %|"طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص: ۱۲۹</ref>. روشن است که بدون یار و یاور نباید منتظر حرکت و اقدامی‌ بود، هر چند برنامه و رهبر آماده باشد<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: [[نصرت الله آیتی]]، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۳۰ - ۳۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛}}
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛}}
[[پرونده:13681129.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عباس رضوی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عباس رضوی]]'''، در مقاله ''«[[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در روایت [[فضیل بن یسار]] از [[امام صادق]]{{ع}} به اهم صفات [[یاران مهدی]]{{ع}} اشاره شده است:
::::#'''خداجویی:''' خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال [[یاران مهدی]]{{ع}} است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همه‌چیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بی‌لطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کرده‌اند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است‌<ref>کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.</ref> در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیده‌اند و حقایق را بدون پرده مشاهده می‌کنند<ref>کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.</ref>. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آن‌کس که به خدا نزدیک‌تر است و به عزت و قدرت بی‌پایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزون‌تر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمی‌شناسند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره اینان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید ... همانند چراغ‌های فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله...  كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} [[یاران مهدی]]{{ع}} را گنج‌هایی می‌داند آکنده از معرفت خدایی: "خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنج‌های نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنج‌ها، مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناخته‌اند. آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] هستند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"}}؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.</ref>.
::::#'''بصیرت و آگاهی:''' شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان می‌سازد. در دوراهی‌ها، او را از سرگردانی رهایی می‌بخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمی‌گردند و در بحران‌ها، کمر خم نمی‌کنند. پیچ و خم‌های زندگی و کژی‌ها، آنان را به بیراهه نمی‌کشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه می‌گشایند<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} رویارویی با فتنه‌های کور و ورطه‌های هراس‌انگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بی‌شعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی می‌بیند کارکشته و ژرف‌نگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرک‌آلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدس‌نمای پیمان‌شکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آن‌کس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"}}؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.</ref>. [[یاران مهدی]]{{ع}}، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرو می‌مانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل بازشناسند. چنان از جام‌های حکمت سیرابند و آماده کار که: "چون فرمان خدا آزمایش را به سرآورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار [[دین]] داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"}}؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.</ref>. بصیرت و آگاهی عمیق از هدف‌ها و راه‌ها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب می‌شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پی رسالت شرکت‌زدایی، به همراه امام خود، تبر بردارند و بت‌شکنی کنند، پیرایه‌هایی که به اسم دین در ذهن‌ها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته‌اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.
::::#'''عبادت و بندگی:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالی‌ترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهم‌آمیخته، همواره خود را در محضر خدا می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده می‌گریند. شب‌زنده‌داران و روزه‌داران‌<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمه‌کنان"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام]]، در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می‌کند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.
::::#'''حافظان حدود خدا:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همه‌چیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمان‌های حق، سخت و پی‌گیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفه‌ها، دستخوش احساسات و دوستی‌های بی‌مورد واقع نمی‌شوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمی‌کند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمی‌کشاند. جنگ‌های مهیب و دشواری‌های نبرد، آنان را در عبادت سهل‌انگار نمی‌کند و تهی‌دستی ایشان را به مال‌اندوزی و تجاوز وا نمی‌دارد. نخستین شرط بیعت [[امام]] با یاران، حفاظت حدود خدا است. [[امام علی|علی]]{{ع}} می‌فرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت می‌کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمان‌شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. [[امام]] نیز، متعهد می‌شود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد<ref>منتخب الاثر، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانه‌های پولادین ممکن نمی‌گردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفه‌شناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پای‌مردی پرچمداران آن است.
::::#'''شجاعت:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های نبرد. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمی‌دهند. [[ایمان]] به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بی‌همانند، آنان را به رزمگاه می‌کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایه‌تر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینه‌ای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده‌<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکم‌تر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. شجاعت بی‌بدلیشان، ترس را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش می‌گیرند. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویا، آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستاده‌اند. دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل‌های دشمنان سایه می‌افکند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.</ref>. در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: {{عربی|اندازه=150%|" خَيْرُ الْفَوَارِسِ "}}. در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر {{صل}} در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.</ref>. دلیری، ویژه یاران برگزیده نیست، همه خداجویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قوی‌دل می‌گردند و حیاتی دوباره می‌یابند. ترس را کنار می‌نهند و به صف رزم‌آوران می‌پیوندند.
