اولین مسلمانان
در هر انقلابی پیشگامانی هستند که پایههای نهضت بر دوش آنان قرار میگیرد. بعد از بعثت پیامبر خاتم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حضرت خدیجه(س) اولین گروندگان به اسلام بودند و بعد از ایشان افرادی همچون جعفر بن ابیطالب، زید بن حارثه، فاطمه بنت اسد و... اسلام آوردند.
مقدمه
در هر انقلابی پیشگامانی هستند که پایههای نهضت بر دوش آنان قرار میگیرد. آنها در واقع، وفادارترین عناصر انقلابیاند؛ زیرا هنگامی که پیشوا و رهبرشان از هر جهت تنهاست، گرد او را میگیرند و با اینکه از جهات مختلف در فشارند و انواع خطرها از هر طرف آنها را احاطه کرده، دست از یاری و فداکاری، برنمیدارند. در آغاز اسلام نیز مانند هر انقلاب دیگری، پیشگامان و مؤمنان نخستین، با مشکلات فراوانی روبهرو بودند. آنها شکنجه و آزار میشدند، ناسزا میشنیدند، متهم میشدند، به زنجیر کشیده میشدند و کشته میشدند؛ اما با ارادهای آهنین و عزمی راسخ و ایمانی استوار، در این راه گام نهادند و به استقبال خطرها رفتند.
نخستین مسلمان
نخستین کسی که اسلام آورد و صادقانه از پیامبر اکرم (ص) پیروی و آن حضرت را یاری و معاونت کرد، امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) بود. علّامه امینی در کتاب ارزشمند خود، الغدیر، سخن دهها تن از بزرگان صحابه، تابعین و اعلام مسلمان را از دهها منبع معتبر غیر شیعی آورده که تأیید و تأکید میکند که علی (ع) نخستین مسلمان امّت اسلامی است[۱].
علی (ع) در مناسبتهای فراوان بر سبقت خویش در اسلام تأکید فرموده است. از جمله: احدی در نماز با رسول خدا (ص) بر من پیشی نگرفت. من نخستین کسی هستم که به رسول خدا (ص) ایمان آوردم. من صدیق اکبر هستم. یا فرمود که: احدی را در این امّت نمیشناسد که پیش از او خدا را پرستش کرده باشد، مگر رسول خدا (ص). و یا هفت سال پیش از مردم نماز خواند[۲].[۳]
نخستین مسلمانان
پس از امیرالمؤمنین (ع) و خدیجه (س)، جعفر بن ابیطالب اسلام آورد[۴]. شیخ صدوق در امالی از رسول خدا (ص) نقل کرده است که جعفر، پیش از اسلام نیز موحد بوده و هیچگاه بت نپرستیده است[۵]، پس از جعفر، زید بن حارثه ایمان آورد[۶]، فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان (ع) نیز، دومین زنی بود که اسلام را پذیرفت[۷]، ابوذر غفاری[۸]، عمر بن عنبسه اسلمی[۹] خالد بن سعید[۱۰]، عتبة بن غزوان[۱۱]، حمزة بن عبدالمطلب[۱۲] و عبیدة بن حارث[۱۳] نیز از پیشگامان پذیرش اسلام شمرده شدهاند. ابناسحاق در کتابش، هشت نفر را با عنوان مسلمانان نخستین، مطرح کرده است که درباره شماری از آنان اختلاف است، و از همین رو، گروهی از مؤرخان و محققان با او مخالفت کرده و گزارش وی را نپذیرفتهاند.
