لیبرالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[لیبرالیسم در قرآن]] - [[لیبرالیسم در حدیث]] - [[لیبرالیسم در نهج البلاغه]] - [[لیبرالیسم در کلام اسلامی]] - [[لیبرالیسم در عرفان اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = لیبرالیسم
 
| عنوان مدخل  = [[لیبرالیسم]]
| مداخل مرتبط = [[لیبرالیسم در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
==مقدمه==
==مقدمه==
*لیبرالیسم، خواهان درجاتی از [[آزادی]] در برابر تسلط یا [[هدایت]] [[دولت]] و یا هر مؤسسه دیگر است که تهدیدکننده [[آزادی]] [[بشر]] باشد<ref>فرهنگ علوم سیاسی‌، ۱/ ۶۹۴.</ref>. لیبرالیسم، که خود از مؤلفه‌های مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- [[نهضت]] [[اصلاح]] [[دینی]]- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است<ref>لیبرالیسم‌، مهدی براتعلی‌پور/ ص ۱۷- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 394.</ref>.
لیبرالیسم، خواهان درجاتی از [[آزادی]] در برابر تسلط یا [[هدایت]] [[دولت]] و یا هر مؤسسه دیگر است که تهدیدکننده [[آزادی]] [[بشر]] باشد<ref>فرهنگ علوم سیاسی‌، ۱/ ۶۹۴.</ref>. لیبرالیسم، که خود از مؤلفه‌های مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- [[نهضت]] [[اصلاح]] [[دینی]]- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است<ref>لیبرالیسم‌، مهدی براتعلی‌پور/ ص ۱۷- ۱۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۴.</ref>


==تقسیمات==
==تقسیمات==
*لیبرالیسم را می‌توان به دو قسم [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] تقسیم کرد؛ لیکن ما فقط به بررسی لیبرالیسم [[فرهنگی]] می‌پردازیم. لیبرالیسم [[فرهنگی]] نیز خود به سه شاخه [[سیاسی]]، [[اخلاقی]] و الهیاتی تقسیم می‌شود. نقطه اشتراک این سه‌ شاخه، جانبداری از آزادی‌های فردی و [[اجتماعی]] به شکل افراطی، [[ترویج]] [[تساهل و تسامح]] به گونه اباحه‌گری و [[مقید]] نبودن به امر مطلق است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 394-395.</ref>.
لیبرالیسم را می‌توان به دو قسم [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] تقسیم کرد؛ لیکن ما فقط به بررسی لیبرالیسم [[فرهنگی]] می‌پردازیم. لیبرالیسم [[فرهنگی]] نیز خود به سه شاخه [[سیاسی]]، [[اخلاقی]] و الهیاتی تقسیم می‌شود. نقطه اشتراک این سه‌ شاخه، جانبداری از آزادی‌های فردی و [[اجتماعی]] به شکل افراطی، [[ترویج]] [[تساهل و تسامح]] به گونه اباحه‌گری و [[مقید]] نبودن به امر مطلق است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۴-۳۹۵.</ref>.


