نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۶ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
حدیث منزلت از روشنترین و قویترین دلایل امامت و خلافت حضرت علی(ع) است[۱]. حدیثی از پیامبر اسلام(ص) که با شکوهمندترین عناوین از علی(ع) یاد کرده است. این گونه احادیث در قلم و بیانعالمان و محدثان به اقتضای صراحت کلام پیامبر(ص) به "احادیث منزلت" مشهورند: «أَنْتَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی وَ دَارِ هِجْرَتِی وَ قَوْمِی، أَمَا تَرْضَی أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی»[۲]و به تعبیر دیگر: «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی»[۳].
ماجرای صدور روایت از این قرار است: زمانی که پیامبر(ص) از احتمال هجومسپاهروم به مدینه باخبر شد، مسلمانان را فراخواند و فرمان داد برای حرکت به سوی سپاهروم آماده شوند، از سوی دیگر میدانست منافقان ممکن است در غیاب او دسیسه کنند و مدینه را به آشوب کشند از این رو، تصمیم گرفت امام علی(ع) را با خود نَبَرَد و در مدینه بگذارد. چون منافقان از تصمیم پیامبر(ص) آگاه شدند، شایعه انداختند پیامبر (ص) به علی(ع) بیمهری کرده و او را با خود نمیبرد، امام خود را به پیامبر رساند و جوّ شایعه را گزارش داد. پیامبر(ص) نیز برای روشن ساختن هدف خویش از همراه نکردن علی(ع) با سپاه، از مقام و منزلت والای او نزد خویش پرده برداشت و همۀ مسؤولیتهای خود را (به جز نبوت) بر دوش او نهاد و زعامت و رهبری پس از خود را به او سپرد و بدینسان، کوشش منافقان را بدون نتیجه گذاشت[۴]. این حدیث در صد حدیثِ اهل سنت و هفتاد حدیثشیعه آمده است[۵].[۶]
در قرآن کریم، مقامهای هارون چنین بیان داشته شده: ﴿وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي﴾[۷]؛ ﴿لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا﴾[۸]؛ هارون(ع) در غیاب موسی(ع) جانشین او نیز بوده است[۹].
↑«تو جانشین من در خانوادهام و محلّ هجرتم و در میان قوم منی. آیا دوست نداری که نسبت به من به منزلۀ هارون نسبت به موسی باشی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست؟»؛ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۱۵۶؛ معانی الأخبار، ص ۷۴.
↑«تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست»؛ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲، ص ۱۴۹؛ سنن ترمذی؛ تاریخ بغداد؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، ص ۱۰۷، ح ۸۰.
↑ارشاد مفید، ص ۱۵۶ـ ۱۵۴؛ سیرۀ ابن هشام، ج۲، ص۵۲۰.
↑«ای علی! تو نسبت به من همانند هبة الله نسبت به آدم، و همانند سام نسبت به نوح، و همانند اسحاق نسبت به ابراهیم، و همانند هارون نسبت به موسی، و همانند شمعون نسبت به عیسی میباشی جز اینکه پس از من پیامبری نیست، ای علی! تو وصی و جانشین من هستی، پس هر کس با وصی بودن و جانشینی تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من دشمن او در روز قیامت میباشم، ای علی! تو برترین افراد امت من و قدیمیترین ایشان در اسلام هستی، و عالمترین ایشان، و بردبارترین آنها، و شجاعترین ایشان، و بخشندهترین ایشان میباشی، ای علی! تو امام و امیر پس از من، و وزیر و رئیس بعد از من میباشی، و همانند تو در امت من نیست»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.
↑المراجعات، ص ۱۱۹، نامههای ۲۶ ـ ۳۲؛ کشف المراد، ص۳۶۸؛ احقاق الحق، ج ۷، ص ۴۲۸؛ ج ۱۶، ص ۱؛ الغدیر، ج ۱۰، ص ۲۵۹، مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۷، ص ۲۵۴؛ نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۱۷، ص ۱۸؛ باب اخبار المنزلة و الاستدلال بها علی امامته؛ معانی الأخبار، ص ۷۴.
↑شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۹۵. مقصود از پنج هزار طریق، کثرت راویانی است که در طبقههای مختلف، این حدیث را نقل کردهاند، ولی طبقه اول، یعنی اصحاب پیامبر(ص) نزدیک به ده نفر هستند.