::::#'''فرمانبری:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان می‌برند و بهتر از بنده‌ای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی می‌کنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی می‌گیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاش‌گر و کوشا در پیروی از اویند"<ref> {{عربی|اندازه=120%|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "}}؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای بیعت تو، پی‌درپی صف کشیده‌اند. دوستان باصفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده‌اند که همچون دانه‌های در گرانبها که در رشته‌ای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌هایشان برای بیعت با تو، درکنار حجر الاسود. به‌هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه‌ای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دل‌هایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمان‌های دینی فروتنند و دل‌هایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را می‌پرستند و از اهل حق پیروی می‌کنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.</ref>.
::::#'''ایثار و مواسات:''' از ویژگی‌های بارز همراهان [[مهدی]]، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دل‌هایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره‌گیری از زیبایی‌های زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آن‌کس که خود ساخته نباشد، نمی‌تواند سازندگی کند و آن‌که بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیام‌های اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آن‌سو، از عوامل خانه‌نشین شدن [[امامان]]، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] نقل می‌کند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیل‌ترند. سپس افزود: مردم در صلح‌اند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ {{ع}} إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.</ref>. در روایات، از [[یاران مهدی]] علاوه بر تعبیر "مزامله" به رفقا، نیز نام برده شده‌اند<ref>ینابیع الموده، ۴۳۳.</ref>، به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنی‌اند. و همه‌شان از یک پدر و مادرند.
::::#'''زهد و ساده‌زیستی:''' زهد و ساده‌زیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران می‌جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی‌پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. با دردهای جامعه آشنا و رنج‌های بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمی‌توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آن‌که با عشرت‌ طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمی‌تواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، می‌فرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواری‌های روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب می‌ورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏"}}"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.</ref>. ستمدیدگان جهان، آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان می‌شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می‌جویند و در پی دیدن نشانه‌های اخلاص و صداقت به درگاهش سر می‌سپارند. در حجاز، فرودستان و بینوایان در [[انتظار ]] ظهور مهدی لحظه می‌شمارند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.</ref> و در سایر سرزمین‌ها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از ستم بیدادگران، امام را می‌جویند به دست مهر او به آستان اسلام، پیشانی می‌سایند<ref>همان مدرک، ۸۵.</ref>.
::::#'''نظم و انضباط:''' نظم در زندگی و کار، از ارزش‌های انسانی و از رموز کامیابی است. انسان‌های موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت می‌کنند. انقلاب‌های رهایی‌بخش و سازمان‌یافته، کمتر با شکست روبه‌رو می‌شوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم می‌کرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. یاران [[امام زمان]] نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی‌اند. با این‌که روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛}}
[[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]]
[[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»''  در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»''  در این‌باره گفته است:
خط ۱۳۸: خط ۱۵۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۹. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۴۹: خط ۱۶۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۹. آقای باقری‌زاده اشعری؛}}
{{جمع شدن|۱۰. آقای باقری‌زاده اشعری؛}}
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۶۱: خط ۱۷۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
{{جمع شدن|۱۱. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۷۳: خط ۱۸۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
{{جمع شدن|۱۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۸۷: خط ۲۰۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۲. نویسندگان کتاب «[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»؛}}
{{جمع شدن|۱۳. نویسندگان کتاب «[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»؛}}
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
خط ۲۰۱: خط ۲۱۴:
:::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در وصف آنان فرموده است: "آنان بهترین امت من هستند" <ref>{{عربی|اندازه=120%|"  أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.</ref>. و در سخنی دیگر [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناخته‌اند!"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.</ref>
:::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در وصف آنان فرموده است: "آنان بهترین امت من هستند" <ref>{{عربی|اندازه=120%|"  أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.</ref>. و در سخنی دیگر [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناخته‌اند!"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.</ref>
:::::*البتّه یاوران [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگی‌ها در رده‌های مختلف قرار می‌گیرند. در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی قیام را تشکیل می‌دهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>.
