بحث:اثبات عصمت امام
مقدمه
معناشناسی
عصمت
واژگان معادل
واژگان مشابه
اثبات عصمت
براهین عقلی
قاعده لطف
معجزه
برهان وجوب اطاعت از امام
برهان تسلسل
برهان حفظ شریعت
برهان خلف
ادله نقلی
آیات قرآن
آیه ابتلا
آیه اولی الامر
آیه صادقین
آیه تطهیر
روایات
حدیث ثقلین
حدیث سفینه
حدیث امان
جمعبندی
مواد خام
نقض غرض
هدف خداوند از نصب امام این است که مردم را به راه راست هدایت کند و او در مسیر تکامل و قرب به خداوند، پیشوایی خلق را بر عهده داشته باشد. حال اگر امکان اشتباه و نافرمانی در کارهای او راه داشته باشد چگونه میتواند وظیفه پیشوایی را انجام دهد و مردم را هدایت کند؛ پس امام باید معصوم باشد تا بتواند وظیفه خود را انجام دهد و هدف خداوند از نصب او حاصل گردد. اگر امام دارای مقام عصمت نباشد غرض الهی از نصب او حاصل نمیگردد و موجب نقض غرض در حکمت خداوندی میشود و نقض غرض در حکمت الهی غیر ممکن است.
شریف مرتضی این استدلال را چنین بیان میکند: و میتوان بر عصمت امام چنین استدلال کرد که گفته شده است: مسلم گردیده که امام حافظ شرع و حجت در شریعت است و چه بسا امر در شریعت یا پارهای از مسائل آن به نظر او منتهی میشود که به جانشینی از پیامبر (ص) مطلبی را بازگوید. کسی که چنین وظیفه خطیری را بر عهده دارد در نزد ما و حتی در نزد مخالفان ما باید معصوم باشد؛ زیرا چگونه کسی که معصوم نیست؛ میتواند شریعت را حفظ کند یا چگونه به ادای امانت کسی که امانتدار نیست میتوان اعتماد کرد[۱].
شاگرد نامدار شریف مرتضی، شیخ طوسی در تلخیص کتاب استادش در این مورد مینویسد: از ادلهای که دلالت میکند. بر این که امام باید معصوم باشد، این است که امام جلودار و پیشوا است و به خاطر همین پیشوایی او را امام نامیدهاند و به امام جماعت، امام میگویند چون پیشوای دیگران است و دیگران به او اقتدا میکند.... همچنین همه مسلمانان پذیرفتهاند که به همه رفتارهایی امام در شریعت اقتدا میشود اگرچه در کیفیت آن اختلاف کردهاند. هنگامی که اقتدا به او در سراسر شریعت ثابت گردید. پس واجب است که او معصوم باشد. اگر غیر معصوم باشد در برخی از اعمالش که ما را به سمت آن فرا میخواند از قتل نفوس و گرفتن اموال و مانند آن، ایمن از اشتباه نیست و ممکن است این اعمالش به اشتباه یا از روی نافرمانی واقع گردد، در حالی که بر ما اطاعت از او و اقتدا به او واجب است و بر خداوند روا نیست که اطاعت و اقتدا به چنین فردی را واجب شمارد، هنگامی که چنین امری بر خداوند روا و جایز نباشد، پس میبایست کسی که اقتدا و اطاعت او بر ما واجب است اشتباه و عصیان مرتکب نگردد و چنین نمیشود مگر آنکه معصوم باشد[۲].[۳]
تسلسل
شریف مرتضی، تسلسل را چنین توضیح میدهد: آنچه که بر وجوب عصمت از راه عقل دلالت میکند، این است که امت به امام نیازمند است و این احتیاج به امام همواره وجود دارد حتی اگر ما به نفی یا نبود عصمت در ائمه قایل شویم. این نیاز همچنان وجود دارد، اما اگر همه ملت معصوم باشند دیگر نیازمند امام نخواهند بود و به فرض اگر همه انبیا در یکجا اجتماع کنند دیگر نیازی به امام ندارند؛ زیرا امکان خطا بر آنان وجود ندارد رمز نیاز به امام امکان خطا در میان جامعه است، و اگر امام نیز مانند دیگران امکان اشتباه داشته باشد. در این صورت او نیز مانند آنان نیازمند امام معصوم خواهد بود؛ زیرا اشتراک در علت موجب اشتراک در معلول میشود. کلام در امام دوم نیز مانند کلام در امام اول است اگر امام معصوم نباشد به امام دیگری نیازمند است و اگر هیچ یک از این ائمه معصوم نباشند ما باز هم به طور پایان ناپذیر به ائمه نیازمند خواهیم شد و این محال است پس یکی از این ائمه باید معصوم باشد و در واقع او امام راستین شایسته خواهد بود[۴].
