بحث:مخالفان امام مهدی
نویسنده: آقای واثق
مقدمه
- کندوکاو درباره مخالفان، نشان میدهد سوای مستکبران که در سرلوحه قهر سپاه مهدی (ع) قرار دارند، بیشترین کارشکنیها از جانب کسانی است که ادعای موافقت با امام دارند و خود را از منتظران حضرت (ع) میدانند. اینان، امام را نه به خاطر پیاده کردن اسلام اصیل، بلکه برای همراه کردن امام با آرزوها و هوسهای خود میخواهند. پس از پیوستن به امام، چون کارها را بر وفق مراد خود نمیبینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند، به توجیه اهداف خود روی میآورند و با سلاح دین و مذهب به جنگ امام میروند که به فرموده امام صادق (ع): "چه بسیار از کسانی که ادعای پیروی او را دارند، ولی پس از ظهور حضرت، از او روی میگردانند"[۱]. در اینجا به برخی از این افراد یا گروهها اشاره میکنیم:
- راحتطلبان: راحتطلبی ریشه در خودپرستی دارد و خودخواهی منشأ همه مفاسد است. جمعی از مسلمانان مکه، پیش از هجرت به مدینه، خدمت پیامبر (ص) رسیده ابراز میداشتند: مورد آزار دشمنانیم، اگر اجازه دهی با دشمنان میجنگیم. پیامبر (ص) فرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید. پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامش نسبی در آن شهر، پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت، زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قرآن، ریشه ترس و وحشت آنان را راحتطلبی میشمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار میدهد[۲]. امام خمینی در طرز تفکر راحتطلبان میگوید: "میگویند: اگر حضرت صاحب، خودشان مقتضی میدانند، برای جهاد و مبارزه تشریف بیاورند، من که دلم برای اسلام بیشتر از آن حضرت نسوخته است و حضرت هم که اینها را میبیند، خودشان بیایند، چرا من این کار را بکنم..."[۳]. امام صادق (ع) میفرماید: "... اگر شما برای یاری ما دعوت شدید، خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمیتوانیم شما را یاری دهیم..." [۴].
- جموداندیشان: همیشه ظاهرگرایان از مهمترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بودهاند. کسانی که به باطن و روح دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد، لذا موجب میشود که در زمانهای حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان (ع) کشانده شوند. در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر، پیامبر (ص) در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدسمأبانه خود، هرسختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و به ایشان لقب گناهکار داد[۵]. امام صادق (ع) میفرماید: "آزردگیهایی که مهدی ما از روی نادانان روزگار خود متحمل میشود، بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: چگونه؟ فرمود: پیامبر در زمانی برانگیخته شد که مردم، سنگ و درخت و چوب میپرستیدند. قائم، آن گاه که قیام کند، مردم علیه او قرآن را تاویل میکنند"[۶].
- کافران و منافقان: دو چهرگان که آینده خود را در خطر میبینند، با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض، دشمنی خود را آشکار میکنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست میشوند و در مرکز خلافت -کوفه- آشکارا با امام میجنگند. حضرت پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه میشود و منافقان را در ردیف سایر فرقههای منحرف نافرمان، از میان بر میدارد[۷][۸].
پانویس
- ↑ میزان الحکمة، ری شهری، ج ۱، ص ۲۹۲.
- ↑ تفسیر "قمی"، علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ص ۱۴۴، ذیل آیه ۷۱ سوره نساء.
- ↑ امام و روحانیت، مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره روحانیت، ص ۲۰۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۶۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۲۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۲۵.