توحید عبادی
توحید عبادی به معنای یکتاپرستی و انحصار پرستش و عبادت به خداوند است. توحید در عبادت عصاره دعوت تمام پیامبران و در رأس برنامههای آنان بوده است. توحید عبادی بر چند نوع است: توحید در عبادت؛ توحید در اطاعت و توحید در نیّت.
مقدمه
توحید عبادی عبارت است از اختصاص پرستش به خدای متعال. توحید در لغت از ماده «وحد» به معنای افراد است[۱]. لفظ «عبادی» نیز منسوب به «عبادت» است که در مقام نسبت، «تاء تأنیث» حذف شده و «عبادی» خوانده میشود. بر این اساس معنای «توحید در عبادت» منفرد ساختن پرستش خواهد بود و چون موضوع سخن، خداست، معنای آن، انحصار پرستش و عبادت به خداوند است.
توحید در عبادت، والاترین هدف بعثت پیامبران الهی و اصل مشترک همه ادیان آسمانی بوده و همه مسلمانان در نمازهای روزانه خود به این اصل اعتراف میکنند ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ﴾[۲]. بر این اساس، وجوب پرستش خدا و دوری از پرستش غیر او، امری مسلّم بوده و کسی در این قاعده کلی مخالفتی ندارد[۳]؛ تنها اختلاف در معنای عبادت و مصادیق آن است[۴].
معنای عبادت
عالمان لغت واژه عبادت را به نرمش و ذلت[۵]، اطاعت کردن[۶]، طاعت همراه با خضوع[۷]، انقیاد همراه با خضوع[۸] و اظهار ذلت[۹] تعریف کردهاند. میان تفسیر لغویان و مفهوم عبادت عموم و خصوص من وجه است. در رابطه با تفسیر عبادت به «خضوع» و «تذلل» نیز اشکال وارد است که مفهوم این دو واژه گستردهتر از مفهوم عبادت بوده و نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا خضوع و تذلل انسان در برابر پدر و مادر، با توجه به دستور خداوند بر آن﴿وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ﴾[۱۰] ارتباطی به «عبادت» به معنای پرستش ندارد[۱۱].
توحید عبادی از دیدگاه عقل و نقل
از منظر خرد، همه ممکنات (ما سوی الله) فقیر و نیازمندند و فی نفسه فاقد هر نوع کمال و جمال و اگر در مرحله بعد، واجد کمالی میگردند به خاطر لطفی است که از جانب آفریدگار به آنان میشود[۱۲]. بنابراین تنها مبدأ کمال است که سزاوار پرستش است چون همه کمالات از جانب او به جهان امکان افاضه میشود[۱۳].
اما از منظر نقل، مهمترین آیه قرآن کریم که با صراحت به توحید در عبادت و نفی تمام معبودها میپردازد آیه پنجم از سوره حمد است: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۱۴]. این آیه به اتفاق همه مفسران، عبادت را منحصر در خداوند میداند[۱۵]. این آیه حتی یاری جستن را نیز منحصر در خداوند متعال میکند تا توحید در عبادت عملاً و لساناً تحقق یابد. آیه در واقع هم نفی است و هم اثبات، نفی عبادت هر چیزی غیر از خدا و اثبات عبادت الهی؛ در مورد استعانت نیز همین مطلب جاری است[۱۶].
همچنین در آیه ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾[۱۷] نیز بر عبادت خدا و پرهیز از طاغوت تأکید شده است. این آیه به روشنی گواهی میدهد که «توحید در عبادت» عصاره دعوت تمام پیامبران و در رأس برنامههای آنان بوده است[۱۸]. این مضمون در سایر آیات نیز مطرح شده است[۱۹].
قرآن «توحید در عبادت» را یک اصل مسلم در تمام شرایع آسمانی شمرده و اهل کتاب را به حفظ این اصل دعوت کرده است[۲۰]. در آیهای، پرستش الهی همان راه مستقیم خوانده شده[۲۱] و در برخی آیات کسانی که توحید در عبادت را پذیرفته و دیگر معبودها را رها کردهاند، از هدایت یافتگان و اهل خرد شمرده شدهاند[۲۲]. در برخی آیات نیز مشرکان را توبیخ کرده که چرا اجسام بیجان و ساخته دست خود را عبادت میکنند در حالی که آنها خود خالقی توانا دارند[۲۳] و یا چرا چیزی را میپرستید که برای شما ضرر و نفعی ندارد[۲۴].
