موعود در ادیان ابراهیمی: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==[[اندیشه موعود در آیین یهود]]== | ==[[اندیشه موعود در آیین یهود]]== | ||
==[[اندیشه موعود در آیین مسیحیت]]== | ==[[اندیشه موعود در آیین مسیحیت]]== |
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۲
- این مدخل از زیرشاخههای مهدویت است. "مهدویت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مهدویت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
امید به آمدن "مصلح بزرگ آسمانی"، در آیندهای روشن و استقرار عدالت و صلح فراگیر و همگانی، امری فطری است. این انگاره با وجود آدمی، آمیخته شده است و محصور در زمان و مکان و ویژه قوم و ملتی خاص نیست. همه افراد، طبق فطرت ذاتی خود، منتظرند جهان در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم و ستم نجات یافته، از نابسامانیها، ناامنیها و تیره روزیها خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه، نایل آیند. در بیشتر ادیان و مذاهب جهان، از مصلحی سخن به میان آمده که در آخر الزمان ظهور کرده و به جنایتها و خیانتها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را براساس عدالت و آزادی واقعی، بنیان خواهد نهاد. تمامی پیامبران و سفیران الهی نیز در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی دادهاند. پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، درباره نام آن بزرگوار باهم اختلافنظر دارند. مسلمانان با ارائه کاملترین تصویر، او را با نام "مهدی موعود" میشناسند. عقیده به ظهور "نجاتدهنده" و امید به یک "آیندهای روشن"- که در آن، نگرانیها و هراسها مرتفع گردد و تاریکیها از پهنه گیتی برچیده و ریشه ظلم و جهل و تباهی برکنده شود- یک اعتقاد عمومی است که همواره بین بیشتر ملتها وجود داشته است. یکی از نویسندگان از این باور با عنوان "فوتوریسم" یاد کرده، مینویسد: "فوتوریسم[۱]؛ یعنی، اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی و بزرگ، از جمله مسائلی است که در اصول عقاید ما، جای مهمی را اشغال کرده است. فوتوریسم عقیدهای است که در کیشهای آسمانی زوراستریانیسم (مذهب زردشت) و جودائیسم (مذهب یهود) و سه مذهب عمده مسیحیت (کاتولیک، پروتستان و ارتودکس) و بهطور کلی در میان مدعیان نبوت، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده و همگی به اتفاق، بشارت ظهور همچو مصلحی را دادهاند..."[۲]. "فوتوریسم" یکی از مسائلی است که در بحثهای تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی، از آن بحث شده است. دار مستتر در یکی از کنفرانسهایی که به مناسبت ظهور "مهدی متمهدی" در سودان در فوریه سال ۱۸۸۵ میلادی برگزار گردید، میگوید: "میدانید که محمد (ص) چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی که او ظهور کرد، در عربستان علاوه بر شرک ملی باستانی، سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت... نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت میشد، عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان بازآرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد"[۳]. براساس تحقیقات پژوهشگران مسائل اسلامی، این عقیده پیوسته در میان بیشتر ملتها و پیروان ادیان بزرگ وجود داشته و حتی اقوام مختلف جهان- چون اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها- نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کند و بیعدالتیها را از بین ببرد و حکومت واحد جهانی تشکیل داده، در بین مردم براساس عدالت و انصاف داوری کند. در این درس با توجه به اهمیت موضوع، تنها به دو دیدگاه (یهود و مسیحیت) خواهیم پرداخت و دیدگاههای دیگر ادیان و مذاهب را مطرح نخواهیم کرد؛ به دلیل اینکه: بیشتر متون در دست، غیرقابل استناد قطعی به پیامبران این ادیان است و در نسبت دادن آنها به صاحبان این شریعتها، تردیدهای جدی وجود دارد. بیشتر این نوشتهها به صورت کنایه، استعاره و همراه با ابهامهای فراوانی است که برداشت قطعی از این سخنان را غیرممکن میسازد. اگرچه عدهای بر این مطلب پای میفشرند که قسمتهای فراوانی از این نوشتهها، مربوط به "مهدویت" است! پارهای از متون این ادیان نگرشهای پیروان آن ادیان است و استفاده صریح از آن متون را در باره "مهدویت" دور از دسترس مینماید. در برخی از موارد، اصل کتابهایی که در بحث "مهدویت در ادیان" بدان اشاره میشود، در دست نیست و تنها به نقلهایی از این کتابها بسنده شده، که این نیز مشکلی بر مشکلات یاد شده افزوده است. اگرچه موارد یاد شده تا حدودی درباره متون کتاب مقدس نیز وجود دارد؛ اما نزدیکی صدور آنها به زمان ما و تا حدودی صراحت آنها در مباحث موعود و منجی، مقداری از دشواری کار میکاهد. بنابراین در این موضوع تنها به دو کتاب تورات و انجیل بسنده میکنیم. علاقهمندان را به کتابهای مفصل توصیه مینماییم[۴].
