ماجرای زندگی کردن امام مهدی در جزیره خضرا چیست؟ آیا صحت دارد؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

ماجرای زندگی کردن امام مهدی در جزیره خضرا چیست؟ آیا صحت دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

ماجرای زندگی کردن امام مهدی(ع) در جزیره خضرا چیست؟ آیا صحت دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«این داستان فقط در برخی منابع شیعی وارد شده است و اهل سنت و یا سایر ادیان نسبت به آن هیچ حکمی نداشته و این قضیه در منابع هیچ یک از آنان موجود نیست.
در این مقوله به اسباب پیدایش این داستان و اینکه از چه زمانی و توسط چه کسانی به ما رسیده است، می‌پردازیم؛
اما بررسی منابع داستان جزیره خضرا
اصل این قضیه به دو حکایت باز می‌گردد که در ذیل به بیان آن می‌‌‌پردازیم:
حکایت اول: از کمال الدین احمد بن محمد بن یحیی انباری که در سال ۵۴۳ هجری (حدود ۹۰۰ سال قبل) نقل شده است که خلاصه آن بدین قرار است: وی می‌گوید که در شبی که مصادف بود با ماه رمضان، مهمان وزیری بودم که نام وی یحیی ابن هبیره بود در آن ضیافت در کنار وزیر مردی نشسته بود که سخت مورد احترام وی قرار داشت. آن مرد بیان داشت با جمعی همراه پدرم به قصد تجارت به دریا رفتم، سرنوشت ما را به جزایر سرسبزی برد که در آن‌‌‌جا وفور نعمت بود. از ناخدا نام آن‌‌‌جا را جویا شدم، اظهار بی‌اطلاعی کرد. از مردم آن منطقه پرسیدم گفتند نام این شهر "مبارکه" است و مرکز این‌‌‌جا "ظاهره" و حاکم این‌‌‌جا "طاهر" نام دارد. ما خواستیم مشغول تجارت شویم، لازم بود که مالیات خود را پرداخت کنیم. سؤال کردیم به چه شخصی پرداخت کنیم، نائب بزرگ آن جزیره به ما معرفی شد، خدمت او رسیدیم او از عقاید ما سؤال کرد، خود را معرفی کردیم. نائب گفت: یهودی و نصرانی جزیه بدهند و از مسلمانان سؤالاتی کرد و فرمود تمام اموال آنها مصادره گردد. و از شهر مبارکه به ظاهره رفتیم و خدمت سلطان رسیدیم و بعد از هشت روز به شهر "رائقه" سفر کردیم و سپس به شهر "ظلوم" و از آنجا به شهر دیگری به نام "عناطیس" و تمام این شهرها شیعه‌‌‌نشین و سرشار از نعمت‌های الهی و امیر هر کدام از فرزندان امام زمان (ع) و ما یک سال توقف داشتیم که امام زمان را ملاقات کنیم، ولی میسّر نشد و از جمع ما فقط دو نفر ماندند جهت ملاقات حضرت و بقیه برگشتیم[۱].
