نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۹ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگیهایی دارند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
یاران خاص امام مهدی(ع) چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی خواهند داشت؟
«خداوند متعالی در قرآن کریم میفرماید: ﴿﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾﴾[۱]. واژه ﴿﴿رِبِّيُّونَ﴾﴾ در این دو آیه شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب پیامبران با کافران و مشرکان جنگیدند. ویژگیهای اساسی ﴿﴿رِبِّيُّونَ﴾﴾ که در این دو آیه شریف بیان شده است، عبارتند از: قدرت والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب استواری و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگیها توضیحی مختصر ارائه میکنیم:
قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن جنگ، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی میآورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانوادهها، بیسرپرستی بچهها، فقر و ویرانی ناشی از جنگ، باعث سست شدن اراده و انرژی روحی جنگاوران میشود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژیهای جسمانی بروز میکند. مجموعه این عوامل میتواند باعث خضوع و تسلیم در مقابل دشمن شود. خداوند متعالی، جنگاوران مجاهدی را میستاید که به عشق خدا و رسول او، خالصانه در میدانهای طاقت فرسای جنگ استقامت ورزیدند و لحظهای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن جنگ و پیشامد مصیبتهای گوناگون، نه در عشق و اراده آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر دشمن، دست خضوع و تسلیم بالا بردند: ﴿﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ﴾﴾[۲].
بردباری: دلیرمردانی که در این آیه، مورد ستایش خداوند قرار میگیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، محبوب ذات اقدس الاهی شدهاند: ﴿﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾﴾[۳]. اگر در شأن رزمندگان جز همین جمله در قرآن نازل نشده بود، برای پاداش آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد خداوند قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را دوست بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
طلب آمرزش، استقامت و یاری: چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبتهای جنگ و رنجهای جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب آمرزش، عذرخواهی و طلب استقامت و یاری از پروردگارشان نیست: ﴿﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا﴾﴾[۴]؛ این رزم آوران الاهی، نه تنها خود و عمل خود را نمیبینند، بلکه همواره عذر تقصیر به درگاه الاهی میآورند که خدایا! تو خود کوتاهیهای ما را در انجام وظیفه ببخشای و از گناه و زیاده روی و کوتاهی ما به لطف و مرحمت خویش در گذر: ﴿﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا﴾﴾[۵]. و افراطهای ما نیز در انجام وظیفه بندگی و مجاهدت چشم بپوش: ﴿﴿وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا﴾﴾[۶]. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم میکنیم. لطف و مرحمتی کن و کاستیها و لغزشهای ما را تو خود جبران و اصلاح فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رساندهایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریبهای شیطان و زمینگیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: ﴿﴿وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا﴾﴾[۷]. بار خدایا! هر چند مأموریت ما انجام وظیفه است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما پیروزی بر کافران و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به قدرت قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: ﴿﴿وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾﴾[۸].
رابطه عاشقانه با پروردگار: آیات متعدد دیگری در قرآن داریم که بنا بر روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده است که در آخر الزمان پدیدار خواهند شد. یکی از این آیات شریف که بر ﴿﴿رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ ﴾﴾ نیز تطبیق میشود، این آیه نورانی است:﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾﴾[۹]. لحن آیه پیشین، رنج و ناراحتی پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان راستین از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان میدهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت مسلمانان سست ایمان به حلقه کافران. این آیه نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به پیامبر و مؤمنان راستین است که هرگز نپندارید قوام دین خدا فقط به عدهای تازه مسلمانان ضعیف است که اگر به کفر و شرک بازگردند، اسلام و افتخارهای آن از بین میرود. اگر عدهای از اسلام روی گردانیدند و به کفر بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که خداوند، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوندگار، و محب اویند: ﴿﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ﴾﴾؛ خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
فروتنی در برابر مؤمنان و گردنفرازی در مقابل کافران: علامت این عشق پاک طرفینی، دو صفت همراه با هم است: ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾﴾؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل کافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ایمان، چنان تواضع دارند که گویا بنده ایشانند. در برابر مؤمنان به هیچ وجه انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر مؤمنان، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل کافران، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج عزت و قدرت و گردن فرازیاند که گویا آنان را هرگز به شمار نمیآورند. وعده الاهی در این آیه نورانی و معجزه آمیز، از ظهور خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر میدهد که هم محبوب خدا، و هم محب اویند؛ ویژگیهای والایی که از راههای ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو ویژگی قلبی، رازی نهان بین عاشق و معشوق است که بیگانگان از آن آگاهی ندارند؛ اما کسانی که این دو ویژگی قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در رفتار و گفتارشان پدیدار میشود: ۱. ﴿﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾﴾؛ [۱۰]؛ ۲. ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾﴾؛ [۱۱]. این تجلی ﴿﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾﴾ است که در برابر هیچ قدرت شیطانی خضوع نمیکند و اندک باجی نمیدهد؛ چرا که روح والایش به اقیانوس بیکران قدرت الاهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از قدرت خدایی و عنایت اولیای الاهی است. اینان تحت عنایتهای خاص پیامبر اکرم(ص)، امامان(ع) و در صدر ایشان، تحت ولایت خاص امام عصر(ع) قرار گرفتهاند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمیآورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمیکنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن کافران هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با قدرت بینهایت، رابطهای عاشقانه برقرار کرده و محبوب او شدهاند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافتهاند.
نهراسیدن از سرزنشها: نشانه دیگر این مردان الاهی این است که در جهاد فی سبیل الله، از هیچ سرزنشی نمیهراسند: ﴿﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ﴾﴾[۱۲]؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان میگشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدتهای الاهی ملامتی در کار نباشد، این آیه برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدیها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدنهایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظهای از ولایت مولایشان علی(ع) و ستایش او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به شهادت رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار شیعیان واقعی علی بن ابی طالب(ع) و امام زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام وظیفه و اظهار حق، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که انسان به دست دشمنان ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که خداوند، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمیهراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و فتنه جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف قرآن و معارف اهل بیت(ع) رفتار میکنند؛ البته با شعار و فریاد، انسان نه علوی میشود و نه حسینی»[۱۳].
«روایت وارده در مورد یاران حضرت مهدی که میتوان از آنها ویژگیها و خصایص یاران حضرت را به دست آورد، بسیار است، ولی ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم و سپس از مجموع آیات و روایات، ویژگیهای یاران حضرت را استخراج میکنیم:
امام زین العابدین(ع) فرمود: ابوخالد! مردمی که در زمان غیبتامام زمان به سر میبرند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر ظهور و قیامش هستند، از مردم هر زمانی برترند، چرا که خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبتامام زمان (ع) برای آنان همچون حضور آن حضرت است، خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهدانی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش رسول الله با دشمن میجنگیدند، در حقیقت، اینان مردان خالص و شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی خدا در آشکار و پنهانند[۱۴]؛
امام علی(ع): "خوشا به حال طالقان بخاطر گنجهایی که برای خدا در آن است که نه از طلا است و نه از نقره، بلکه مردانی هستند که به حق خدا را شناختهاند و آنان یاران حضرت مهدی در آخرالزمان میباشند"[۱۶]؛
امام علی(ع) فرمود: اصحاب و یاران حضرت مهدی همگی جوانند و پیر در آنها نیست، مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غذا و کمترین چیز در غذا نمک است"[۱۷]؛
ابا بصیر میگوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم که آیا در هنگام ظهورحضرت مهدی مؤمنی غیر از یاران معدود او وجود ندارد؟ فرمود: چرا، مؤمنانی هستند لکن این عده کسانی هستند که خدای متعال حضرت مهدی را در بین آنها ظاهر میکند و انان، نجبا و قضات و حکام و فقهای در دین هستند که خداوند چنان عنایتی به آنها مینماید که ابداً حکم و وظایف آنان بر آنان مشتبه نمیشود[۱۸]؛
در سیر حلبیه آمده است که بعضیها گفتهاند که اصحاب کهف همه عجمند، ولی به زبان عربی سخن میگویند و آنان از یاران و وزراء حضرت مهدی (ع) هستند[۱۹]؛
از حضرت(ع) نقل شد که اصحاب حضرت مهدی هر یک نفر برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوی مانند پارههای آهن هستند[۲۰].
