امامت در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

امامت از گذر علم لدنی و الهام الهی و مصونیت از خطا و اشتباه و گناه، از آیین پیامبر اسلام(ص) پاسداری می‌کند و مصالح دینی و دنیوی مردم را محفوظ می‌دارد. تعالیم راستین آسمانی در روزگار پس از پیامبر(ص) تنها از این گذر به دست انسان می‌رسد و قرآن کریم و سنت پیامبر از این طریق تفسیر و تبیین می‌شود. شیعیان معتقدند که مقام امامت تنها به معصومین می‌رسد. متکلمان امامیه بر این اعتقاد دلایلی آورده‌اند؛ از جمله اینکه مردم از آن رو به امام محتاج‌اند، که معصوم نیستند و بدون او به خطا و اشتباه و گناه می‌لغزند. حال، اگر امام، معصوم نباشد، خود به امامی دیگر نیازمند است و این باطل است؛ زیرا مستلزم دور است. چون متکلمان امامیه این مدعا را ثابت می‌کنند، از آن نتیجه می‌گیرند که مردم را در انتخاب شخص امام، حق و سهمی نیست؛ زیرا او باید معصوم باشد و عصمت حالتی است باطنی و جز خداوند کسی از باطن انسان خبر ندارد و مردم توانِ آن ندارند که معصوم را از غیر معصوم بازشناسند[۲][۳].

متکلمان امامیه از راه‌های متعدد، لزوم امامت را اثبات می‌کنند. مهم‌ترین راه همان است که از گذر آن لزوم نبوت را اثبات می‌کنند بدین گونه که: امامت، لطف است و ترک لطف، نقض غرض است و نقض غرض از خدای حکیم سر نمی‌زند. غرض حکیم جز به آنچه راجح است، تعلق نمی‌یابد و راجح این است که انسان کاملی- با ویژگی‌هایی همانند عصمت، عدالت، دانایی و آگاهی- میان آدمیان باشد و آنان را به سوی کمال راه نماید. افزون بر دلایل کلامی، دلایل فلسفی و نقلی نیز بر ضرورت امامت گواهی می‌دهند؛ چنان که ابن سینا در شفا از راه فلسفی برای اثبات این مدعا بهره جسته است. در قرآن کریم نیز آیاتی‌ روشن به چشم می‌آیند که بنابر آنها هر قوم و امتی را راهنما و امامی بایسته است[۴]. نیز آیاتی از قرآن درباره ماجرای نصب امام علی(ع) به امامت نازل شده‌اند[۵] احادیث نیز در این باره فراوان‌اند. از آن جمله است روایتی که شیعه و سنی نقل کرده‌اند: "هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به حال جاهلیت مرده است"[۶] همچنین است حدیث مشهور ثقلین و نظائر آن[۷].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ شیعه، ص 92.
  2. بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی‌، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.
  3. فرهنگ شیعه، ص 92-93.
  4. ﴿اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ؛ سوره رعد، آیه ۸؛ ﴿وَمَا يَسْتَوِي الأَحْيَاء وَلا الأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ؛ سوره فاطر، آیه ۲۲.
  5. ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره مائده، آیه ۳ و ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ آیه ۶۷.
  6. موسوعة الامام المهدی‌، ۹؛ دلائل الصدق‌، ۲/ ۶؛ الغدیر، ۱۰/ ۳۵۹ و ۳۶۰ به نقل از بدایة المعارف الالهیه‌، ۲/ ۱۷.
  7. فرهنگ شیعه، ص 93-94.