قضا و قدر در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معنای قضا

احمد بن فارس بن زکریا، از لغت‌شناسان مشهور زبان عرب، در کتاب معجم مقاییس اللغه که آن را برای ریشه‌یابی الفاظ زبان عربی و به‌ویژه واژه‌های قرآنی نگاشته است، درباره ریشه لغوی واژه قضا می‌گوید: برای همه این معانی به ظاهر گوناگون لفظ «قضا»، یک ریشه بیشتر وجود ندارد و هر کاری که با نهایت اتقان و استحکام، با پایداری و استواری خاصی انجام گیرد، به آن «قضا» می‌گویند. مثلاً از آنجا که آسمان‌ها با استواری خاصی آفریده شده‌اند، خداوند خلقت آنها را با لفظ «قضی» بیان نموده است؛ چنان‌که می‌فرماید: ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ[۱]. از آنجا که حکم قاضی معمولاً استحکام خاصی دارد و لازم الاجراست، حکم او را «قضا» و شخص او را «قاضی» می‌نامند. اگر در زبان عرب به مرگ «قضا» می‌گویند، از این نظر است که مرگ در موجودات زنده به صورت یک ناموس طبیعی تغییرناپذیر شناخته شده است[۲].

یکی دیگر از فرهنگ‌های مشهور و معتبر واژه‌شناسی قرآن، ریشه‌ای دیگر برای معانی این واژه ارائه می‌دهد و می‌گوید: «قضا، در عرف و لغت، به معنای پایان دادن و یکسره کردن هر کاری است به وسیله گفتار یا کردار»[۳]. بدین ترتیب، قاضی را از این جهت قاضی می‌گویند که میان متخاصمین حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد[۴].

قرآن کریم نیز حکم و فرمان الهی را از آن‌رو «قضا» گفته است[۵] که از گذر حکم و فرمان او، تکلیف هر چیزی قطعی و محکم و متقن می‌شود. در مجموع می‌توان نتیجه گرفت مرحله‌ای را که در آن، کاری به وسیله قول یا فعل، یکسره و قطعی می‌شود و بدین طریق، از حالت تزلزل بیرون آمده و اتقان و استحکام می‌یابد، «قضا» می‌نامند.

معنای قدر

«قدر» از نظر لغوی به معنای حد و اندازه و مقدار است و «تقدیر» به معنای تعیین حدود و اندازه و ویژگی‌های چیزی است. واژه قدر با همین معنای لغوی در قرآن کریم به کار رفته است؛ مانند آنجا که می‌فرماید: ﴿وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ[۶]؛ ﴿إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ[۷]؛ ﴿وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ[۸]؛ ﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد» سوره فصلت، آیه ۱۲.
  2. احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۹۹، به نقل از سرنوشت از دیدگاه علم و فلسفه، ص۶۰-۵۹.
  3. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «قضی».
  4. مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، ص۳۱.
  5. مانند آیه ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا «و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید» سوره اسراء، آیه ۲۳.
  6. «و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  7. «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم» سوره حجر، آیه ۲۱.
  8. «و آنکه از آسمان آبی به اندازه فرو فرستاد» سوره زخرف، آیه ۱۱.
  9. «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد» سوره رعد، آیه ۱۷.
  10. افضلی، علی، مقاله «قضا و قدر»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۲۲۳.