انحراف در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
انحراف به معنای برگشتن و به طرفی مایل شدن، کجروی و بیفرمانی است[۱] و به مایل شدن از راه راست به کجراهه میگویند[۲]. در اصطلاح فلسفی، تمایل از حد وسط و گرایش به یکی از طرفین را انحراف دانستهاند[۳] و در اصطلاح علوم طبیعی، انحراف به خروج از حد تعادل گفته شده است؛ مانند انحراف بعضی از اعضای بدن از انجام وظیفه طبیعی[۴]. انحراف از نگاه حقوقی به عمل غیرقانونی[۵]، از نظر جامعهشناسی به رفتار شکننده هنجار[۶]، از نگاه علمای اخلاق به عمل زشت و ناپسند جامعه یا وجدان و از نگاه دین به معصیت، گناه و اعمال خلاف دستور الهی[۷] و بدعت[۸] گفته میشود. امام خمینی انحراف را دور شدن از صراط مستقیم انسانیت و راه انبیا(ع)[۹] و نبود اصلاح و تهذیب نفس[۱۰] میشمرد. مقصود از انحراف در اینجا، انحراف در مسائل سیاسی - اجتماعی است.[۱۱]
پیشینه
انحراف تاریخی به قدمت خود انسان دارد؛ چنان که در آیات مربوط به خلقت آدم(ع) در قرآن کریم، فرشتگان، آفرینش موجود زمینی را موجب انحراف و فساد و خونریزی میدانستند[۱۲]. در طول تاریخ هر جامعهای برای قاعدهمندی رفتار اعضای خود، هنجارهایی را تعریف و نهادینه کرده و مردم را به رعایت آن هنجارها ملزم کرده است و در برابر تخلف و سرپیچی از آن هم واکنش نشان داده است[۱۳].
در آیاتی از کتاب مقدس، به انحراف از حق اشاره و از آن نهی شده است[۱۴] و برخی از مصادیق آن، مانند انحراف بنیاسرائیل و روی آوردن به گوسالهپرستی ذکر شده است[۱۵]. قرآن کریم نیز در آیههای گوناگون از تخطی و انحراف آدم(ع) و حوا سخن گفته[۱۶] و با واژههایی همچون ضلالت[۱۷]، غیّ[۱۸] و زیغ[۱۹] که در برابر صراط مستقیم و هدایت و رشد قرار دارد، به موضوع انحراف و گمراهی اشاره کرده است.
جامعه اسلامی پس از رحلت رسول خدا(ص)، به انواع انحرافات از آموزههای نبوی مبتلا شد و زمانی که امیرالمؤمنین علی(ع)، حکومت را به دست گرفت، با انحرافاتی مانند بازتولید روابط و مناسبات قبیلهای، شکلگیری نظام طبقاتی، زیروروشدن ارزشهای اجتماعی، تفرقه و از دست رفتن انسجام اجتماعی، رویگردانی از جهاد، فتنهانگیزی و پیمانشکنی مواجه بود و گرچه آن حضرت(ع) در رفع این انحرافات کوشش بسیار کرد، با این حال، چنین انحرافاتی ویژه آن دوره نبود و در هر زمان و در میان هر جامعهای قابل پدیدار شدن است[۲۰].
معنای جامعه شناختی انحراف تا حدی جدید و متفاوت است[۲۱] و جامعه شناسان درباره تعریف دقیق آن، توافق نظر ندارند[۲۲] و علل متفاوتی را برای آن در نظر گرفتهاند.[۲۳]
ماهیت و معیار انحراف
انسان به حکم عقل و اختیار که او را بر سایر موجودات برتری میدهد، استعداد تکامل و استعداد انحراف را توأمان دارد. از جمله ویژگیهای بشر افراط و تفریط است و انحراف نتیجه خارج شدن از حد تعادل و جهالت انسان است[۲۴]؛ یعنی انسان در عین حال که میتواند راه پیشرفت و ترقی را طی کند، میتواند در اثر خودخواهی و هواپرستی، راه انحراف و سقوط را در پیش بگیرد[۲۵]. تاریخ روابط اجتماعی بشر گواهی میدهد که تا سالها، مقررات و آیینهای دینی، معیاری برای سنجش رفتار انسانهای پیرو بوده و هرچه برخلاف آن بود، انحراف شمرده میشد[۲۶]. جامعه شناسان نیز یکی از عناصر عمده در شکل دادن به معنای انحراف و کجروی کنشها را میزان سازگار بودن یک رفتار با فرهنگ و نظام ارزشی حاکم بر جامعه میدانند[۲۷].
قرآن کریم، معیار انحراف را سرپیچی از دستورهای الهی و دورشدن از مسیر بندگی و کمال واقعی میداند. در قرآن، علاوه بر کجرفتاری، کجباوری و کجاندیشی نیز انحراف خوانده شده است[۲۸]. صراط مستقیم که در معارف دینی از مو باریکتر از شمشیر تیزتر[۲۹] و به عنوان راه روشن[۳۰]، میانه و به دور از افراط و تفریط[۳۱] معرفی شده است، همان آئین خداپرستی، دین حق و پایبندی به دستورهای الهی است[۳۲]. این راه، رو به بالا و نزدیکترین راه به سوی خداوند است[۳۳]. کسی که در این راه قدم نگذارد، گمراه و منحرف به شمار میآید[۳۴] و این گمراهی، به خود او لطمه میزند[۳۵].
از نظر دانشمندان علم اخلاق نیز خروج از حد و راه میانه و اعتدال و زیادهروی یا کوتاهی در برآوردن خواسته نیروهای درونی انسان، باعث انحراف میشود[۳۶]. با این حال، از نظر جامعهشناسی ماهیت انحراف و کجروی، پیچیدهتر از آن است که بتوان درباره آن نظر قاطعی داشت و جامعه شناسان هنگام بحث از انحراف و کجروی، معنای واحدی را قصد نمیکنند[۳۷]. به طور کلی اگر رفتاری با انتظارات مشترک جامعه یا یک گروه سازگار نباشد و بیشتر افراد، آن را ناپسند تلقی کنند، کجروی اجتماعی با انحراف تلقی میشود[۳۸]. البته از نگاه جامعهشناسی، معیار ارزیابی یک رفتار، نوع رابطه آن با هنجارها و قواعد زندگی اجتماعی است؛ اعم از اینکه آن هنجارها در ذات خود خوب باشند یا بد. از همین رو، برخی از جامعهشناسان انحراف را به دو شاخه مثبت و منفی تقسیم کردهاند[۳۹]. در انحراف مثبت، فرد با اطلاع و آگاهی کامل، حدود و ارزشهای حاکم بر جامعه را زیر پا میگذارد و خود ارزش و اعتباری نو که برتر از ارزشهای پیشین است، میآفریند؛ ولی در انحراف منفی، فرد یا گروهی از نظام ارزشهای جامعه تجاوز میکند و نظامی میآفریند که از نظام پیشین و هنجار حاکم پستتر است[۴۰]. از همین رو تعریف دینی و اخلاقی از انحراف کاملاً مترادف با تعاریف حقوقی و جامعهشناسی نیست و از منظر دین و اخلاق، معیار تعیین رفتار نه قانون حاکم بلکه وجدان و تکلیف الهی است؛ با رفتارهای هنجارشکنانه از نظر قانون اجتماعی که از نظر اخلاق و قرآن، کجروی و انحراف نیست و برعکس[۴۱].[۴۲]
منابع
پانویس
- ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۲۹۸۹.
- ↑ امینی، سیدمحمدعارف، خطر انحراف دانشگاهها و راهکارهای عملی پیشگیری از دید امام خمینی، ص۵۳.
- ↑ صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، ص۱۶۹.
- ↑ صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، ص۱۶۹.
- ↑ شیخاوندی، داور، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ص۴۸.
- ↑ سلیمی، علی و محمد داوری، جامعهشناسی کجروی، ص۲۲۲.
- ↑ صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶.
- ↑ پاکتچی، احمد، بدعت، ج۱۱، ص۵۵۸.
- ↑ تفسیر حمد، ص۲۳۸.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ص۲۰.
- ↑ خوشدل، نجمه، مقاله «انحراف»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۳۴۸.
- ↑ بقره، ۳۰.
- ↑ ضمیری، محمدرضا، رسانه و انحرافات اجتماعی، ص۱۰۳.
- ↑ خروج، ب ۲،۲۳، تثنیه، ب۵، ۳۲.
- ↑ همان؛ تثنیه، ب ۱۲،۹ -۱۳.
- ↑ بقره، ۳۶؛ طه، ۱۲۱.
- ↑ حمد، ۷؛ توبه، ۱۱۵؛ قمر، ۴۷.
- ↑ بقره، ۲۵۶؛ مریم، ۵۹؛ شعرا، ۲۲۴.
- ↑ آل عمران، ۷-۸؛ صف، ۵.
- ↑ امین ناجی، محمدهادی و کاظم قاضیزاده و غلامرضا بهنام، روشهای مبارزه امام علی(ع) با انحرافهای اجتماعی در نهج البلاغه، ص۱۰۳ - ۱۰۴ و ۱۱۹.
- ↑ راک، پل، کجروی، ترجمه اسماعیل اسفندیاری، ص۲۶۶.
- ↑ راک، پل، کجروی، ترجمه اسماعیل اسفندیاری، ص۲۶۹.
- ↑ خوشدل، نجمه، مقاله «انحراف»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۳۴۸.
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۹، ص۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۴۱ -۴۲.
- ↑ شیخاوندی، داور، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ص۲۷.
- ↑ سلیمی، علی و محمد داوری، جامعهشناسی کجروی، ص۱۵۷.
- ↑ صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۷.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۷۷.
- ↑ شبر، عبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ج۵، ص۲۱۷.
- ↑ نهج البلاغه، خ۱۶ ص۳۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۷۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۷۹.
- ↑ سبا، ۵۰.
- ↑ نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۷۹.
- ↑ راک، پل، کجروی، ترجمه اسماعیل اسفندیاری، ص۲۶۹.
- ↑ میری، سید حسین، مطالعات انحرافات و کجرویهای اجتماعی، ص۱۳۳.
- ↑ صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ حیدرنسب، نادر و علی بخشی، انحراف چیست؟ منحرف کیست؟، ص۲۳ -۲۴.
- ↑ صدر، سید موسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ شیخاوندی، داور، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ص۴۰.
- ↑ صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶ – ۱۷.
- ↑ خوشدل، نجمه، مقاله «انحراف»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۳۴۸.