چنان که قبلاً در فضیلت انتظار و منتظر، روایاتی را نقل کردهایم که منتظران واقعی و یاران آن حضرت، کسانی هستند که در رکاب پیامبر(ص) جنگیده و به فرق دشمن کوبیدهاند[۲۱].
امام صادق(ع) فرمود: گویا قائمآل محمد(ص) و یارانش را در نجف کوفه مشاهده میکنم که... سجدهها در پیشانی آنها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند، گویا قلب آنان پارههای آهن است و هر یک مرد باندازه چهل مرد قدرت و قوت دارد[۲۲]؛
مفصل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرد که آن حضرت فرمود: به همراه قائم که از پشت کوفه حرکت میکند ۲۷ مرد هستند که پانزده نفرشان از قوم موسای کلیماند که معاصران خود را به راه حق و عدالت دعوت میکردند و هفت نفرشان از اصحاب کهفند، و مابقی عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر حضرت را یاری میدهند و فرامین او را اجرا مینمایند[۲۳]؛
در یک جمعبندی کوتاه ویژگیهایی که برای یاران حضرت مهدی(ع) به ترتیب ذکر آنها استفاده میشود عبارت است از:
آنان مؤمنان صالحی هستند که به جای پیشینیان در زمین حکومت میکنند.
آنان دارای نفوذ معنوی و صاحب دینی هستند که مورد رضای خداست.
تمامی عوامل ترس و خوف از بین رفته و آنان در امنیت کامل به سر میبرند.
وجود آنان برای دشمنان خدا عذاب و برای دوستان نعمت است.
خدا آنان را در یک ساعت بدون وعده قبلی در محضر امام زمان جمع میکند.
آنان ستم کشیدگانی هستند که خدا به آنها اذن جهاد و قتال داده است.
آنان مورد عنایت و نصرت حق تعالی هستند، لذا دائم پیروزند.
آنان خدا را دوست داشته و خدا نیز آنان را دوست میدارد.
آنان در برابر مؤمنان خاضع و در مقابل کافران عزیز و پیروز سرورند.
آنان در راه خدا به جهاد برخاسته و از سرزنشکنندگان هراسی ندارند.
آنان صالحانی هستند که وارث زمیناند.
آنان افضل، از هر زمان و بهترین انسانها در تمام اعصار و قرونند.
آنان از نظر عقل و معرفت در حدی هستند که پنهانها بر آنان آشکار است.
آنان در فضیلت همانند مجاهدین در رکاب رسول خدا هستند.
آنان به حق مخلص و به راستی شیعه و دعوتکنندگان به سوی خدا در پنهان و آشکارند.
آنان گنجهای خدا در زمیناند.
آنان مردانی هستند که به حق خدا را شناخته و مصداق عارفان بالله هستند.
آنان از مردم مشرق زمیناند که با قیامشان زمینه حکومتحضرت مهدی را مهیا میسازند.
آنان جوانند و پیری در میان آنان نیست، مگر اندک.
آنان اشرف و قضات و حکام و فقهای دین هستند.
آنان آنچنان مورد عنایت حضرت حق هسنتد که ابداً در تشخیص وظیفه و حکمشان اشتباه نمیکنند.
آنان عجمند، ولی به زبان عرب سخن میگویند.
قلب آنان در صلابت و شدت محکمتراز قطعههای آهن است.
هر یک از آنان باندازه چهل مرد توان و نیرو دارد.
آنان اهل عبادتند، به گونهای که آثار سجده از پیشانی آنها ظاهر است.
آنان شیران روز و پارسایان شبند.
بعضی از آنان اصحاب موسایند.
بعضی از آنان اصحاب کهف و اصابه راستین رسول خدا(ص) هستند. و سرانجام انسانهای ولا و وارستهای هستند که خداوند به وسیله آنان حجت خود را نصرت و یاری داده و دین خود را در همه جا گسترش میدهد»[۲۴].
«این صفات که ذکر میشود اختصاص به سیصد و سیزده تن ندارد، گرچه در ایشان قویتر و شدیدتر است و شاید در این حدیث که کلمه اصحاب دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست.
حضرت باقر(ع) فرمود: "گویا اصحاب قائم(ع) را میبینم در حالتی که احاطه کردهاند مابین مشرق و مغرب را، هیچ چیز نیست مگر اینکه مطیع ایشان است، حتی درندگان زمین و پرندگان درنده، همهچیز طالب رضای ایشان است، حتی اینکه زمین بر زمین فخر میکند و میگوید: امروز مردی از اصحاب قائم(ع) از من عبور کرد"[۲۵].
حضرت صادق (ع) فرمود: "لوط که میگفت: ﴿﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ﴾﴾[۲۶] "ای کاش برای من بر شما قوتی میبود یا به رکن محکمی میپیوستم این را نمیگفت جز اینکه قوت قائم (ع) را تمنی میکرد و یاد نمیکرد مگر اصحاب او را. به تحقیق که به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده میشود و قلب او سختتر است از پاره آهن، اگر به کوههای آهنین گذر کنند آنها را پاره کنند، شمشیرهای خود را باز نگیرند تا اینکه خداوند عز و جل راضی شود"[۲۷].
و اما اخبار دیگر بهنحو عموم است و برای همه یاران آن حضرت است، حضرت زین العابدین(ع) فرمود: "هرگاه قائم ما قیام کند خداوند از شیعیان آفت و مرض را ببرد و دلهای ایشان را مانند پارههای آهن سازد و به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد دهد و ایشان حکام زمین و بلند رتبهها خواهند بود"[۲۸].
حضرت باقر (ع) فرمود: "هرگاه امر ما واقع شود و مهدی ما بیاید هر مرد از شیعیان ما جریتر از شیر و سریعتر از نیزه خواهد بود، دشمن خود را به پای خود لگدکوب میکند و به دست خود میزند و این در نزد نزول رحمت خدا و فرج او است بر بندگان"[۲۹].
و نیز فرمود: "هرکسی از صاحبان آفت و مرض قائماهل بیت را درک کند صحت یابد و هر صاحب ضعفی قوی شود"[۳۰].
حضرت صادق (ع) فرمود: "خداوند در دل دوستان ما رعب افکنده، پس چون قائم ما قیام کند و مهدی ما ظاهر شود مرد جریتر از شیر و سریعتر از نیزه خواهد بود".
حضرت باقر (ع) نیز نظیر او فرمود، و نیز حضرت صادق(ع) فرمود: "شیعه ما در دولت قائم(ع) کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"[۳۱].
و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دلهای شیعه ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریعتر و از شیر جریتر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"[۳۲]. نیز فرمود: "هرگاه قائم ما قیام کند خداوند، شیعیان ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا اینکه بین ایشان و بین قائم(ع) یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"[۳۳]. نیز فرمود: "مؤمن در زمان قائم(ع) با اینکه در مشرق است برادر خود را که در مغرب است میبیند و همچنین آنکه در مغرب است آن را که در مشرق است میبیند"[۳۴]. عبد الملک بن اعین گفت: "روزی در خدمت حضرت صادق (ع) بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانهها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دلهای شما مانند پارههای آهن محکم گردد، اگر بر کوهها بزنید کوهها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینهداران زمین خواهید بود"[۳۵]. این اخبار چنانکه میبینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. "جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"»[۳۶].
حضرت صادق (ع) فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دلهای ایشان پارههای آهن است، هیچگاه در آن دلها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکمتر و سختتر هستند، اگر بر کوهها حمله کنند کوهها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر اینکه او را خراب کنند، گویا بر اسبهای ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب امام(ع) میمالند و به این عمل تبرک میجویند و بر گرد او احاطه میکنند و بر اطراف او میچرخند تا او را به جان خود در جنگها حفظ کنند و آنچه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمیخوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شبها را بر روی پاهای خود به عبادت میگذرانند و صبح میکنند بر بالای اسبان، در شبها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از امام(ع)، مطیعتر از کنیز برای آقای خود. دلهای ایشان مانند چراغ، گویا آن دلها قندیلهایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت میکنند و تمنا میکنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان "يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن" است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان بهقدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"[۳۷]. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، میبینم که زاد و توشههاشان تمام گشته و جامههاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانیهاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دلهای ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده میشود، هیچ فردی از ایشان نمیکشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: ﴿﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ﴾﴾[۳۸] یعنی ایشان اهل تفرس و صاحب فراستند، (پس به فراست خود مؤمن را از مشرک و منافق میشناسند، پس نمیکشند مگر مشرکان منافق را)"[۳۹].
