آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان') |
جز (جایگزینی متن - 'شان نزول' به 'شأن نزول') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*[[آیۀ مودت]] آیهای است که [[اجر]] [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} را [[مودّت]] [[خویشاوندان]] آن [[حضرت]] بیان میکند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref> | *[[آیۀ مودت]] آیهای است که [[اجر]] [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} را [[مودّت]] [[خویشاوندان]] آن [[حضرت]] بیان میکند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref> | ||
*دو [[شأن نزول]] برای [[آیه]] ذکر شده است: | *دو [[شأن نزول]] برای [[آیه]] ذکر شده است: | ||
# [[ | # [[شأن نزول]] اول میگوید: روزی [[مشرکان]] [[مکه]] در جایی گرد آمدند و گفتند: «آیا [[محمد]] در برابر آنچه آورده است، مزدی میخواهد؟» این [[آیه]] در پاسخ آنان فرود آمد و [[مردم]] را بر [[مودت]] [[پیامبر]] و [[خویشاوندان]] [[مأمور]] ساخت<ref>ر.ک: تفسیر آیة المودة، ص۲۵؛ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۰؛ المیزان، ج۱۸، ص ۴۳.</ref>. براساس این [[شأن نزول]] [[آیه]] مکی است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۱.</ref>. | ||
# [[ | # [[شأن نزول]] دوم میگوید: چون [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] [[حکومت اسلامی]] را بنیان گذاشت به دشواریهای [[مالی]] دچار گشت. [[انصار]] نزد او آمدند و [[اموال]] خویش را به [[حضرت]] عرضه کردند. در این هنگام [[آیه]] نازل شد و [[پیامبر]]{{صل}} آن را بر [[انصار]] خواند و فرمود: «[[نزدیکان]] مرا پس از من [[دوست]] بدارید». [[انصار]] با [[شادی]] و [[رضایت]] از محضر [[پیامبر]]{{صل}} بیرون رفتند؛ اما [[منافقان]]، گفتند این سخن، افترائی است که [[محمد]] بر [[خدا]] بسته و میخواهد ما را از این پس ذلیل [[خویشان]] خود کند. آن گاه آیه نازل گشت<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۲۹؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۰۲. </ref>. بر این اساس [[آیه]] [[مدنی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۱.</ref>. | ||
==[[تفسیر]] [[آیۀ مودت]]== | ==[[تفسیر]] [[آیۀ مودت]]== |
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۰
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه مودت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه مودت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
آیۀ مودت و شأن نزول
- آیۀ مودت آیهای است که اجر رسالت پیامبر خدا (ص) را مودّت خویشاوندان آن حضرت بیان میکند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱].[۲]
- دو شأن نزول برای آیه ذکر شده است:
- شأن نزول اول میگوید: روزی مشرکان مکه در جایی گرد آمدند و گفتند: «آیا محمد در برابر آنچه آورده است، مزدی میخواهد؟» این آیه در پاسخ آنان فرود آمد و مردم را بر مودت پیامبر و خویشاوندان مأمور ساخت[۳]. براساس این شأن نزول آیه مکی است[۴].
- شأن نزول دوم میگوید: چون پیامبر(ص) در مدینه حکومت اسلامی را بنیان گذاشت به دشواریهای مالی دچار گشت. انصار نزد او آمدند و اموال خویش را به حضرت عرضه کردند. در این هنگام آیه نازل شد و پیامبر(ص) آن را بر انصار خواند و فرمود: «نزدیکان مرا پس از من دوست بدارید». انصار با شادی و رضایت از محضر پیامبر(ص) بیرون رفتند؛ اما منافقان، گفتند این سخن، افترائی است که محمد بر خدا بسته و میخواهد ما را از این پس ذلیل خویشان خود کند. آن گاه آیه نازل گشت[۵]. بر این اساس آیه مدنی است[۶].
تفسیر آیۀ مودت
- معنای «قربی» تقرب به خداوند است و «مودة فی القربی» به معنای مودت به خدا از راه تقرب به او و از گذر طاعت است. بنابراین، مراد آیه این است: من مزدی از شما نمیخواهم مگر اینکه از راه تقرب به خدا، بدو مودت ورزید[۷]. اما این تفسیر نادرست است؛ زیرا معنای آیه بنابر آن چنین میشود: «از شما میخواهم اطاعت خدا را دوست بدارید». در حالی که معنای درست این است: «از شما میخواهم خدا را اطاعت کنید نه اینکه تنها آن را دوست بدارید»؛ چون تقرب به خدا را حتی مشرکان دوست داشتند و بتان را به همین جهت میپرستیدند[۸].