:::::*البتّه یاوران [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگی‌ها در رده‌های مختلف قرار می‌گیرند. در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی قیام را تشکیل می‌دهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۳. نویسندگان کتاب «[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»؛}}
[[پرونده:151958.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در روایت [[فضیل بن یسار]] از [[امام صادق]]{{ع}} به اهم صفات [[یاران مهدی]]{{ع}} اشاره شده است:
::::#'''خداجویی:''' خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال [[یاران مهدی]]{{ع}} است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همه‌چیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بی‌لطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کرده‌اند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است‌<ref>کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.</ref> در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیده‌اند و حقایق را بدون پرده مشاهده می‌کنند<ref>کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.</ref>. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آن‌کس که به خدا نزدیک‌تر است و به عزت و قدرت بی‌پایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزون‌تر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمی‌شناسند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره اینان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید ... همانند چراغ‌های فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله...  كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} [[یاران مهدی]]{{ع}} را گنج‌هایی می‌داند آکنده از معرفت خدایی: "خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنج‌های نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنج‌ها، مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناخته‌اند. آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] هستند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"}}؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.</ref>.
::::#'''بصیرت و آگاهی:''' شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان می‌سازد. در دوراهی‌ها، او را از سرگردانی رهایی می‌بخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمی‌گردند و در بحران‌ها، کمر خم نمی‌کنند. پیچ و خم‌های زندگی و کژی‌ها، آنان را به بیراهه نمی‌کشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه می‌گشایند<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} رویارویی با فتنه‌های کور و ورطه‌های هراس‌انگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بی‌شعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی می‌بیند کارکشته و ژرف‌نگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرک‌آلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدس‌نمای پیمان‌شکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آن‌کس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"}}؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.</ref>. [[یاران مهدی]]{{ع}}، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرو می‌مانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل بازشناسند. چنان از جام‌های حکمت سیرابند و آماده کار که: "چون فرمان خدا آزمایش را به سرآورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار [[دین]] داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"}}؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.</ref>. بصیرت و آگاهی عمیق از هدف‌ها و راه‌ها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب می‌شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پی رسالت شرکت‌زدایی، به همراه امام خود، تبر بردارند و بت‌شکنی کنند، پیرایه‌هایی که به اسم دین در ذهن‌ها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته‌اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.
::::#'''عبادت و بندگی:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالی‌ترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهم‌آمیخته، همواره خود را در محضر خدا می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده می‌گریند. شب‌زنده‌داران و روزه‌داران‌<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمه‌کنان"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام]]، در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می‌کند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.
::::#'''حافظان حدود خدا:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همه‌چیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمان‌های حق، سخت و پی‌گیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفه‌ها، دستخوش احساسات و دوستی‌های بی‌مورد واقع نمی‌شوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمی‌کند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمی‌کشاند. جنگ‌های مهیب و دشواری‌های نبرد، آنان را در عبادت سهل‌انگار نمی‌کند و تهی‌دستی ایشان را به مال‌اندوزی و تجاوز وا نمی‌دارد. نخستین شرط بیعت [[امام]] با یاران، حفاظت حدود خدا است. [[امام علی|علی]]{{ع}} می‌فرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت می‌کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمان‌شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. [[امام]] نیز، متعهد می‌شود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد<ref>منتخب الاثر، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانه‌های پولادین ممکن نمی‌گردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفه‌شناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پای‌مردی پرچمداران آن است.
::::#'''شجاعت:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های نبرد. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمی‌دهند. [[ایمان]] به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بی‌همانند، آنان را به رزمگاه می‌کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایه‌تر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینه‌ای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده‌<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکم‌تر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. شجاعت بی‌بدلیشان، ترس را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش می‌گیرند. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویا، آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستاده‌اند. دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل‌های دشمنان سایه می‌افکند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.</ref>. در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: {{عربی|اندازه=150%|" خَيْرُ الْفَوَارِسِ "}}. در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر {{صل}} در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.</ref>. دلیری، ویژه یاران برگزیده نیست، همه خداجویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قوی‌دل می‌گردند و حیاتی دوباره می‌یابند. ترس را کنار می‌نهند و به صف رزم‌آوران می‌پیوندند.
