منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۲۷: خط ۲۷:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی]] [[موعود]] این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و [[حق]] کشیها و تباهیها ناشی می‌شود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن می‌باشد. آن گاه [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صفحه اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود؛ برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر پلیدی‌ای به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، رواست، زیرا {{عربی|"اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ الْمَبَادي"}}؛ هدف‌ها وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است. این‌جاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به [[انقلاب مقدس]] نهایی. این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و [[آمران به معروف]] و ناهیان از منکر با نوعی [[بغض]] و عداوت می‌نگرند، زیرا آنان و تأخیر اندازان [[ظهور]] و [[قیام]] [[مهدی]] [[موعود]] {{ع}} می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی [[رضایت]] به گناهکاران و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان مقدمات [[ظهور]] را فراهم می‌کنند. این نوع برداشت از آن جهت که با [[اصلاحات]] مخالف است و فسادها و تباهیها را به عنوان مقدمه انفجار مقدس، موجه و مطلوب می‌شمارد، باید "شبه دیالکتیکی" خوانده شود. با این تفاوت که در [[تفکر]] دیالکتیکی، با [[اصلاحات]] از آن جهت مخالف می‌شود و تشدید نابسامانیها ز آن جهت اجازه داده می‌شود که شکاف وسیعتر شود و [[مبارز]] پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این [[تفکر]] عامیانه فاقد این مزیت است و فقط به [[فساد]] و [[تباهی]] [[فتوا]] می‌دهد که خود به خود منجر به نتیجه مطلوب شود.  
:::::*«برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی]] [[موعود]] این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و [[حق]] کشیها و تباهیها ناشی می‌شود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن می‌باشد. آن گاه [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صفحه اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود؛ برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر پلیدی‌ای به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، رواست، زیرا {{عربی|"اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ الْمَبَادي"}}؛ هدف‌ها وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است. این‌جاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به [[انقلاب مقدس]] نهایی. این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و [[آمران به معروف]] و ناهیان از منکر با نوعی [[بغض]] و عداوت می‌نگرند، زیرا آنان و تأخیر اندازان [[ظهور]] و [[قیام]] [[مهدی]] [[موعود]] {{ع}} می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی [[رضایت]] به گناهکاران و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان مقدمات [[ظهور]] را فراهم می‌کنند. این نوع برداشت از آن جهت که با [[اصلاحات]] مخالف است و فسادها و تباهیها را به عنوان مقدمه انفجار مقدس، موجه و مطلوب می‌شمارد، باید "شبه دیالکتیکی" خوانده شود. با این تفاوت که در [[تفکر]] دیالکتیکی، با [[اصلاحات]] از آن جهت مخالف می‌شود و تشدید نابسامانیها ز آن جهت اجازه داده می‌شود که شکاف وسیعتر شود و [[مبارز]] پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این [[تفکر]] عامیانه فاقد این مزیت است و فقط به [[فساد]] و [[تباهی]] [[فتوا]] می‌دهد که خود به خود منجر به نتیجه مطلوب شود.  
:::::این نوع برداشت و [[انتظار]] از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] که منجر به نوعی تعطیل شدن [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "اباحیگری" شمرده شود، به هیچ [[وجه]] با [[موازین اسلامی]] و قرآنی موافقت ندارد»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۲۰۵ - ۲۰۶.</ref>.
:::::این نوع برداشت و [[انتظار]] از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] که منجر به نوعی تعطیل شدن [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "اباحیگری" شمرده شود، به هیچ [[وجه]] با [[موازین اسلامی]] و قرآنی موافقت ندارد»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۵ - ۲۰۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۴۹: خط ۴۹:
:::::#عده‌ای فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که بنشینند و [[دعا]] کنند تا حضرت بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود [[عمل]] می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. [[امام]] درباره این گروه و تفکرشان فرموده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را [[عمل]] می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳.</ref>.
:::::#عده‌ای فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که بنشینند و [[دعا]] کنند تا حضرت بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود [[عمل]] می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. [[امام]] درباره این گروه و تفکرشان فرموده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را [[عمل]] می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳.</ref>.
:::::#عده‌ای گمان می‌کنند [[انتظار]] آنست که [[منتظر]] بمانیم [[جهان]] را [[ظلم]] و [[جور]] فرا بگیرد تا حضرت بیاید. این گروه مخالف [[امر به معروف و نهی از منکر]] بوده و آن را مغایر [[انتظار]] می‌دانند. "یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب! باید [[عالم]] پر از [[معصیت]] بشود تا حضرت بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هرکاری می‌خواهند بکنند. گناهها زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>.
:::::#عده‌ای گمان می‌کنند [[انتظار]] آنست که [[منتظر]] بمانیم [[جهان]] را [[ظلم]] و [[جور]] فرا بگیرد تا حضرت بیاید. این گروه مخالف [[امر به معروف و نهی از منکر]] بوده و آن را مغایر [[انتظار]] می‌دانند. "یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب! باید [[عالم]] پر از [[معصیت]] بشود تا حضرت بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هرکاری می‌خواهند بکنند. گناهها زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>.
:::::#دسته‌ای دیگر فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که به [[گناه]] دامن بزنیم و دیگران را نیز به [[معصیت]] تشویق نماییم. "یک دستهای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن زد به گناهها [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و حضرت {{ع}} تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده [[لوح]] هم بودند. منحرف‌هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‌زدند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>. [[امام خمین|حضرت امام]] تأکید می‌نماید که دو دسته اول، انسان‌های سالم و صالحی هستند ولی تفکرشان غلط است، اما دسته اخیر، هم تفکرشان [[باطل]] است و هم خود [[منحرف]] یا ساده [[لوح]] هستند. همچنین ایشان می‌فرماید: "[[انتظار]] به معنای غلط ساخته دست سیاسیون است تا [[مسلمین]] را از [[سیاست]] دور نگهدارند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص:364- 366.</ref>.
:::::#دسته‌ای دیگر فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که به [[گناه]] دامن بزنیم و دیگران را نیز به [[معصیت]] تشویق نماییم. "یک دستهای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن زد به گناهها [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و حضرت {{ع}} تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده [[لوح]] هم بودند. منحرف‌هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‌زدند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>. [[امام خمین|حضرت امام]] تأکید می‌نماید که دو دسته اول، انسان‌های سالم و صالحی هستند ولی تفکرشان غلط است، اما دسته اخیر، هم تفکرشان [[باطل]] است و هم خود [[منحرف]] یا ساده [[لوح]] هستند. همچنین ایشان می‌فرماید: "[[انتظار]] به معنای غلط ساخته دست سیاسیون است تا [[مسلمین]] را از [[سیاست]] دور نگهدارند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص364- 366.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۵۸: خط ۵۸:
:::::#انتظاری سازنده و نگه‌دارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرک‌‌‌بخش است، به گونه‌ای که می‌تواند نوعی [[عبادت]] و حق‌پرستی شمرده شود.
:::::#انتظاری سازنده و نگه‌دارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرک‌‌‌بخش است، به گونه‌ای که می‌تواند نوعی [[عبادت]] و حق‌پرستی شمرده شود.
:::::#انتظاری که [[گناه]] است و ویرانگر است، اسارت‌بخش است، فلج‌کننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد.
:::::#انتظاری که [[گناه]] است و ویرانگر است، اسارت‌بخش است، فلج‌کننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد.
::::::این دو نوع [[انتظار فرج]]، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم [[مهدی موعود]] است، و این دو نوع برداشت بر طبق طبیعت خود [[عمل]] می‌کند <ref>شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص: 6 - 8.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 40.</ref>.
::::::این دو نوع [[انتظار فرج]]، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم [[مهدی موعود]] است، و این دو نوع برداشت بر طبق طبیعت خود [[عمل]] می‌کند <ref>شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص 6 - 8.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 40.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۴