حضرت باقر (ع) فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین میفرستد و دست بر پشت و سینههای ایشان میکشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمیمانند"[۴۰]. حضرت صاحب الامر (ع) به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا میبینم تو را که بیرقهای زرد و علمهای سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچمها میوزد در مابین حطیم و زمزم و گویا میبینم که بیعتهای پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشتهها و میبینم دست دادن کفها را به تو برای بیعت در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دلهای ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفتورزی) طبعهای ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امتها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخههای او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آنجاست که سفیانی کشته میشود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"[۴۱]»[۴۲].
۳. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهتنما» در اين باره گفته است:
«یاران امام زمان(ع) ویژگیهای خاصی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
شناخت حضرت مهدی(ع):پیامبر خاتم(ص):" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "[۴۳]. امام باقر(ع): "بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر این که خداوند متعال، رسول او تمام اهل بیت او به ویژه امام زمانش را بشناسد" [۴۴]. امام باقر(ع):"هر آن که نفس خود را برای عبادت خداوند متعال به تلاش وکوشش وا دارد، در حالی که امامی از سوی خداوند متعال برای خویش برنگزیده باشد؛ عمل او به درگاه الهی پذیرفته نمیشود" [۴۵]. امام باقر(ع) : "بالاترین و گوارا ترین مرحله برای وجود انسان که بازکننده درهای امور است، رضایت خداوند متعال به اطاعت از امام، سپس از شناخت اوست"" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
«مطابق برخی از روایات، اصحاب حضرت مهدی (ع) از صفات و ویژگیهایی برخوردارند از قبیل:
اخلاص: در روایتی امام جواد (ع) به عبدالعظیم حسنی (ع) فرمود: "... و هنگامی که برای او این تعداد (۳۱۳ نفر) از اهل اخلاص جمع شد خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد..."[۵۱].
یقین و استقامت: از امام صادق (ع) در حدیثی نقل شده که فرمود: "... گویا قلبهای آنها مانند تکههای آهن است، شکی در قلوب آنها راجع به خدا وجود ندارد، محکمتر از سنگ است..."[۵۲].
خداشناس واقعی: از امام علی (ع) در ضمن حدیثی نقل است که فرمود: "... و لکن در طالقان مردانی مؤمن خواهند آمد که به خداوند معرفت واقعی دارند و آنان انصار مهدی در آخرالزمان میباشند"[۵۳].
شیران روز و زاهدان شب: از امام صادق (ع) در حدیثی راجع به اصحاب قائم نقل است که فرمود: "... گویا من نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجفکوفه ... سجدهها به پیشانیهای آنها اثر گذارده است، شیران در روز و راهبان در شباند..."[۵۴]»[۵۵].
«طبق روایات معصومین(ع) شمار یاران خاصّ حضرت مهدی (ع) سیصد و سیزده نفرند. به نظر میرسد حاکمان و زمامداران جهان از میان آنها برگزیده خواهند شد.
در عصر ظهور یاران خاصّ حضرت مهدی (ع)، برگزیدگان اهل زمین بوده و شایستگیهای لازم برای تدبیر امور همه مردم جهان را دارا خواهند بود. ایشان در اوّلین فرصت خود را به مولای خود رسانده، و با آن حضرت بیعت خواهند کرد.
احادیث فراوانی در ستایش این گروه ممتاز وارد شده و در قرآن کریم آیاتی است که تأویل به آنان شده است:
امام باقر و امام صادق(ع) در تأویل سخن خدای متعال ﴿﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ﴾﴾[۵۶] فرمودند: مراد از امت معدود، یاران مهدی در آخر الزمانند؛ سیصد و سیزده نفر به تعداد افراد جنگ بدر. آنان در ساعتی جمع میشوند؛ مانند ابرهایی که در پاییز جمع میگردند"[۵۷]
از امام صادق(ع) درباره این سخن خدای تعالی ﴿﴿ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ﴾﴾[۵۸] روایت شده است: " يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِم "[۵۹]. و نیز فرمود: "مقصود سیصد و اندی یاران قائم است، و آنان- و اللّه- امت معدودهاند. در یک ساعت جمع میشوند؛ همانگونه که ابرها در پاییز جمع میشوند"[۶۰]
امام صادق(ع) در وصف یاران خاصّ حضرت مهدی (ع) فرمود: "مردانی که گویی قلبهایشان مانند پارههای آهن است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سختتر از سنگ هستند. اگر بر کوهها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید ... گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب امام دست میکشند و از این کار برکت طلب میکنند. گرد امام خویش چرخیده، در جنگها جان خود را سپر او میسازند و هرچه بخواهد برایش انجام میدهند. مردانی که شبها نمیخوابند؛ در نمازشان همهمهای چون صدای زنبور عسل دارند. شبها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکبهای خود سوارند. پارسایان شباند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امامشان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغها هستند ... گویی که دلهایشان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادتاند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: ای مردم! برای خونخواهی حسین به پا خیزید. وقتی حرکت میکنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا میروند. خدا به وسیله آنان امام راستین را یاری میفرماید"[۶۱]
از مجموع روایاتی که در دست است، درباره صفات و ویژگیهای این بزرگان، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
آنان از مناطق مختلف جهان به صورتی خارق العاده گرد هم میآیند.
آنان سرسپردگان ویژه و مدافعان خاصّ حضرت حجت(ع) هستند.
آنان پرچمداران و حاکمان روی زمین از طرف حضرت مهدی (ع) هستند.
آنان مصداق عذاب الهی برای ستمگرانند.
به عنوان یکی از شرایط ظهور، فراهم آمدنشان، نشان از قطعی شدن ظهور دارد.
آنان در پرتو عنایتهای الهی همواره پیروز میدان نبرد خواهند بود.
آنان دارای روحی تأیید شده از طرف خداوند هستند که هرگز تردیدی درباره حقّ در آنان راه نخواهد یافت.
و دیگر آنکه، ایشان پس از مبارزه با دشمنان و از بین بردن آنها کارگزاران آن حضرت در روی زمین خواهند شد.
از برخی روایات استفاده میشود سیزده تن و از برخی دیگر، استفاده میشود، پنجاه تن از این تعداد زنان هستند. امام باقر(ع) میفرماید: "... به خدا سوگند ۳۱۳ تن از مردان نزد او میآیند، که با آنان پنجاه زن نیز هستند ..."[۶۲]
این موضوع دو نکته را روشن میسازد:
زنان که در طول تاریخ از حقوق خویش محروم بودند و شخصیت آنان تحقیر گشته بود، در دوران آن انقلاب بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز خواهند یافت و به عنوان کارگزاران اصلی تحوّل عظیم، در جامعه جهانی شرکت خواهند داشت. این موضوع اهمیت ویژهای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را- درصورتیکه خود را ساخته باشد- مشخص میسازد.
زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پستها و مسؤولیتها و سازندگیها، میتوانند مشارکت داشته باشند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی، میتوانند کارآمد باشند و نقشهای اصلی و برجستهای را بر عهده گیرند و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند.[۶۳] اگرچه برخی، رجعت کنندگان را در شمار یاران خاصّ آن حضرت قلمداد کردهاند لکن با توجه به اینکه از روایات استفاده میشود در زمان رجعت هیچگونه تکلیفی متوجه آنان نخواهد بود و نیز شمار رجعت کنندگان در قسمت مؤمنان محض بسیار فراتر از یاران و یاوران آن حضرت خواهد بود، بنابراین چنین گمانهای غیر قابل قبول خواهد بود[۶۴]
از روایاتی دیگر استفاده میشود، افزون بر افراد ذکر شده، یاران عام آن حضرت نیز پس از ظهور به ایشان ملحق میشوند. از این روایات استفاده میشود حضرت مهدی (ع) از مکه خارج نخواهد شد؛ مگر آنکه همراهشان ده هزار تن از یاوران خواهند بود [۶۵]. البته این تعداد، گروهی از یاوران ایشانند و نه همه آنان. به عنوان نمونه فقط سید هاشمی با دوازده هزار نیرو به حضرت مهدی (ع) در عراق ملحق میگردند ... این همه غیر از فرشتگان است. آنان نیز یاوران حضرت بوده و اوامر آن بزرگوار و آموزههایش را فرمانبردار خواهد بود.