حکایت دوم: از علی بن فاضل مازندرانی است که در سال ۶۹۹ هجری قمری (که حدود ۷۰۰ سال پیش نقل کرده است) که خلاصه آن به قرار ذیل است، وی بیان می‌کند: در یکی از قریه‌های اندلس بودم، با کاروانی برخورد کردم بیان نمودند که ما اهل منطقه‌ای هستیم در نزدیکی جزایر شیعیان، وقتی نام جزایر شیعیان را شنیدم، مشتاق سفر به آنجا شدم، سفر را آغاز نمودم تا به آنجا رسیدم در آنجا بیان شد که ارزاق آن جزیره از جزیره خضراء که متعلق به امام زمان و اولاد آن حضرت است می‌رسد. منتظر شدم تا کشتی‌های ارزاق وارد شد، پیرمرد خوش‌‌‌سیمایی همراه آنان بود که مرا می‌شناخت، با او همسفر شدم تا به مقصود خود برسم، در مسیر خود آب‌های سفیدی را مشاهده کردم که آن پیرمرد بیان نمود، این آب‌ها جزیره خضرا را احاطه نموده است و مانع می‌شود که دشمن وارد جزیره گردد. از آنجا که گذشتیم چشمم خورد به هفت قلعه استوار با دیوارهای محکم و برج‌های به آسمان کشیده شده، از آنها که گذشتیم وارد جزیره خضراء شدیم. در روز جمعه‌ای در نماز جمعه شرکت کردم و نماز جمعه را با سید شمس الدین اداء نمودم. بعد از نماز از سید شمس الدین پرسیدم آیا امام زمان در مسجد حاضر بودند؟ گفت: نه، ولی من نائب خاص آن حضرت می‌باشم. از او پرسیدم آیا شما امام را مشاهده کرده‌ای، گفت: نه. با سید شمس به خارج آن شهر رفتم، مردی خوش‌‌‌سیما را مشاهده کردم، از سید پرسیدم این مرد کیست؟ جواب داد او همراه یک نفر دیگر خادمان قبّه هستند و کوهی را به من نشان داد و گفت قبّه در آنجا است و گفت من هر صبح جمعه می‌روم آنجا و امام را زیارت می‌کنم، تو نیز بیا و امام را زیارت کن، رفتم به سمت قبّه و از خادمان قبّه پرسیدم آیا می‌شود امام را اینجا مشاهده کرد، گفتند: هرگز دیدن امام ممکن نیست! از سید شمس سؤالاتی کردم از جمله: چرا بعضی آیات قرآن با هم مرتبط نیستند، گفت: قرآن بر هفت حرف نازل شده است و قرآنی که عمر و ابوبکر تنظیم نمودند، بعضی از آیات را حذف نمودند، لذا برخی آیات با هم مرتبط نیستند. و روز جمعه‌ای در مسجد بودم، از بیرون مسجد سر و صدایی شنیدم، از سید شمس پرسیدم این سر و صدا چیست؟ گفت اینها سیصد نفر از یاران امام زمان (ع) هستند و منتظر فرج آن حضرت می‌باشند و از اینها هنوز ۱۳ نفر باقی مانده است که یاران حضرت کامل شوند. بعد پرسیدم اساتید ما قایل‌اند روایاتی داریم که هرکس در غیبت امام ادعای مشاهده آن حضرت را داشته باشد، تکذیبش کنید. سید شمس گفت: این مربوط به دوران بنی عباس می‌باشد. بعد از او پرسیدم: آیا می‌شود امام را در غیبت دید؟ گفت: نه. گفتم من از مخلصین آقا هستم، گفت: تو دو مرتبه آن حضرت را دیده‌ای، بعد از خمس پرسیدم، سید شمس گفت، حضرت خمس را بر شیعیان مباح نموده است و پرداخت آن واجب نیست. سپس سید شمس به من دستور داد که به وطن برگردم و مرا با همان کشتی که وارد جزیره خضراء شده بودم برگرداندند[۲].
نکات مشترک دو حکایت
  1. محل سکونت امام زمان (ع) و فرزندان آن حضرت در جزیره‌ای میان دریا قرار دارد؛
  2. امام زمان (ع) دارای همسر و فرزند می‌باشند؛
  3. جزیره‌ای که امام زمان (ع) در آن است. بسیار خوش آب و هوا و سرسبز می‌باشد، و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد؛
  4. در آن جزیره می‌توان امام زمان (ع) را مشاهده کرد؛
  5. نظم اجتماعی، رفاه، و کیفیت سلوک مردم در آن جزایر بسیار عالی است؛
  6. ناقلان هر دو داستان (انباری و فاضل مازندرانی) دو شخص مجهول می‌باشند.
نظرات راجع به این دو حکایت و اصل داستان جزیره خضراء
  1. گروهی اندک بر این عقیده‌اند که این داستان واقعی است؛
  2. برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفته‌اند، آن را با مثلث برمودا نیز تطبیق داده‌اند[۳]؛
  3. پژوهشگران سترگی چون شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی، علامه شوشتری، علامه جعفر مرتضی عاملی، محمد باقر بهبودی و... بر این عقیده‌اند که داستان جزیره خضراء واقعیت ندارد و بر دو حکایتی که اصل داستان را پایه‌‌‌گذاری کرده‌اند، اشکالات متعدد سندی، تاریخی و متنی وارد نموده‌اند و آن دو نقل را کاملا از درجه اعتبار ساقط نموده‌اند.