- واژۀ «قربی» به معنای خویشاوندی است؛ نه خویشاوندان[۹]. قریش، پیامبر(ص) را تکذیب و با او دشمنی میکردند. از این رو، خداوند متعال دستور داد پیامبر(ص) از آنان بخواهد اگر ایمان نمیآورند، دست کم دشمنی نکنند؛ زیرا با پیامبر(ص) خویشاوندند. این تفسیر نیز مردود است؛ زیرا درخواست مزد جایی درست است که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی به آنها رسانَد و در اینجا چنین نیست. مشرکان قریش هدایت نیافته و ایمان نیاورده بودند؛ بلکه دشمنی نیز میکردند. اگر کسی بگوید آنان ایمان آورده بودند باید گفت: در این صورت، دیگر دشمنی تحقق ندارد تا پیامبر از آنان بخواهد به عنوان اجر، از آن دست بردارند[۱۰].[۱۱]
- مراد از «قربی» همان خویشاوندی است؛ اما خطاب آیه به قریش نیست؛ بلکه به انصار است؛ زیرا پیامبر(ص) از سوی مادر با آنان خویشاوند بود<refروح المعانی، ج۲۵، ص ۳۰.</ref>. این برداشت نیز نادرست است؛ زیرا محبت انصار به پیامبر(ص) چنان بود که نیازی به سفارش نداشت. آنان پیامبر را از مکه به شهر خویش بردند، گرامیاش داشتند و پیمان بستند همچون خانواده خویش از او دفاع کنند. چنین نیز کردند[۱۲].
- خطاب آیه به قریش است و مراد از مودت به قربی مودت به سبب خویشاوندی است؛ اما مودت پیامبر(ص) به قریش، نه مودت قریش به پیامبر(ص). معنای آیه در این صورت چنین میشود: «من در برابر کوششم، هیچ نمیخواهم؛ ولی محبت من به شما روا نمیدارد که در گمراهی رهایتان کنم»[۱۳]. اشکال تفسیر این است که با حد و مرزی که خداوند برای دعوت و هدایت گذاشته، سازگار نیست؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، وظیفۀ پیامبر(ص) را تنها دعوت دانسته و به او فرموده است هدایت به دست تو نیست و تنها از آنِ من است. همچنین فرموده است: «پیامبر نباید از اینکه کفار دعوت او را نمیپذیرند، اندوهگین شود و خود را به سختی اندازد. وظیفۀ او تنها ابلاغ است»[۱۴].[۱۵]
- مراد از «قربی» خویشاوندان مردم است. بدین ترتیب معنای آیه چنین میشود: «هیچ مزدی از شما نمیخواهم جز آنکه با خویشانتان مهربانی کنید»[۱۶]. اما این تفسیر نیز نادرست است؛ زیرا در فرهنگ اسلامی محبت به نزدیکان به صورت مطلق پسندیده نیست[۱۷]؛ بلکه تابع شرطهایی است. بنابراین، سیاق آیه چنان است که نمیتواند مخصص یا مقید آیۀ قربی باشد. دیگر آنکه اگر محبت، محبتی خاص است دیگر نمیتوان همۀ قریش یا مخاطبان دیگر را بدهکار پنداشت و آنان را به پرداخت چنین مزدی موظف دانست[۱۸].[۱۹]
- نظریۀ شیعه این است که مراد از «مودت به قربی» دوستی با خویشاوندان ویژۀ پیامبر (ص) است. این خویشاوندان عبارتاند از همان عترت و اهل بیت. چنانچه روایاتی را که «مودت به قربی» را به دوستی عترت و اهل بیت تفسیر کردهاند به روایاتی که مردم را در فهم قرآن به اهل بیت ارجاع میدهند پیوند دهیم، شکی نمیماند که مراد از مزد رسالت، محبتی است که با آن مردم به اهل بیت مراجعه مینمایند و آنها را مرجع علمی و عملی خود قرار میدهند و از این گذر با راهنمایان راستین خویش پیوند میخورند و به سعادت دنیوی و اخروی میرسند[۲۰].
اشکالات وارد بر تفسیر شیعه از آیه
- برخی گفته اند: این تفسیر متهم ساختن پیامبر(ص) است به اینکه همانند دیگر مردم برای آینده خویشان و فرزندان خود نگرانی میکند و دین خدا را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان میسازد[۲۱]. این اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند مردم با عترت، به خود آنان میرسد نه به عترت. پیامبر(ص) در حقیقت، نگران مردم بوده است نه خاندان خویش[۲۲].