اما بین یاران خاصّ حضرت مهدی (ع) و یاوران آن حضرت یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه: سیصد و سیزده نفر اصحاب و یاران خاص و به تعبیر امام علی(ع) و امام صادق(ع) "پرچمداران" حضرت مهدی(ع) هستند و هریک از آنها نقش عظیمی در فرماندهی سپاه و گشودن شهرها و اداره امور و ... دارند. در حالی که یاران عام آن حضرت- یاوران- مؤمنان صالحیاند که به حضرت مهدی (ع) در مکه و غیر آن ملحق میشوند. زیر پرچمش گرد میآیند و با دشمنان خدا و پیامبر خدا (ص) میجنگند. بیشتر یاران خاصّ حضرت در سن جوانیاند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این یاران دارای افکاری متحد و دیدگاههایی یکنواخت بوده و دلهایشان به هم پیوسته است. امام علی(ع) در این باره فرموده است: "همانا یاران قائم (ع) همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"[۶۶]. در آنان اختلافی در اندیشه و رأی و یا گفتار نتوان یافت. گویی همه ایشان دارای دل و اندیشه و زبانی واحدند. از تنهایی هراسی ندارند؛ چرا که انسانی که با خدای عز و جل مرتبط باشد، هرگز هراس ندارد و تنها آرزویشان این است که در راه خدا شهید شوند. [۶۷]
نکته جالب اینکه یاران خاصّ آن حضرت از مناطق مختلف جهان هستند. همین که امر ظهور حتمی شد، تمام آنها به قدرت الهی، در کمترین زمان ممکن و به گونهای معجزه آسا، به امام و مقتدای خود ملحق میشوند»[۶۸].
«در روایات برای اصحاب و یاران مهدی(ع) ویژگیهای بسیاری گفته شده که به پارهای از آنها بسنده میکنیم:
عبادت و پارسایی:امام صادق(ع) در توصیف یاران حضرت میفرماید: "آنان مردانی شب زنده دار هستند که شب را در حال قیام - به پرستش میپردازند - وبه هنگام نماز، زمزمهای مانند زنبور عسل دارند وصبح هنگام در حالی که بر اسبهای خود سوارند، برای انجام مأموریت میروند. آنان پارسایان شب وشیران روزند واز ترس خدا، حالت خاصی پیدا کردهاند. خداوند به وسیله آنان، به امام حق یاری میرساند"[۶۹] ونیز آن حضرت میفرماید: "گویا قائم آل محمد(ع) و یارانش را در پشت شهر کوفه میبینم. گویی پرندگان بر بالای سر آنان بال گسترده اند. زاد وتوشه شان پایان یافته ولباسهایشان مندرس وژنده است وسجده بر پیشانی آنان اثر گذارده است. آری، آنان شیران روز ونیایشگران شبند. دلهایشان مانند پارههای آهن، محکم واستوار است. هرکدام از آنان نیروی چهل مرد را داراست. کسی جز کافر ومنافق آنان را نمیکشد. خداوند در قرآن از آنان این گونه یاد کرده است: ﴿﴿ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ﴾﴾[۷۰] در این مطلب، هوشمندان را آیت و عبرت بسیار است [۷۱]
عشق به امام و فرمانبرداری از او:امام باقر(ع) میفرماید: "صاحب امر را در برخی از این درّهها (ذی طوی) غیبتی خواهد بود. دو شب پیش از ظهورش، نزدیکترین پیشخدمتش، به دیدار برخی از یاران حضرت میرود واز ایشان میپرسد: شما در این جا چند نفرید؟ میگویند: چهل تن. میگوید: چگونه خواهید بود، اگر پیشوای خود را ببینید؟ پاسخ میدهند: به خدا سوگند، اگر در کوهها زندگی کند، همراه او خواهیم بود وهمان گونه زندگی خواهیم کرد"[۷۲]. امام صادق(ع) میفرماید: "یاران حضرت(ع) دستهای خود را بر زین مرکب امام(ع) میکشند و با این کار، درخواست برکت میکنند. دور حضرت حلقه میزنند ودر جنگها جسم وجان خود را سپر بلای او میکنند وهر چه از آنان بخواهد، اجابت کرده، انجام میدهند"[۷۳]. نیز آن حضرت در توصیف یاران مهدی(ع) میفرماید: "او مردانی دارد که گویا دلهای شان از پاره آهن است... آنان در برابر حضرت از یک کنیز نسبت به مولا ومالک خود، فرمانبردارتر ودر برابر اوامرش تسلیم هستند"[۷۴]. رسول خدا(ص) میفرماید: "خداوند برای حضرت مهدی(ع) از گوشه وکنار جهان به تعداد اهل بدر، جنگجو گرد میآورد. آنان در فرمانبرداری از حضرتش بسیار کوشا ومصمم هستند"[۷۵]امام صادق(ع) میفرماید: "گویا میبینم که حضرت قائم(ع) ویارانش در نجف (کوفه) مستقر شدهاند (وچنان ثابت واستوارند) که گویی پرنده بر سر آنان نشسته است"[۷۶]. جنگاوران چنان منظّم، بی حرکت وتسلیم محض در برابر حضرت میایستند که گویی پرنده بر سرشان نشسته است که اگر کوچک ترین حرکتی از خود نشان دهند، پرنده پروازمیکند.
سپاهیان قدرتمند و جوان:امیرمؤمنان(ع) میفرماید: "یاران مهدی(ع) همه جوانند وپیر وکهنسال در میان آنان وجود ندارد، جز تعداد اندکی که مانند سرمه برای چشم ونمک برای غذا لازم هستند. البته کمترین چیز مورد نیاز در غذا نمک است"[۷۷]امام صادق(ع) میفرماید: "منظور لوط پیامبر، از این سخن خود که به دشمنان گفت: "ای کاش نیروی قدرتمندی علیه شما داشتم یا به استوانهای محکم پناه میبردم، نیرویی همانند نیروی مقتدر مهدی موعود(ع) ویاران او بود که یک تن از آنان، توان چهل مرد را دارد. آنان دلهایی استوارتر از پارههای آهن دارند وچون از برابر کوهها بگذرند، صخرهها به لرزه درآیند. شمشیرها را غلاف نمیکنند تا آن هنگام که خداوند بخواهد وخشنود شود"[۷۸]. امام سجاد(ع) در این باره میفرماید: "آن گاه که قائم ما قیام کند، خداوند سستی وضعف را از شیعیان ما دور میکند ودلهای شان را چون پارههای آهن محکم واستوار مینماید وبه هر کدام از آنان قدرت چهل مرد را میبخشد وآنان فرمانروایان وبزرگان زمین میشوند"[۷۹]. امام صادق(ع) میفرماید: "در حکومتمهدی(ع) شیعیان ما، فرمانروایان وبزرگان زمین خواهند بود وهر کدام از آنان، قدرت چهل مرد را داراست"[۸۰]. امام باقر(ع) فرمود: "در دل شیعیان ما (امروز) از دشمنان ترس انداخته شده است؛ ولی روزگاری که حکومت ما فرا رسد و مهدی(ع) ظهور کند، هر یک از شیعیان ما، از شیر بیباک تر واز نیزه برنده تر خواهند شد. آنان دشمنان ما را با پا لگدمال میکنند وبا دست میکشند" [۸۱]. عبدالملک بن اعین میگوید: هنگامی که از خدمت امام باقر(ع) برخاستم، به دستم تکیه دادم وگفتم: آرزو داشتم، ظهور حضرت قائم(ع) را در روزگار جوانی، (روزهایی که توان جسمیداشتم) درک کنم. امام(ع) فرمود: "آیا به این خشنود نیستید که دشمنان شما یک دیگر را بکشند، ولی شما در خانههای تان در امان باشید؟ اگر امام(ع) ظهور کند، به هر یک از شما توان چهل مرد داده میشود ودل هایتان همانند پارههای آهن میگردد؛ به گونهای که اگر با آن دلها به کوه بزنید، کوهها را میشکافد وازجا میکند وشما رهبران زمین وامانت داران آن خواهید بود"[۸۲]. امام صادق(ع) میفرماید: "به هنگام فرا رسیدن امر ما (حکومتحضرت مهدی) خداوند، ترس را از دل شیعیان ما برمیدارد ودر دلهای دشمنان ما جای میدهد. در آن هنگام هر یک از شیعیان ما از نیزه بُرنده تر واز شیر شجاع تر میشود. یک شیعه، دشمن خود را با نیزه هدف میگیرد وبا شمشیر میزند وزیر پای خود لگدمال میکند"[۸۳] هم چنین آن حضرت میفرماید: "یاران مهدی(ع) مردانی هستند که دلهای آنان مانند آهن سخت ومحکم است. هرگز شک وشبههای در ذات خدا، بر آن دلها راه نمییابد. آنان از سنگها سخت ترند. اگر به آنان مأموریت داده شود تا کوهها را از جای برکنند وجابه جاکنند، این کار را به سرعت انجام میدهند واگر مأموریت سرکوبی ونابودی شهری به آنان داده شود، آن را ویران میسازند (در سرعت عمل وقاطعیت چنانند که) گویی عقابهایی بر اسبها نشستهاند"[۸۴].