گاهی واژه «عبادت» به صورت مجاز در یک معنای وسیعی به کار رفته که هرگز با عبادت به معنای «پرستش» مساوی نیست: ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۲۵]. به کار بردن پرستش درباره انسانهای گنهکار که از خواسته شیطان پیروی میکنند به طور مسلم یک نوع مجاز است و هرگز گمراهان اخلاقی در جرگه مشرکان قرار نمیگیرند. این کاربرد در روایات نیز دیده میشود[۲۶].
قرآن کریم در مورد اعتقاد بتپرستان تصریح میکند که آنان اصنام مورد پرستش را (بر خلاف اندیشه وهابیان) تنها شفیعان درگاه الهی نمیدانستند[۲۷] بلکه گاهی آنها را «الهه»[۲۸] و گاهی «ارباب»[۲۹] میخواندند، آیات قرآنی حاکی از آن است که انگیزه آنان برای پرستش اصنام این بوده که تصور میکردند بخشی از کارهای خدا به آنان واگذار شده و در حقیقت شفاعت و بخشش گناهان در دست آنان است و این دو مطلب از اصرار قرآن بر اینکه شفاعت بدون اذن خدا [۳۰] صورت نمیپذیرد و یا آمرزندهای جز خدا نیست[۳۱] به دست میآید. در جای دیگر نقل میکند که آنان عزت را در دست بتها دانسته[۳۲] و از بتها میخواستند که آنان را در جنگها کمک کنند[۳۳]. قرآن تذکر میدهد که این مشرکان در روز رستاخیز از عقیده واقعی خود درباره بتها برگشته و به گمراهی خود اعتراف میکنند[۳۴].
در روایات متعددی نیز به این مسأله اشاره شده و عبادت کنندگان غیر خدا را مشرک دانسته و بیان میکند که کفر مقدم بر شرک است؛ چراکه ابلیس اول کافر شد، سپس مشرک[۳۵].
نکته پایانی اینکه «توسل» به انبیاء و اولیاء و یا «تبرک» به آثار به جا مانده از آنان، ارتباطی به عبادت و پرستش آنان ندارد؛ زیرا هیچگاه متوسلان و تبرکجویان، کوچکترین اعتقادی به الوهیت و ربوبیت آنان نداشته و هرگز عقیده ندارند که کاری از عالم به آنان واگذار شده و آنان در تأثیر مستقل هستند[۳۶].
انواع توحید عبادی
توحید عبادی بر چند نوع است:
- توحید در عبادت: به این معنی که انسان هیچگاه جز خداوند را به عبادت نگیرد: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۳۷].
- توحید در اطاعت: به این معنی که، انسان جز از خداوند و آنکس که طاعتش به طاعت حضرت حق باز میگردد، هیچکس را شایسته اطاعت و فرمانبرداری نداند: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ﴾[۳۸].
- توحید در نیّت: به این معنی که، هدف قلبی انسان از انجام امور که به آن "نیّت" گفته میشود فقط و فقط تحصیل رضایت خداوند باشد[۳۹].
منابع
- سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳
- مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۹۰؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۸۱.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، ص۶۲.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷؛ فرهنگ شیعه، ص۲۰۳.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.
- ↑ القاموس المحیط، ج۱، ص۵۹۶.
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۱۲؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۳۱؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۷۸۸.
- ↑ المصباح المنیر، ج۲، ص۴۲.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۹.
- ↑ «و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن» سوره اسراء، آیه ۲۴.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱؛ المیزان، ج۱، ص۲۵؛ الکشاف، ج۱، ص۱۳؛ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۲۴۲.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره هود، آیه ۵۰؛ سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ سوره یس، آیه ۶۱.
- ↑ سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ سوره رعد، آیه ۱۶.
- ↑ «آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۳۴.
- ↑ سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ سوره ص، آیه ۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۳۹.
- ↑ سوره نجم، آیه ۲۶.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ سوره مریم، آیه ۸۱.
- ↑ سوره یس، آیه ۷۴.
- ↑ سوره شعراء، آیه ۹۷-۹۸.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۳۸۶؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۴۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۸.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستادهایم» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۹.