نبوت در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۱:۱۸
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
"نبوت" به معنای پیامبری و ریشه آن بنا بر مشهور از نبأ به معنای خبر مهم است. اهل لغت، اطلاق لفظ نبأ به خبر را مشروط به سه ویژگی دانستهاند: فایدهای بزرگ در آن باشد، علمآور باشد، بر ظن و گمان غلبه یابد[۱]. در اینصورت هرگاه نبأ به معنای خبر به کار رود، نسبت آن با خبر عموم و خصوص مطلق است و نبأ اخص است. راغب اصفهانی بر این باور است که نبأ خبری است که حمل بر صدق میگردد[۲]. فراهیدی (م ۱۷۵ق) افزون بر خبر مهم، الطریق الواضح (= راه روشن) را نیز در کنار برخی معانی دیگر از جمله "آنکه از جایی به جایی دیگر رود"، و "خارج کردن چیزی"، به لفظ "النبی" نسبت داده است[۳]. اگر "النبی" را راه روشن بدانیم در این صورت اطلاق لفظ النبی به پیامبر اسلام(ص)، به معنای طریق واضح بودن آن جناب است؛ یعنی آن حضرت طریق الی الله است[۴]. بنا بر نظری دیگر، کلمه نبوت معتل اللام و از ریشه "نبو" به معنای ارتفاع و بلندی است. با این فرض پیامبر(ص) را از آن جهت النبی گویند که به سبب رفعت منزلتش، برتر از سایر خلائق است[۵] و علمی از اعلام زمین است که خداوند به وسیله او خلق را هدایت میکند[۶]؛ از اینرو "النبی" گاهی به معنای مکان مرتفع استعمال میشود.[۷]
نبوت در هندسه معارف اسلامی
نبوت به عنوان اصلی از اصول دین، از لوازم مسلمانی و از شروط نیل به سعادت است. به اعتقاد عالمان اسلامی، انکار نبوت سبب خروج از اسلام و فرو رفتن در ورطه کفر است. آموزههای قرآنی صراحتاً ایمان به جمیع پیامبران و کتابهای آسمانی را لازم برمیشمرد[۸] و اطاعت از پیامبر را قرین اطاعت از خداوند قرار داده است[۹]؛ به گونهای که هر کس از پیامبر(ص) اطاعت کند، از خدای متعال اطاعت کرده است[۱۰]. بنا بر مشهور متکلمان اسلامی، ایمان به نبوت، به معنای یقین به شخصی از انسانهاست که خداوند متعال او را برانگیخته تا معارف الهی را بدون واسطه دریافت و ابلاغ نماید. از اینرو نبی را هو الانسان المخبر عن الله بغير واسطة احد من البشر خواندهاند[۱۱] و نبوت را سفارش میان خداوند و صاحبان عقل برشمردهاند[۱۲]. عصمت، در مقام دریافت و ابلاغ وحی، اجتناب از کبائر و دوری از رذایل، از ویژگیهای پیامبران است که غالب متکلمان اسلامی بر آن اتفاقنظر دارند. بنا بر دیدگاه مشهور اصحاب امامیه، پیامبران از جمیع گناهان معصوماند.[۱۳]
نبوت در صحیفه سجادیه
مباحث مربوط به نبوت و پیامبران الهی، بهویژه پیامبر گرامی اسلام(ص)، در صحیفه سجادیه اندک نیست. مطلب حاضر مشتمل بر ده نکته از این مباحث است:
- ایمان به نبوت مستلزم ایمان به امور غیبی است: «اللَّهُمَّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ»[۱۴]؛ "بارخدایا به آمرزش و خشنودی خود، آن گروه از مردم روی زمین را یاد کن که پیروان پیامبران بودند، و نادیده به پیامبرشان گواهی دادند". رسولان الهی همواره پیروانی داشتهاند که از سر صدق به آنان ایمان میآوردهاند. عبارت «بِالْغَيْبِ» در این عبارت هم شامل پیروانی میشود که بدون توفیق درک پیامبران به آنان ایمان آوردند و هم برخی از متعلقات ایمان را که از امور غیبیاند در برمیگیرد. ایمان به پیامبران مستلزم یقین به پارهای از امور غیبی چون وحی و فرشتگان حامل آن است.