سپاهیان محبوب:امام باقر(ع) میفرماید: "گویا یاران مهدی(ع) را میبینم که سراسر زمین وآسمان را احاطه کرده اند وهیچ چیز در جهان نیست که فرمانبردار وتسلیم محض آنان نباشد. درندگان زمین وپرندگان شکاری نیز در پی خشنودی آنان هستند. آنان به قدری محبوبیت دارند که جایی از زمین بر جای دیگر فخر ومباهات میکند ومیگوید: امروز یکی از یاران مهدی(ع) بر من گام نهاد واز این جا گذشت"[۸۵]
عاشقان شهادت:امام صادق(ع) درباره ویژگیهای یاران حضرت قائم(ع) میفرماید: "آنان از ترس خدا، بیمناکند وآرزوی شهادت دارند. خواسته شان این است که در راه خدا کشته شوند. شعارشانای خونخواهان حسین(ع) است. چون حرکت میکنند ورعب وترس از آنان در دل دشمن به فاصله یک ماه در حرکت است"[۸۶]»[۸۷].
«یاران واقعی رهبر و انقلاب، دارای صفات و ویژگیهای مهمی هستند؛ از جمله:
از امام و رهبر خود، آگاهی لازم را داشته باشند و به او معتقد بوده و ولایت او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف قیام، آشنا بوده و به آنها اعتقاد داشته باشند.
برای فعلیت بخشیدن به خواست واراده رهبر و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه تلاش و جانفشانی بوده و با تمام وجود به یاری رهبرشان همّت گمارند و در این راه، از هیچ کوششی دریغ نورزند.
آنان نیز همچون رهبر، باید انقلاب را برای نجات و آزادی مردم بخواهند، نه کسب موقعیت و ثروت. مردم را دوست داشته باشند و آسایش آنان را بر راحتی خود مقدّم بدارند.
با توجه به روایات، میتوان ویژگیها و صفات یاران را چنین برشمرد:
معرفت عمیق به خدا و امام خویش: در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: "در قلوب آنان (یاران مهدی(ع)) شکّی به ذات خدا نیست"[۸۸]. چنان به خداوند معرفت دارند که ذرّه ای تردید و شک در آنان راه ندارد. در روایتی از امام سجاد(ع) در باره با صفات منتظران زمان غیبت نقل شده است: "آنان کسانی هستند که به امامت آن بزرگوار اعتقاد دارند"[۸۹]. این اعتقاد، برخاسته از عقل و درک است. حضرت، در ادامه میفرماید: خداوند متعال، عقل و فهم و معرفتی به آنان داده است که غیبت نزد آنان، به منزله مشاهده است.
اطاعت کامل: نتیجه معرفت صحیح، اطاعت همه جانبه از امام است. از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: "اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است"[۹۰]
عبادت و صلابت: آنان که از پیشوای خود الگو گرفتهاند، روزها و شبها را با یاد شیرین حق و مناجات با او سپری میکنند. امام صادق(ع) درباره آنان فرمود: "شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند"[۹۱]. و این یاد حق، در همه حالات آنان تجلّی دارد. همین ذکر دایمی و همیشگی خدا است که از آنان، مردانی آهنین میسازد که هیچ چیز صلابت و استواری آنان را درهم نمیشکند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان، مردانی هستند که گویا دلهایشان پارههای آهن است"[۹۲]
جان نثاری و شهادت طلبی: معرفت عمیق به خدا و امام، نگاه آنان را به زندگی و حقیقت انسانیت، تنظیم میکند و شناخت صحیحی از هدف زندگی و وظیفه یک انسان به آنان میدهد. آنان در مییابند که برای کسب کمال، زندگی میکنند و میفهمند که راه تحصیل کمال، آن است که همه وجود شان برای خدا و دین خدا باشد؛ از این رو حاضر به هر نوع فداکاری و ایثارند. امام صادق(ع) فرمود:"یاران مهدی(ع)] در میدان رزم، گرد او میگردند و با جان خود، از او محافظت میکنند"[۹۳]. آنان که خدا و امام را شناختند، نهایت آرزویشان، شهادت در راه خدا و در رکاب امام است. امام صادق(ع) فرمود: "آنان آرزو میکنند در راه خدا به شهادت برسند"[۹۴].
شجاعت و دلیری: یاران مهدی(ع) مانند مولایشان، افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند که از هیچ چیز جز خدا هراس ندارند. امام علی(ع) در وصف آنان فرمود: "همه آنان، شیرانی هستند که از بیشه بیرون شدهاند و اگر اراده کنند، کوهها را از جا میکنند"[۹۵]
صبر و بردباری: مبارزه برضد ظلم جهانی و تلاش برای برقراری عدالت، با رنج و مشقتهای فراوان همراه است. یاوران امام، در راه تحقّق آرمانهای جهانی امام مهدی(ع) همه ناگواریها را به جان میخرند؛ ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز میشمارند. امام علی(ع) میفرماید: "آنان، گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمیگذارند و از این که جان خویش را تقدیم حضرت حق میکنند، به خود نمیبالند و آن را بزرگ نمیشمارند"[۹۶]
اتحاد و همدلی: آنان، خودخواهیها و خواستههای شخصی را از خود دور کردهاند. همه چیز را برای هدف واحد میخواهند و زیر یک پرچم به قیام میپردازند. امام علی(ع) میفرماید: "ایشان، یکدل و هماهنگ هستند"[۹۷]
زهد و پارسایی:امام علی(ع) در وصف یاران مهدی(ع) فرموده است: "او، از یارانش بیعت میگیرد که طلا و نقرهای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند"[۹۸] آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و دنیا نباید آنان را از هدف باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره شده و دلهایشان میلرزد، میان یاوران امام، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگیها، یک باره در انسان متجلّی نمیشود و آدمی، به آنها متّصف نمیشود؛ بلکه باید سالها برای تحصیل آنها تلاش کند؛ از این رو، یاران مهدی(ع) در دوران غیبت، به سازندگی مشغول میشوند. یاور مهدی(ع) در همه حال پیرو امام خود است و اطاعت از او را، سر لوحه زندگی خود قرار میدهد. پیامبر اکرم(ص) فرمود:" %[۹۹]. روشن است که بدون یار و یاور نباید منتظر حرکت و اقدامی بود، هر چند برنامه و رهبر آماده باشد[۱۰۰]»[۱۰۱].