اینک، به اختصار به ذکر برخی اشکالات که به هریک از این دو حکایت وارد شده است، به صورت مجزا می‌پردازیم:
  • حکایت علی بن فاضل مازندرانی
اشکالات سندی
  1. مرحوم علامه مجلسی قدّس سرّه در کتاب بحار الانوار تصریح می‌فرمایند که این حکایت را در کتاب‌های معتبر نیافته‌اند و به همین علّت آن را به صورت مستقل در یک باب جداگانه نقل فرموده‌اند[۴].
  2. هیچ یک از علما و بزرگان معاصر علی بن فاضل مازندرانی، همچون علامه حلی قدّس سرّه و ابن داود قدّس سرّه[۵] اسمی از او و داستانش به میان نیاورده‌اند. این قضیه از چند حال خارج نیست. یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقّی کرده‌اند، یا اصلا چنین داستانی را نشنیده‌اند و یا اینکه این داستان در زمان‌های بعد از آنها ساخته شده است.
  3. در میان منابع موجود، قدیمی‌ترین مأخذی که برای این داستان به چشم می‌خورد، کتاب "مجالس المؤمنین" اثر قاضی نور اللّه شوشتری است، او در سال ۱۰۱۹ هجری قمری به شهادت رسیده است. در حالی که داستان جزیره خضراء مربوط به سال ۶۹۹ هجری است، (تفاوت ۳۲۰ سال).
بر این حکایت: از نظر سندی اشکالات دیگری نیز وارد است، که علاقمندان می‌توانند به منابعی که در پایان معرفی می‌گردد، مراجعه کنند. ما در اینجا به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می‌کنیم.
اشکالات متنی
در داستان علی بن فاضل به مطالبی اشاره شده که با بسیاری از مسلّمات دینی سازگاری ندارد و روایات زیادی برخلاف آن مطالب وجود دارد، که به برخی از آنها اشاره می‌گردد.
۱. در متن روایت آمده است که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سید شمس الدین می‌پرسد: چرا در میان برخی آیات قرآن کریم ارتباط منطقی وجود ندارد؟ سید شمس الدین پاسخ می‌دهد: این قرآنی است که خلیفه ‌اول‌ (ابوبکر) جمع‌‌‌آوری کرده است و بعضی آیات آن را حذف نموده است و قرآن امام علی (ع) را قبول نکرد. به همین خاطر بعضی از آیات با هم سازگاری ندارند. همان‌‌‌گونه که مشاهده می‌شود، اگر کسی این فراز حکایت را قبول کند، قائل به تحریف قرآن شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب صریح آیه قرآن ﴿ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ؛‌‌‌[۶]؛ البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محافظت خواهیم نمود؛ باطل و مردود است. از اینها گذشته، اهتمام و توجّه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدّد نسخه‌ها و شیوع آن در بین مسلمین، از زمان پیامبر اکرم (ص) و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن از امور محال و ممتنع به حساب می‌آید[۷].
۲. متن حکایت، مکان و محل سکونت آن حضرت را جزیره خضرا معرفی می‌کند. این مطلب برخلاف بسیاری از روایات است، که در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود:
الف) امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی از مکان سکونت آن حضرت اطلاع ندارد، مگر خدمتکار آن حضرت[۸].
ب) در روایتی دیگر نیز امام صادق (ع) می‌فرمایند: "امام زمان (ع) در بین مردم به طور ناشناس در همه‌‌‌جا حضور پیدا می‌کنند؛ ولی مردم حضرت را نمی‌شناسند؛ مگر آن‌‌‌که حضرت، با اذن پروردگار، خود را به خواص معرفی فرمایند"[۹].