==مبانی [[فکری]]==
==مبانی [[فکری]]==
*عناصر اصلی [[تفکر]] لیبرالیستی عبارت‌اند از: تکیه بر [[عقل]] بدون در نظر گرفتن [[وحی]]؛ [[آزادی]] مبتنی بر فردگرایی ([[اومانیسم]])؛ [[تساهل و تسامح]] با رویکرد نسبیت‌گرایی مدرن. لیبرالیست‌ها درباره [[آزادی]] معتقدند که [[وحدت دین]] برای تنظیم [[مصالح جامعه]] ضروری نیست و [[قانون]] باید عهده‌دار [[آزادی]] [[عقیده]] باشد<ref>فرهنگ فلسفی‌، ۳۰۹ و ۳۱۰.</ref>. آزادی‌خواهی لیبرالیست‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرزهای [[دین]] را درنوردیده، [[انسان]] مدرن را برای تکلیف‌گریزی و بی‌قیدی نسبت به [[آموزه‌های دینی]] محق می‌پندارد. از این رو، لیبرالیسم، [[حاکمیت الهی]] را در [[جهان]] نمی‌پذیرد<ref>لیبرالیسم‌، راین هارد کونل/ ۲۳- ۱۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 395.</ref>.
عناصر اصلی [[تفکر]] لیبرالیستی عبارت‌اند از: تکیه بر [[عقل]] بدون در نظر گرفتن [[وحی]]؛ [[آزادی]] مبتنی بر فردگرایی ([[اومانیسم]])؛ [[تساهل و تسامح]] با رویکرد نسبیت‌گرایی مدرن. لیبرالیست‌ها درباره [[آزادی]] معتقدند که [[وحدت دین]] برای تنظیم [[مصالح جامعه]] ضروری نیست و [[قانون]] باید عهده‌دار [[آزادی]] [[عقیده]] باشد<ref>فرهنگ فلسفی‌، ۳۰۹ و ۳۱۰.</ref>. آزادی‌خواهی لیبرالیست‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرزهای [[دین]] را درنوردیده، [[انسان]] مدرن را برای تکلیف‌گریزی و بی‌قیدی نسبت به [[آموزه‌های دینی]] محق می‌پندارد. از این رو، لیبرالیسم، [[حاکمیت الهی]] را در [[جهان]] نمی‌پذیرد<ref>لیبرالیسم‌، راین هارد کونل/ ۲۳- ۱۹.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۵.</ref>


==معنای [[آزادی]] از نظرگاه [[دینی]]==
==معنای [[آزادی]] از نظرگاه [[دینی]]==
*[[قرآن]] می‌گوید، [[انسان]] موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است. هر کس می‌خواهد [[ایمان]] آورد و هر کس می‌خواهد [[کافر]] شود<ref>{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا }}؛ سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>؛ ولی در برابر راهی که برمی‌گزیند، [[مسئول]] است. این دیدگاه مطابق با [[حکمت الهی]] در کسب [[پاداش اخروی]] است. از این رو، آزاد بودن [[انسان]] در [[اعمال]] و [[رفتار]]، نقطه قوت [[آفرینش]] او است. بنابر این، اصل [[آزادی]] در [[اسلام]] پذیرفته شده است هر چند [[مؤمنان]]، [[آزادی]] خود را در چارچوب حدود و [[قوانین الهی]] جای می‌دهند. از نظرگاه [[اسلامی]]، [[انسان]] برای [[تکامل]] و رشد آزاد است تا بتواند [[سعادتمند]] شود. در این راه باید به [[آموزه‌های دینی]] [[پایبندی]] کند. [[آزادی]] حیوانی- یعنی [[آزادی]] مطلق [[شهوت]] و [[هوا و هوس]] و [[دنیاپرستی]]- مورد تأیید [[اسلام]] نیست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 395.</ref>.
[[قرآن]] می‌گوید، [[انسان]] موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است. هر کس می‌خواهد [[ایمان]] آورد و هر کس می‌خواهد [[کافر]] شود<ref>{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا }}؛ سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>؛ ولی در برابر راهی که برمی‌گزیند، [[مسئول]] است. این دیدگاه مطابق با [[حکمت الهی]] در کسب [[پاداش اخروی]] است. از این رو، آزاد بودن [[انسان]] در [[اعمال]] و [[رفتار]]، نقطه قوت [[آفرینش]] او است. بنابر این، اصل [[آزادی]] در [[اسلام]] پذیرفته شده است هر چند [[مؤمنان]]، [[آزادی]] خود را در چارچوب حدود و [[قوانین الهی]] جای می‌دهند. از نظرگاه [[اسلامی]]، [[انسان]] برای [[تکامل]] و رشد آزاد است تا بتواند [[سعادتمند]] شود. در این راه باید به [[آموزه‌های دینی]] [[پایبندی]] کند. [[آزادی]] حیوانی- یعنی [[آزادی]] مطلق [[شهوت]] و [[هوا و هوس]] و [[دنیاپرستی]]- مورد تأیید [[اسلام]] نیست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۵.</ref>.


