مرجعیت علمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مرجعیت علمی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مرجعیت علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند. براساس آیات و روایات، پیامبران (ع) و اهل بیت (ع) دارای چنین شأنی هستند.

معناشناسی

مرجعیت علمی بدین‌معناست که ائمه(ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام(ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند[۱]. به عبارت دیگر مراد‌ از‌ مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند[۲].

معناشناسی مرجعیت علمی

ضرورت مرجعیت علمی

مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های امامت

یکی از فلسفه‌های خاتمیت نبوت پیامبر اسلام(ص)‌ تکامل و بلوغ عقلی مسلمانان صدر اسلام بود که در پرتو همین بلوغ آنان موفّق شدند کتاب آسمانی را حفظ و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون مردم شبه جزیره عربستان از نظر تعلیمات و علوم نظری مانند: فلسفه، تفسیر و کلام در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم آیات متشابه و همچنین بواطن و لایه‌های ژرفای قرآن قادر نبودند و لذا به وجود امام و مرجع و مفسر معصوم قرآن نیاز افتاد. ظهور فرقه‌های مختلف دینی شاهد تفاسیر و قرائت‌های مختلف و ناسره از قرآن است که با تمسک به ظاهر آیات موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم خداوند ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت به رؤیت خداوند با چشم ظاهری در قیامت اعتقاد می‌‌ورزند. امّا تشیع به دلیل پیوستگی با امام معصوم از چنین آموزه‌هایی مبراست.

نکته دیگر اینکه در حوزه معرفتی و تفسیری نیاز به مرجع و امام معصوم همیشه لازم است و دیگران به دلیل فقدان عصمت محتمل الخطا هستند، امامان توانستند مبانی و اصول لازم دین‌شناسی را به مخاطبان القا و با تربیت مفسران و متکلمان برجسته؛ همچون: هشام، ضریب نیاز به امام در عصر غیبت را کاهش دهند. آنان مبانی و اصول دین را به صورت ناب تحویل جامعه داده و از ابتلای آموزه‌های دینی به آفت تحریف و بدعت جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان پیروان خود تحقق یابد.

پس عدم بلوغ کامل مردم در صدر اسلام و تکامل تدریجی آن در پرتو هدایت امام معصوم، یکی از دلایل ضرورت وجود امام بعد از خاتمیت نبوت است[۳].

رهبری علمی

مقصود از رهبری علمی، توانایی در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه سعادت، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه انسان‌ها خوشبخت بودند؛ بلکه شک‌ها و تردیدها، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که رهایی از آنها، آسان نیست. امام، یعنی رهبر علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این شبهات را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، پناهگاه همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.

برتری علمی امام، چنان است که زوایای پنهان دین را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و آیین حقیقی اسلام را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. امام صادق(ع)، در روایتی، فلسفه حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «زمین، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر مؤمنان چیزی را [به دین] افزودند، آنها را [از این کژروی] برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»[۴].[۵]

گستره مرجعیت علمی

مرجعیت اعتقادی (مرجعیت بینشی)

مرجعیت حقوقی (مرجعیت فقهی)

فواید و کارکردهای مرجعیت علمی

مرجعیت علمی قرآن

مرجعیت علمی پیامبر

مرجعیت علمی اهل بیت

مرجعیت علمی امام

مرجعیت علمی صحابه

مرجعیت علمی نایب امام

مرجعیت علمی نایب خاص امام

مرجعیت علمی نایب عام امام (فقیه جامع‌الشرایط)

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.
  2. ر.ک: رفیعی، محسن، شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.
  3. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۵-۴۶.
  4. «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۸.