۳. در متن حکایت آمده است که جزیره خضراء دارای هفت حصار است و از برج‌های محکم دفاعی برخوردار است تا دشمنان نتوانند وارد آن جزیره شوند. از طرفی قهرمان داستان جزیره خضراء قائل است که آن جزیره به وسیله آب‌های سفیدی که در اطراف آن وجود دارد، همراه با نیروی غیبی، محافظت می‌گردد. همان‌‌‌گونه که مشاهده می‌شود، صدر و ذیل این گفتار با هم سازگاری ندارد؛ زیرا جزیره‌ای که با نیروی غیبی و آب‌های سفید محافظت می‌گردد؛ دیگر چه نیازی به هفت حصار محکم و برج‌های آنچنانی دارد؟!
۴. در متن حکایت از قول خادمان قبّه نقل شده است که رؤیت امام (ع) غیرممکن است؛ ولی در گفتگو با سید شمس الدین، او می‌گوید: هر مؤمن با اخلاص می‌تواند امام را ببیند؛ ولی او را نمی‌شناسد. چگونه می‌توان بین غیرممکن بودن رؤیت و دیدن مشروط جمع کرد؟!
۵. در یک روز جمعه، راوی داستان سر و صدای زیادی از بیرون مسجد می‌شنود، از سید شمس الدین می‌پرسد که این سر و صدا چیست؟ او می‌گوید: اینها سیصد نفر از یاران امام زمان (ع) هستند و منتظر سیزده نفر دیگرند. اگر این مطلب را بپذیریم، باید قائل به طولانی بودن عمر آن سیصد نفر و حیات آنها تا کنون باشیم و بپذیریم که حیات آنها تا زمان ظهور حضرت ادامه دارد. که البته هیچ دلیلی بر آن نداریم و دلایل طول عمر فقط مربوط به حضرت و بعضی پیامبران می‌باشد.
۶. در متن داستان آمده: خمس بر تمام شیعیان حلال است و پرداخت آن واجب نیست. این نظریه نیز قابل قبول نیست؛ چون خلاف نظر مشهور فقهای شیعه است.
۷. متن داستان بر وجود همسر و اولاد برای حضرت دلالت می‌کند. این نظریه را بزرگانی چون مفید، بیاضی و طبرسی نپذیرفته‌اند و روایاتی که اولاد را برای حضرت ثابت می‌کنند، از نظر سند رد کرده‌اند. همچنین روایاتی برخلاف آن داریم که به چند نمونه اشاره می‌شود:
الف) علی بن حمزه به حضرت امام رضا (ع) عرض کرد: از پدران شما روایت است که هیچ امامی فوت نمی‌کند، تا اینکه فرزند خود را ببیند. حضرت امام رضا (ع) فرمود: آیا قید کرده‌اید که "غیر از قائم"[۱۰].
ب) حضرت امام رضا (ع) فرمودند: امام صادق (ع) فرموده: هیچ امامی نیست مگر اینکه پس از او فرزندی (جانشین) است، غیر از امامی که حسین بن علی (ع) بر او از قبر بیرون می‌آید. پس آن امام فرزند نخواهد داشت[۱۱].
جهت مطالعه بیشتر در این موضوع می‌توان به کتاب‌های مفصل رجوع کرد[۱۲].
بررسی تاریخ روایت علی بن فاضل
ناقل این حکایت مدّعی است که در سال ۶۹۹ هجری قمری خبر را از شخصی شنیده است و برای اطمینان خود به نزد علی بن فاضل رفته است تا بدون واسطه خبر را از او بشنود.
فرض می‌کنیم که این ملاقات صورت پذیرفته باشد، و فضل بن علی با علی بن فاضل ملاقات نموده است، بنابراین باید سفر علی بن فاضل به اندلس در حدود پایان قرن ششم هجری قمری صورت گرفته باشد؛ چون واقعه مذکور در زمان تحصیل علی بن فاضل بوده است و او به طور معمول، با گذشت چندین سال این واقعه را برای دیگران نقل نموده است[۱۳].
حال این سؤال مطرح است که چرا فضل بن علی پس از ملاقات، این حکایت را نقل نکرده و با فاصله زمانی طولانی نقل نموده است. این خود می‌تواند بر اعتبار این حکایت لطمه وارد نماید.
تا اینجا به نکاتی که در حکایت علی بن فاضل قابل ملاحظه بود، پرداختیم و آن را از نظر سند، متن و تاریخ مورد بررسی قرار دادیم، که به برخی از اشکالات آن اشاره شد.