دیگر مسلمانانی که مؤرخان و سیرهنویسان، آنان را نخستین مسلمانان شمردهاند، عبارتاند از: خباب بن أرت[۱۴]، ابوبکر[۱۵]، عثمان بن عفان[۱۶]، طلحه بن عبیدالله[۱۷]، زبیر بن عوام[۱۸]، سعد بن ابی وقاص[۱۹]، عبدالرحمان بن عوف[۲۰]، سعید بن زید و همسرش فاطمه بنت عمر بن خطاب[۲۱]، صهیب[۲۲] و بلال حبشی[۲۳].[۲۴]
نخستین مسلمان و نمازگزار
امیرمؤمنان علی(ع)، در میان خاندان و اصحاب پیغمبر نخستین کسی است که به خدای تعالی و پیامبرش ایمان آورد و این حقیقت مورد اتفاق همه شیعیان و اکثریت قریب به اتفاق مورخان و محدثان سنی است. امیرمؤمنان(ع) خود در این باره میفرماید: پیغمبر اکرم(ص) هر سال مدتی در کوه حرا به سر میبرد. من او را در این مدت میدیدم و جز من کسی او را نمیدید. در آن روزها جز پیغمبر و خدیجه کسی به اسلام نگرویده بود و من سومین بودم. نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم[۲۵]. من بر فطرت اسلام متولد شدم و در ایمان و هجرت بر همه پیشی گرفتم[۲۶]. در جایی دیگر خطاب به مردم میفرماید: «میدانید که من نخستین کس از شمایم که به خدا و پیغمبرش ایمان آورد و پس از من بود که شما دسته دسته به اسلام گرویدید»[۲۷]. از عبارت انا اول من أكن در متن عربی این حدیث، پیدا است که آن حضرت حتی پیش از خدیجه به پیغمبر اکرم(ص) ایمان داشته و کسی در ایمان به پیغمبر بر او پیشی نگرفته است. ابن هشام، قدیمترین مورخ مسلمان و از اهل تسنن، در کتاب سیره، تحت عنوان «علی نخستین کس که اسلام آورد» بخشهایی را به شرح ایمان آن حضرت اختصاص داده است[۲۸]. ابن اثیر جزری، دانشمند متعصب سنی، مینویسد: «علی بن ابی طالب در گفتار بسیاری از علما نخستین کسی از مردم است که اسلام آورد»[۲۹]. وی همچنین از انس بن مالک روایت میکند که پیغمبر اکرم(ص) در روز دوشنبه مبعوث شد و علی روز سهشنبه اسلام آورد[۳۰].
برهان الدین حلبی شافعی از سلمان فارسی روایت میکند که پیغمبر فرمود: نخستین کس از این امت که بر حوض [[[کوثر]]] در میآید، نخستین کسی است که ایمان آورده است؛ یعنی علی بن ابی طالب. این سخن را هنگامی فرمود که فاطمه را به ازدواجش درآورده بود و به او [[[فاطمه]]] فرمود: «همسرت سرور [همه مردم] در دنیا و آخرت است؛ زیرا نخستین فرد از اصحاب من است که اسلام آورد»[۳۱]. علامه امینی در کتاب گرانقدر الغدیر عقیده بیش از پنجاه تن از صحابه و تابعین، از جمله عمر بن خطاب را به نقل از منابع معتبر اهل تسنن آورده است که همه گفتهاند: علی بن ابی طالب نخستین کسی بود که به پیغمبر خدا(ص) ایمان آورد[۳۲]. به نوشته مسعودی بسیاری از مردم بر این باورند که علی(ع) هرگز به خدا شرک نورزید تا از نو اسلام آورد، بلکه در همه امور پیرو پیغمبر خدا(ص) بود و به او اقتدا میکرد و بر همین حال به بلوغ رسید. خدا به او عصمت داد و او را مستقیم داشت و برای پیروی از پیغمبر خود توفیق داد؛ زیرا آن دو در طاعات مجبور و مضطر نبودند، بلکه با اختیار و قدرت، بندگی خداوند و پرهیز از مناهی الهی را برگزیدند[۳۳]. بنابر عقیده مشهور میان شیعه و سنی، علی(ع) هنگام ایمان آوردن به پیغمبر اکرم(ص) ده سال داشت[۳۴].