خداجویی: خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی(ع) است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همهچیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بیلطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کردهاند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است[۱۰۲] در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیدهاند و حقایق را بدون پرده مشاهده میکنند[۱۰۳]. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آنکس که به خدا نزدیکتر است و به عزت و قدرت بیپایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزونتر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمیشناسند. امام صادق (ع) درباره اینان میفرماید: "مردانی که گویا دلهایشان پارههای آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمیآلاید ... همانند چراغهای فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"[۱۰۴]. امیر مؤمنان(ع) یاران مهدی(ع) را گنجهایی میداند آکنده از معرفت خدایی: "خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنجهای نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنجها، مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناختهاند. آنان، یاران مهدی(ع) در آخر الزمان هستند"[۱۰۵].
بصیرت و آگاهی: شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان میسازد. در دوراهیها، او را از سرگردانی رهایی میبخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمیگردند و در بحرانها، کمر خم نمیکنند. پیچ و خمهای زندگی و کژیها، آنان را به بیراهه نمیکشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه میگشایند[۱۰۶]. علی(ع) رویارویی با فتنههای کور و ورطههای هراسانگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بیشعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی میبیند کارکشته و ژرفنگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرکآلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدسنمای پیمانشکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آنکس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"[۱۰۷]. یاران مهدی(ع)، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنههایی که زیرکان در آن فرو میمانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل بازشناسند. چنان از جامهای حکمت سیرابند و آماده کار که: "چون فرمان خدا آزمایش را به سرآورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند"[۱۰۸]. بصیرت و آگاهی عمیق از هدفها و راهها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب میشود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پی رسالت شرکتزدایی، به همراه امام خود، تبر بردارند و بتشکنی کنند، پیرایههایی که به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافتهاند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.
عبادت و بندگی:یاران مهدی(ع)، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایشگران شب. آن هم نه عبادتی عادتگونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهمآمیخته، همواره خود را در محضر خدا میبینند و از یاد او لحظهای غفلت نمیورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده میگریند. شبزندهداران و روزهداران[۱۰۹]. به گفته فضیل بن یسار: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمهکنان"[۱۱۰]. امام، در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش میکند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.
حافظان حدود خدا:اسلام، دین مرزهاست و همهچیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمانهای حق، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمیکند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمیکشاند. جنگهای مهیب و دشواریهای نبرد، آنان را در عبادت سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و تجاوز وا نمیدارد. نخستین شرط بیعت امام با یاران، حفاظت حدود خدا است. علی(ع) میفرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت میکنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمانشکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. امام نیز، متعهد میشود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"[۱۱۱]. امام، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد[۱۱۲]. باید چنین باشد، زیرا ایجاد حکومت اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانههای پولادین ممکن نمیگردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفهشناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پایمردی پرچمداران آن است.
شجاعت:یاران مهدی، دلیرمردند و جنگاوران میدانهای نبرد. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمیدهند. ایمان به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر(ص) به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایهتر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینهای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده[۱۱۳]. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکمتر[۱۱۴]. شجاعت بیبدلیشان، ترس را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش میگیرند. امام باقر(ع) میفرماید: "گویا، آنان را مینگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستادهاند. دلهایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دلهای دشمنان سایه میافکند"[۱۱۵]. در سوارکاری و تیراندازی بینظیرند: " خَيْرُ الْفَوَارِسِ ". در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر (ص) در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهادهاند[۱۱۶]. دلیری، ویژه یاران برگزیده نیست، همه خداجویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قویدل میگردند و حیاتی دوباره مییابند. ترس را کنار مینهند و به صف رزمآوران میپیوندند.
فرمانبری:یاران امام، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان میبرند و بهتر از بندهای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی میکنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی میگیرند. به فرموده پیامبر(ص): "تلاشگر و کوشا در پیروی از اویند"[۱۱۷]. امام حسن عسکری(ع) در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز درآمده، دستها برای بیعت تو، پیدرپی صف کشیدهاند. دوستان باصفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآوردهاند که همچون دانههای در گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای بیعت با تو، درکنار حجر الاسود. بههم میخورد. قومی به آستانهات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشهای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را میپرستند و از اهل حق پیروی میکنند"[۱۱۸].
ایثار و مواسات: از ویژگیهای بارز همراهان مهدی، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دلهایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهرهگیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آنکس که خود ساخته نباشد، نمیتواند سازندگی کند و آنکه بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی پیامبر اسلام(ص) در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیامهای اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آنسو، از عوامل خانهنشین شدن امامان، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است[۱۱۹]. برید عجلی نقل میکند: به امام باقر گفته شد: یارانمان در کوفه بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیلترند. سپس افزود: مردم در صلحاند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام قائم دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"[۱۲۰]. در روایات، از یاران مهدی علاوه بر تعبیر "مزامله" به رفقا، نیز نام برده شدهاند[۱۲۱]، به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنیاند. و همهشان از یک پدر و مادرند.
زهد و سادهزیستی: زهد و سادهزیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران میجویند. غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای جامعه آشنا و رنجهای بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمیتوانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمیتواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای حکومتعدل و داد[۱۲۲]. امام صادق (ع) به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی حکومتاهل بیت بودند، میفرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواریهای روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید[۱۲۳]. امام صادق (ع) در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج قائم فرمود: "چرا در خروج قائم شتاب میورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر[۱۲۴]. ستمدیدگان جهان، آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان میشتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان میجویند و در پی دیدن نشانههای اخلاص و صداقت به درگاهش سر میسپارند. در حجاز، فرودستان و بینوایان در انتظار ظهور مهدی لحظه میشمارند[۱۲۵] و در سایر سرزمینها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از ستم بیدادگران، امام را میجویند به دست مهر او به آستان اسلام، پیشانی میسایند[۱۲۶].
نظم و انضباط: نظم در زندگی و کار، از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی است. انسانهای موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت میکنند. انقلابهای رهاییبخش و سازمانیافته، کمتر با شکست روبهرو میشوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم میکرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود[۱۲۷]. علی(ع) نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود[۱۲۸]. یاران امام زمان نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانیاند. با اینکه روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش میبرند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند[۱۲۹]»[۱۳۰].
«در قرآن کریم، این کتاب انسانساز و حرکتآفرین در رابطه با یاران حضرت مهدی (ع) یک آیه است که بسیار امیدبخش و سازنده است، این آیه در حقیقت بیانگر حقایق و واقعیتهایی است که اگر به طور جدی و همهجانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمیدارد و جهان را به استقبال مصلح جهانی حرکت میدهد. در سوره مائده آیه ۵۹ خداوند به طور مستقیم، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: "ای مؤمنان! هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت، خداوند در آینده جمعیتی را میآورد که دارای این پنج امتیاز هستند:
خدا آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند.
در برابر مؤمنان، خاضع و مهربانند.
در برابر مشرکان و دشمنان، سرسخت و نیرومندند.
به طور پیگیری در راه خدا جهاد و تلاش میکنند.
در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نمیهراسند. این فضل خداست، به هرکس بخواهد (و او را شایسته ببیند) میدهد، فضل و رحمت خدا وسیعتر است و او بر همهچیز آگاه است".
در روایات برای این آیه مصادیق مختلفی بیان شده، از جمله اینکه: این آیه در مورد یاران حضرت مهدی (ع) است که با این ویژگیها با تمام قدرت، در مقابل مرتدین و کارشکنان میایستند و برای برقراری حکومت عدل امامقائم (ع) و برقراری عدالت در کل جهان تلاش میکنند[۱۳۱]. و در عبارتی امام صادق (ع) فرمود: "صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) در پرتو این آیه (در حمایت چنین یاران آگاه و دلاور) محفوظ است"[۱۳۲].
ویژگی اول: به عشق آن یاران به خدا اشاره میکند، آنها که جز به خدا نمیاندیشند، در حدی که خداوند نیز آنها را دوست دارد. روشن است که چنین روحیهای که در پرتو ایمان و توکل به دست میآید، بزرگترین عامل خیزش و پرواز و اراده و تقوی است که نقش آن در حماسهآفرینی اعجازآمیز و شگفتانگیز میباشد.
ویژگی دوم: به پیوند اخلاقی و وحدت و یکپارچگی با مؤمنان اشاره میکند، که نقش آن در پیشبرد کار بسیار مهم و چشمگیر است.
ویژگی سوم: حاکی از سازشناپذیری مؤمنان در برابر کافران، نه شرقی بودن و نه غربی بودن آنهاست، که در پرتو آن هرگونه تلاش و شگرد دشمن خنثی میگردد ...
