علم‌الکتاب در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم‌الکتاب است. "علم‌الکتاب" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مدارک عامه

مناقب ذکر شده در کتب عامه پیرامون علم امیرالمؤمنین(ع) به کتاب الهی و شریعت نبوی را می‌توان در سه بخش طبقه‌بندی نمود: اول، در معرفی صاحبان کتاب به طور خاص؛ دوم، به عنوان اعلم امت که در نتیجه، چنین فردی اعلم الناس بعد از رسول خدا(ص) خواهد بود الگو:متن قرآن وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ باید اعلم‌الناس باشد و جهت سوم، به لحاظ اقضی بودن در حکومت میان مردم؛ زیرا قاضی باید در استنباط احکام الهی و حکم میان متخاصمین، تسلط کافی بر کتاب الهی داشته باشد. در روایات اهل عامه، از هر سه جهت به مقامات اهل بیت(ع) اشاره شده که به هریک جداگانه اشاره می‌شود.

امیرالمؤمنین(ع)؛ مصداق وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ

در منابع عامه، روایات فراوانی و از طرق متعدد وارد شده که مراد از الگو:متن قرآن وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ را امیرالمؤمنین علی(ع) معرفی می‌کند. شیخ شهید در احقاق الحق اسامی تعداد کثیری از راویان این احادیث را پس از بیان مقدمه‌ای نقل می‌کند. در اینجا تنها به ذکر چند مورد معدود اشاره می‌کنیم:

«لا يخفى على من راجع كتب القوم و تنقب في آثارهم أن الآية الشريفة نزلت في حق على بن أبي طالب سلام اللّه عليه دون غيره من عبد اللّه بن سلام و أضرابه، و انكار الناصب انكار بارد لا يلتفت اليه من له حظ من العلم و الإحاطة بما ورد في كتب الآثار و نحن مضافا إلى ما ذكره القاضي الشهيد نسرد اسماء بعض منهم القائل بنزول الآية الشريفة في حق مولانا على بن أبي طالب عليه السلام و نقول: العلامة ابو عبد الله محمد بن احمد الأنصاري القرطبي المتوفى سنة ۶۷۱، أورد في تفسيره المعروف[۱] عن عبد اللّه بن عطاء ما لفظه: قلت لأبي جعفر بن على بن الحسين ابن على بن أبي طالب رضى اللّه عنهم زعموا أن الذي‌عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ عبد اللّه بن سلام، فقال انما ذلك على بن أبي طالب رضى اللّه عنه، و كذلك قال محمد بن الحنفية. الحافظ عبد الرحمن جلال الدين السيوطي في كتابه الإتقان حيث قال: و قال سعيد بن منصور في سننه حدثنا أبو عوانة عن أبي بشر قال سألت سعيد بن جبير عن قوله تعالى الگو:متن قرآن وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِهو عبد اللّه ابن سلام؟ فقال كيف و هذه السورة مكية. العلامة المير محمد صالح الكشفى الترمذي في مناقب مرتضوى نقل عن المحدث الحنبلي أنه روى عن أبي حنيفة رضى اللّه عنه أنه قال: ان المراد من قوله تعالى: الگو:متن قرآن وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ هو على لشهادة قول النبي(ص): أنا مدينة العلم و على بابها. و نقل عن الثعلبي في تفسيره عن عبد اللّه بن سلام أنه سئل عن رسول اللّه(ص) عن قوله تعالى الگو:متن قرآن وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ قال(ص): «انما هو على‌ «العلامة الشيخ سليمان القندوزى في «ينابيع المودة» روى الثعلبي و ابن المغازلي بسنديهما عن عبد اللّه بن عطاء، قال: كنت مع محمد الباقر رضى اللّه عنه في المسجد، فرأيت ابن عبد اللّه بن سلام، فقلت هذا ابن الذي الگو:متن قرآن عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ، قال: انما ذلك على بن أبي طالب. روى عن عطية العوفى عن أبي سعيد الخدري رضى اللّه عنه، قال: سألت رسول اللّه(ص) عن هذه الآية: الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ قال ذاك وزير أخى سليمان بن داود عليه السلام و سألته عن قول اللّه عز و جل قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲]، قال ذاك أخى على بن أبي طالب»[۳].[۴]

