←لحظات احتضار حضرت{{س}}
(صفحهای تازه حاوی «{{سیره معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احتضار حضرت فاطمه در حدیث]] - [[احتضار حضرت فاطمه در معارف و سیره فاطمی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احتضار حضرت فاطمه در حدیث]] - [[احتضار حضرت فاطمه در معارف و سیره فاطمی]]</div> | ||
==لحظات [[احتضار]] | ==لحظات [[احتضار]]== | ||
۱. شیخ «[[طوسی]]» به سند خود از «[[عمار]]» [[روایت]] کرده است: [[بیماری]] [[فاطمه]]{{س}} شدید شد. «[[عباس بن عبدالمطلب]]» به عیادتش آمد. به او گفتند: «حالش بسیار بد است و نمیشود با او، [[دیدار]] کرد. عباس به [[خانه]] برگشت و فرستادهای را نزد علی{{ع}} روانه کرد و چنین پیغام داد: | ۱. شیخ «[[طوسی]]» به سند خود از «[[عمار]]» [[روایت]] کرده است: [[بیماری]] [[فاطمه]]{{س}} شدید شد. «[[عباس بن عبدالمطلب]]» به عیادتش آمد. به او گفتند: «حالش بسیار بد است و نمیشود با او، [[دیدار]] کرد. عباس به [[خانه]] برگشت و فرستادهای را نزد علی{{ع}} روانه کرد و چنین پیغام داد: | ||
ای [[برادر]] زاده! به تو [[سلام]] میرسانم. از شنیدن خبر بیماری [[دختر پیامبر]]{{صل}}، [[نور]] دیدگان [[رسول خدا]]{{صل}}، و نور چشم من، بسیار [[اندوهگین]] و شدم. [[گمان]] میکنم از [[خاندان]] ما او نخستین کسی است که به رسول خدا{{صل}} میپیوندد و [[خدای متعال]] او را [[برگزیده]] است و دوستش میدارد و وی را به نزد خود خواهد برد. اگر چنین است و چارهای جز پذیرش آن نیست، خواهش میکنم در چنین زمانی [[مهاجران]] و [[انصار]] را گردآور تا با [[عیادت]] او [[اجر]] ببرند و [[نماز]] بر او بگزارند که [[شکوه]] و جلوه [[دین]] در این کار است. | ای [[برادر]] زاده! به تو [[سلام]] میرسانم. از شنیدن خبر بیماری [[دختر پیامبر]]{{صل}}، [[نور]] دیدگان [[رسول خدا]]{{صل}}، و نور چشم من، بسیار [[اندوهگین]] و شدم. [[گمان]] میکنم از [[خاندان]] ما او نخستین کسی است که به رسول خدا{{صل}} میپیوندد و [[خدای متعال]] او را [[برگزیده]] است و دوستش میدارد و وی را به نزد خود خواهد برد. اگر چنین است و چارهای جز پذیرش آن نیست، خواهش میکنم در چنین زمانی [[مهاجران]] و [[انصار]] را گردآور تا با [[عیادت]] او [[اجر]] ببرند و [[نماز]] بر او بگزارند که [[شکوه]] و جلوه [[دین]] در این کار است. |