ابراهیم بن عبدالحمید
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
از راویان امام رضا(ع) ضبط نام ابراهیم بن عبدالحمید در منابع به سه شکل آمده است: ابراهیم بن عبدالحمید اسدی کوفی، ابراهیم بن عبدالحمید صنعانی و ابراهیم بن عبدالحمید بدون ذکر لقبی برای او. برخی این سه نام را برای یک نفر میدانند و به وجود افراد متعدد به این نام قائل نیستند[۱]. اطلاعاتی که ذیل این نامها در منابع ذکر شده است خواننده را با ابهاماتی مواجه میکند. از ابراهیم بن عبدالحمید اسدی کوفی انماطی در رجال نجاشی نام برده شده و گفته شده است وی برادر مادری محمد بن عبدالله بن زراره بوده و از امام صادق(ع) نیز روایت کرده و کتاب الاصل و کتاب النوادر را نیز تالیف کرده است[۲]. شیخ طوسی در رجالش وی را در زمره اصحاب امام صادق(ع) نام برده است[۳]. شیخ طوسی در الفهرست تنها یک بار از ابراهیم بن عبد الحمید، بدون ذکر لقبی، نام برده است. وی او را ثقه و از استادان شیخ صدوق معرفی کرده است[۴]. نام برده شدن از دو کتاب الاصل و النوادر نقطه مشترکی است با ابراهیم بن عبدالحمید اسدی که پیشتر ذکر شد. از این رو، میتوان این احتمال را قوی دانست که منظور همان فرد است.
ابراهیم بن عبدالحمید صنعانی فردی است که در اختیار معرفة الرجال از او یاد شده و با استناد به گفته فضل بن شاذان، او را صالح دانسته و به نقل از نصر بن حجاج او را از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، و امام جواد(ع) معرفی میکند که پس از امام کاظم(ع) به جرگه واقفیه پیوسته و ادامه میدهد که از امام صادق(ع) نیز روایت کرده است. تا اینجا میتوان به وجود دو ابراهیم بن عبدالحمید قائل شد. اما طوسی چندین بار در بخشهای مختلف رجال خود از فردی به نام ابراهیم بن عبدالحمید، بدون ذکر لقبی برای وی، نام برده و اطلاعات مختصری ذیل هر کدام ارائه نموده است که به آسانی نمیتوان تشخیص داد که این اطلاعات مربوط به افراد مذکور است یا فردی دیگر.
طوسی دو بار از این فرد در زمره اصحاب امام کاظم(ع) یاد کرده است. یک بار از او نام برده و یادآور شده که او کتابی داشته است[۵]. بار دیگر از او نام برده و او را واقفی دانسته است[۶]. باز هم از ابراهیم بن عبدالحمید در زمره اصحاب امام رضا(ع) نام برده و ذیل آن ذکر کرده است از اصحاب امام صادق(ع) بود و به گفته سعد بن عبدالله امام رضا(ع) را درک نمود، اما از آن حضرت حدیثی روایت نکرد. از این رو، وی را واقفی دانسته و ذکر کرده او کتابی داشته است[۷]. اگر فرض بر این باشد که این فرد، فردی دیگر است، باید به وجود سه نفر به این نام معتقد بود. با توجه به اطلاعات موجود در برخی منابع رجالی متقدم میتوان گفت این مآخذ قائل به وجود یک نفر به این نام هستند[۸].
برخی از رجالیون متأخر نیز با ذکر دلایلی به اتحاد دو تن از ایشان و یا هر سه تن، قائلاند[۹]. خویی معتقد است ابراهیم بن عبدالحمید اسدی، واقفی بوده و همان فردی است که طوسی با استناد به گفته سعد بن عبدالله گفته، امام رضا(ع) را درک کرده، ولی از او روایت نکرده است. در مقابل، وی بر آن است روایاتی که از ابراهیم بن عبدالحمید از آن حضرت نقل شده، از ابراهیم بن عبدالحمید صنعانی است[۱۰] و او کسی است که کشی از او نام برده و با استناد به گفته فضل بن شاذان، او را صالح توصیف کرده است[۱۱].