ویژگی چهارم: جهاد و مبارزه پیگیر با کفار و دشمنان اسلام است.
ویژگی پنجم: که بسیار مهم است، قاطعیت و پایمردی مؤمنان را بیان میکند که روح محافظهکاری و مجادله در آنها نیست، از عوامزدگی و محیطزدگی غوغای اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمیهراسند، و با گامهای استوار در صراط مستقیم حرکت میکنند و یاوههای چپ و راست در حرکت آنها تأثیری ندارد. و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنی عدهای وجیه الله، آنها را سست و نگران نمیکند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمیدهند، امید به آینده دارند، چراکه خود آیندهسازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمیکند. در میان این ویژگیها، هرچند همه در جای خود از اهمیت بسیار برخوردارند، ولی این ویژگی پنجم از همه مهمتر بهنظر میرسد. ابوذر غفاری، آن مرد نستوه و قاطع را در تاریخ با این لقب " لَا يَخَافَ فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِم " میخوانند، میگوید: "پیامبر (ص) به من سفارش کرد که در راه خدا از یاوهسرایی یاوهسرایان و سرزنشکنندگان نهراسم"[۱۳۳]. وقتی که حجر بن عدی آن بزرگمرد خدا با یارانش به فرمان معاویه به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) بزرگترین چهره انقلابی تاریخ به عنوان اعتراض به معاویه نوشت و در آن نامه بخصوص، این ویژگی حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت: "تو کسانی را کشتهای که امر به معروف و نهی از منکر میکردند، گناه را بزرگ میشمردند، "و لا یخافون فی الله لومة لآئم"؛ و در راه خدا از ملامتکنندگان نمیهراسیدند"[۱۳۴]»[۱۳۵].
«مطابق برخی از روایات، اصحاب حضرت (ع) از صفات و ویژگیهایی برخوردارند از قبیل:
اخلاص: در روایتی امام جواد (ع) به عبدالعظیم حسنی (ع) فرمود: ... و هنگامی که برای او این تعداد ۳۱۳ نفر از اهل اخلاص جمع شد خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد ...[۱۳۶].
یقین و استقامت: از امام صادق (ع) در حدیثی نقل شده که فرمود: ... گویا قلبهای آنها به مانند تکّههای آهن است، شکی در قلوب آنها راجع به خدا وجود ندارد. محکم تر از سنگ است ...[۱۳۷].
خداشناس واقعی: از امام علی (ع) در ضمن حدیثی نقل است که فرمود: ... ولکن در طالقان مردمانی مؤمن خواهند آمد که به خداوند معرفت واقعی دارند و آنان انصار مهدی در آخرالزمان میباشند[۱۳۸].
شیران روز و زاهدان شب: از امام صادق (ع) در حدیثی راجع به اصحاب قائم (ع) نقل است که فرمود: گویا من نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف کوفه... سجدهها به پیشانیهای آنها اثر گذارده است، شیران در روز و راهبان در شباند...[۱۳۹].
برخورداری از تأیید الهی: طبرسی در روایتی از امام علی (ع) نقل کرده که فرمود: تا اینکه خداوند مردی را در آخرالزمان برمی انگیزاند... او را به ملائکهاش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود[۱۴۰]»[۱۴۱].
«بر اساس احادیث، یاران امام مهدی (ع) دارای ویژگیهای زیرند:
جواناند و نه پیر؛ امام علی (ع) میفرماید: "یاران قائم، جواناند و پیران، میان آنان نیستند، جز به اندازه سرمه چشم یا نمک در توشه که کمترین اندازه را ر میان رهتوشه دارد"[۱۴۲].
قویدل و نیرومندند؛ امام باقر (ع) آیه "بندگانی از خود را که سخت جنگاور و نیرومند، بر شما میگماریم"[۱۴۳] را تلاوت نموده و سپس فرمود: "قائم و یارانش، همان بندگان سخت جنگاور و نیرومندند"[۱۴۴].
عابدان شب و شیران روزند؛ امام صادق (ع) میفرماید: "گویی قائم و یارانش را در بلندی کوفه (نجف) میبینم که چون کسی که بر سرش پرنده نشسته است ساکت و خاموشاند. توشه و آذوقهشان تمام شده، لباسهایشان کهنه گشته و اثر سجده بر پیشانیهایشان نقش بسته است. شیران روز و شبزندهداران هستند"[۱۴۵].
جهادگر در راه خدایند؛ در تفسیر آیه ۵۴ از سوره مائده آمده است که: درباره قائم و یارانش است که "در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیهراسند"[۱۴۶].
فرمانبردار اویند؛ امام صادق (ع) میفرماید: "خوشا به حال شیعیانقائم ما که در روزگار غیبتش، منتظر ظهور او و در روزگار ظهورش، فرمانبردار اویند. آنان، اولیای الهیاند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین میشوند"[۱۴۷].
امام صادق (ع) در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگیهای یاران امام مهدی (ع) میفرماید: "او گنجی در طالقان دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دلهایشان مانند پارههای آهن است. شک در ذات خداوند، با آنان در نمیآمیزد و از سنگ، سختترند. اگر بر کوهها حملهور شوند، آنها را از میان برمیدارند، با پرچمهایشان آهنگ شهری نمیکنند، جز آن که ویرانش مینمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرکجویی، دست به زین اسب او میکشند و گرداگرد او را میگیرند تا وی را در جنگها با جان خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان میخواهد، کفایتش میکنند. مردانیاند که شب نمیخوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله میکنند، شبها بر سر انگشتان پای خود میایستند و صبحها بر اسبانشان مینشینند. زندهنگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در اطاعت از او، از کنیز در برابر آقایش فرمانبردارترند، و به روشناییِ چراغاند، گویی که در دلهایشان مشعل افروختهاند. آنان از بیم خدا بیمناکاند، شهادت را در دعایشان میطلبند و آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت میکنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت میکند. به سوی مولایشان با شتاب روان میشوند و خداوند، امام را با ایشان یاری میدهد[۱۴۸][۱۴۹]»[۱۵۰].
«مهمترین ویژگیهای یاران حضرت مهدی (ع) که در روایات به آن اشاره شده عبارتاند از:
بینش عمیق نسبت به حق تعالی: امام علی (ع) درباره ویژگی یاران امام مهدی (ع) میفرماید: آنها مردانی هستند که خدا را آنچنانکه شایسته است میشناسند[۱۵۱] در روایت دیگری میفرماید: آنان به وحدانیت خداوند، آنچنانکه حق وحدانیت است، اعتقاد دارند[۱۵۲]
در روایت دیگری امام صادق (ع) درباره آنها میفرماید: آنان مردانی هستند که دلهایشان مانند پارههای آهن است و هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند ندارند[۱۵۳] این بینش نشانه دارد؛ نشانههای آن ذکر و تلاش در اطاعت است که روایات بدان اشاره دارد: امام صادق (ع) میفرماید: آنان در دل شب، از خشیت خداوند مانند مادران جوان از دست داده ناله میکنند[۱۵۴] در روایت دیگری میفرماید: شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند[۱۵۵]
در روایت دیگری آمده است: آنان مردان شبزندهداری هستند که زمزمه نمازشان مانند صدای کندوی زنبوران به گوش میرسد. شبها را با زندهداری سپری میکنند و بر فراز اسبها، خداوند را تسبیح میگویند[۱۵۶]پیامبر مکرم اسلام (ص) هم درباره آن بزرگواران میفرماید: آنان در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاشاند[۱۵۷].
نتیجه این بینش عمیق، عشق و محبت و اطاعت از امام است. امام صادق (ع) دراینباره میفرماید: آنان برای تبرک، بر زین اسب امام دست میکشند و در میان رزم، گردش میچرخند و با جان خود، از او محافظت میکنند و اطاعت آنان از امام، از فرمانبرداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و آرزو میکنند که در راه خدا به شهادت برسند[۱۵۹] و [۱۶۰] شهدا هم جزو یاران حضرت مهدی (ع) هستند؛ در روایاترجعت بیان شده است که مؤمنین خالص که از دنیا رفتهاند، برمیگردند[۱۶۱] مثلاً در روایات آمده: امام حسین (ع) و یاران باوفایش رجعت میکنند[۱۶۲].
