نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۱۲ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خانواده (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
خانواده، نقطه آغازین حیات اجتماعیانسان و نخستین نهاد و کوچکترین واحد تشکیلدهنده جامعه است. انسانها در تشکیل خانواده بر اساس اصیلترین نیاز طبیعی خود بهسمت جنس مخالف گرایش پیدا میکنند و او را نخستین یاور زندگی میانگارند و در کنار یکدیگر کامل میشوند و به آرامش دست مییابند[۱]. همچنین به تأمین نیازهای طبیعی خویش میپردازند که نتیجه آن تولید مثل و بقای نسل انسانی است. بدیهی است بدون سامانیابی نهاد خانواده، جامعههای بزرگ انسانی و تمدنهای بشری شکل نمیگیرند. از ایرو ادیان توحیدی که به تمدن و ایجاد جامعههای بزرگ بشری میاندیشند، نسبت به موضوع خانواده اهمیت و ارزش ویژهای قائلاند.تشکیل خانواده با گزینش همسر آغاز میشود. امام صادق (ع) به نقل از امامعلی (ع) میفرماید: "همسر بگیرید، زیرا پیامبر خدا فرمود، هرکه دوست دارد از سنت من پیروی کند، سنت من ازدواج است."[۲].
تشکیل خانواده گرچه نیازهای طبیعی آدمی را برطرف میکند، اما باید بر اساس عقل و منطق صورت گیرد. انگیزههای انسانی که با مرور زمان استحکام و استقرار بیشتری مییابند، باید بر انگیزههای غریزی غلبه پیدا کنند. ویژگیهایی چون دگردوستی و انسانگرایی به موضوع ازدواج اصالت و ارزشی برتر و والاتر از شهوتطلبی و برطرفکردن نیازهای جنسی میدهند. در اینصورت بنیان خانواده بنیانی استوار خواهد بود. پیامبر اکرمازدواج برای خدا را دلیلی بر شایستگیانسان در دوستیخدا میداند[۳].
قانونمندی در روابط انسانی که در چارچوب رعایت احکام و قوانین صورت میگیرد، باعث میشود انسانها مسئولانه در این وادی گام نهند. ازدواج در این راستا، انسان را نسبت به خانواده و حریم آن مسئولیتپذیر میگرداند و مسئولیتپذیری و قانونگرایی را در اولین گام به انسان میآموزاند. از اینرو اولین و برترین رهاورد ازدواج برای آدمی، حفظ دین و ایمان فرد و در نهایت، حفظ جامعه است. رعایت حریمها و حرمتها و محدودیت قائل شدن در روابط جنسی به حفظ فرد و اجتماع میانجامد. تعالیممعصومین (ع) ازدواج را نیمی از دین معرفی میکند و دو رکعت نماز مرد متأهل را برتر از هفتاد رکعت نماز فرد عَزَب (مجرّد) میداند[۴].
نیازهای جنسی و امیال طبیعی آدمی بخشی از زندگی انسان است که باید برآورده شود. ازدواج تأمین کننده این نیاز از مجرای حقیقی و طبیعی است. از اینرو امام علی (ع) در تنظیم اوقات مؤمن در سه بخش، استفاده از لذتهای حلال را همپای تأمین معیشت و تلاش برای آخرت برمیشمارد[۵][۶].
نقش ازدواج در سلامت جسم و آرامشروحآدمی، امروزه در مکاتب روانشناسی جدید نیز امری آشکار است. در عین حال در آیات و روایات نیز به این موضوع پرداخته شده است. قرآن کریم بهوضوح آرامش در کنار همسران را مطرح میکند[۷] چنانکه در تعبیری دیگر همسران را بهمثابه پوششی برای یکدیگر برمیشمرد[۸]. این موضوع در احادیثامام علی (ع) نیز با تعابیری چون "همسر سازگار موجب آرامش و آسایش است" و "بهترین زندگی همراه با همسر شایسته میسر است" مطرح شده است[۹].