قائلان به اتحاد این افراد با تناقضاتی در شرح حالها مواجه شدهاند. از جمله واقفی و در عین حال ثقه و صالح دانسته شدن او و تصریح بر اینکه از امام رضا(ع) روایت نکرده است. در حالی که روایاتی از امام رضا(ع) وجود دارد که نام ابراهیم در اسناد آن موجود است. از این رو، برخی از ایشان معتقدند که واقفی دانستن و در جای دیگر توثیق او توسط طوسی، با یکدیگر تناقضی ندارد، چون در روایاتی که او از امام صادق(ع) نقل کرده موثق بوده است، اما با این حال پس از شهادت امام کاظم(ع) به واقفیه پیوسته است. دو بار تکرار شدن نام وی در بخش یاران امام کاظم(ع) نیز نمیتواند دلیلی بر عدم اتحاد باشد، چرا که وی در مورد برخی افراد دیگر نیز این شیوه را اتخاذ کرده است[۱۲]. برخی واقفی بودن ابراهیم را پذیرفته، اما با این حال او را ثقه معرفی کردهاند[۱۳]، چرا که کشی، ابراهیم بن عبدالحمید را واقفی دانسته، اما وی را از راویان چند تن از امامان میداند[۱۴]. برخی دیگر واقفی بودن او را رد کرده و گفتهاند گرچه طوسی در ظاهر او را واقفی معرفی نموده، در بسیاری موارد وی را توثیق کرده است. علاوه بر اینکه وجود روایاتی که وی از امام رضا و امام جواد(ع) نقل کرده، مؤید این نکته است که وی واقفی نبوده و یا از اعتقاد خود بر وقف بازگشته است[۱۵]. سید محسن امین معتقد است به دلیل عدم تصریح طوسی به وقف او در الفهرست و نیز اینکه تنها قول موجود بر عدم نقل حدیث از امام رضا(ع) از سعد بن عبدالله بیان شده است، نمیتوان او را واقفی دانست، چرا که احادیثی وجود دارد که وی از امام رضا(ع) نقل کرده است. قول سعد را میتوان این گونه توجیه کرد که وی از این روایات اطلاع نداشته است، بنابراین، اساساً ادعای آمده در کتاب شیخ بیمبنا میشود[۱۶].
برخی نیز با استدلالاتی قائل به افتراق آنها هستند[۱۷]. مامقانی القاب مختلف در ابراهیم بن عبدالحمید اسدی و ابراهیم بن عبدالحمید صنعانی را مهمترین دلیل میداند که بتوان با استناد به آن به عدم اتحاد ایشان پی برد[۱۸]. همچنین که معتقد است ابراهیم بن عبد الحمیدی که در رجال شیخ طوسی به عنوان واقفی مطرح شده، با ابراهیم بن عبدالحمید اسدی بزاز کوفی که در میان اصحاب امام صادق(ع) قرار گرفته یک نفر نیست. در واقع، ابراهیم ملقب به اسدی همان فردی است که طوسی در الفهرست ذکر و وی را توثیق کرده است. فردی که طوسی در زمره اصحاب امام کاظم(ع) آورده و کتابی را منتسب به او کرده است نیز همین فرد، یعنی ابراهیم اسدی، بوده است[۱۹].
پذیرش نظر دوم یعنی عدم اتحاد افراد موسوم به نام ابراهیم بن عبدالحمید معقول به نظر میرسد و میتوان به این شکل به وجود سه تن: ابراهیم بن عبدالحمید اسدی بزار، ابراهیم بن عبدالحمید واقفی و ابراهیم بن عبدالحمید صنعانی که او هم واقفی بوده است قائل شد که البته هر سه تن از اصحاب امام صادق(ع) بودهاند. اما هنوز یک نکته باقی است که طوسی نام ابراهیم بن عبدالحمید را در زمره اصحاب امام رضا(ع) آورده و با این حال ذیل آن به واقفی بودن او اشاره کرده وسخن سعد بن عبدالله را بر آن افزوده است که ابراهیم امام رضا(ع) را درک کرد، اما از او روایت نکرد. در این صورت این سؤال باقی است که آیا طوسی ابراهیم بن عبدالحمید موجود در سند برخی روایات از امام رضا(ع) را ابراهیم واقفی میداند و معتقد است با وجود واقفی بودن او از امام رضا(ع) روایت کرده است، همان گونه که کشی با وجودی که معتقد است ابراهیم بن عبد الحمید صنعانی واقفی است، باز هم او را از راویان امام رضا(ع) و امام جواد(ع) میداند[۲۰]. برخی معتقدند قرار گرفتن او در زمره اصحاب امام رضا(ع) در رجال الطوسی دلیلی بر بازگشت او از واقفیه به امامیه است و اینکه طوسی او را در زمره اصحاب امام رضا(ع) آورده نشان میدهد باقی ماندن او را در وقف قبول نداشته است[۲۱].
جمالالدین ابنطاووس، ابراهیم بن عبدالحمید واقفی را گمراه معرفی کرده و به سبب مواضع مخالفی که در قبال زراره اتخاذ کرده بود، روایاتش را قابل اعتماد نمیداند[۲۲]. با این حال، بنا بر برخی روایات، وی روابط صمیمانه و نزدیکی با امام کاظم(ع) داشته است. عثمان بن عیسی نقل کرده است: روزی برای خرید خرما به قبا میرفت که امام کاظم(ع) را در راه دید. امام از او دلیل رفتنش را به قبا پرسید و وقتی ابراهیم گفت طبق عادت هر سال به آنجا میرود تا از مردی انصاری خرما بخرد، امام تلویحاً به او خبر داد که محصول خرمای آن سال دچار آفت شده است. در روایت دیگری از عثمان بن عیسی نقل شده است امام سه بار توسط پیکی به ابراهیم هشدار داد تا محل سکونتش را تغییر دهد اما وی در این کار تعلل نمود. پس از مدتی دید که آب مصرفی منزل با نجاست آلوده شده است. به سرعت به خانهای که کرایه کرده بود نقل مکان کرد. پس از مدت کوتاهی خانه پیشین وی فرو ریخت[۲۳].
