آیه تزکیه در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث آیه تزکیه است. "آیه تزکیه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۱].

خداوند انسان را بر فطرت توحید آفرید و رستگاری‌اش را در گرو شکوفایی آن قرارداد. برای تحقّق چنین امری، انسان از یک سو باید تحت تعلیم علمای ربّانی قرار گیرد و از سوی دیگر، موانع رشد و شکوفایی فطرت از مقابلش برداشته شود. خداوند ربّ العالمین است و رحمت واسعه او ایجاب می‌کند که انبیاء الهی(ص) را مأمور به دو امر، یعنی «تعلیم» و «تزکیه» انسان‌ها بنمایند.

تزکیه یعنی برداشتن موانع رشد معنوی انسان. تزکیه‌ای که مورد نظر خداوند است، باید بر اساس شرع مقدّس و فرامین قرآن باشد. چنین تزکیه‌ای نیازمند به استادی کامل است که خود الگویی مزکَّی و آگاه به اسرار درون انسان باشد. او باید مکرهای پیچیده نفس امّاره و شیاطین جنّی و انسی و سایر دشمنان طریق هدایت انسانی را بشناسد. علمای امّت، در هر مرتبه از طهارت و کمال که باشند، نمی‌توانند در جایگاه چنان استاد ارجمندی قرار گیرند؛ زیرا همان طور که آنها در علوم الهی ناقص‌اند و احتمال خطا در استنباط آنان می‌رود، در تزکیه نفوس نیز نمی‌توانند الگوی کامل و جامعی در تربیت انسان‌ها باشند. علاوه براین، علم از مقوله حکمت نظری است و با تجربه و آزمایش، عالم از اعلم متمایز می‌گردد. ولی تزکیه از مقوله حکمت عملی است و بیش از آنکه جلوه بیرونی داشته باشد، به نیّت و اخلاص در عمل و حالات درونی انسان باز می‌گردد. برای همین، تمییز مزکّی از غیر او، به راحتی برای مردم ممکن نیست و احتمال اسوه قرار گرفتن افراد نالایق و عالمان بی‌عمل در این حوزه بیش از سایر حوزهای علم است. همچنین اگر در حکمت نظری، بشر برای رسیدن به مراتب عالی یقین، علاوه بر استدلال نیازمند مشاهده عینی است تا در مقام عین‌الیقین قرار گیرد، در تزکیه دینی و حکمت عملی - که به مراتب پیچیدگی‌های بیشتری از تعلیم دارد- همیشه نیازمند استادی مطهّر و مزکَّی است که معصوم به عصمت الهی و راسخ درعلم وعمل باشد؛ تا بتواند راه تزکیه را به درستی بپیماید و اسوه دیگران در این طریق باشد.[۲]

شکل منطقی برهان

حد وسط در این برهان، از یک سو ضرورت تربیت نفوس انسانی در طی زندگی دنیوی است، تا انسان بتواند در مبارزه با هوای نفس و در میدان جهاد اکبر مغلوب دشمن بزرگی چون شیطان نگردد و از سوی دیگر، نیاز بشر به فرماندهی معصوم و خبیر به باطن انسانی و احکام پیچیده راه سعادت است، تا در چنین جنگ عظیمی که همه انسان‌ها در لحظه لحظه‌های زندگی خود درگیر آن هستند، از ایشان دستگیری نماید. بنابراین می‌توان شکل منطقی برهان را با استفاده از این دواصل، به صورت زیر تبیین کرد:

نیازمندی تهذیب نفس به وجود استاد خاص

اولاً، تزکیه نفس و مبارزه با هواهای نفسانی، هدف اصلی رسالت انبیاء الهی(ع) است. لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۳].

ثانیاً، تحقق چنین هدفی، تنها با وجود استاد خاص (معصوم و عالم به علوم ربانی) محقق می‌شود.

نتیجه آنکه: تزکیه نفس و موفقیت در مبارزه با هواهای نفسانی و جهاد اکبر، تنها با وجود استادی خاص که معصوم به عصمت الهی و عالم به راه و رسم منزل‌ها در تزکیه نفس است، محقق می‌شود.

ضرورت نیازمندی دائمی بشریت به امام معصوم

نتیجه برهان قبل راکبرای قیاس بعد قرار می‌دهیم و می‌گوییم:

اولاً، تزکیۀ نفس که اصل اوّلی در رستگاری انسانی است، نیازمند استاد خاصی است که معصوم و عالم به علوم ربانی باشد.

ثانیاً، چنین استاد خاصّی، منحصر در وجود امام معصوم در همه زمان‌ها می‌باشد.

نتیجه آنکه: بشریت برای تزکیه نفس و سیر در مراتب اسلام و ایمان، همیشه نیازمند وجود امام معصوم است.[۴]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

آیه تزکیه چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  2. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۲۳.
  3. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۴۱.