علی(ع)؛ اعلم امت بعد از رسول خدا(ص)

روایات فراوانی از طرق عامه نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) را اعلم امت بعد از رسول خدا(ص) معرفی می‌نمایند. این دلیل عام‌تر از اولی است و اشاره به آیات فراوانی دارد که در آنها به راسخین در علم و یا معلم و یا مفسر کتاب و یا اهل ذکر و غیره اشاره شده و مصداق آنان را اهل بیت(ع) معرفی می‌نماید. برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: « [القسم الاول ما نرویه عن تسعة من اعاظم محدثی العامة] منهم المحافظ شیرویه بن شهرداد الدیلمی فی «فردوس الاخبار» روی مرفوعا إلی سلمان الفارسی قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): أَعْلَمُ‏ أُمَّتِي‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ عَلِيُّ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ»[۵]. او سپس نام تعداد فراوانی از علمای عامه را در این باب بیان می‌کند.[۶]

علی(ع)؛ اقضای امت پس از رسول اللّه(ص)

در بعضی روایات، رسول اکرم(ص) و علی(ع) را اعلم و احق مردم در قضاوت میان مردم معرفی می‌کنند. و طبعاً چنین کسی باید اعلم مردم به کتاب خدا و احکام دین الهی باشد. رواه القوم منهم العلامة أبو عبد اللّه محمد بن يوسف بن محمد القرشي الكنجي في كفاية الطالب قال «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)‏ أَعْلَمُ بِالسُّنَّةِ وَ الْقَضَاءِ بَعْدِي‏ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ»هكذا أخرجه ابن بطة العكبري في كتاب الابانة الأكبر[۷].[۸]

علی(ع)؛ باب علم رسول خدا(ص)

در روایات فراوانی حضرت علی(ع) را باب علم رسول خدا(ص) بیان نموده‌اند. معنای این سخن آن است که اگر رسول خدا(ص) صاحب علوم الهی است و اشراف بر قرآن دارد، حضرت علی(ع) نازل منزله حضرتش در این علوم و اسرار الهی می‌باشد. مرحوم علامه امینی بعد از ذکر نام ۲۳ نفر از علمای عامه که تصریح به صحت مضمون روایت ذیل کرده‌اند، آن را با بیان‌های مختلف از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که به چند مورد اشاره می‌نماییم: «عن الحرث و عاصم، عن علی(ع) مرفوعاً قال رسول الله إن اللّه خلقنی و علیا من شجرة أنا أصلها و علی فرعها و الحسن و الحسین ثمرتها و الشیعه ورقها، فهل یخرج من الطیب إلا الطیب؟ و أنا مدینه العلم وعلی بابها، فمن أراد المدینة فلیأتیها من بابا و فی لفظ حذیفة عن علی(ع): «أنا مدینه العلم و علی بابها و لا توتی البیوت إلا من أبوابها». و فی لفظ آخر له(ع): «أنا مدینه العلم و أنت بابها کذب من زعم أنه یصل إلی المدینة لا من قبل الباب. و فی لفظ له(ع) «أنا مدینه العلم و علی البابها کذب من زعم أنه یدخل المدینه بغیر الباب، قال الله وجل: وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا[۹]»[۱۰].[۱۱]

مدارک شیعه

از آنجا که در فرهنگ شیعه، امام اشرف مخلوقات در نظام عالم است، همه مقاماتی که در نصوص عامه برای مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ گفتیم، به اکمل وجه در روایات شیعه یافت می‌شود. روایات زیر از جمله موارد در این زمینه است: «عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ يَحْيَى الْبَزَّازُ وَ دَاوُدُ بْنُ كَثِيرٍ فِي مَجْلِسِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)... فَقَالَ يَا سَدِيرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَهَلْ‏ وَجَدْتَ‏ فِيمَا قَرَأْتَ‏ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۱۲] قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا كَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِي بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِي الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا يَكُونُ ذَلِكَ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ يَا سَدِيرُ مَا أَكْثَرَ هَذَا أَنْ يَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏ إِلَى الْعِلْمِ الَّذِي أُخْبِرُكَ بِهِ»