  • حکایت انباری
اشکالات سندی
داستان انباری فاقد هرگونه استناد است. چون صاحب کتاب التعازی[۱۴] آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخ کننده نامعلومی آن را در پایان کتاب التعازی افزوده است؛ که از اساس معلوم نیست این خبر را از کجا و چه کسی شنیده است.
همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتاب‌های معروف رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده است و شخصی که ناقل خبر است، مجهول است. فقط بیان شده است که او شخصی مسیحی بوده است.
اشکالات متنی
از متن حکایت این‌‌‌طور استفاده می‌گردد که این تاجر مسیحی با تعدادی افراد یهودی و اهل سنت به زیارت نائب حضرت صاحب الامر (ع) مشرف می‌شوند.
چگونه ممکن است که صدها مسلمان شیعه و عالم باتقوا و عاشق امام زمان (ع) به چنین افتخار نائل نشوند ولی این جماعت چنین سعادتی داشته‌اند.
نکته دیگری که قابل توجه است، این‌که: در متن داستان از شهرهایی نام برده شد که در منابع جغرافیایی معتبر و قدیمی، مانند معجم البلدان و یاقوت حموی، اصلا نامی از آنها برده نشده است؛ در حالی که در این دو منبع اسامی روستاهای دورافتاده از قلم نیفتاده است؛ چگونه ممکن است که از جزیره‌ای با این عظمت ذکری نشده باشد.
نکته آخر اینکه: در متن حکایت آمده است که فرزند امام زمان (ع) از یهود و نصارا جزیه گرفت؛ ولی اموال اهل سنت را مصادره کرد. باید از قهرمان داستان پرسید: این حکم با کدام سیره و سنت مطابقت دارد؟»[۱۵].

پاسخ‌های دیگر

  با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار، ج ۵۲، ص ۱۵۴.
  2. محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹، چاپ اسلامیه.
  3. ناجى نجار، جزیره خضراء و تحقیقى پیرامون مثلث برمودا، ترجمه على اکبر مهدى پور؛ سید جعفر رفیعى، جزیره خضراء.
  4. علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۶۹، چاپ اسلامیه.
  5. وى صاحب کتابى رجالى معروف به رجال ابن داود است، که در سال ۷۰۷ هجرى قمرى، از تألیف کتاب رجالى خود فارغ شده است. (به نقل از جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ترجمه طریقه‌دار).
  6. سوره حجر، آیه ۹.
  7. در این رابطه کتاب «حقایق هاقة حول قرآن الکریم» اثر علامه جعفر مرتضى، بحث‌هاى دقیقى دارد. که علاقمندان مى‌‌‌توانند به آن مراجعه کنند.
  8. علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، چاپ اسلامیه.
  9. علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۴، چاپ اسلامیه.
  10. اثبات الوصیة، ص ۲۰۱.
  11. طوسى، الغیبة، ص ۱۳۴ و ۱۳۵؛ طبرسى، دلایل الامامة، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.
  12. جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ترجمه طریقت‌دار.
  13. مجتبى کلباسى، بررسى افسانه جزیره خضراء، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۰۹.
  14. این کتاب تألیف محمد بن علوى است؛ که مرحوم آقا بزرگ تهرانى در الذریعة، ج ۵، ص ۱۰۶ آورده است.
  15. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۸۱-۳۹۳.
  16. ر. ک: جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء در ترازوی نقد، ترجمه محمّد سپهری؛ جمعی از نویسندگان، جزیره خضراء افسانه یا وائقعیت، ترجمه ابو الفضل طریقه دار؛ غلام رضا نظری، جزیره خضراء تحریفی در تاریخ شیعه؛ فصلنامه انتظار، ج ۱، ۲، ۳، ۴، مجتبی کلباسی، مقاله بررسی افسانه جزیره خضراء.( در تنظیم این نوشتار از این منابع نیز استفاده شده است.)
  17. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹.
  18. بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: ۹.
  19. جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص ۲۲۷، به نقل از هشت رساله عربی، ص ۲۸۸،
  20. جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص ۲۲۲.
