خانواده در نهج البلاغه
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خانواده (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- خانواده، نقطه آغازین حیات اجتماعی انسان و نخستین نهاد و کوچکترین واحد تشکیلدهنده جامعه است. انسانها در تشکیل خانواده بر اساس اصیلترین نیاز طبیعی خود بهسمت جنس مخالف گرایش پیدا میکنند و او را نخستین یاور زندگی میانگارند و در کنار یکدیگر کامل میشوند و به آرامش دست مییابند[۱]. همچنین به تأمین نیازهای طبیعی خویش میپردازند که نتیجه آن تولید مثل و بقای نسل انسانی است. بدیهی است بدون سامانیابی نهاد خانواده، جامعههای بزرگ انسانی و تمدنهای بشری شکل نمیگیرند. از ایرو ادیان توحیدی که به تمدن و ایجاد جامعههای بزرگ بشری میاندیشند، نسبت به موضوع خانواده اهمیت و ارزش ویژهای قائلاند.تشکیل خانواده با گزینش همسر آغاز میشود. امام صادق (ع) به نقل از امام علی (ع) میفرماید: "همسر بگیرید، زیرا پیامبر خدا فرمود، هرکه دوست دارد از سنت من پیروی کند، سنت من ازدواج است."[۲].
- تشکیل خانواده گرچه نیازهای طبیعی آدمی را برطرف میکند، اما باید بر اساس عقل و منطق صورت گیرد. انگیزههای انسانی که با مرور زمان استحکام و استقرار بیشتری مییابند، باید بر انگیزههای غریزی غلبه پیدا کنند. ویژگیهایی چون دگردوستی و انسانگرایی به موضوع ازدواج اصالت و ارزشی برتر و والاتر از شهوتطلبی و برطرفکردن نیازهای جنسی میدهند. در اینصورت بنیان خانواده بنیانی استوار خواهد بود. پیامبر اکرم ازدواج برای خدا را دلیلی بر شایستگی انسان در دوستی خدا میداند[۳].
ازدواج مایه حفظ دین و ایمان
- قانونمندی در روابط انسانی که در چارچوب رعایت احکام و قوانین صورت میگیرد، باعث میشود انسانها مسئولانه در این وادی گام نهند. ازدواج در این راستا، انسان را نسبت به خانواده و حریم آن مسئولیتپذیر میگرداند و مسئولیتپذیری و قانونگرایی را در اولین گام به انسان میآموزاند. از اینرو اولین و برترین رهاورد ازدواج برای آدمی، حفظ دین و ایمان فرد و در نهایت، حفظ جامعه است. رعایت حریمها و حرمتها و محدودیت قائل شدن در روابط جنسی به حفظ فرد و اجتماع میانجامد. تعالیم معصومین (ع) ازدواج را نیمی از دین معرفی میکند و دو رکعت نماز مرد متأهل را برتر از هفتاد رکعت نماز فرد عَزَب (مجرّد) میداند[۴].
تشکیل خانواده و تأمین نیازهای طبیعی
- نیازهای جنسی و امیال طبیعی آدمی بخشی از زندگی انسان است که باید برآورده شود. ازدواج تأمین کننده این نیاز از مجرای حقیقی و طبیعی است. از اینرو امام علی (ع) در تنظیم اوقات مؤمن در سه بخش، استفاده از لذتهای حلال را همپای تأمین معیشت و تلاش برای آخرت برمیشمارد[۵][۶].
سلامت جسم و آرامش روح
- نقش ازدواج در سلامت جسم و آرامش روح آدمی، امروزه در مکاتب روانشناسی جدید نیز امری آشکار است. در عین حال در آیات و روایات نیز به این موضوع پرداخته شده است. قرآن کریم بهوضوح آرامش در کنار همسران را مطرح میکند[۷] چنانکه در تعبیری دیگر همسران را بهمثابه پوششی برای یکدیگر برمیشمرد[۸]. این موضوع در احادیث امام علی (ع) نیز با تعابیری چون "همسر سازگار موجب آرامش و آسایش است" و "بهترین زندگی همراه با همسر شایسته میسر است" مطرح شده است[۹].
شرایط همسرگزینی
- انتخاب همسر نیازمند دقتهایی است که در صورت توجه به آن، کانون خانواده مستحکم خواهد بود. انسانها در انتخاب همسر، بنا بر اصل اختیار و آزادی مختارند. خانوادهها نباید در این مورد تحمیلی بر فرزندان داشته باشند. اما در عینحال تعالیم اوصیایی ملاکهایی را برای این انتخاب در اختیار نهادهاند، زیرا همسر به گردنبندی برای انسان تشبیه شده است که توجه در انتخاب آن، امری عقلایی و ضروری است[۱۰].
- ایمان و اعتقاد به خدا و دینداری اصلی مهم در همسرگزینی است. قرآن کریم خداپرستان را از ازدواج با زنان مشرک برحذر میدارد[۱۱][۱۲].