- ارسال رسولان در امتهای پیشین: «فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ(ص)»[۱۵]؛ "در هر روزگار و زمانی که در آن پیغمبری فرستادی و برای اهل آن دلیل و راهنمایی گماشتی از زمان آدم تا محمد(ص)...". این عبارت افزون بر وجود رسولان الهی در امم پیشین، از اقامه دلیل الهی در آن امتها خبر میدهد. اشاره به حضرت آدم به آغاز دوران نبوت و ذکر نام محمد(ص) بر ختم جریان نبوت دلالت دارد.
- نبوت پیامبر اسلام(ص) منت الهی بر امم اسلام است: «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ-(ص) دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ»[۱۶]. "حمد و سپاس خداوندی را که بر ما منت نهاد و پیامبر خود محمد(ص) را به رسالت بر ما فرستاد. این نعمت ویژه او بود و امتهای گذشته که در قرنهای پیش میزیستند بیبهره از آن بودند". تعلیم قرآن[۱۷] و رفع عذاب عمومی[۱۸] از جمله منتهای الهی بر خلق است که به واسطه پیامبر اسلام(ص) تحقق یافته است. امام سجاد(ع) در جای دیگر پیامبر(ص) را واسطه و سبب هدایت و نجات خوانده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ»[۱۹]؛ "بار خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست آنسان که ما را به سبب او هدایت نمودی، بر محمد و خاندانش درود بفرست آنسان که ما را به هدایت او نجات بخشیدی".
- پیامبر اسلام خاتم و سرور انبیاست: «اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ»[۲۰]؛ امام سجاد(ع) در این دعا پیامبر اسلام(ص) را خاتم و افضل پیامبران برمیشمرد، و از همین رو از خداوند بیشترین درود و برترین پاداشها و گرامیترین جزاها را در میان انبیا برای او طلب مینماید[۲۱]. آن حضرت همچنین نزدیکترین جایگاه در میان پیامبران به خداوند را در روز قیامت برای رسول گرامی اسلام(ص) طلب کرده است[۲۲].
- انزال کاملترین وحی الهی (قرآن) بر پیامبر اسلام: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ-(ص)- مُجْمَلًا، وَ أَلْهَمْتَهُ عِلْمَ عَجَائِبِهِ مُكَمَّلًا»[۲۳]؛ «بارخدایا، تو این قرآن را بهطور مجمل بر پیامبرت محمد(ص) فرستادی و علم به شگفتیهایش را سراسر به او الهام فرمودی». این عبارت از امام سجاد(ع) به نیازمندی امت اسلام به پیامبر گرامی در تبیین آیات قرآن تصریح دارد.
- پیامبر گرامی اسلام، امین وحی: به ارتباطی مخصوصی که بین پیامبران و خدای متعال وجود دارد "وحی" گفته میشود. سفیران الهی از جمله پیامبر اسلام(ص) امانتدارانه وحی الهی را دریافت و آن را ابلاغ میکنند: «اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ»[۲۴]؛ "بارخدایا، بر محمد که امین وحی توست درود بفرست".
- تخصیص صلوات افضل به پیامبر اسلام(ص) و خاندان او: امام سجاد(ع) بارها از خداوند متعال افضل و اکثر و اتم درودها را برای پیامبر اسلام(ص) و خاندان او طلب کرده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ»[۲۵]؛ "بارخدایا، درود بفرست بر بندهات و پیامبرت محمد و خاندان او که همه پاکانند و برترین صلوات خود و رحمت خود و برکات و سلام خود، خاص آنان گردان". آن حضرت همچنین در یک موضع ترفیع درجه پیامبر اسلام(ص) را درخواست کرده است[۲۶].
- اوصاف پیامبر اسلام(ص): امام سجاد(ع) پیامبر اسلام(ص) را "امین وحی"، "نجیب خلق"، "امام رحمت"، "پیشوای خوبیها"، "کلید برکات"، "حبیب خدا" و "برگزیده او از میان جمیع خلقش" برشمرده است[۲۷]. همچنین آن حضرت در دعایی دیگر پیامبر اسلام(ص) را پرچمی معرفی مینماید که ما را بهسوی خداوند متعال راهنمایی مینماید[۲۸].