::::#'''فرمانبری:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان می‌برند و بهتر از بنده‌ای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی می‌کنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی می‌گیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاش‌گر و کوشا در پیروی از اویند"<ref> {{عربی|اندازه=120%|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "}}؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای بیعت تو، پی‌درپی صف کشیده‌اند. دوستان باصفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده‌اند که همچون دانه‌های در گرانبها که در رشته‌ای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌هایشان برای بیعت با تو، درکنار حجر الاسود. به‌هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه‌ای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دل‌هایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمان‌های دینی فروتنند و دل‌هایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را می‌پرستند و از اهل حق پیروی می‌کنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.</ref>.
::::#'''ایثار و مواسات:''' از ویژگی‌های بارز همراهان [[مهدی]]، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دل‌هایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره‌گیری از زیبایی‌های زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آن‌کس که خود ساخته نباشد، نمی‌تواند سازندگی کند و آن‌که بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیام‌های اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آن‌سو، از عوامل خانه‌نشین شدن [[امامان]]، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] نقل می‌کند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیل‌ترند. سپس افزود: مردم در صلح‌اند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ {{ع}} إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.</ref>. در روایات، از [[یاران مهدی]] علاوه بر تعبیر "مزامله" به رفقا، نیز نام برده شده‌اند<ref>ینابیع الموده، ۴۳۳.</ref>، به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنی‌اند. و همه‌شان از یک پدر و مادرند.
::::#'''زهد و ساده‌زیستی:''' زهد و ساده‌زیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران می‌جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی‌پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. با دردهای جامعه آشنا و رنج‌های بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمی‌توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آن‌که با عشرت‌ طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمی‌تواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، می‌فرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواری‌های روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب می‌ورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏"}}"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.</ref>. ستمدیدگان جهان، آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان می‌شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می‌جویند و در پی دیدن نشانه‌های اخلاص و صداقت به درگاهش سر می‌سپارند. در حجاز، فرودستان و بینوایان در [[انتظار ]] ظهور مهدی لحظه می‌شمارند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.</ref> و در سایر سرزمین‌ها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از ستم بیدادگران، امام را می‌جویند به دست مهر او به آستان اسلام، پیشانی می‌سایند<ref>همان مدرک، ۸۵.</ref>.
::::#'''نظم و انضباط:''' نظم در زندگی و کار، از ارزش‌های انسانی و از رموز کامیابی است. انسان‌های موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت می‌کنند. انقلاب‌های رهایی‌بخش و سازمان‌یافته، کمتر با شکست روبه‌رو می‌شوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم می‌کرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. یاران [[امام زمان]] نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی‌اند. با این‌که روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۶

الگو:پرسش غیرنهایی

اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • یاران خاص امام مهدی(ع) چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی خواهند داشت؟
  • یاران کنونی امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟

پاسخ نخست

محمد تقی مصباح یزدی
آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب « آفتاب ولایت» در این‌باره گفته است:
«خداوند متعالی در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۱]. واژه ﴿﴿رِبِّيُّونَ در این دو آیه شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب پیامبران با کافران و مشرکان جنگیدند. ویژگی‌های اساسی ﴿﴿رِبِّيُّونَ که در این دو آیه شریف بیان شده است، عبارتند از: قدرت والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب استواری و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگی‌ها توضیحی مختصر ارائه می‌کنیم:
  1. قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن جنگ، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی می‌آورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانواده‌ها، بی‌سرپرستی بچه‌ها، فقر و ویرانی ناشی از جنگ، باعث سست شدن اراده و انرژی روحی جنگاوران می‌شود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژی‌های جسمانی بروز می‌کند. مجموعه این عوامل می‌تواند باعث خضوع و تسلیم در مقابل دشمن شود. خداوند متعالی، جنگاوران مجاهدی را می‌ستاید که به عشق خدا و رسول او، خالصانه در میدان‌های طاقت فرسای جنگ استقامت ورزیدند و لحظه‌ای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن جنگ و پیشامد مصیبت‌های گوناگون، نه در عشق و اراده آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر دشمن، دست خضوع و تسلیم بالا بردند: ﴿﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ[۲].
