وفای به عهد در سیره معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث وفای به عهد است. "وفای به عهد" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

وفای به عهد و پیمان مرز نمی‌شناسد و جزو ارزش‌های اجتماعی ای است که اسلام برای آن ارزش زیادی قایل است؛ تفاوتی هم ندارد که طرف مسلمان باشد یا کافر. در اسلام وقتی عهد و پیمانی بسته می‌شود، باید طبق آن عمل شود؛ مگر اینکه طرف مقابل آن را نقض کند. رسول خدا(ع) تا زمانی که یهود مدینه (بنی نضیر، بنی قینقاع و بنی قریظه) به پیمان خود پایبند بودند، با آنان کار نداشت؛ اما زمانی که عهدشکنی کردند، مجبور به جنگ با آنان شد[۱]. این دستور قرآن است که در برابر خیانت باید ایستاد[۲]. در کافی از شعارهای نبرد با سه گروه یهودی مدینه سخن به میان آمده است[۳]. حضرت رسول(ص) وقتی قرارداد صلح حدیبیه را بستند، طبق آن عمل کردند و مکه را حتی بدون انجام مراسم عمره ترک کردند[۴]، با اینکه طرف مقابل مشرک بود. علی(ع) بعد از اینکه قرارداد آتش بس را با معاویه امضا کرد، در برابر فشار و خواست خوارج مبنی بر فسخ آن، مقاومت و از آن دفاع کرد[۵]. امام باقر(ع) در سخنی می‌فرماید: «سه چیز است که خداوند برای کسی در آن رخصت قرار نداده است: ردکردن امانت به افراد نیک و بد و وفای به پیمان با نیک و فاجر و نیکی به پدر و مادر، چه خوب باشند چه بدکردار»[۶]. این مضمون در اخبار متعددی آمده است. در خبری امام صادق(ع) یکی از علائم دینداری را وفای به عهد می‌شمارد[۷].[۸]

وفای به عهد و پیمان

وفای به عهد و پیمان که عهدهای سیاسی، تجاری، اخلاقی، حقوقی و اجتماعی را شامل می‌شود، همچون شیرازه‌ای است که روابط اجتماعی و سیاسی و... را محکم نگاه می‌دارد. این امر به قدری دارای اهمیت است که خداوند در آیات مختلف بر آن تأکید فرموده است: ﴿وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا[۹]. ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ[۱۰]. و یا در آیات دیگر می‌خوانیم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ[۱۱]. ﴿وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا[۱۲]. پیشوایان معصوم بارزترین مصادیق عمل‌کنندگان به عهد و پیمان بودند و همواره پیروان خود را نیز در عمل به عهد و پیمان سفارش می‌کردند. پیامبر اکرم(ص) تا اندازه‌ای بر این اصل تأکید می‌کرد که می‌فرمود: «لَا دِينَ‏ لِمَنْ‏ لَا عَهْدَ لَهُ‏»[۱۳]:

امام رضا(ع) می‌فرمود: ما خاندانی هستیم که وعده‌های خود را قرضی بر گردن خود می‌دانیم؛ چنان که رسول خدا(ص) چنین بود[۱۴]. امام صادق(ع) نیز در روایتی می‌فرماید: سه چیز است که برای هیچ‌کس در مورد آن، عذر و بهانه پذیرفته نخواهد شد. بازگرداندن امانت به صاحبش، خواه نیکوکار باشد یا بدکار، وفای به عهد، خواه با شخص نیکوکاری عهد بسته باشد یا بدکار و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار[۱۵]. بر این اساس هنگامی که صلح تحمیلی میان امام حسن(ع) و معاویه بسته شد، ایشان به طور کامل به این پیمان و قرارداد وفا کرد. امام حسین(ع) نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به این قرارداد احترام گذاشت.[۱۶]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱، ۴۱۵ و ۴۳۴.
  2. ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۷.
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۷۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۷؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۲۴.
  5. نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۴.
  6. «ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً: أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۲.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۳۹.
  8. ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۶۷.
  9. «چون پیمان بندند وفا کنند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  10. «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
  11. «ای مؤمنان! به پیمان‌ها وفا کنید» سوره مائده، آیه ۱.
  12. «و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.
  13. «آنکه وفا ندارد دین ندارد.» محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۶.
  14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۷.
  15. ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، الخصال، ج۱، ص۶۶.
  16. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور، ص ۲۴۶.