ذبح

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

شقّ (جدا کردن)[۱]، بریدن حلقوم (از زیر گلو)[۲]، جدا کردن سر از بدن[۳].

﴿يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ[۴].

قرآن کریم به جنایتکاری‌های آل فرعون نسبت به بنی‌اسرائیل به عنوان نسل‌کشی اشاره کرده است که مردان بنی‌اسرائیل کشته و سر بریده می‌شدند و زنان آنان به اسارت گرفته می‌شدند و مورد استثمار و لذت‌جویی قرار می‌گرفتند.

قرآن کریم این حادثه را عذاب دردناک برای بنی‌اسرائیل بر می‌شمارد: ﴿يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ[۵] که به قدرت الهی نجات یافتند. امروزه قتل‌ عام، کشتار جمعی و نسل‌کشی، به کشتن افراد بی‌دفاع اطلاق می‌شود که عامل آن، طبق قوانین بین‌المللی جنایتکار جنگی شمرده می‌شود[۶].[۷]

ذبح عظیم

حضرت ابراهیم(ع) در خواب دید باید فرزندش اسماعیل را قربانی نماید، خداوند متعال در قرآن مجید در سوره صافات فرموده است: ﴿وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ[۸] به راستی این همان آزمایش آشکار بود؛ لذا موضوع را با اسماعیل در میان گذاشت و فرمود: ای پسرکم من در خواب دیدم که تو را ذبح می‌کنم، بنگر رأی تو چیست؟ گفت: پدر! آن چه را فرمانت داده‌اند عمل کن که اگر خدا خواهد مرا از صابرین خواهی یافت، و چون تسلیم شدند و او را به پیشانی درانداخت، وی را ندا دادیم که ﴿قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۹] که این امتحانی آشکار بود و او را در ازای ذبیحه‌ای بزرگ باز رهانیدیم. مفسران شیعه و اهل سنت در این جا گفته‌اند: مراد از ﴿بِذِبْحٍ عَظِيمٍ «قوچ» است و به گفته مرحوم علامه طباطبایی چون این ذبح به امر الهی است و به خداوند نسبت داده می‌شود؛ لذا عظیم نامیده شده و گرنه خود ذبح، فی نفسه عظیم نبوده است. بعضی از مفسران شیعه از جمله ملا محسن فیض کاشانی در تفسیر صافی، سید هاشم بحرانی در تفسیر برهان، حویزی در تفسیر نورالثقلین و مرحوم مجلسی در بحارالانوار[۱۰] طبق حدیثی که در عیون اخبار الرضا از امام رضا(ع) روایت شده است، نقل کرده‌اند که در اینجا مراد از ﴿بِذِبْحٍ عَظِيمٍ قربانی عظیمی بود که جانشین ذبح اسماعیل قرار گرفت[۱۱].

ترجمه حدیث از این قرار است: «عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نیشابوری» نقل کرد که: این حدیث را از «محمد بن علی بن قتیبه نیشابوری» شنیدم که او نیز از «فضل بن شاذان» شنیده بود که گفت: شنیدم از حضرت رضا(ع) که می‌فرمود: چون خداوند به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد که به جای ذبح اسماعیل(ع) قوچی که فرستاده بود ذبح کند، ابراهیم(ع) در دل آرزو کرد: ای کاش فرزندش اسماعیل را به دست خود قربانی کرده بود و امر به ذبح قوچ به او نشده بود، تا دلش همچون دل پدری که فرزندش را ذبح کرده به درد آید و سزاوار والاترین درجات اهل ثواب که در مصائب صبر می‌کنند بگردد. خداوند عزوجل به او وحی کرد که ای ابراهیم! محبوب‌ترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: یا رب! هیچ آفریده‌ای از آفریدگانت برای من محبوب‌تر از حبیبت محمد(ص) نیست. خداوند وحی کرد: یا ابراهیم! آیا او عزیزتر است یا خودت؟ پاسخ داد: او عزیزتر است. خداوند پرسید: فرزند او برای تو عزیز است یا فرزند خودت؟ پاسخ داد: فرزند او. فرمود: قربانی شدن فرزند او به ظلم و ناحق به دست دشمنانش بیشتر دل تو را به درد می‌آورد؛ یا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ پاسخ داد: قربانی شدن او به دست دشمنانش برایم دل‌آزارتر است. خداوند فرمود: ای ابراهیم گروهی که گمان می‌کنند از امت محمد هستند، فرزندش حسین را، بعد از او از سر ظلم و عدوان می‌کشند، همچنان که گوسفندی را بکشند، و با این کار مستوجب غضب من می‌شوند. ابراهیم از این سخن بی‌تاب شد و دلش به درد آمد و اشک بر دیدگان آورد. خداوند بار دیگر به او وحی کرد که ای ابراهیم! جزع تو را بر فرزندت اگر او را کشته بودی با جزعت بر حسین و قتل او فدیه و معاوضه می‌کنم و برای تو رفیع‌ترین درجاتی که ثواب صبر بر مصائب است قرار می‌دهم[۱۲]. و این همان است که فرمود: ﴿وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ[۱۳].[۱۴]