  2. بردباری: دلیرمردانی که در این آیه، مورد ستایش خداوند قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، محبوب ذات اقدس الاهی شده‌اند: ﴿﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۳]. اگر در شأن رزمندگان جز همین جمله در قرآن نازل نشده بود، برای پاداش آن‌ها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد خداوند قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را دوست بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
  3. طلب آمرزش، استقامت و یاری: چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های جنگ و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب آمرزش، عذرخواهی و طلب استقامت و یاری از پروردگارشان نیست: ﴿﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۴]؛ این رزم آوران الاهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر تقصیر به درگاه الاهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام وظیفه ببخشای و از گناه و زیاده روی و کوتاهی ما به لطف و مرحمت خویش در گذر: ﴿﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا[۵]. و افراط‌های ما نیز در انجام وظیفه بندگی و مجاهدت چشم بپوش: ﴿﴿وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۶]. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. لطف و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و اصلاح فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریب‌های شیطان و زمین‌گیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: ﴿﴿وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا[۷]. بار خدایا! هر چند مأموریت ما انجام وظیفه است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما پیروزی بر کافران و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به قدرت قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: ﴿﴿وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۸].
  4. رابطه عاشقانه با پروردگار: آیات متعدد دیگری در قرآن داریم که بنا بر روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده است که در آخر الزمان پدیدار خواهند شد. یکی از این آیات شریف که بر ﴿﴿رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ نیز تطبیق می‌شود، این آیه نورانی است:﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ[۹]. لحن آیه پیشین، رنج و ناراحتی پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان راستین از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت مسلمانان سست ایمان به حلقه کافران. این آیه نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به پیامبر و مؤمنان راستین است که هرگز نپندارید قوام دین خدا فقط به عده‌ای تازه مسلمانان ضعیف است که اگر به کفر و شرک بازگردند، اسلام و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از اسلام روی گردانیدند و به کفر بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که خداوند، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوندگار، و محب اویند: ﴿﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ؛ خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
  5. فروتنی در برابر مؤمنان و گردن‌فرازی در مقابل کافران: علامت این عشق پاک طرفینی، دو صفت همراه با هم است: ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل کافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ایمان، چنان تواضع دارند که گویا بنده ایشانند. در برابر مؤمنان به هیچ وجه انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر مؤمنان، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل کافران، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج عزت و قدرت و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. وعده الاهی در این آیه نورانی و معجزه آمیز، از ظهور خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر می‌دهد که هم محبوب خدا، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو ویژگی قلبی، رازی نهان بین عاشق و معشوق است که بیگانگان از آن آگاهی ندارند؛ اما کسانی که این دو ویژگی قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در رفتار و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛ [۱۰]؛ ۲. ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ [۱۱]. این تجلی ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ است که در برابر هیچ قدرت شیطانی خضوع نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که روح والایش به اقیانوس بیکران قدرت الاهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از قدرت خدایی و عنایت اولیای الاهی است. اینان تحت عنایت‌های خاص پیامبر اکرم(ص)، امامان(ع) و در صدر ایشان، تحت ولایت خاص امام عصر(ع) قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن کافران هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با قدرت بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و محبوب او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
  6. نهراسیدن از سرزنش‌ها: نشانه دیگر این مردان الاهی این است که در جهاد فی سبیل الله، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: ﴿﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۱۲]؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آن‌ها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الاهی ملامتی در کار نباشد، این آیه برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از ولایت مولایشان علی(ع) و ستایش او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به شهادت رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار شیعیان واقعی علی بن ابی طالب(ع) و امام زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام وظیفه و اظهار حق، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که انسان به دست دشمنان ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که خداوند، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و فتنه جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف قرآن و معارف اهل بیت(ع) رفتار می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، انسان نه علوی می‌شود و نه حسینی»[۱۳].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. چه بسیار پیامبرانی که مردان الاهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
  2. از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  3. و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  4. سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
  5. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  6. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  7. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  8. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  9. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
  10. خاضع و فروتن در برابر مؤمنان
  11. عزتمند و مقتدر در برابر کافران.