- وظایف نبوی پیامبر اسلام(ص): امام سجاد(ع) "تبلیغ امر رسالت"، "آشکار ساختن فرمان الهی"، و "نصیحت و راهنمایی بندگان" را در کنار "ادای آیات الهی" و "جهاد در راه خدا" از شئون و وظایف نبوی برشمرده است[۲۹]. آن امام در دعایی دیگر از ادای وظایف رسالی پیامبر(ص) سخن به میان آورده است: «حَمَّلْتَهُ رِسَالَتَكَ فَأَدَّاهَا، وَ أَمَرْتَهُ بِالنُّصْحِ لِأُمَّتِهِ فَنَصَحَ لَهَا»[۳۰].
- ایثار پیامبر(ص) و رنجهای او: امام سجاد(ع) در دعای دوم، از خودگذشتگیهای پیامبر(ص) و دست شستن او از دلبستگیها و تعلقات را بهخاطر امر نبوت و احیای کلمه حق به نیکویی وصف فرموده است: «او جان خویش در فرمان تو نهاد و جسم خویش به راه تو هدف تیر بلا گردانید و در دعوت به دین تو با خویشاوندان خود آشکارا خصومت ورزید و برای خشنودی تو با خاندان خویش به پیکار برخاست و تا دین تو را زنده دارد، پیوند از خویش ببرید. نزدیکان انکارپیشه را از خود دور داشت و دوران دعوتپذیر را به خود نزدیک ساخت. در راه تو با بیگانگان دوستی ورزید و با نزدیکان دشمنی. و تا حق رسالت تو بگزارد، خویشتن را به رنج افکند. جان خویش در بوته تعب نهاد تا به کیش تو دعوت کند. خویشتن به کار داشت تا امت را اندرز دهد. به دیار غربت (مدینه) رخت کشید و موطن مألوف و زادبوم و سرای انس خود رها کرد، تا دین تو را نصرت دهد»[۳۱].[۳۲].[۳۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ القرآن.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن.
- ↑ کتاب العین.
- ↑ مقدمه فتح الباری، ص۱۸۷.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
- ↑ لسان العرب.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «نبوت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۲۴.
- ↑ ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ...﴾ «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم.».. سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾ «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.
- ↑ ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا﴾ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستادهایم» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ النکت الاعتقادیة، ص۳۴.
- ↑ ایضاح المراد، ص۳۲۱.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «نبوت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۲۴.
- ↑ دعای چهارم.
- ↑ دعای چهارم.
- ↑ دعای ۲.
- ↑ کافی، ج۴، ص۲۰۸؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۵۱.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾ «و خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش میخواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.
- ↑ دعای ۳۱.
- ↑ دعای ۱۷.
- ↑ برای نمونه نک: نیایش ششم.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ دعای ۴۲.
- ↑ دعای ۲.
- ↑ دعای ۲۴، و نیز نک: دعای ۲۷.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ نک: نیایشهای چهلودوم و چهلوهشتم.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ نک: نیایش چهلودوم.
- ↑ دعای ۶.
- ↑ نیایش دوم.
- ↑ ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، علی الربانی، قم: راند، ۱۳۹۲ش؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن المصطفوی، تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۶۸ش؛ تهذیب الاحکام، محمد الطوسی، تهران: الاسلامیه، ۱۴۰۷ق؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبد المحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴؛ قرآن کریم؛ الکافی، محمد الکلینی، تهران: اسلامیه، ۱۴۰۷ق کتاب العین، خلیل الفراهیدی، قم: هجرت، ۱۴۰۹ق؛ لسانالعرب، محمد بنمنظور، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق، مفردات الفاظ القرآن، محمد راغب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ق؛ مقدمه فتح الباری، احمد ابنحجر، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛ النکت الاعتقادیة، محمد المفید، بیروت: دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «نبوت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۲۵.