نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
برای تعیین مفهوم امامت، مىبایست با ویژگیهای امامت که قرآن کریم از آنها سخن گفته است، آشنا شویم، این ویژگیها به این شرح است:
امامت، هر آنچه ممکن است انسانها در آن اختلاف داشته باشند را در بر مىگیرد؛ یعنی شامل تمام افعال ارادی انسان مىشود؛ زیرا اختلاف، فرع اراده است و هرگز در افعال غیر ارادی، اختلاف به وجود نمىآید و موجودات بیاختیار، در افعال و آثارشان مساوی و متحد هستند. تنها انسانها هستند که با یکدیگر اختلاف مىکنند؛ زیرا یکی چیزی مىخواهد و دیگری چیز دیگر، در نتیجه دچار اختلاف مىشوند. بنابراین تفاوت در خواستهها منشأ اختلاف است و از این روست که اگر عملی، غیر ارادی باشد هرگز در آن اختلاف به وجود نمىآید، بلکه عملی یکسان خواهد شد.
این آیه به صراحت بر دو مفهوم اساسی تأکید مىکند: نخست اینکه فقط خدا ولی است و جایز نیست که انسان غیر او را به عنوان ولی برگزیند. دیگر آنکه، حُکمِ هر چه انسانها در آن اختلاف مىکنند، در دست خداست؛ بنابراین فقط خدا ولی و حاکم است و احدی غیر از او نمىتواند ولایت امور مردم را به دست گیرد یا بر آنان حکومت کند و نیز حکومت و ولایتخدا، منحصر در برخی عرصههای حیات نیست، بلکه شامل هر آنچه بشر در آن اختلاف مىکند، مىگردد. با توجه به اینکه افعال ارادی بشر است که اختلاف پذیر است، بشر در افعال ارادی اختلاف مىکند؛ افعالی که بر اساس عوامل و ملاکهایی که ارادۀ او را جهت مىدهد، برمىگزیند. از این رو افعال ارادی همان اموری است که انسانها به سبب تفاوت گرایشها، نیازها، مسلکها و دیگر عوامل تأثیر گذار، در آن اختلاف مىکنند.
اگر دو آیه دیگر از سوره شریفه "مائده" را به این دو آیه ضمیمه نماییم، تصویر امامتِقرآنی کامل مىگردد. خدای باری تعالی مىفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۴].
این دو آیه به صراحت تأکید مىکند که ولایتخدا و رسول او و آنان که ایمان آوردهاند گروه خاصی از مؤمنین، ولایتی مطلق بوده و محدود به هیچ مجال و موضوعی نیست. و نیز مىفرماید: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۵].
در این جا خداوند متعال، امامت را به نحو مطلق - بدون هیچ قیدی - و دربردارندۀ هر آنچه ممکن است مردم در آن امامی داشته باشند جعل فرموده است؛ بنابراین معنای آیه چنین است: من تو را در هر آنچه ممکن است بشر در آن امام داشته باشد، اماممردم قرار دادم. لذا امامت صرفاً به امامت در دنیا یا آخرت، امور اجتماعی یا فردی و یا هر امری غیر از این محدود نمىشود.
خداوند متعال در آیهای دیگر مىفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ﴾[۶].
این آیهرسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار مىدهد؛ یعنی تو [ای رسول] باید در هر چه مردم به حکمی نیاز دارند، حُکم کنی؛ این دستور نیز مطلق است و به هیچ امر مشخص و مخصوصی مقید نشده است؛ در نتیجه رسول خدا(ص) در هر مسئلهای که برای مردم پیشآید بر ایشان حُکم مىراند.
در آیه دیگری مىخوانیم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۷].
در این آیه کریمه نیز امر "اطاعت کنید" مطلق است؛ یعنی در هر چه ایشانامر مىکنند، اطاعتشان کنید و این اطاعت نیز به هیچ مرزی، محدود و محصور نشده است. بنابراین اطاعتی که ما بدان مأمور شدهایم، شامل هر آنچه امکان امر و نهی در آن وجود دارد، مىشود.
همچنین در قرآن کریمآیات بسیاری را مىیابیم که در آنها بر مضمون، حدود، واجبات و اهداف امامت تأکید شده است. برای نمونه در سوره "حدید" مىخوانیم: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۹].
همچنین از زبان انبیاء و رسولان، که با امتهای خویش سخن مىگفتند، مىفرماید: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۱۱].
هیچ آیهای که اطاعت از انبیاء را فقط در امور اخروی یا امور پس از قبر و یا عبادات منحصر کند، وجود ندارد. در اینجا نیز کلمه أطيعوني (از من اطاعت کنید) مطلق است و همه امور دین و دنیا را در بر مىگیرد.
خدا از زبان پیامبرش حضرت صالح(ع) مىگوید: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ * الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ﴾[۱۲].