  12. آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.
  13. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
  14. بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.
  15. هود، ۸۰.
  16. منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.
  17. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.
  18. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.
  19. همان ۵۲، ۳۳۵، ح ۶۸.
  20. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.
  21. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.
  22. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.
  23. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.
  24. روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.
  25. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۵۹.
  26. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
  27. سوره حجر، ۷۵.
  28. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  29. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.
  30. کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.
  31. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
  32. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
  33. " لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  34. " كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.
  35. غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
  36. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  37. و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
  38. کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
  39. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.
  40. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
  41. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  42. همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.
  43. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
  44. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.
  45. و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین می‌گویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمی‌شود و آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها را فرا می‌گیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
  46. " أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي‏ عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ‏ يَجْمَعُونَ‏ لَهُ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.
  47. در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.
  48. شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.
  49. کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.
  50. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  51. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴.
  52. عصر زندگی، ص ۵۷.
  53. ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.
  54. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
  55. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  56. ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.
  57. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۲۵۷- ۲۶۱.
  58. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  59. سوره حجر: آیه: ۷۵.
  60. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  61. عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱
  62. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  63. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  64. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰
  65. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵
  66. طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۵؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷
  67. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ و۳۲۷
  68. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ۳۲۷، ۳۷۲؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۴۶
  69. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
  70. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸، ۴۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۷۲
  71. کافی، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۵
  72. خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
  73. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  74. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
  75. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴
  76. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ - ۷۸.
  77. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  78. کمال الدین، ج۱، ب۳۱، ح۲.
  79. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح ۸۲.
  80. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  81. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  82. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  83. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  84. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  85. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  86. یوم الخلاص، ص۲۲۳.
  87. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  88. خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص: ۱۲۹
  89. برای آگاهی بیشتر ر.ک: نصرت الله آیتی، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.
  90. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ - ۳۶.
  91. کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.
  92. کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.
  93. "رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  94. "وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.
  95. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.
  96. " وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.
  97. " حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.
  98. الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.
  99. " رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  100. الملاحم و الفتن، ۱۴۹.
  101. منتخب الاثر، ۳۱۱.
  102. کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.
  103. خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.
  104. " لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.
  105. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.
  106. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.
  107. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.
  108. اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.
  109. " قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع) إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.
  110. ینابیع الموده، ۴۳۳.
  111. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.
  112. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.
  113. " مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏""}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.
  114. بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.
  115. همان مدرک، ۸۵.
  116. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.
  117. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
  118. فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.
  119. رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  120. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  121. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  122. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  123. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  124. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
  125. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸
  126. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲
  127. همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳
  128. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  129. همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶
  130. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۹.
  131. نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  132. اسرا، آیه ۵.
  133. تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.
  134. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  135. تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.
  136. کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
  137. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  138. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.
  139. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
  140. منتخب الاثر، ص ۶۱۱: رِجَالٌ عَرَفُوا اَللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
  141. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: فهم الذین وحّدوا اللّه حق توحیده
  142. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّ
  143. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیه اللّه
  144. همان: قُوّامٌ بِاللَّيلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ
  145. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم
  146. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه
  147. منتخب الاثر، ص ۲۴۴: القائلین بامامته
  148. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
  149. در روایات ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران
  150. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸
  151. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶
  152. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲.
  153. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  154. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  155. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  156. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  157. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  158. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  159. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  160. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  161. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.
  162. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  163. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  164. منتخب الاثر، فصل ۸، باب ۱، ح ۲، ص ۶۱۱.
  165. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ح ۱۱، ص ۵۰۴.
  166. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  167. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  168. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  169. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  170. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  171. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  172. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  173. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  174. منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.
  175. " أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.
  176. " فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.
  177. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.