==حدود [[آزادی]] در [[اسلام]]==
==حدود [[آزادی]] در [[اسلام]]==
خط ۲۰: خط ۲۳:
#'''[[آزادی]] بیان:''' در دیدگاه [[اسلامی]] نه تنها بیان حقیقت‌ روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و [[تبلیغ]] حقایق برخوردارند، موظف‌اند بدین کار [[همت]] گمارند<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۷۱؛ اصول کافی‌، ۱/ ۱۱۷.</ref>. البته [[آزادی]] بیان نباید موجب تضییع [[حقوق]] مادی و [[معنوی]] افراد و [[جامعه]] شود.
#'''[[آزادی]] بیان:''' در دیدگاه [[اسلامی]] نه تنها بیان حقیقت‌ روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و [[تبلیغ]] حقایق برخوردارند، موظف‌اند بدین کار [[همت]] گمارند<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۷۱؛ اصول کافی‌، ۱/ ۱۱۷.</ref>. البته [[آزادی]] بیان نباید موجب تضییع [[حقوق]] مادی و [[معنوی]] افراد و [[جامعه]] شود.
#'''[[آزادی]] [[رفتار]]:''' [[آیین اسلام]]، [[انسان]] را در رفتارهایش آزاد می‌داند؛ اما برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیت‌هایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعی‌اش، به [[ارزش‌های دینی]]، [[اخلاقی]] و انسانی، [[پایبندی]] کند.
#'''[[آزادی]] [[رفتار]]:''' [[آیین اسلام]]، [[انسان]] را در رفتارهایش آزاد می‌داند؛ اما برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیت‌هایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعی‌اش، به [[ارزش‌های دینی]]، [[اخلاقی]] و انسانی، [[پایبندی]] کند.
#'''رهایی از هر نوع [[بردگی]]:''' [[دین اسلام]] با هر گونه [[بندگی]] غیر [[خدا]] مخالف است و در آموزه‌های عملی و نظری خود می‌کوشد تا این پدیده را از میان بردارد<ref>گفتارهای معنوی‌، ۱۵- ۱۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 395-396.</ref>.
#'''رهایی از هر نوع [[بردگی]]:''' [[دین اسلام]] با هر گونه [[بندگی]] غیر [[خدا]] مخالف است و در آموزه‌های عملی و نظری خود می‌کوشد تا این پدیده را از میان بردارد<ref>گفتارهای معنوی‌، ۱۵- ۱۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۵-۳۹۶.</ref>


==نتیجه‌==
==نتیجه‌==
*آنکه، از نظرگاه [[اسلامی]]، [[بشر]] آزاد است تا بتواند به [[خوشبختی]] و [[رفاه]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] برسد. از این رو، چاره‌ای نیست مگر به [[آموزه‌های دینی]] [[پایبندی]] کند. [[اسلام]]، رهایی مطلق شهوات و [[هوا و هوس]] و [[تجاوز]] به [[آزادی]] دیگران را نمی‌پذیرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 396.</ref>.
آنکه، از نظرگاه [[اسلامی]]، [[بشر]] آزاد است تا بتواند به [[خوشبختی]] و [[رفاه]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] برسد. از این رو، چاره‌ای نیست مگر به [[آموزه‌های دینی]] [[پایبندی]] کند. [[اسلام]]، رهایی مطلق شهوات و [[هوا و هوس]] و [[تجاوز]] به [[آزادی]] دیگران را نمی‌پذیرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۶.</ref>.