انتخاب همسر نیازمند دقتهایی است که در صورت توجه به آن، کانون خانواده مستحکم خواهد بود. انسانها در انتخاب همسر، بنا بر اصل اختیار و آزادی مختارند. خانوادهها نباید در این مورد تحمیلی بر فرزندان داشته باشند. اما در عینحال تعالیم اوصیایی ملاکهایی را برای این انتخاب در اختیار نهادهاند، زیرا همسر به گردنبندی برای انسانتشبیه شده است که توجه در انتخاب آن، امری عقلایی و ضروری است[۱۰].
اصالت خانوادگی از دیگر شرایط انتخاب است. امام (ع) در نامه ۵۳ اصالت را از شرایط محیط تربیتی مناسب و شکلدهنده شخصیت انسانی برمیشمرد[۱۳].
توجه به شخصیت فرد از دیگر شرایط همسرگزینی است. انسانهای با شخصیت انسانهایی استوارند و تحمل سختیهای زندگی برایشان آسان است. آنها برای زندگی تکیهگاهی مناسباند و در حفظ کانون خانواده افرادی موفق خواهند بود.پیامبر اکرم (ص) بهترین زنان را کسانی میداند که در برابر همسر خود رام و در برابر بیگانگان سرسختاند[۱۴].
همگونگی که از آن تغییر به کفویّت (کُفو و همشأن بودن) میشود، از دیگر شرایط همسرگزینی است. افراد در هرگونه نهاد اجتماعی و به طریق اولی در محیط خانواده نیاز به هماهنگی و هماندیشی دارند. بدون هماهنگی اولیه روابط انسانی پایدار نخواهد ماند. قرآن کریم نیز زنان و مردان مؤمن را برابر هم قرار داده است[۱۵]. امام علی (ع) الفت و انس بین انسانها را در صورت همانندی میسر میداند. نظام خانواده پس از تشکیل بر اساس اصول و ارزشهایی پایدار و موفق خواهند بود. تعالیم دینی ما را به این اصول توجه میدهند[۱۶].
دوستی و مودّت و الفت بین اعضای خانواده امر مؤکّد است. مردان از هرآنچه باعث کدر شدن محبت و صفای خانواده میشود، پرهیز داده شدهاند. بر اساس قرآن کریم، موّدت و رحمت بین اعضای خانواده، از نشانههای خداوند است[۱۷]. پیامبر اکرم نیز بهترین افراد را کسی معرفی میکند که بهترینرفتار را با خانوادهاش داشته باشد. امام علی (ع) دوستی ورزیدن را سبب پیوند میداند[۱۸] و دوستی پدران را سبب خویشاوندی میان فرزندان برمیشمرد. پیوند خویشاوندی به مودّت نیاز دارد[۱۹]. امام همچنین پیوند با خویشاوندان را بهدلیل رشد و فراوان شدن شما آنان، امری واجب برمیشمرد[۲۰]. محبت و دوستی حقیقی بین افراد برقرار نمیشود، مگر با اخلاص در محبت، چنانکه در سفارش به فرزند خویش فرمود: دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی و در پندی که به برادرت میدهی، نیک باشد یا زشت، باید با اخلاص باشی[۲۱][۲۲].
تعاون و همکاری در خانواده در دین اسلام اهمیت بسیار دارد. از اینرو به اعضای خانواده سفارش شده است که در محیطی مملوّ از همکاری و نشاط و دوستی زندگی کنند. مردان باید به همسر خود خدمت و او را یاری کنند. پیامبر اکرمخدمت کردن مرد به همسرش را صدقه میداند و هنگام ازدواجعلی (ع) با فاطمه (س)، مسئولیت کارهای داخل خانه را برعهده حضرتفاطمه (س) و کارهای بیرون از خانه را برعهده امام علی (ع) قرار داد. با این حال نقل شده است که امام علی (ع) در کارهای خانه همکاری میکرد. در صورت تقسیم کار، وظایف مشخص میشود و کارها بهتر انجام میگیرد. امام علی (ع) به فرزند خویش میفرماید:و برای هر یک از کارگزاران خود وظیفهای تعیین کن تا برای انجام آن وظیفه از او پرسش کنی[۲۳][۲۴].