  21. آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۴، ص ۲۰۵.
  22. آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۴، ص ۲۰۵.
  23. کامل ابن اثیر، ج ۱۱، ص ۳۲۱.
  24. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۱۳۲-۱۴۸.
  25. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹
  26. الذریعه، ج ۵، ص ۱۰۸
  27. ر.ک: دراسه فی علامات الظهور، جعفر مرتضی عاملی
  28. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۲.
  29. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۷۰–۷۳.
  30. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۲۸، ۲۹.
  31. به نقل از: ناجی التجار، جزیره خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه و تحقیق: علی اکبر مهدی پور، چاپ ششم: قم، مؤلف، ۱۴۱۱ ه.ق، صص ۵۲ و ۵۳.
  32. ر.ک: به نقل از: ناجی التجار، جزیره خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه و تحقیق: علی اکبر مهدی پور، چاپ ششم: قم، مؤلف، ۱۴۱۱ ه.ق، صص ۵۳ و ۵۴.
  33. ر.ک: به نقل از: ناجی التجار، جزیره خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه و تحقیق: علی اکبر مهدی پور، چاپ ششم: قم، مؤلف، ۱۴۱۱ ه.ق، صص ۵۳ و ۵۴.
  34. ر.ک: به نقل از: ناجی التجار، جزیره خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه و تحقیق: علی اکبر مهدی پور، چاپ ششم: قم، مؤلف، ۱۴۱۱ ه.ق، ص:۵۴.
  35. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹
  36. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹.
  37. سید هاشم بحرانی، تسرة الولی، قم، مؤسسة المعارف الاسلامی، ۱۴۱۱ ه.ق، ص ۲۴۳.
  38. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۷۲.
  39. دراسة فی علامات الظهور فی الجزیرة الخضراء، صص ۱۹۵-۱۹۸، ترجمه به نقل از: جزیره حضرا، افسانه یا واقعیت؟!، صص ۱۱۵-۱۱۹.
  40. ر.ک: الأخبار الدخیله، ج ۱، ص ۱۴۶.
  41. سید نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، چاپ اول: تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۱، صص ۷۸ و ۷۹.
  42. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر (ع)، چاپ اول، قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ ه.ق، ج ۳، ص ۴۲۶.
  43. برای مطالعه بیشتر در موضوع جزیره خضرا، ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۵۹-۱۷۴؛ نجم الثاقب، صص ۳۹۱-۴۱۰، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر (ع)، ج ۳، صص ۴۲۲-۳۱، جزیره خضرا و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا؛ جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟!؛ غلامرضا نظری، جزیره خضرا تحریفی در تاریخ شیعه، چاپ اول، قم، طلیعه نور، ۱۳۷۸.
  44. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۴۳-۵۳.
  45. جزیره خضراء؛ افسانه یا واقعیت‌؟، طریقه‌دار، ص ۴۴
  46. موعودنامه، ص ۵۷
  47. این حکایت را ناشر بحار الانوار از محدث نوری در جنه المأوی نقل و به بحار الانوار اضافه کرده است.
  48. نک: ناجی نجار، جزیره خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه علی اکبر مهدی‌پور؛ سید جعفر رفیعی، جزیره خضراء.
  49. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۶۹.
  50. وی نویسنده کتاب رجالی، معروف به رجال ابن داوود است که در سال ۷۰۷ هجری قمری از تألیف کتاب رجالی خود فارغ شده است.
  51. جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت، ص ۱۹۰.
  52. سوره حجر؛ آیه: ۹.
  53. در این‌باره، علامه جعفر مرتضی، در کتاب حقایق هامه حول القرآن الکریم، بحث‌های دقیقی کرده که علاقه‌مندان می‌توانند به آن مراجعه کنند.
  54. در این‌باره نک: جزیره خضراء؛ افسانه یا واقعیت، ترجمه ابو الفضل طریقه‌دار.
  55. این کتاب نوشته محمد بن علوی است که مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعة، ج ۵، ص ۱۰۶ آورده است.
  56. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۹-۵۲.