==لیبرالیسم در سیره سیاسی پیامبر اعظم==
==لیبرالیسم در سیره سیاسی پیامبر اعظم==
خط ۲۹: خط ۳۲:
[[لیبرالیسم]] را به [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] تقسیم کرده‌اند: لیبرالیسم سیاسی بر [[آزادی سیاسی]] انسان پای می‌فشارد. [[معتقدان]] به لیبرالیسم می‌گویند از آنجا که انسان [[آزاد]] [[آفریده]] شده است نباید از سوی مکاتب و [[ایدئولوژی‌ها]] این آزادی مورد نفی و [[انکار]] قرار بگیرد<ref>ر.ک: انتونی اربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ص۱۹.</ref>.
[[لیبرالیسم]] را به [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] تقسیم کرده‌اند: لیبرالیسم سیاسی بر [[آزادی سیاسی]] انسان پای می‌فشارد. [[معتقدان]] به لیبرالیسم می‌گویند از آنجا که انسان [[آزاد]] [[آفریده]] شده است نباید از سوی مکاتب و [[ایدئولوژی‌ها]] این آزادی مورد نفی و [[انکار]] قرار بگیرد<ref>ر.ک: انتونی اربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ص۱۹.</ref>.
لیبرالیسم اقتصادی طرفدار پر و پا قرص آزادی انسان در عرصه [[اقتصاد]] است و [[معتقد]] است دین با [[وعده]] [[اجر]] و [[پاداش اخروی]] مانع [[فعالیت‌های اقتصادی]] انسان می‌گردد<ref>ر.ک: ژولین فروند، جامعه‌شناسی ماکس وبر، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۶۲.</ref>
لیبرالیسم اقتصادی طرفدار پر و پا قرص آزادی انسان در عرصه [[اقتصاد]] است و [[معتقد]] است دین با [[وعده]] [[اجر]] و [[پاداش اخروی]] مانع [[فعالیت‌های اقتصادی]] انسان می‌گردد<ref>ر.ک: ژولین فروند، جامعه‌شناسی ماکس وبر، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۶۲.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۴: خط ۴۵:


[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:لیبرالیسم]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۰

مقدمه

لیبرالیسم، خواهان درجاتی از آزادی در برابر تسلط یا هدایت دولت و یا هر مؤسسه دیگر است که تهدیدکننده آزادی بشر باشد[۱]. لیبرالیسم، که خود از مؤلفه‌های مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- نهضت اصلاح دینی- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است[۲].[۳]

تقسیمات

لیبرالیسم را می‌توان به دو قسم فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد؛ لیکن ما فقط به بررسی لیبرالیسم فرهنگی می‌پردازیم. لیبرالیسم فرهنگی نیز خود به سه شاخه سیاسی، اخلاقی و الهیاتی تقسیم می‌شود. نقطه اشتراک این سه‌ شاخه، جانبداری از آزادی‌های فردی و اجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل و تسامح به گونه اباحه‌گری و مقید نبودن به امر مطلق است[۴].

مبانی فکری

عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی عبارت‌اند از: تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی؛ آزادی مبتنی بر فردگرایی (اومانیسمتساهل و تسامح با رویکرد نسبیت‌گرایی مدرن. لیبرالیست‌ها درباره آزادی معتقدند که وحدت دین برای تنظیم مصالح جامعه ضروری نیست و قانون باید عهده‌دار آزادی عقیده باشد[۵]. آزادی‌خواهی لیبرالیست‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرزهای دین را درنوردیده، انسان مدرن را برای تکلیف‌گریزی و بی‌قیدی نسبت به آموزه‌های دینی محق می‌پندارد. از این رو، لیبرالیسم، حاکمیت الهی را در جهان نمی‌پذیرد[۶].[۷]

معنای آزادی از نظرگاه دینی

قرآن می‌گوید، انسان موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است. هر کس می‌خواهد ایمان آورد و هر کس می‌خواهد کافر شود[۸]؛ ولی در برابر راهی که برمی‌گزیند، مسئول است. این دیدگاه مطابق با حکمت الهی در کسب پاداش اخروی است. از این رو، آزاد بودن انسان در اعمال و رفتار، نقطه قوت آفرینش او است. بنابر این، اصل آزادی در اسلام پذیرفته شده است هر چند مؤمنان، آزادی خود را در چارچوب حدود و قوانین الهی جای می‌دهند. از نظرگاه اسلامی، انسان برای تکامل و رشد آزاد است تا بتواند سعادتمند شود. در این راه باید به آموزه‌های دینی پایبندی کند. آزادی حیوانی- یعنی آزادی مطلق شهوت و هوا و هوس و دنیاپرستی- مورد تأیید اسلام نیست[۹].