اندیشه موعود در آیین یهود
اندیشه موعود در آیین مسیحیت
دین مسیحیت- بهویژه از دیدگاه مسائل معرفتی و شناختی- ادامه دین یهود است. منبع اصلی دینی و فرهنگی آن، عهد عتیق است که همان کتاب مقدس یهودیان است. بنابراین هرچه درباره دین یهود گفته شود، تقریبا درباره دین مسیحیت نیز صدق میکند. افزون بر آنچه در متون یهودی مورد اشاره قرار گرفت، در کتابهای ویژه مسیحیت نیز، بشارتهای بیشتر و روشنتری، درباره موعود آخر الزمان، نقل شده است؛ زیرا:
- با ظهور حضرت مسیح (ع)، زمان در مقیاس کلی، به ظهور حضرت مهدی (ع) نزدیکتر شده است.
- تحریف کمتری در این آثار پدید آمده است؛ زیرا از دوره نزول آثار مقدس یهود، زمان بسیار بیشتری میگذرد، تا دوره نزول کتاب مقدس مسیحیت. این امر باعث شده، تا دست تحریف و پوشیده داری، در این آثار، به اندازه آثار یهود فرصت کار نیابد؛ اگرچه دانشمندان مسیحی نیز در اینباره کوشش بسیار کردند و در تأیید یا رد انجیلها، به این مسائل نیز توجه داشتند و انجیل برنابا را کمتر تأیید میکردند[۵].
در اینجا، به چند کتاب- که در آنها بشارتهایی درباره ظهور منجی آمده است- اشاراتی میشود:
- انجیل متی: "و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد؛ با جمیع ملائکه مقدسه بر کرسی بزرگی خود قرار خواهد گرفت. همه قبایل نزد وی جمع خواهند شد و آنها را از همدیگر جدا خواهد کرد؛ چنان که شبانی میشها را از بزها جدا کند..."[۶].
- انجیل لوقا: "پس بایست که بسته باشد کمرهای شما و افروخته باشد چراغهای شما و خود باشید مانند آن کسانی که انتظار میکشند آقای خود را که کی از عروسی بازآید که چون آید و در زند، دفعتا در را گشایند. خوشا به حال آن نوکران که چون آقا آید، بیدار یابد آنها را و من به شما میگویم که به درستی کمر خود را بسته آنها را نشانید و نزدشان آمده آنان را خدمت خواهد نمود"[۷].
- انجیل مرقس: "و بر حقیقت آن روز و آن ساعت- سوای پدر- نه ملائکه آسمان و نه فرزند، هیچکس مطلع نیست. احتیاط نمایید که با حذر باشید و دعا نمایید؛ زیرا از هنگام رسیدن آن زمان مطلع نیستید؛ چنانچه شخصی به سفر بعیدی رفته و خانه خود را گذاشته و ملازمان خود را قدرت داده و هرکس را به شغل خاص مقرر فرموده و دربان را به بیدار بودن امر فرموده است. پس بیدار باشید از آنجا که نمیدانید بزرگ خانه چهوقت خواهد آمد. در شام یا نصف شب یا وقت بانگ خروس یا صبح؛ مبادا که ناگاه آمده، شما را در خواب یابد و آنچه من به شما میگویم، به همه میگویم بیدار باشید"[۸].
- مکاشفات یوحنا: "چنانچه پدر در ذات خود زندگانی دارد، به پسر نیز داده است که او در ذات خود زندگانی داشته باشد و قدرت به او داده است که هم حکمرانی بکند، به علت آنکه فرزند انسان است"[۹][۱۰].
پانویس
- ↑ .Futurism
- ↑ سید هادی خسروشاهی، مصلح جهانی و مهدی موعود (ع) از دیدگاه اهل سنت، ص ۵۵.
- ↑ سید هادی خسروشاهی، مصلح جهانی و مهدی موعود (ع) از دیدگاه اهل سنت، ص ۵۵، به نقل از: دار مستتر، مهدی (ع) در سیزده قرن، ترجمه محسن جهان سوز.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۲۴.
- ↑ محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، صص ۵۲- ۵۸.(با تصرف)
- ↑ کتاب مقدس، انجیل متی، باب بیست و پنجم، ص ۶۰، بندهای ۳۱- ۳۳.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل لوقا، ص ۱۵۴، باب دوازدهم، بندهای ۳۵- ۳۷.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل مرقس، باب سیزدهم، بندهای ۳۲- ۳۷.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل یوحنا، باب پنجم، بندهای ۲۶- ۲۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۲۶، ۲۷.