- اصالت خانوادگی از دیگر شرایط انتخاب است. امام (ع) در نامه ۵۳ اصالت را از شرایط محیط تربیتی مناسب و شکلدهنده شخصیت انسانی برمیشمرد[۱۳].
- توجه به شخصیت فرد از دیگر شرایط همسرگزینی است. انسانهای با شخصیت انسانهایی استوارند و تحمل سختیهای زندگی برایشان آسان است. آنها برای زندگی تکیهگاهی مناسباند و در حفظ کانون خانواده افرادی موفق خواهند بود.پیامبر اکرم (ص) بهترین زنان را کسانی میداند که در برابر همسر خود رام و در برابر بیگانگان سرسختاند[۱۴].
- همگونگی که از آن تغییر به کفویّت (کُفو و همشأن بودن) میشود، از دیگر شرایط همسرگزینی است. افراد در هرگونه نهاد اجتماعی و به طریق اولی در محیط خانواده نیاز به هماهنگی و هماندیشی دارند. بدون هماهنگی اولیه روابط انسانی پایدار نخواهد ماند. قرآن کریم نیز زنان و مردان مؤمن را برابر هم قرار داده است[۱۵]. امام علی (ع) الفت و انس بین انسانها را در صورت همانندی میسر میداند. نظام خانواده پس از تشکیل بر اساس اصول و ارزشهایی پایدار و موفق خواهند بود. تعالیم دینی ما را به این اصول توجه میدهند[۱۶].
محبّت و دوستی
- دوستی و مودّت و الفت بین اعضای خانواده امر مؤکّد است. مردان از هرآنچه باعث کدر شدن محبت و صفای خانواده میشود، پرهیز داده شدهاند. بر اساس قرآن کریم، موّدت و رحمت بین اعضای خانواده، از نشانههای خداوند است[۱۷]. پیامبر اکرم نیز بهترین افراد را کسی معرفی میکند که بهترین رفتار را با خانوادهاش داشته باشد. امام علی (ع) دوستی ورزیدن را سبب پیوند میداند[۱۸] و دوستی پدران را سبب خویشاوندی میان فرزندان برمیشمرد. پیوند خویشاوندی به مودّت نیاز دارد[۱۹]. امام همچنین پیوند با خویشاوندان را بهدلیل رشد و فراوان شدن شما آنان، امری واجب برمیشمرد[۲۰]. محبت و دوستی حقیقی بین افراد برقرار نمیشود، مگر با اخلاص در محبت، چنانکه در سفارش به فرزند خویش فرمود: دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی و در پندی که به برادرت میدهی، نیک باشد یا زشت، باید با اخلاص باشی[۲۱][۲۲].
تعاون و همکاری
- تعاون و همکاری در خانواده در دین اسلام اهمیت بسیار دارد. از اینرو به اعضای خانواده سفارش شده است که در محیطی مملوّ از همکاری و نشاط و دوستی زندگی کنند. مردان باید به همسر خود خدمت و او را یاری کنند. پیامبر اکرم خدمت کردن مرد به همسرش را صدقه میداند و هنگام ازدواج علی (ع) با فاطمه (س)، مسئولیت کارهای داخل خانه را برعهده حضرت فاطمه (س) و کارهای بیرون از خانه را برعهده امام علی (ع) قرار داد. با این حال نقل شده است که امام علی (ع) در کارهای خانه همکاری میکرد. در صورت تقسیم کار، وظایف مشخص میشود و کارها بهتر انجام میگیرد. امام علی (ع) به فرزند خویش میفرماید:و برای هر یک از کارگزاران خود وظیفهای تعیین کن تا برای انجام آن وظیفه از او پرسش کنی[۲۳][۲۴].
- اعضای خانواده، بهخصوص پدر خانواده، باید به وعدههای خود عمل کند. امام علی (ع) فرمود: "اگر کسی به همسر خود قولی داد باید به آن عمل کند، زیرا مسلمانان براساس وفای به عهود و شروط خود شناخته میشوند، مگر شرطی که حرام را حلال یا حلال را حرام کند."[۲۵].
احترام متقابل
- اسلام به احترام و اصلاح میان افراد افراد اجتماع و اعضای خانواده اهمیت بسیار داده است. قرآن کریم میفرماید: "از خدا پروا کنید و با یکدیگر سازش داشته باشید"[۲۶]. امام علی (ع) در وصیّت به فرزندانش و همه کسانیکه وصیت او را میخوانند، آنها را به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر سفارش میفرماید[۲۷]. مراعات آداب و احترام بین اعضای خانواده، فضایی پر از فضایل و ارزشهای اخلاقی فراهم میآورد که پرورش سلوک و رفتار صحیح را در فرزندان کامل میکند و آنها را به همکاری با خانواده و اجتماع سوق میدهد. امام علی (ع) بر حقوق متقابل اعضای خانواده تأکید کرده و حقوق پدر و فرزند نسبت به یکدیگر را چنین برشمردهاند: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی. حق پدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز، جز نافرمانی خدای سبحان، او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد[۲۸][۲۹].