حدود آزادی در اسلام

  1. آزادی عقیده: از نظرگاه اسلامی، انتخاب عقیده، اجبارپذیر نیست[۱۰] و انسان به لحاظ تکوینی آزاد است و در گزینش هیچ دینی مجبور نیست؛ ولی به لحاظ تشریعی باید دین حق را بپذیرد، و چون می‌پذیرد، باید طبق آن رفتار کند[۱۱].
  2. آزادی اندیشه: اسلام اندیشه مفید و روشمند را می‌پذیرد؛ اندیشه‌ای که انسان را به شناخت حیات معقول و ویژه خود راه نماید.
  3. آزادی بیان: در دیدگاه اسلامی نه تنها بیان حقیقت‌ روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و تبلیغ حقایق برخوردارند، موظف‌اند بدین کار همت گمارند[۱۲]. البته آزادی بیان نباید موجب تضییع حقوق مادی و معنوی افراد و جامعه شود.
  4. آزادی رفتار: آیین اسلام، انسان را در رفتارهایش آزاد می‌داند؛ اما برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیت‌هایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعی‌اش، به ارزش‌های دینی، اخلاقی و انسانی، پایبندی کند.
  5. رهایی از هر نوع بردگی: دین اسلام با هر گونه بندگی غیر خدا مخالف است و در آموزه‌های عملی و نظری خود می‌کوشد تا این پدیده را از میان بردارد[۱۳].[۱۴]

نتیجه‌

آنکه، از نظرگاه اسلامی، بشر آزاد است تا بتواند به خوشبختی و رفاه دنیوی و اخروی برسد. از این رو، چاره‌ای نیست مگر به آموزه‌های دینی پایبندی کند. اسلام، رهایی مطلق شهوات و هوا و هوس و تجاوز به آزادی دیگران را نمی‌پذیرد[۱۵].

لیبرالیسم در سیره سیاسی پیامبر اعظم

لیبرال به معنای آزادی انسان از هرگونه قید است. انسان لیبرال کسی است که همه چیز را در پیش پای آزادی قربانی می‌کند و چون انسان لیبرال دین را مانع آزادی انسان می‌داند دین را نقد و نفی می‌کند. لیبرالیسم را به سیاسی و اقتصادی تقسیم کرده‌اند: لیبرالیسم سیاسی بر آزادی سیاسی انسان پای می‌فشارد. معتقدان به لیبرالیسم می‌گویند از آنجا که انسان آزاد آفریده شده است نباید از سوی مکاتب و ایدئولوژی‌ها این آزادی مورد نفی و انکار قرار بگیرد[۱۶]. لیبرالیسم اقتصادی طرفدار پر و پا قرص آزادی انسان در عرصه اقتصاد است و معتقد است دین با وعده اجر و پاداش اخروی مانع فعالیت‌های اقتصادی انسان می‌گردد[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ علوم سیاسی‌، ۱/ ۶۹۴.
  2. لیبرالیسم‌، مهدی براتعلی‌پور/ ص ۱۷- ۱۵.
  3. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۴.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۴-۳۹۵.
  5. فرهنگ فلسفی‌، ۳۰۹ و ۳۱۰.
  6. لیبرالیسم‌، راین هارد کونل/ ۲۳- ۱۹.
  7. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۵.
  8. ﴿وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ؛ سوره کهف، آیه ۲۹.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۵.
  10. ﴿لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  11. فلسفه حقوق بشر، ۱۹۰.
  12. ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ سوره آل عمران، آیه ۷۱؛ اصول کافی‌، ۱/ ۱۱۷.
  13. گفتارهای معنوی‌، ۱۵- ۱۲.
  14. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۵-۳۹۶.
  15. فرهنگ شیعه، ص ۳۹۶.
  16. ر.ک: انتونی اربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ص۱۹.
  17. ر.ک: ژولین فروند، جامعه‌شناسی ماکس وبر، ص۱۹۲.
  18. فصیحی دولتشاهی، محمد عارف، بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص ۲۶۲.