الگو:پرسش غیرنهایی

منظور از انتظار ویرانگر چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت
مدخل اصلیانتظار فرج

منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

مرتضی مطهری
آقای بهروز محمدی در کتاب «مهدویت» (ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) در این‌باره گفته‌ است:
«برخی بر این باورند که ظهور، ماهیتی انفجاری داشته و تنها از گسترش و اشاعۀ ظلم و تباهی ناشی می‌شود و در نتیجه، تنها زمانی سامان‌یابی بر جهان حاکم شده و منجی ظهور می‌کند که صلاح به نقطۀ صفر رسیده و قوۀ باطل بر نیروی حق پیروز شده و طرفداران حق و حقیقت رو به کاهش روند. براین اساس، فساد و تبعیض و پلیدی، انفجار و ظهور را قریب‌الوقوع می‌کند و مقدمۀ صلاح است؛ زیرا هدف‌ها وسیله‌های نامشروع را مشروع می‌کنند. بنابراین بهترین کمک به تسریع ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
کسانی که چنین ایده‌ای دارند، به مصلحان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی عداوت و بغض می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود(ع) می‌شمارند و اگر خود هم اهل گناه نباشد، با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می‌نگرند؛ زیرا مقدمات ظهور را فراهم می‌سازند؛ این نوع برداشت، از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فساد و تباهی را به‌عنوان مقدمۀ یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب می‌سازد، باید شبه دیالکتیکی خوانده شود، با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی، تشدید نابسامانی‌ها از آن جهت اجازه داده می‌شود که شکاف وسیع‌تر شود و مبارزه داغ‌تر گردد، ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است و تنها فساد و تباهی فتوا داده می‌شود که خود به خود نتیجۀ مطلوب فراهم آید[۱]. نتیجه چنین انتظاری رنج و از کار ماندن است و هیچ اثر مثبتی ندارد و چنین منتظری همانند کسی که منتظر عزیزی است و تلاش می‌کند خود را به چیزی مشغول کند که از حالت انتظار خارج شود[۲][۳].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴.
  2. یادداشت‌های استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۲، ۳۹۳.
  3. چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸.
  4. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ - ۲۰۶.
  5. ر. ک: قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۲
  6. مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
  7. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲-۱۰۵.
  8. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳.
  9. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳.
  10. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.
  11. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.
  12. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۵.
  13. هدایت‌نیا، فرج‌الله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص364- 366.
  14. شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص 6 - 8.
  15. حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص 40.
  16. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵.
  17. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۱.