- بهجز سه نکتهای که در این سخن حکیمانه امام (ع) ذکر شده است، موارد دیگری در تربیت فرزند وجود دارد که عبارتاند از:
- تربیت فرزندان: خانواده مهمترین نقش را در زندگی فرزندان دارد. از اینرو در اسلام به اصول و روشهای ایجاد محیطی آرام مناسب برای رشد و تربیت فرزندان توجه بسیار شده است. امام علی (ع) برای نشان دادن جایگاه خانواده و احساس مسئولیت و محبت نسبت به اعضای خانواده خود، در برگشت از جنگ صفین، در میان راه نامه مینویسد و امر تربیت را بهعنوان مسئلهای مهم اعلام میدارد. در آغاز نامه مسئولیت تربیت فرزندان را وظیفهای بر دوش پدران یاد میکند[۳۰][۳۱].
- حقوق و مسئولیتهای خانوادگی: کانون خانواده، محمل نخستین مسئولیتپذیریهای انسان است. بنابر آیات و روایات، بیشترین حقوق و مسئولیتهای انسان در مورد نزدیکان اوست، چنانکه قرآن کریم آغاز انذار را از نزدیکان میداند[۳۲]. امام علی (ع) به کمیل بن زیاد سفارش میکند که به کسان خود دستور دهد روز را در کسب صفات انسانی تلاش کنند و شب را در برآوردن نیازهای نیازمندان بکوشند[۳۳]. حضرت در وصیت خود به امام حسن (ع) به او هشدار میدهد که مبادا خانوادهات را با دست خود به بدبختی اندازی[۳۴][۳۵].
مسئولیت در برابر والدین
- از مهمترین مسئولیتهای انسان در زندگی خویش، مسئولیتی است که نسبت به والدینش برگردن دارد. قرآنکریم سفارش میکند که چون پدر و مادر به سن پیری رسیدند به آنان حتی یک افّ (کلمهای که نشان از سردی دارد) مگو و با آنان محترمانه سخن بگو[۳۶]. امام صادق (ع) درباره این آیه شریفه[۳۷] فرمود: "اگر کلمهای کمتر از افّ در پرهیز از عاق شدن وجود داشت، آنرا بهکار میبرد." امام علی (ع) نیکی کردن در حق پدر و مادر را بزرگترین واجب میداند غمگین کردن آنها را موجب عاق والدین برمیشمرد. آیات الهی و تعالیم اوصیایی حق مادر را بیشتر از پدر میداند، زیرا مادر رنج بارداری فرزند را کشیده و سختی زایمان را بهجان خریده و از شیره جان خویش فرزند را خورانده است[۳۸]. البته در این بین پدربزرگها و مادربزرگها نیز دارای منزلتی الهی هستند و باید با آنان نیز بهعنوان سرمایه اصلی زندگی با احترام برخورد شود. اصلیترین حق والدین بر گردن فرزندان، اطاعت کردن از آنهاست[۳۹][۴۰].
مسئولیت والدین
- والدین نیز در برابر فرزندان مسئولاند. امام (ع) در حکمت ۳۹۹ مسئولیت والدین را در سهچیز میداند: انتخاب نام نیک، تربیت، تعلیم قرآن. انسانها در محیط خانواده و تحت تربیت والدین نیکاندیش و درستکار وارد اجتماع میشوند و جامعه از وجود آنان بهرهمند خواهد شد. پس کانون خانواده، مقدمهای بر حضور افراد و نقشآفرینی آنها در جامعه است. میتوان اینگونه پنداشت که کانون خانواده مهمترین نقش را در پدیداری جامعه دینمدار و مترقی و در نهایت پدیداری تمدنهای بزرگ بشری ایفا میکند»[۴۱].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱ و نیز ﴿مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾؛ آیه 32.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 316- 317.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 317.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 317.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 317.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱
- ↑ ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴾؛ سوره بقره؛ آیه ۱۸۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 317- 318.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318.
- ↑ ﴿وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۲۲۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318.
- ↑ ﴿ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴾؛ سوره احزاب، آیه ۳۵
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۰۸
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۸
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِيقِكَ صَدِيقاً فَتُعَادِيَ صَدِيقَكَ وَ امْحَضْ أَخَاكَ النَّصِيحَةَ حَسَنَةً كَانَتْ أَوْ قَبِيحَةً»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 318-319.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 319.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 319.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴾؛ سوره انفال، آیه ۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ»
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹: «إنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 319-320.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 320.
- ↑ ﴿ وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ﴾؛ سوره شعرا، آیه ۲۱۴ و ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾؛ سوره طه، آیه ۱۳۲
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۴۹: «يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ، وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ»
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «وَ لَا يَكُنْ أَهْلُكَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِكَ»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 320.
- ↑ ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ﴾؛ سوره اسراء، آیه ۲۳
- ↑ ﴿وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴾؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵
- ↑ سطور پیشین؛ حکمت ۳۹۹
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 320-321.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 321.