شیخ طوسی پس از توضیحی که با نقل کلام سید مرتضی از آن بینیاز شدیم این استدلال را چنین جمعبندی میکند. «بنابراین امام باید معصوم باشد تا از علت نیاز به امام خارج شویم وگرنه موجب پیدایش بینهایت امام خواهد شد»[۵].
«علامه بحرانی» این استدلال را چنین بیان میکند: اگر امام معصوم نباشد لازم میآید که بینهایت امام داشته باشیم در حالی که لازم باطل است پس ملزوم نیز مانند آن است.
وجه ملازمه: اگر امام معصوم نباشد. ممکن است از او معصیت صادر شود؛ پس به امام دیگری نیاز است که او را ادب کند و ناراستی او را تأدیب کند و به راه خدا باز گرداند و گرنه مورد لطف قرار نگرفته و این امر باطل است. سخن در امام دوم نیز مانند سخن در امام اول است و موجب تسلسل میگردد و بطلان لازم نیز ظاهر است[۶].
محقق طوسی میفرماید: امتناع التسلسل يوجب عصمته؛ «امتناع تسلسل موجب عصمت امام میشود»[۷].
علامه حلی در شرح عبارت محقق طوسی میفرماید: امامیه و اسماعیلیه به عصمت امام قائل شدهاند؛ اما دیگر فِرَق با آنها مخالفت کردهاند. دلائل عصمت چنین است: اول. اگر امام معصوم نباشد موجب پیدایش تسلسل خواهد شد و تالی باطل است، پس مقدم نیز مانند آن است.
بیان آن: آنچه که موجب نصب امام میشود این است که برای امت امکان اشتباه وجود دارد؛ اگر این مسئله درباره خود امام نیز وجود داشته باشد موجب میشود که او نیز امامی داشته باشد و این یا به تسلسل یا به امامی منتهی میگردد که اشتباه نکند و چنین امامی، امام واقعی خواهد بود[۸].
علامه بزرگوار حتی در کتاب دیگرش به اختصار این استدلال را چنین بیان میکند: «اگر امام مرتکب معصیت شود فوائد مترتبه بر او منتفی میگردد و نیازمند به امام دیگری خواهد بود و موجب تسلسل میشود»[۹].
با بیان دیدگاههای متکلمان وجه استدلال به خوبی روشن شد که اگر امام معصوم نباشد، نیازمند به امام دیگر است و اگر دومی نیز معصوم نباشد نیاز به امام سومی خواهد بود و این موجب تسلسل و پیدایش بینهایت امام خواهد بود که باطل است، پس میبایست یک امام وجود داشته باشد که دارای ویژگی عصمت باشد[۱۰].
دلیل نقلی
برخی از آیات قرآن و شمار فراوانی از روایات و احادیث ائمه اطهار (ع) دلالت بر عصمت مقام امامت میکند از آن جمله آیه شریفه امامت حضرت ابراهیم (ع)[۱۱] و دیگر آیات و روایات منقول درباره عصمت امام که به مناسبت و به تدریج در این کتاب آورده و بررسی خواهند شد.
برای اطلاع بیشتر میتوان به کتابهایی که درباره این موضوع به شایستگی بحث کردهاند مراجعه کرد[۱۲].[۱۳]
- ↑ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۱-۴۳۲.
- ↑ تلخیص الشافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۶۲.
- ↑ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۰-۴۳۱.
- ↑ تلخیص الشافی، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ میثم بن علی البحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۷-۱۷۸.
- ↑ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۰.
- ↑ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۰.
- ↑ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۴.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۶۳.
- ↑ ﴿... قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...﴾ «...فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم.».. سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۲۸۶- ۳۱۲؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۱ - ۲۱۱.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۶۵.