توضیح: امام باقر(ع) برای آنکه مقام صاحبان علم الکتاب را بیان کنند، در ابتدا عظمت علم آصف برخیا وزیر حضرت سلیمان(ع) را بیان می‌کنند و اینکه علی‌رغم آنکه چنین علمی قطره‌ای در برابر دریا است، ولی صاحب آن، توانست تخت عظیم ملکه سبا را در یک لحظه به قصر حضرت سلیمان(ع) منتقل نماید. ادامه این روایت شریفه چنین است: «يَا سَدِيرُ فَهَلْ‏ وَجَدْتَ‏ فِيمَا قَرَأْتَ‏ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْضاً- قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۱۳] قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا»[۱۴].

وسائل الشیعة به سند خود از خلف بن عطیة عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: از رسول خدا(ص) از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ پرسش نمودم. فرمود: «او جانشین برادرم سلیمان بن داوود(ع) بود». گفتم: «یا رسول الله(ص)، در آیه قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ منظور کیست؟» فرمود: «او برادرم علی بن ابی طالب(ع) است»[۱۵].

تفسیر عیاشی، از عبدالله بن عطا روایت کرده که گفت: خدمت حضرت ابی جعفر(ع) عرض کردم: «این پسر، عبدالله بن سلام بن عمران، چنین معتقد است که منظور از من وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ پدر اوست؛ آیا صحیح است یا نه؟»

فرمود: «دروغ می‌گوید: منظور علی بن ابی طالب(ع) است»[۱۶].

صاحبان علم‌الکتاب، در مراتب ولایی و دارا بودن ولایت تکوینی و تشریعی، هم‌ردیف رسول اکرم(ص) هستند؛ چنان که خداوند در آیه مباهله، علی(ع) را نفس نبی(ص) خطاب می‌کند. همچنین روایاتی که اشاره به اتحاد مقام نوری و ولایی امیرالمؤمنین(ع) و سایر حضرات ائمه معصومین(ع) با رسول اکرم(ص) دارند، مشعربر این معنا است[۱۷].

«عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ هُوَ يَقُولُ‏ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ نُسَبِّحُ اللَّهَ يَمْنَةَ الْعَرْشِ‏ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يُخْلَقَ‏ آدَمُ بِأَلْفَيْ عَامٍ»[۱۸].[۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الجامع لأحکام القرآن (ط. قاهره.۱۳۵۷ ه.ق.)، ج۹، ص۳۳۶.
  2. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  3. احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۲۸۱.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۲۲.
  5. احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۴، ص۳۱۹.
  6. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۲۳.
  7. احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۴، ص۳۲۴.
  8. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۲۳.
  9. «و به خانه‌ها از در درآیید» سوره بقره، آیه ۱۸۹.
  10. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب (ط. مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ ه. ق.)، ج۶، ص۱۱۴.
  11. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۲۴.
  12. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  13. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  14. الکافی، ج۱، ص۲۵۷، ح۳.
  15. وسائل الشیعة (ط. مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ه.ق.)، ج۲۷، ص۱۸۸.
  16. تفسیر العیاشی (ط. مکتبة العلمیة الإسلامیة. ۱۳۸۰ ه.ق.). ص۲۲۰، ح۷۷.
  17. «عَنْ أَبِي جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَيْهِ بِرِجَالِ‏ الْمُخَالِفِينَ‏ رَوَيْنَاهُ مِنْ كِتَابِهِ كِتَابِ أَخْبَارِ الزَّهْرَاءِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فُرَاتِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَمْدَانِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ خَلَفِ بْنِ مُوسَى عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى‏ الصَّنْعَانِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنْ أَبِي يَحْيَى‏ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً(ع) فَاطِمَةَ تَحَدَّثْنَ نِسَاءُ قُرَيْشٍ وَ غَيْرُهُنَّ وَ عَيَّرَتْهَا وَ قُلْنَ زَوَّجَكِ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مِنْ عَائِلٍ لَا مَالَ لَهُ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَا فَاطِمَةُ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ اطِّلَاعَةً إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَ مِنْهَا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبُوكِ وَ الْآخَرُ بَعْلُكِ يَا فَاطِمَةُ كُنْتُ أَنَا وَ عَلِيٌّ نُوراً بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ مُطِيعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ آدَمَ(ع) بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ عَامٍ فَلَمَّا خَلَقَ آدَمَ قَسَمَ ذَلِكَ النُّورَ بِجُزْءَيْنِ جُزْءٌ أَنَا وَ جُزْءٌ عَلِيٌ ثُمَّ إِنَّ قُرَيْشاً تَكَلَّمَتْ فِي ذَلِكَ وَ فَشَا الْخَبَرُ فَبَلَغَ النَّبِيَّ(ص) فَأَمَرَ بِلَالًا فَجَمَعَ النَّاسَ وَ خَرَجَ إِلَى مَسْجِدِهِ وَ رَقِيَ مِنْبَرَهُ يُحَدِّثُ النَّاسَ مَا خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْكَرَامَةِ وَ بِمَا خَصَّ بِهِ عَلِيّاً(ع) وَ فَاطِمَةَ(س) فَقَالَ يَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِنَّهُ بَلَغَنِي مَقَالَتُكُمْ وَ إِنِّي مُحَدِّثُكُمْ حَدِيثاً فَعُوهُ وَ احْفَظُوا مِنِّي وَ اسْمَعُوهُ‏ فَإِنِّي مُخْبِرُكُمْ بِمَا خَصَّ اللَّهُ بِهِ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ بِمَا خَصَّ بِهِ عَلِيّاً مِنَ الْفَضْلِ وَ الْكَرَامَةِ وَ فَضَّلَهُ عَلَيْكُمْ فَلَا تُخَالِفُوهُ فَتَنْقَلِبُوا عَلَى