- برخی دیگر گفتهاند: اگر مراد از قربی عترت پیامبر(ص) است با آیۀ ﴿وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ﴾[۲۳] ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا مودت اهل بیت(ع) بنابر نظریۀ شیعه از باب مجاز "اجر" خوانده میشود و در حقیقت، سودی که در این میان پدید میآید نصیب مردم میشود نه عترت. علاوه بر آنکه آیه مدنی است و مسلمانان مدینه هم به عصمت پیامبر(ص) معتقد بودند و چنین اتهامهایی را در حق پیامبر(ص) به هیچ وجه وارد نمیدانستند و اگر هم بتوان این اتهام را محتمل دانست، باید در بسیاری آیات دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که قرآن اطاعت مطلق از پیامبر(ص) را واجب میداند[۲۴] و همچنین است آیه خمس[۲۵] و ازدواجهای پیامبر(ص)[۲۶].
آیه مودت در حدیث
- پس از نزول آیۀ مودت از پیامبر (ص) پرسیدند: «یا رسول الله! خویشاوندان تو کیانند که مودت آنان بر ما واجب است؟» فرمود: «علی و فاطمه و دو فرزند آنان» و این پاسخ را سه بار بر زبان آورد[۲۷].[۲۸]
- چون علی بن الحسین(ع) را به اسارت بر دروازه دمشق آوردند، مردی شامی گفت: «خدای را سپاس که شما را کشت و از ریشه برکند!» حضرت بدو فرمود: «آیا قرآن خواندهای؟» گفت: «آری!» فرمود: «سورههای حامیم را خواندهای؟» گفت: «نه». فرمود: «آیا این را خواندهای که: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾؟ گفت: «آیا شما همانانید که این آیه فرموده است؟» فرمود: «آری»[۲۹].[۳۰]
- امام باقر(ع)، دربارۀ این آیه و مودّت ذی القربی میفرماید: «هِیَ وَ اللَّهِ فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ (ص) فِی أَهْلِ بَیْتِهِ»[۳۱].[۳۲]
ثمرات مودت نسبت به خاندان پیامبر(ص)
- مهرورزی نسبت به خاندان پیامبر(ص) و مودّت اهل بیت(ع) برای امّتی که چنین برخورد حق شناسانهای نسبت به صاحب دعوت محمّدی دارند[۳۳]، ثمراتی دارد مانند:
- تشکّر از زحمات پیامبر(ص) در ادای رسالت الهی و هدایت مردم به دین خدا؛
- عامل گرایش به خوبیها و فضیلتها از طریق الگوهای کمال است؛ اهل بیت، پیوسته به این آیه استناد میکردند تا امّت را نسبت به ادای حق آنان یادآوری کنند.
- پیامبر(ص) فرموده است: «أَدِّبُوا أولادکم علی حبّی وَ حُبُّ أَهْلِ بیتی وَ الْقُرْآنِ»[۳۴]. این مودّت، مایۀ نجات انسان در آخرت و نشانۀ پاکی مولد و رحمت و لطف الهی به دوستداران این خاندان است[۳۵].
نتیجه گیری
- در نتیجه بزرگترین ابراز مودّت نسبت به این خاندان، پذیرش رهبری و امامت آنان و مقدم داشتن ایشان بر دیگران و حجّت شمردن قول و فعل آنان است و وقتی مودّت، واجب الهی باشد، اطاعت نیز تکلیف الهی است و شایستگی و برتری همه جانبۀ آنان معیار لزوم این اطاعت است. پس آیۀ مودت، از پشتوانهها و دلایل امامت ائمه(ع) محسوب میشود، چون مودّت، تنها محبت قلبی نیست، بلکه فرمانبرداری محبّانه و اطاعت مطلق از مقام ولایت آنان است و تنها امر تشریفاتی و اخلاقی نیست، بلکه فریضۀ الهی است[۳۶].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: تفسیر آیة المودة، ص۲۵؛ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۰؛ المیزان، ج۱۸، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۲۹؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۰۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۱.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص ۳۲؛ المیزان، ج۱۸ ص ۴۵؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۰۷؛ پیام قرآن، ج۹، ص ۲۲۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص ۳۰؛ پیام قرآن، ج۹، ص۲۲۶.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲ ـ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ ﴿مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ﴾«بر پیامبر جز پیام رسانی نیست و خداوند آنچه را آشکار میدارید و آنچه را نهان میکنید میداند» سوره مائده، آیه ۹۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ سورۀ مجادله، آیۀ ۲۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۴۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ «و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمیخواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.
- ↑ ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴾«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیامرسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.
- ↑ ﴿وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴.
- ↑ «لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً الْآيَةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أُمِرْنَا بِمَوَدَّتِهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَااحقاق الحق، ج۳، ص۲؛ ج ۱۴، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستّه، ج ۱، ص۲۵۹»
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ الدر المنثور، ج۶، ص ۷؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۱۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: نفحات الأزهار، ج ۲۰ ص ۱۵۵.
- ↑ «فرزندان خود را با محبت خاندان من تربیت کنید»؛ ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۴۱۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۲۲۸.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.