پس از آنکه بعثت پیغمبر اکرم(ص) به فرمان خدا به گونه رسمی پا گرفت، جبرئیل برای دومین بار بر آن حضرت نازل شد و آبی از آسمان آورد و روش وضو گرفتن و نمازگزاردن و رکوع و سجود را تعلیم داد[۳۵]. رسول خدا(ص) نیز به خدیجه و علی(ع) آموخت و چون به نماز ایستاد، علی(ع) در ده سالگی پشت سرش ایستاد و به آن حضرت اقتدا کرد و خدیجه نیز در پشت سر علی(ع) به نماز ایستاد[۳۶]. برخی منابع معتبر سنی از امیرمؤمنان(ع) روایت کردهاند که فرمود: «من بنده خدا و برادر پیغمبر خدایم و من صدیق اکبرم. جز من کسی، مگر دروغگوی تهمتزن، مدعی آن نشود. من هفت سال پیش از مردم با پیغمبر خدا نماز گزاردم. من نخستین کسی بودم که با آن حضرت نماز گزاردم»[۳۷]. نیز روایت است که امیرمؤمنان(ع) بر منبر مسجد بصره فرمود: «من صدیق اکبرم؛ پیش از آنکه ابوبکر ایمان آورد، ایمان آوردم و پیش از آنکه اسلام آورد، اسلام آوردم»[۳۸]. شیخ مفید به سند خود از انس بن مالک روایت میکند که گفت: «پیغمبر فرمود: فرشتگان هفت سال بر من و علی درود میفرستادند؛ زیرا در این مدت جز من و علی، شهادتی بر یگانگی خدا و رسالت محمد به آسمان نمیرسید»[۳۹]. ابن اثیر جزری، دانشمند متعصب سنی، از ابوایوب انصاری روایت میکند که گفت: «پیغمبر اکرم(ص) فرمود: فرشتگان هفت سال بر من و علی درود میفرستادند؛ زیرا در این مدت هیچ مردی با من، جز علی، نماز نگزارد»[۴۰].[۴۱]
منابع
پانویس
- ↑ بنگرید: الغدیر، ج۳، ص۹۵- ۹۹؛ ۲۲۴- ۲۳۶؛ ج۹، ص۱۵، ۱۲۲؛ ج۱۰، ص۱۵۶- ۱۵۸، ۱۶۴- ۱۶۸، ۲۹۰- ۳۲۲.
- ↑ بنگرید: الغدیر، ج۳، ص۲۱۳- ۲۲۲؛ ج۱۰، ص۱۵۸- ۱۶۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۳؛ تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۲۴؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۰۲؛ الاوائل، ج۱، ص۱۹۵؛ وقعة صفّین، ص۳۵۵، ۳۶۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۵۹.
- ↑ عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص ۲۷۸؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، اولین مسلمانان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۴؛ ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ج۱، ص۲۷۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ شیخ صدوق، امالی، ص۷۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۴.
- ↑ جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۷، ص۶۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ص۴؛ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۳۸، محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ص۳۱۷؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۳۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۵۲.
- ↑ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۴؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۱۹؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۲۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ص۴؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۲۴۳؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۷۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، اولین مسلمانان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.
- ↑ ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۹۱؛ نهج البلاغه، ص۸۱۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۶.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۳۰۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۲. ابن سعد نیز در کتاب خود، علی(ع) را نخستین کسی میداند که به پیغمبر ایمان آورد. (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱).
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۹۱.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۹۳.
- ↑ حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۲۲۴ به بعد.
- ↑ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۹۲؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۶۲.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴.
- ↑ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۲۲۱، به نقل از منابع معتبر سنی، ابن سعد نیز روایت میکند که علی(ع) نمازگزار بوده است. (الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱).
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۶.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۴، ص۹۴.
- ↑ رجبی، محمد حسین، مقاله «امام علی در عهد پیامبر»، دانشنامه امام علی ج۸ ص ۱۵۰.