أَعْقَابِكُمْ‏ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ‏ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ قَدِ اخْتَارَنِي مِنْ خَلْقِهِ فَبَعَثَنِي إِلَيْكُمْ رَسُولًا وَ اخْتَارَ لِي عَلِيّاً خَلِيفَةً وَ وَصِيّاً مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي لَمَّا أُسْرِيَ‏ بِي إِلَى السَّمَاءِ فَمَا مَرَرْتُ بِمَلَإٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فِي سَمَاءٍ مِنَ السَّمَاوَاتِ إِلَّا سَأَلُونِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ قَالُوا يَا مُحَمَّدُ إِذَا رَجَعْتَ إِلَى الدُّنْيَا فَأَقْرِئْ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ مِنَّا السَّلَامَ فَلَمَّا وَصَلْتُ إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ تَخَلَّفَ عَنِّي جَمِيعُ مَنْ كَانَ مَعِي مِنْ مَلَائِكَةِ السَّمَاوَاتِ وَ جَبْرَئِيلَ(ع) وَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ وَصَلْتُ إِلَى حُجُبِ رَبِّي دَخَلْتُ سَبْعِينَ أَلْفَ حِجَابٍ بَيْنَ كُلِّ حِجَابٍ إِلَى حِجَابٍ مِنْ حُجُبِ الْعِزَّةِ وَ الْقُدْرَةِ وَ الْبَهَاءِ وَ الْكَرَامَةِ وَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ النُّورِ وَ الظُّلْمَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى وَصَلْتُ إِلَى حِجَابِ الْجَلَالِ‏ فَنَاجَيْتُ رَبِّي تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ قُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَقَدَّمَ إِلَيَّ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمَا أَحَبَّهُ وَ أَمَرَنِي بِمَا أَرَادَ وَ لَمْ أَسْأَلْهُ لِنَفْسِي شَيْئاً وَ فِي عَلِيٍّ(ع)‏ إِلَّا أَعْطَانِي وَ وَعَدَنِي الشَّفَاعَةَ فِي شِيعَتِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ ثُمَّ قَالَ لِيَ الْجَلِيلُ جَلَّ جَلَالُهُ يَا مُحَمَّدُ مَنْ تُحِبُّ مِنْ خَلْقِي قُلْتُ أُحِبُّ الَّذِي تُحِبُّهُ أَنْتَ يَا رَبِّي فَقَالَ لِي جَلَّ جَلَالُهُ فَأَحِبَّ عَلِيّاً فَإِنِّي أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ أَحَبَّ مَنْ يُحِبُّهُ فَخَرَرْتُ لِلَّهِ سَاجِداً مُسَبِّحاً شَاكِراً لِرَبِّي تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ عَلِيٌّ وَلِيِّي وَ خِيَرَتِي بَعْدَكَ مِنْ خَلْقِي اخْتَرْتُهُ لَكَ أَخاً وَ وَصِيّاً وَ وَزِيراً وَ صَفِيّاً وَ خَلِيفَةً وَ نَاصِراً لَكَ عَلَى أَعْدَائِي يَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يُنَاوِي عَلِيّاً جَبَّارٌ إِلَّا قَصَمْتُهُ وَ لَا يُقَاتِلُ عَلِيّاً عَدُوٌّ مِنْ أَعْدَائِي إِلَّا هَزَمْتُهُ وَ أَبَدْتُهُ‏ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اطَّلَعْتُ عَلَى قُلُوبِ عِبَادِي فَوَجَدْتُ عَلِيّاً أَنْصَحُ خَلْقِي لَكَ وَ أَطْوَعُهُمْ لَكَ فَاتَّخِذْهُ أَخاً وَ خَلِيفَةً وَ وَصِيّاً وَ زَوِّجْهُ ابْنَتَكَ فَإِنِّي سَأَهِبُ لَهُمَا غُلَامَيْنِ طَيِّبَيْنِ طَاهِرَيْنِ تَقِيَّيْنِ نَقِيَّيْنِ فَبِي حَلَفْتُ وَ عَلَى نَفْسِي حَتَمْتُ إِنَّهُ لَا يَتَوَلِّيَنَّ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُمَا أَحَدٌ مِنْ خَلْقِي إِلَّا رَفَعْتُ‏ لِوَاءَهُ إِلَى قَائِمَةِ عَرْشِي وَ جَنَّتِي وَ بُحْبُوحَةِ كَرَامَتِي وَ سَقَيْتُهُ‏ مِنْ حَظِيرَةِ قُدْسِي وَ لَا يُعَادِيهِمْ أَحَدٌ أَوْ يَعْدِلُ عَنْ وَلَايَتِهِمْ يَا مُحَمَّدُ إِلَّا سَلَبْتُهُ وُدِّي وَ بَاعَدْتُهُ مِنْ قُرْبِي وَ ضَاعَفْتُ عَلَيْهِمْ عَذَابِي وَ لَعْنَتِي يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ رَسُولِي إِلَى جَمِيعِ خَلْقِي وَ إِنَّ عَلِيّاً وَلِيِّي وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ عَلَى ذَلِكَ أَخَذْتُ مِيثَاقَ مَلَائِكَتِي وَ أَنْبِيَائِي وَ جَمِيعِ خَلْقِي وَ هُمْ أَرْوَاحٌ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَخْلُقَ خَلْقاً فِي سَمَائِي وَ أَرْضِي