یارانی که همراه امام زمان هستند، در اوج تربیت نفس خویش، به پایگاهی رسیدهاند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکشهای مادی حاکم بر اجتماع بشری، خودشان را نگه میدارند و هیچ موقع تابع هواهای نفسانی خود و دیگران نمیشوند. هیچ کاری را به دلیل سود مادی انجام نمیدهند. در هر کاری خدا و مصالح افراد و جامعه را مدنظر خود قرار میدهند. به دلیل رسیدن به این مرحله، امام آنها را برای همراهی خود، انتخاب میکند و به مقامی میرسند که همیشه همراه اماماند. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به جایگاه و مقام همراهی امام میشود»[۱۶۳].
«با توجه به روایات، میتوان ویژگیها و صفات یاران را چنین برشمرد:
معرفت عمیق به خدا و امام خویش: در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: "در قلوب آنان یاران مهدی(ع) شکی به ذات خدا نیست"[۱۶۴] یعنی چنان به خداوند معرفت دارند که ذرّهای تردید و شک در آنان راه ندارد.
اطاعت کامل: نتیجه معرفت صحیح، اطاعت همه جانبه از امام است. از امام صادق(ع) نقل شده است: "اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز برابر مولایش، بیشتر است"[۱۶۵].
عبادت و صلابت:امام صادق(ع) درباره آنان فرمود: "شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند[۱۶۶]. و این یاد حق، در همه حالات آنان تجلّی دارد. همچنین فرمود: "آنان، مردانی هستند که گویا، دلهایشان پارههای آهن است".[۱۶۷]
جان نثاری و شهادت طلبی:امام صادق(ع) فرمود: "یاران مهدی(ع) در میدان رزم، در اطراف او میچرخند و با جان خود، از او محافظت میکنند"[۱۶۸] همچنین فرمود: "آنان آرزو میکنند در راه خدا به شهادت برسند"[۱۶۹].
شجاعت و دلیری:حضرت علی(ع) در وصف آنان فرمود: "همه آنان، شیرانی هستند که از بیشه، بیرون شدهاند و اگر اراده کنند، کوهها را از جا میکنند"[۱۷۰]
صبر و بردباری:حضرت علی(ع) میفرماید: "آنان، گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمیگذارند و از این که جان خویش را تقدیم حضرت حق میکنند به خود نمیبالند و آن را بزرگ نمیشمارند"[۱۷۱]
اتحاد و همدلی: آنان، خودخواهیها و خواستههای شخصی را از خود دور کردهاند و همه چیز را برای هدف واحد میخواهند و زیر یک پرچم به قیام میپردازند. حضرت علی(ع) میفرماید: "ایشان، یک دل و هماهنگ هستند"[۱۷۲].
زهد و پارسایی:حضرت علی(ع) در وصف یاران مهدی(ع) فرموده است:" او، از یارانش بیعت میگیرد که طلا و نقره ای پس انداز نکنند و گندم و جویی ذخیره نکنند[۱۷۳]"»[۱۷۴].
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
« صفات و ویژگیهای یاوران امام مهدی(ع) در آیینه روایات پیشوایان دینی عبارتند از:
معرفت و اطاعت: یاران مهدی(ع) از شناخت عمیق دربارۀ خداوند و امام خود برخوردارند و با آگاهی کامل در میدانِ حق حضور یافتهاند. امیر المؤمنین(ع) درباره آنها فرموده است: "مردانی که خدا را چنان که شایسته است، شناختهاند.[۱۷۵] شناخت و اعتقاد آنان نسبت به امام نیز در ژرفای وجودشان ریشه دوانیده و سراسر وجودشان را فرا گرفته است. این، شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است و معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در مجموعه هستی است. این، همان معرفتی است که آنها را سرشار از محبّت او کرده و مطیع و گوش به فرمان او قرار داده است؛ زیرا میدانند سخن امام سخن خدا و اطاعت از او اطاعت از خداست. پیامبر(ص) در توصیف آنها فرموه است: "آنها در اطاعت از امام خویش میکوشند"[۱۷۶]
عبادت و صلابت: یاوران مهدی در عبادت از پیشوای خود الگو گرفتهاند و روزها و شبها را با ذکر شیرین حق سپری میکنند. امام صادق(ع) درباره آنها فرمود: "شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند"[۱۷۷]. در سخنی دیگر فرمود: "بر فراز اسبها، خدا را تسبیح میگویند"[۱۷۸]. و همین ذکر خداست که از آنان مردانی آهنین ساخته است که هیچ چیز صلابت و استواریای آنها را در هم نمیشکند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان مردانی هستند که گویی دلهایشان پارههای آهن است.[۱۷۹]
جان نثاری و شهادت طلبی: معرفت عمیق یاران، به امام مهدی، دلهای آنها را سرشار از عشق به امام میکند؛ بنابراین در میدان رزم او را چون نگینی در میان میگیرند و جان خود را سپر بلای او میکنند. امام صادق(ع) فرمود: یاران امام مهدی(ع) در میدان رزم در اطراف او میچرخند و با جان خود، از او محافظت میکنند.[۱۸۰] و نیز فرمود: "آنها آرزو میکنند که در راه خدا به شهادت برسند.[۱۸۱].
شجاعت و دلبری: یاران امام مهدی(ع) مانند مولایشان افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند. امیر المؤمنین(ع) در وصف آنها فرمود: "همه آنها شیرانی هستند که از بیشهها بیرون شدهاند و اگر اراده کنند، کوهها را از جا میکنند.[۱۸۲]
صبر و بردباری: بدیهی است که مبارزه بر ضد ظلم جهانی و برقراری حکومت عدل جهانی، با رنج و مشقتهای فراوان همراه است. یاوران امام در راه تحقق آرمانهای جهانی امام مهدی(ع) مشکلات و ناگواریها را به جان میخرند؛ ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز میشمارند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "آنها گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمیگذارند و از این که جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق میکنند، به خود نمیبالند و آن را بزرگ نمیشمارند.[۱۸۳]
اتّحاد و همدلی:امیرالمؤمنین(ع) در توصیف همدلی و اتحاد یاران امام چنین فرمود: "ایشان یکدل و هماهنگ هستند".[۱۸۴]. این یکدلی به سبب آن است که خودخواهیها و خواستههای شخصی در وجود آنان نیست. آنها با اعتقادی صحیح در زیر یک پرچم و برای یک هدف، قیام میکنند و این خود یکی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل میباشد.
زهد و پارسایی:امیرالمؤمنین(ع) در وصف یاران امام مهدی(ع) فرمود: "او از یارانش بیعت میگیرد که طلا و نقرهای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نکنند".[۱۸۵] آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاستهاند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمانها باز دارد؛ بنابراین آنها که با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره میشود و دلهایشان میلرزد در میان یاوران ویژه امام مهدی(ع) جایی ندارند.
آنچه گذشت بخشی از ویژگیهای یاران امام مهدی(ع) بود. به سبب برخورداری از این خصوصیات، در روایات از آنان به بزرگی یاد شده است و پیشوایان معصوم (ع) زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشودهاند.
پیامبر اکرم(ص) در وصف آنان فرموده است: "آنان بهترین امت من هستند" [۱۸۶]. و در سخنی دیگر امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناختهاند!"[۱۸۷]
البتّه یاوران امام مهدی(ع) طبق لیاقت و شایستگیها در ردههای مختلف قرار میگیرند. در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی قیام را تشکیل میدهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت»[۱۸۸].
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑چه بسیار پیامبرانی که مردان الاهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست میدارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر! گامهای ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
↑از هر صدمهای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
↑و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
↑سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
↑ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمیانگیزاند که ایشان را بسیار دوست میدارد و آنها نیز خداوند را دوست میدارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
↑ و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
↑ و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین میگویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمیشود و آنچه به ریشخند میگرفتند آنها را فرا میگیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
↑خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
↑بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
↑در روایات ویژگیهای دیگری مانند شجاعت، ایثار، یکدلی، استواری و امثال آن بیان شده است که میتوانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران