افضلیت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "افضلیت امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

و امام باقر (ع) فرمود: "سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: أَنْتَ ابْنُ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ وَ جَدُّكَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَدَّتُكَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ"[۱۱]. امام سجاد (ع) از دیدگاه عامه: مقام والای امام سجاد (ع) و برتری ایشان بر دیگران نزد عامه نیز از امور مسلم و قطعی است و شواهد فراوانی بر آن وجود دارد. حتی ابن تیمیه این برتری و افضلیت را پذیرفته است و می‌گوید: "وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَمِنْ كِبَارِ التَّابِعِينَ و سَادَاتِهمْ عِلماً وَ ديناً وَ قَالَ يَحيي بْنُ سَعِيدٍ هُوَ أَفْضَلُ هَاشِمِيٍّ رَأَيْتُهُ فِي الْمَدِينَةِ وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ فِي الطَّبَقَاتِ كَانَ ثِقَةً مَأْمُوناً كَثِيرَ الْحَدِيثِ عَالِياً رَفِيعاً"[۱۲]. ابن خلکان درباره امام سجاد (ع) می‌نویسد: "وَ هُوَ أَحَدُ الْأَئِمَّة الاِثْنَي عَشَرَ وَ مِنْ سَادَاتِ التَّابِعِينَ قَالَ الزُّهريُّ مَا رَأَيْتُ قُرَيْشاً أَفْضَلَ مِنْهُ وَ فَضَائِلُ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ مَناقِبُهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَرَ وَ كَانَتْ وِلاَدَتُهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي بَعْضِ شُهُورِ سَنَةِ ثَمَانٍ و ثَلَاثِينَ لِلْهِجْرَةِ وَ تُوُفِّيَ سنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ اِثْنَتَيْنِ وَ تِسْعِينَ للهجرةِ بِالْمَدِينَةِ و دُفِنَ فِي البَقيعِ فِي قَبْرِ عَمِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) فِي الْقُبَّةِ الَّتي فِيهَا قَبْرُ العبَّاسِ"[۱۳]»[۱۴].

بشارت پیامبر: روایت جابر از رسول خدا (ص) در بشارت به آمدن امام باقر (ع) در منابع فریقین ثبت شده است: امام صادق (ع) فرمود: جابر بن عبدالله انصاری آخرین اصحاب پیغمبر (ص) بود که زنده مانده بود و او مری بود که تنها به ما اهل بیت توجه داشت. در مسجد پیغمبر می‌نشست و عمامه سیاهی دور سر می‌بست و فریاد می‌زد: یا باقرالعلوم، یا باقرالعلوم. اهل مدینه می‌گفتند جابر هذیان می‌گوید، می‌گفت: نه به خدا من هذیان نمی‌گویم، بلکه من از پیغمبر (ص) شنیدم می‌فرمود: "إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً"[۱۵]. تو به مردی از خاندان من می‌رسی که هم‌نام و هم‌شمائل من است و علم را می‌شکافد و توضیح و تشریح می‌کند، این است سبب آنچه می‌گویم. راوی گوید: روزی جابر از یکی از کوچه‌های مدینه می‌گذشت و محمد بن علی (ع) آنجا بود چون جابر نگاهش به او افتاد، گفت: ای پسر پیش بیا، او پیش آمد، سپس گفت: برگرد، او برگشت، جابر گفت: سوگند به آن که جانم در دست اوست که شمائل این پسر شمائل پیغمبر است، ای پسر اسم تو چیست؟ گفت اسمم محمد بن علی بن الحسین است، جابر به سویش رفت و سرش را بوسید و می‌گفت: پدر و مادرم به قربانت، پدرت رسول خدا (ص) سلامت می‌رسانید و چنین گفت.

امام باقر (ع) در سخن دیگران: بشارت پیامبر (ص) به نقل از جابر مورد اتفاق فریقین می‌باشد به طوری که ابن شهر آشوب مازندرانی می‌نویسد: "وَ حَدِيثُ جَابِرٍ مَشْهُورٌ مَعْرُوفٌ رَوَاهُ فُقَهَاءُ الْمَدِينَةِ وَ الْعِرَاقِ كُلُّهُمْ"[۱۶]. برای نمونه برخی از عبارات نویسندگان غیر شیعی را درباره حدیث جابر ذکر می‌کنیم: ابن ابی الحدید معتزلی می‌نویسد: "وَ هُوَ سَيِّدُ فُقَهَاءِ الْحِجَازِ وَ منه و مِن ابْنِهِ جَعْفَرٍ تعَلِّمُ النَّاسُ الفِقْهَ وَ هُوَ الْمُلَقَّبُ بِالْبَاقِرِ بَاقِرِ الْعِلْمِ لقَّبَهُ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ لَمْ يُخْلَقْ بَعْدُ وَ بَشَّرَ بِهِ وَ وَعَدَ جابرَ بنَ عبدِ اللهِ بِرُؤيَتِهِ وَ قَالَ سترَاهُ طِفْلاً فَإِذَا رَأَيْتَهُ فَأَبْلِغْهُ عَنِّي السَّلاَمَ فَعَاشَ جَابِرٌ حَتَّى رَآهُ وَ قَالَ لَهُ مَا وَصَّى بِهِ"[۱۷]. حتی ابن حجر هیثمی مکی از هواداران جریان اموی بعد از توضیح لقب باقر و اعتراف به مقام والای علمی و عرفانی امام باقر (ع) می‌نویسد: "وَ كَفَاهُ شَرَفاً أَنَّ اِبْنَ المديني رَوَى عَنْ جَابِرٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ وَ هُوَ صَغِيرُ: رَسُولِ (ص) يُسَلِّمُ عَلَيْكَ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ و الْحُسَيْنُ فِي حَجْرِهِ و هُوَ يُدَاعِبُهُ فَقَالَ يَا جَابِرُ يُولَدُ لَهُ مَوْلُودٌ اِسْمُهُ عَلِيٌ إِذَا كَانَ يَوْمُ القِيامة نادى مُنَادٍ لِيَقُمْ سَيِّدُ اَلْعَابِدِينَ فيقوم ولدُهُ ثُمَّ يُولَدُ لَهُ وَلَدٌ اسمُهُ مُحَمَّدٌ فَإِن أدرَكْتَهُ يا جابِرُ فَأقرِئْهُ مِنّي السَّلام"[۱۸]. و عبدالله بن عطای مکی می‌گفت: "مَا رَأَيْتُ الْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) وَ لَقَدْ رَأَيْتُ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ مَعَ جَلَالَتِهِ فِي الْقَوْمِ بَيْنَ يَدَيْهِ كَأَنَّهُ صَبِيٌّ بَيْنَ يَدَيْ مُعَلِّمِهِ"[۱۹]. و ذهبی درباره امام باقر (ع) می‌نویسد: "كانَ اَحَدُ مَنْ جَمَعَ بَيْنَ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلِ وَ السُّؤْدُدِ وَ الشَّرَفِ وَ الثِّقَةِ وَ الرَّزَانَةِ وَ كَانَ اَهْلاً لِلْخلافَةِ"[۲۰][۲۱].

پرسش‌های وابسته

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع افضلیت


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: الامام المجتبی (ع) مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.
  2. سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.
  3. ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲.
  5. ر.ک: شواهد التنزیل حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.
  6. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  7. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  8. ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.
  9. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۷-۲۹.
  10. کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط – القدیمة)، ج ۲، ص ۱۱۹، منابع دیگر مانند: إحقاق الحق، ج ۱۲، ص ۱۳ و تاریخ دمشق ابن عساکر، ج ۵۴، ص ۲۷۶ و حیلة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطاهر (ع)، ج ۴، ص ۳۶۳. بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷. تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ۳۰۳. ای جابر فرزندم حسین (ع) در آینده پسری خواهد داشت که نامش را علی می‌نهند و چون روز قیامت شود منادی حق از عرش ندا دهد: سیدالعابدین بپا خیزد در این هنگام علی بن الحسین وارد محشر می‌شود و علی را پسری باشد محمد نام أی جابر چون بینی او را از من به او سلام برسان.
  11. بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷.
  12. منهاج السنه، ج ۴، ص ۴۸.
  13. وفیات الأعیان، ج ۳، ص ۲۶۹.
  14. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۳۵-۳۸.
  15. کافی، ج ۱، ص ۴۶۹. سخن پیامبر به جابر را سایر منابع نیز ذکر کرده‌اند و با عبارت‌های گوناگون در درس‌های گذشته و ابتدای این درس گذشت.
  16. مناقب آل أبی طالب (ع) (لابن شهر آشوب)، ج ۴، ص ۱۹۶.
  17. شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج ۱۵، ص ۲۷۷.
  18. الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۸۶.
  19. الارشاد، ج ۲، ص ۱۶۸. لما را در محضر هیچ کس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر (ع) ندیدم. حکم بن عیینه با تمام عظمت علمی‌اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می‌رسید.
  20. سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۰۲. از کسانی است که بین علم و عمل و آقائی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیت برای خلافت داشت.
  21. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۴۶.