اعضای خانواده، بهخصوص پدر خانواده، باید به وعدههای خود عمل کند. امام علی (ع) فرمود: "اگر کسی به همسر خود قولی داد باید به آن عمل کند، زیرا مسلمانان براساس وفای به عهود و شروط خود شناخته میشوند، مگر شرطی که حرام را حلال یا حلال را حرام کند."[۲۵].
اسلام به احترام و اصلاح میان افراد افراد اجتماع و اعضای خانواده اهمیت بسیار داده است. قرآن کریم میفرماید: "از خدا پروا کنید و با یکدیگر سازش داشته باشید"[۲۶]. امام علی (ع) در وصیّت به فرزندانش و همه کسانیکه وصیت او را میخوانند، آنها را به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر سفارش میفرماید[۲۷]. مراعات آداب و احترام بین اعضای خانواده، فضایی پر از فضایل و ارزشهای اخلاقی فراهم میآورد که پرورش سلوک و رفتار صحیح را در فرزندان کامل میکند و آنها را به همکاری با خانواده و اجتماع سوق میدهد. امام علی (ع) بر حقوق متقابل اعضای خانواده تأکید کرده و حقوقپدر و فرزند نسبت به یکدیگر را چنین برشمردهاند: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی. حقپدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز، جز نافرمانیخدای سبحان، او را فرمان برد و حقفرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد[۲۸][۲۹].
بهجز سه نکتهای که در این سخن حکیمانه امام (ع) ذکر شده است، موارد دیگری در تربیت فرزند وجود دارد که عبارتاند از:
از مهمترین مسئولیتهای انسان در زندگی خویش، مسئولیتی است که نسبت به والدینش برگردن دارد.
قرآنکریم سفارش میکند که چون پدر و مادر به سن پیری رسیدند به آنان حتی یک افّ (کلمهای که نشان از سردی دارد) مگو و با آنان محترمانه سخن بگو﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ﴾[۳۶].
امام صادق (ع) درباره این آیه شریفه: ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا﴾[۳۷] فرمود: "اگر کلمهای کمتر از افّ در پرهیز از عاق شدن وجود داشت، آنرا بهکار میبرد." امام علی (ع) نیکی کردن در حقپدر و مادر را بزرگترین واجب میداند غمگین کردن آنها را موجب عاق والدین برمیشمرد.
آیات الهی و تعالیم اوصیایی حقمادر را بیشتر از پدر میداند، زیرا مادررنج بارداری فرزند را کشیده و سختی زایمان را بهجان خریده و از شیره جان خویش فرزند را خورانده است: ﴿وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴾[۳۸]. البته در این بین پدربزرگها و مادربزرگها نیز دارای منزلتی الهی هستند و باید با آنان نیز بهعنوان سرمایه اصلی زندگی با احترام برخورد شود. اصلیترین حقوالدین بر گردن فرزندان، اطاعت کردن از آنهاست[۳۹][۴۰].
والدین نیز در برابر فرزندان مسئولاند. امام (ع) در حکمت ۳۹۹ مسئولیت والدین را در سهچیز میداند: انتخاب نام نیک، تربیت، تعلیمقرآن. انسانها در محیط خانواده و تحت تربیت والدین نیکاندیش و درستکار وارد اجتماع میشوند و جامعه از وجود آنان بهرهمند خواهد شد. پس کانون خانواده، مقدمهای بر حضور افراد و نقشآفرینی آنها در جامعه است. میتوان اینگونه پنداشت که کانون خانواده مهمترین نقش را در پدیداری جامعه دینمدار و مترقی و در نهایت پدیداری تمدنهای بزرگ بشری ایفا میکند»[۴۱].
↑ و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.
↑ و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!؛ سوره اسراء، آیه:۲۳.
↑ و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.