معنا و مفهوم سخن حضرت صالح(ع) در این آیه، چنین است: همانا من نزد شما آمدهام تا جایگزین رهبران و حاکمانفاسد باشم و شما را در این زندگانی، رهبری کنم و زمام امور شما را به دست بگیرم و شما را از اطاعتمستکبران و مفسدان باز دارم.
↑«پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مىشناسد» سوره نجم، آیه ۳۲.
↑«بلکه تنها خداست که هرکه را بخواهد به نیکی ستایش مىکند» سوره نساء، آیه ۴۹.
↑«آیا آنها غیر از خدا را ولىّ خود برگزیدند؟! در حالى که “ولىّ” فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده مىکند، و اوست که بر هر چیزى تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، حکم آن با خداست، این است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کردهام و به سوى او بازمىگردم» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.
↑«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و این مؤمنان را بپذیرند، [حزب خدایند و] حزب خدا پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵-۵۶.
↑«[به خاطر آورید] هنگامى که خداوند، ابراهیم را با آزمایشهای گوناگون آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم! ابراهیم گفت: از دودمان من [نیز امامانى قرار بده!]، خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمىرسد! [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقاماند]» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
↑«ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
↑«اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.
↑«خداوند [هرگز] شرک را نمىبخشد و پایینتر از آن را براى هر کس بخواهد [و شایسته بداند] مىبخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است. آیا ندیدى کسانى را که خودستایى مىکنند؟! بلکه تنها خداست که هر کس را بخواهد، ستایش مىکند و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد. ببین چگونه بر خدا دروغ مىبندند! و همین گناه آشکار، آنان را بس است. آیا ندیدى کسانى را که بهرهاى از کتاب [خدا] به آنان داده شده، [با این حال]، به “جبت” و “طاغوت” ایمان مىآورند، و دربارۀ کافران مىگویند: “آنها، از کسانى که ایمان آوردهاند، هدایتیافتهترند”؟! آنها کسانى هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاورى براى او نخواهی یافت. آیا آنها سهمى در فرمانروایی و حکومت دارند؟ اگر چنین بود، [هر آینه همه چیز را در انحصار خود مىگرفتند،] و کمترین حق را به مردم نمىدادند. یا اینکه نسبت به مردم [=پیامبر و خاندانش]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمى در اختیار آنها قرار دادیم. ولى جمعى از آنها به آن ایمان آوردند و جمعى راه [مردم را] بر آن بستند که شعله فروزانِ آتش دوزخ، براى آنها کافى است! کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مىکنیم که هر گاه پوستهاى تنشان [در آن] بریان گردد، پوستهاى دیگرى به جاى آن قرار مىدهیم، تا کیفر [الهى] را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است. و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، به زودى آنها را در باغهایى از بهشت وارد مىکنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن خواهند ماند و همسرانى پاکیزه براى آنها خواهد بود و آنان را در سایههاى گسترده جاى مىدهیم. خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مىدهد! خداوند، شنوا و بیناست. اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر را، و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داورى بطلبید] اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این [کار] براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. آیا ندیدى کسانى را که ادّعا مىکنند به آنچه [از کتابهاى آسمانى که] بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آوردهاند، در حالى که مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. امّا شیطان مىخواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهههاى دوردستى بیفکند. و هنگامى که به آنها گفته شود: به سوى آنچه خداوند نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید، منافقان را مىبینى که [از قبول دعوت] تو، اعراض مىکنند! پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتى مىشوند، به سراغ تو مىآیند، سوگند یاد مىکنند که منظورِ [ما از بردنِ داورى نزد دیگران]، جز نیکى کردن و توافق [میان طرفین نزاع،] نبوده است؟! آنها کسانى هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، مىداند. از آنان روی گردان، و آنها را اندرز ده، و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما. ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى اینکه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم کردند [و فرمانهاى خدا را زیر پا گذاردند]، به نزد تو آیند و از خدا طلب آمرزش کنند و پیامبر هم براى آنها استغفار کند خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت. به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند و کاملاً تسلیم باشند. اگر [همانند بعضى از امتهاى پیشین،] به آنان دستور مىدادیم: یکدیگر را به قتل برسانید، و یا از وطن و خانه خود، بیرون روید، تنها عده کمى از آنها عمل مىکردند و اگر اندرزهایى را که به آنان داده مىشد انجام مىدادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقویت ایمان آنها مىشد. و در این صورت، پاداش بزرگى از ناحیه خود به آنها مىدادیم. و آنان را به راه راست، هدایت مىکردیم. و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، [در روز رستاخیز] همنشین کسانى از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده و اینان نیک همنشینان و رفیقانى هستند» سوره نساء، آیه ۴۸-۶۹.
↑«به راستى که رسولانمان را با دلایلی روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدل رفتار کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.
↑«خدا و رسول را اطاعت کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
↑«پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید» سوره شعراء، آیه ۱۵۰.
↑«پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید، و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید، همانها که در زمین فساد کرده و اصلاح نمىکنند» سوره شعراء، آیه ۱۵۰-۱۵۲.