مَحَبَّةً مِنِّي لَكَ يَا مُحَمَّدُ وَ لِعَلِيٍّ وَ لِوُلْدِكُمَا وَ لِمَنْ أَحَبَّكُمَا وَ كَانَ مِنْ شِيعَتِكُمَا وَ لِذَلِكَ خَلَقْتُهُ مِنْ طِينَتِكُمَا فَقُلْتُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي فَاجْمَعِ الْأُمَّةَ فَأَبَى عَلَيَّ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّهُ الْمُبْتَلَى وَ الْمُبْتَلَى بِهِ وَ إِنِّي جَعَلْتُكُمْ مِحْنَةً لِخَلْقِي أَمْتَحِنُ بِكُمْ جَمِيعَ عِبَادِي وَ خَلْقِي فِي سَمَائِي وَ أَرْضِي وَ مَا فِيهِنَّ لِأُكْمِلَ الثَّوَابَ‏ لِمَنْ أَطَاعَنِي فِيكُمْ وَ أُحِلَّ عَذَابِي وَ لَعْنَتِي عَلَى مَنْ خَالَفَنِي فِيكُمْ وَ عَصَانِي وَ بِكُمْ أُمَيِّزُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ يَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْلَاكَ مَا خَلَقْتُ آدَمَ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ لِأَنِّي بِكُمْ أَجْزِي الْعِبَادَ يَوْمَ الْمَعَادِ بِالثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ وَ بِعَلِيٍّ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي فِي دَارِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيَّ الْمَصِيرُ لِلْعِبَادِ وَ الْمَعَادِ وَ أُحَكِّمُكُمَا فِي جَنَّتِي وَ نَارِي فَلَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ لَكُمَا عَدُوٌّ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ لَكُمَا وَلِيٌّ وَ بِذَلِكَ أَقْسَمْتُ عَلَى نَفْسِي ثُمَّ انْصَرَفْتُ فَجَعَلْتُ لَا أَخْرُجُ مِنْ حِجَابٍ مِنْ حُجُبِ رَبِّي ذِي الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ إِلَّا سَمِعْتُ النِّدَاءَ مِنْ وَرَائِي يَا مُحَمَّدُ أَحْبِبْ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ أَكْرِمْ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ قَدِّمْ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ اسْتَخْلِفْ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ أَوْصِ إِلَى عَلِيٍّ يَا مُحَمَّدُ وَاخِ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّ عَلِيّاً يَا مُحَمَّدُ اسْتَوْصِ بِعَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ خَيْراً فَلَمَّا وَصَلْتُ إِلَى الْمَلَائِكَةِ جَعَلُوا يُهَنِّئُونِّي فِي السَّمَاوَاتِ وَ يَقُولُونَ هَنِيئاً لَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَرَامَةً لَكَ وَ لِعَلِيٍّ مَعَاشِرَ النَّاسِ عَلِيٌّ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ وَصِيِّي وَ أَمِينِي عَلَى سِرِّي وَ سِرِّ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ وَفَاتِي لَا يَتَقَدَّمُهُ أَحَدٌ غَيْرِي وَ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُ بَعْدِي وَ لَقَدْ أَعْلَمَنِي رَبِّي تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَّهُ سَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِي وَ وَارِثُ النَّبِيِّينَ وَ وَصِيُّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ مِنْ شِيعَتِهِ وَ أَهْلُ وَلَايَتِهِ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ بِأَمْرِ رَبِّ الْعَالَمِينَ يَبْعَثُهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ بِيَدِهِ لِوَائِي لِوَاءُ الْحَمْدِ يَسِيرُ بِهِ أَمَامِي وَ تَحْتَهُ آدَمُ وَ جَمِيعُ مَنْ وُلِدَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ حَتْماً مِنَ اللَّهِ مَحْتُوماً مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَعْدٌ وَعَدَنِيهِ رَبِّي فِيهِ‏ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ‏ وَ أَنَا عَلَى ذَلِكَ مِنَ الشَّاهِدَيْنِ‏» (بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ه.ق.)، ج۱۸، ص۳۹۸).
  18. علل الشرائع (ط. کتابفروشی داوری، ۱۳۸۵ ه. ش.)، ج۱، ص۱۳۵.
  19. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۲۵.