توحید افعالی در قرآن
مقدمه
بنابر آیات قرآن سراسر جهان فعل و مخلوق خداست: ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ﴾[۱] و همه امور، حرکتها، تأثیر و تأثّرها و سلسله اسباب و علل به ذات او میانجامند[۲]﴿وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى﴾[۳] و همه موجودات در وجود، صفات و افعال خویش به خدا وابسته اند[۴] ﴿أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ ﴾[۵] و مالک چیزی ـ حتّی ذات خویش ـ نیستند[۶] فقط خداست که خزاین همه چیز از آن اوست و هموست که ذات و آثار اشیا را به آنها تملیک میکند[۷]﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴾[۸] و در همان حال هیچ موجودی به خود وانهاده و مُفَوَّض نیست، زیرا اعتقاد به تفویض یک موجود ـ اعمّ از انسان و غیر انسان ـ مستلزم اعتقاد به شریک بودن آن موجود با خدا در فاعلیت به نحو استقلال است و استقلال در فاعلیت مستلزم استقلال در ذات و با توحید ذاتی منافی است[۹]؛ همچنین بنابر برخی آیات، توحید خالص این است که خداوند با اراده ازلی خویش ـ که از تأثیر حوادث منزّه است ـ آنچه را بخواهد انجام میدهد و همه مخلوقات مسخّر اراده و تدبیر او و در برابر سنّت و تقدیر الهی خاضعاند و احدی برای خود و نیز دیگران مالک چیزی نیست، جز آنچه خدا در محدوده نظام اسباب و مسببات مقرّر کرده است[۱۰]. آیات یاد شده تأکید میکنند که همه کارها به دست خداست: ﴿قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ﴾[۱۱] و اوست که آسمانها و زمین را حفظ میکند﴿إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ أَن تَزُولا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴾[۱۲] و پرندگان را در آسمان نگاه میدارد: ﴿أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۱۳] و عامل خنده "شادی" و گریه "غم"، فقر و غنا و حیات و مرگ انسانهاست: ﴿وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالأُنثَى مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الأُخْرَى وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴾[۱۴] و خداوند است که باران را از ابر فرو میریزد: ﴿أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء الَّذِي تَشْرَبُونَ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴾[۱۵] و گیاهان را میرویاند: ﴿أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴾[۱۶] و مشیت همه بر مشیت او متوقف است: ﴿وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۷]، حتّی خاتم و والاترین رسولان (ص) برای خود و دیگران مالک نفع و ضرری نیست، مگر آنکه خدا بخواهد: ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۱۸]، ﴿قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلا رَشَدًا﴾[۱۹] و او را در آمرزش و عذاب مشرکان و کارهای عالم و امر ولایت[۲۰] اختیاری نیست: ﴿لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ ﴾[۲۱] و نمیتواند به طور دلخواه کسی را هدایت کند، بلکه خداست که هرکس را بخواهد هدایت میکند: ﴿إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾[۲۲] و در آخرت نیز شفاعت از آن خداوند است: ﴿قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۲۳] و کسی بی اذن او نمیتواند از کسی شفاعت کند: ﴿اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ﴾[۲۴].[۲۵]
این گونه از توحید را، که از آن با "توحید افعالی" یاد میشود[۲۶]، میتوان با تکیه بر قیومیت خدا: ﴿اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ﴾[۲۷] نیز استنباط کرد، زیرا ﴿الْقَيُّومُ ﴾ صیغه مبالغه است و بر کمالِ استقلال خداوند در ایجاد و تقویم برحسب عدد و شدّت دلالت میکند، بنابراین اگر در عالم وجود فاعلی جز خداوند فرض شود ـ خواه تامّ و مستقلّ باشد یا ناقص و شریک در فاعلیت ـ این فرض مستلزم قصور و نیز ضعفِ خدا در فاعلیت "قیومیت" است، زیرا اگر فاعل مفروض تام و مستقل باشد، لازم میآید برخی موجودات از دایره صنع و ایجاد خدا بیرون روند و قدرت او شامل آنها نشود و این خود نقص در عدد مقدورات اوست که با کمالِ قیومیت خدا بر حسب عدد منافات دارد و اگر ناقص و شریک خدا در فاعلیت فرض گردد، لازم میآید که قدرت خداوند با وجود شریک، شدید و بدون آن ضعیف باشد و این با کمال قیومیت خدا بر حسب شدّت سازگار نیست[۲۸] برخی حکیمان برترین طبقه علوم را در سه علم توحید ذات، توحید صفات و توحید افعال مختص دانسته و در عین اینکه علم ذات را والاتر از علم صفات و علم صفات را برتر از علم افعال به شمار آوردهاند[۲۹]، معتقدند که بیشتر متکلمان "اصحاب ابوالحسن اشعری" به توحید ذات دست یافته؛ ولی از نیل به توحید صفات و افعال بازماندهاند و جمهور فلاسفه گرچه به توحید ذات و صفات رسیدهاند، از آنجا که به وسایط مؤثّر موجِب، قائلاند توحید افعال را انکار کردهاند. البتّه فیلسوفان محقّق که معتقدند وسایط فقط نقش اِعدادی دارند نه ایجادی، به توحید افعالی نیز دست یافتهاند و در عالم چیزی جز خدا را فاعل حقیقی نمیدانند[۳۰].[۳۱]
ترتیب مراتب توحید را میتوان از آیه ۲۵۵ سوره بقره به دست آورد، زیرا ﴿اللَّهُ ﴾ به توحید ذات و ﴿لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ ﴾ به توحید صفات و ﴿الْحَيُّ الْقَيُّومُ ﴾ به توحید افعال اشاره دارد. نظیر این ترتیب را در آیه ۱۶۳ سوره بقره ﴿وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴾[۳۲] نیز میتوان دید، زیرا ﴿إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ ﴾ با توحید ذات و ﴿لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ ﴾ با توحید صفات و ﴿الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴾ با توحید افعال سازگار است[۳۳]. این ترتیب، ترتیب نفس الامری و با لحاظ مقام ثبوت است؛ ولی ترتیب عبادی و با لحاظ مقام اثبات عکس آن است، زیرا سالک از توحید افعال به توحید صفات و از توحید صفات به توحید ذات و در نهایت به مقام عندیت صعود میکند، چنان که رسول اللّه (ص) ابتدا با ملاحظه توحید افعال میگوید: " أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقَابِك" و سپس با توجه به توحید صفات میگوید: " وَ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ " و سپس با اشاره به توحید ذات میافزاید: " وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ " و بدینسان از طبقهای به طبقه دیگر صعود میکند و در نهایت به عجز و قصور خویش اعتراف کرده، میگوید: " لَا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ "، زیرا احدی را نرسد که به کنه ذات احدیت راه یابد[۳۴].[۳۵]
منابع
پانویس
- ↑ خداوند آفریننده هر چیز است؛ سوره رعد، آیه۱۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۴۸؛ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۱۰۳، «جهان بینی توحیدی»؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۲.
- ↑ و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست؛ سوره نجم، آیه۲.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۱۵۱.
- ↑ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ سوره اعراف، آیه۵۴.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۱۵۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۸۹.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است. کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند؛ سوره زمر، آیه۶۲-۶۳.
- ↑ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۱۰۳، «جهان بینی توحیدی».
- ↑ المنار، ج ۷، ص ۴۱۰.
- ↑ بگو: بیگمان یکسره کار با خداوند است؛ سوره آل عمران، آیه۱۵۴.
- ↑ خداوند، آسمانها و زمین را از اینکه از جای بروند باز میدارد و اگر از جای بروند پس از وی هیچ کس آنها را نگاه نخواهد داشت؛ به راستی او بردباری آمرزنده است؛ سوره فاطر، آیه۴۱.
- ↑ آیا به پرندگان رام شده در فضای آسمان ننگریستهاند که جز خداوند آنان را نگاه نمیدارد؟ بیگمان در آن برای گروهی که ایمان دارند نشانههایی است؛ سوره نحل، آیه۷۹.
- ↑ و اینکه اوست که میخنداند و میگریاند. و اینکه اوست که میمیراند و زنده میگرداند و اینکه او دو گونه نر و ماده را آفرید از نطفهای، آنگاه که فرو ریخته شود. و اینکه آفرینش جهان دیگر با اوست؛ سوره نجم، آیه۴۳-۴۸.
- ↑ آیا آبی را که مینوشید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از ابر فرو فرستادهاید یا فرو فرستنده ماییم؟؛ سوره واقعه، آیه۶۸- ۶۹.
- ↑ آیا آنچه را میکارید، دیدهاید؟ آیا شما آن را میرویانید یا رویاننده ماییم؟؛ سوره واقعه، آیه۶۳- ۶۴.
- ↑ و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه۲۹.
- ↑ بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم؛ سوره اعراف، آیه۱۸۸.
- ↑ بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی؛ سوره جن، آیه۲۱.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج ۱، ص ۳۷۵.
- ↑ تو را در این کار هیچ دستی نیست- چه (خداوند) توبه آنان را بپذیرد یا عذابشان کند، که آنان بیگمان ستمگرند؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۸.
- ↑ بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه۵۶.
- ↑ بگو: میانجیگری، همه از آن خداوند است، فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست سپس به سوی او بازگردانده میشوید؛ سوره زمر، آیه۴۴.
- ↑ خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است؛ سوره بقره، آیه۲۵۵.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۷۹، «توحید در قرآن»؛ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۱۰۳، «جهان بینی توحیدی».
- ↑ خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست؛ سوره بقره، آیه۲۵۵.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۷.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۸.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۴.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست؛ سوره بقره، آیه۱۶۳.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۵، ۵۸.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۸ - ۵۹؛ ر. ک: الکافی، ج ۳، ص۳۲۴؛ المزار الکبیر، ص ۴۰.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.