ذبح نیابتی

آیا کسی که اعمال حج را خود به جا می‌آورد، می‌تواند برای ذبح قربانی نایب بگیرد یا نه؟ و اگر می‌تواند نایب بگیرد، چه شرایط و ویژگی‌هایی در نایب شرط است؟ مسأله نیابت در کارهای عبادی از مباحث اختلافی نزد فقیهان است؛ زیرا در تصور اولی، نیابت با فلسفه انجام اعمال عبادی مغایرت دارد و واگذاری عمل به دیگری، بهره‌های عبادت را تحصیل نمی‌کند. دایره نیابت در اعمال عبادی، بستگی به اجازه شارع و میزان اجازه او دارد و چنان که تجویز اصل نیابت بر عهده شارع است، تعیین شرایط نایب و سایر امور هم به عهده اوست. نیابت در حج، درمیان شیعه جای تردید ندارد، گرچه ممکن است در برخی فروع آن، اختلاف نظر میان فقها وجود داشته باشد. همچنین از امور مسلم نزد فقیهان، جواز نیابت در ذبح است. صاحب جواهر در شرح کلام محقق حلی در کتاب شرایع، که خود موافق نیابت است، چنین می‌نویسد: «جایز است که نایب به جای مکلف، ذبح را انجام دهد و نیت کند و در این مسأله خلافی نیست؛ چنان که عده‌ای از علما بدان تصریح دارند، بلکه گروهی دعوی اجماع کرده‌اند[۱۵]. و اما پس از ثبوت اصل نیابت، در کتب فقهی از دو موضوع به صورت اجمال سخن رفته است؛ یکی «نیت» و دیگری «شرط شیعه بودن و ایمان ذابح» درباره نیت؛ از مجموع نظریات فقها بر می‌آید که مکلف و حاجی باید نیت کند و نیت ذابح کفایت نمی‌کند. ولی درباره تشیع و ایمان ذابح اختلافی است. اکثر فقها چنین شرطی تشیع و ایمان برای ذابح قائل نشده‌اند[۱۶]، امام خمینی معتقد است باید نایب، شیعه باشد.[۱۷]

منابع

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۳۶۹.
  2. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۲۰۲.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۳۰۱.
  4. «پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌گذاردند» سوره بقره، آیه ۴۹.
  5. «و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت می‌چشاندند، پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌گذاردند» سوره بقره، آیه ۴۹.
  6. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۴۹.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۲۸۸.
  8. «و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۷.
  9. «تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۵.
  10. بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۲۵ و ۲۲۶.
  11. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۰۹.
  12. دائرةالمعارف تشیع، ج۸، ص۱۳.
  13. «و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۷.
  14. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۹۸.
  15. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۱۱۸.
  16. تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۱۰، مسأله ۱۱.
  17. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۰۰.