وی روایات زیادی از امام صادق(ع) بدون واسطه و یا با واسطه افرادی چون عیسی بن ابیمنصور[۲۴]، حفص بن عمرو نخعی[۲۵] و عمر بن یزید[۲۶] نقل کرده است. او علاوه بر نقل روایات، به طور مستقیم از امامان همعصر خود از ابیالجارود[۲۷]، شهاب بن عبد ربه[۲۸]، زرارة بن اعین[۲۹]، ابوحمزه ثمالی[۳۰]، عبدالله بن ابییعفور[۳۱]، و علی بن حمزه[۳۲] نقل روایت کرد. از جمله شاگردان او نیز میتوان محمد بن ابیعمیر[۳۳]، دُرُست بن ابیمنصور[۳۴]، محمد بن عیسی[۳۵] را نام برد.
روایات او در ابواب مختلف منابع روایی شیعه جای گرفته است که از آن جمله میتوان به ابوابی چون میراث[۳۶]، حج[۳۷]، دیون[۳۸]، اوقات نماز[۳۹]، اعمال روز جمعه[۴۰]، حقوق اولاد بر پدر، تجارت، فقه النکاح[۴۱] و ابواب اخلاقی چون صبر[۴۲]، عفو[۴۳] و صله رحم[۴۴] اشاره کرد. منابع فقهی شیعه به روایات او بسیار استناد کردهاند[۴۵].[۴۶].[۴۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ جامع الرواة، ج۱، ص۲۴؛ منتهی المقال، ج۱، ص۱۷۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ رجال النجاشی، ص۲۰.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۵۹.
- ↑ الفهرست، طوسی، ص۴۰.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۳۱.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۳۲.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۵۱.
- ↑ خلاصة الأقوال، ص۳۱۳؛ کتاب الرجال، ابن داود، معالم العلماء، ص۷.
- ↑ جامع الرواة، ج۱، ص۲۴؛ منتهی المقال، ج۱، ص۱۷۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۶.
- ↑ نقد الرجال، ج۱، ص۷۱.
- ↑ کتاب الرجال، ابن داود،؛ معالم العلماء، ص۷.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۴.
- ↑ منتهی المقال، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ تنقیح المقال، ج۴، ص۱۱۰-۱۲۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۶.
- ↑ تنقیح المقال، ج۴، ص۱۱۳.
- ↑ تنقیح المقال، ج۴، ص۱۱۵.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۴.
- ↑ تنقیح المقال، ج۴، ص۱۲۱-۱۲۵.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۷۸.
- ↑ قرب الإسناد، ص۳۳۷- ۳۳۸.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۴۲۵.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۱۰۱.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۳۱۳.
- ↑ المحاسن، ج۲، ص۳۸۸.
- ↑ علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲، ص۴۳۳.
- ↑ الخصال، ص۶۴۷.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۹، ص۲۲۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۳۳۴.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۴۳۷.
- ↑ الخصال، ص۴۲۲.
- ↑ قرب الإسناد، ص۱۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۸.
- ↑ الاستبصار، ج۲، ص۲۳۱.
- ↑ الاستبصار، ج۳، ص۶.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۲، ص۲۸.
- ↑ المحاسن، ج۱، ص۵۸.
- ↑ جامع الرواة، ج۱، ص۲۴-۲۵.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۹۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۵۲.
- ↑ المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۹؛ الجامع للشرائع، ص۵۴۵.
- ↑ منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میر داماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق؛ أعیان الشیعة، سیدمحسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا، تنقیح المقال فی علم الرجال، عباد الله بن محمد حسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت ا لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، محمد بن علی اردبیلی (۱۱۰۱ق)، قم، مکتبة المحمدی، بی تا، الجامع للشرائع، یحیی بن احمد معروف به ابن سعید حلی (۶۸۹ق)، قم، مؤسسه سیدالشهدا، ۱۴۰۵ق، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة لها یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۵ق، الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۳ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق، رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت إلا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق، المحاسن، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۰ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معالم العلماء، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تصحیح: سید محمدصادق بحر العلوم، نجف، المطبعة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۰ق، المعتبر فی شرح المختصر، جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (۶۷۶ق)، تحقیق زیر نظر: ناصر مکارم شیرازی، قم، مؤسسة سید الشهداء، اول، ۱۴۰۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق، من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ نقد الرجال، سیدمصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ وسائل الشیعة تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.
- ↑ اخلاقی، معصومه، مقاله «ابراهیم بن عبدالحمید»، دانشنامه امام رضا ص ۳۵۶.