عمود نور در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های مجاری علم معصوم و مرتبط با بحث عمود نور است. "عمود نور" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

عمود نور یا همان "مصباحی از نور" یا "مناری از نور" یکی از مجاری علم و آگاهی امام است.

چیستی عمود نور

ذیل آیۀ ﴿تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا[۱] روایات متعددی با تعابیر مختلفی مانند عمود من نور، منار من نور، مصباح من نور، عمود من السماء، بیان شده است.[۲] که همگی به موضوع عمود نور و رابطۀ آن با علم امام پرداخته‌اند.

روایات ذیل این عناوین، همگی در یک نکته اشتراک و اتحاد دارند، هر چند در ذکر عنوان، زمان یا تعبیر از این فعل، اختلاف و تفاوت‌هایی در عبارات روایات وجود دارد، این امر مشترک، ارتباط عمود یا منار یا مصباح نور با اعمال بندگان و خلایق است. به تعبیر دیگر به طور قطع می‌توان ادعا نمود روایات، از آگاهی امام نسبت به کنش، رفتار و اعمال انسان‌ها خبر می‌‌دهند. از این رو ثمره و نتیجۀ وجود عمود نور برای امام، مشاهده و توان دیدن اعمال انسان‌هاست.[۳] یعنی علم به اعمال از‌ طریق‌ مشاهده است، نه گزارش.[۴] به کمک این ستونِ نوریِ سداد آور و توفیق بخش است که امام معصوم(ع) از ایمان و نفاق پنهان در سینه‌ها آگاه می‌شود؛ زیرا به واسطه آن نور، باطن چون ظاهر برای او آشکار می‌گردد، بدون آنکه حجابی در کار باشد. از این رو حضرت رضا(ع) در نامه‌ای برای بعضی از یارانش چنین نوشت:[۵] "هنگامی که مردم را می‌بینیم، آنها را با حقیقت ایمان یا حقیقت نفاق می‌شناسیم".[۶] زیرا برای کسی که از ستونِ نوریِ بر گرفته از خیمه‌گاه عالم طبیعت و پر کشیده تا عنان عالم غیب برخوردار است، قلب‌های بندگان مانند قلب‌هایشان هویداست، بی‌آن که حجابی باشد. شاهد گویای مدعا، روایت حمزة بن عبدالمطلب بن عبدالله جعفی است،[۷] می‌‌گوید: "نزد حضرت رضا(ع) رفتم در حالی که کتاب یا کاغذی همراه داشتم و در آن از امام صادق(ع) چنین نقل شده بود: "دنیا برای صاحب این امرِ امامت همچون گردویی دو نیم شده تمثل یافته است". حضرت رضا(ع) فرمود: "ای حمزه، به خدا سوگند! این سخنحق است، آن را بر روی پوستی بنویس".[۸]

منبع علم بودن عمود نور برای امام

از جمله منابع علم امام(ع) بر اساس روایات بهره‌مندی از عمود و نور الهی است؛[۹] چنانکه هر وقت خواسته باشند از غیب آگاهی یابند، به سبب قدرت و اذنی که خداوند به آنها داده است، هرچه را بخواهند برای آنها روشن می‌گردد.[۱۰] این عمود در حقیقت کانال اتصال بین امامان(ع) و پروردگار است که معصومین(ع) از این طریق با خدا در ارتباط هستند و هر چیزی که می‌خواهند از خدا دریافت می‌کنند.[۱۱]

عمود نور، حقیقتی‌ غیر مادی‌ است‌ که تنها ائمه(ع) قادر به دیدن و شهود آن هستند.[۱۲] در روایتی آمده است: "روزی امیرمؤمنان(ع) فرمودند: از بالای آسمان‌ها و از زیر زمین‌ها از من سؤال نمایید تا شما را آگاه نمایم. در این میان یکی برخاست و گفت: الآن جبرئیل کجاست؟ پس آن حضرت نظری به آسمان و نظری به زمین انداخت و به مشرق و مغرب توجه نمود و به سؤال‌کننده فرمود: به خدا سوگند! تو جبرئیل هستی. پس از آن او را ندیدند".[۱۳]

روایات عمود نور

برخی از روایات دربارۀ عمود نور عبارتند از:[۱۴]

  1. محمد بن مروان می‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم حضرت فرمودند:[۱۵] "امام در همان زمانی که در شکم مادر است، گفت‌وگوها را می‌شنود و وقتی به دنیا می‌آید، بین دو کتفش نوشته شده است: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۱۶] سپس وقتی زمام امر به دست او بیفتد، خداوند عمودی از نور برایش قرار می‌دهد و با آن نور آنچه را اهل هر شهری عمل می‌کنند، می‌بیند".[۱۷] روایتی بدین مضمون از امام باقر(ع) نیز روایت شده است.[۱۸]
  2. در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودند:[۱۹] "زمانی که امام پای به دنیا بگذارد به وسیله حکمت مزین می‌گردد و برای او چراغی قرار داده می‌شود تا با آن کارهای بندگان را می‌بیند".[۲۰]
  3. صالح بن سهل نقل می‌کند:[۲۱] "نزد امام صادق(ع) نشسته بودیم حضرت فرمودند ای صالح بن سهل خداوند در میان خودش و امام ستونی از نور قرار داده است، خداوند از این طریق به امام می‌نگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش می‌نگرد و هنگامی که بخواهد چیزی را بداند، در آن ستون نور نظر می‌افکند و از آن آگاه می‌شود.[۲۲]
  4. جمیل بن دراج از امام صادق(ع) نقل کرده است:[۲۳] "هنگامی که امام(ع) به امامت برسد، در هر شهری، برای او مناری از نور بلند می‌شود که امام(ع) در آن، به اعمال بندگان می‌نگرد".[۲۴]
  5. امام صادق(ع) در روایتی دیگر می‌‌فرمایند:[۲۵] "خداوند ستونی از نور دارد که آن را از همۀ مخلوقاتش پوشانده است. یک طرف این ستون، نزد خدا و طرف دیگر آن، در گوش امام است. پس هرگاه خداوند چیزی اراده کند، آن را در گوش امام وحی می‌کند".[۲۶]
  6. حسن بن راشد می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند:[۲۷] "هنگامی که امام پیشین از دنیا می‌رود، خداوند برای امام بعد از او ستونی از نور برمی افرازد که به‌وسیله آن اعمال مردم را می‌بیند، و از این طریق خداوند، حجت را بر خلق خود تمام می‌کند".[۲۸]
  7. امام باقر(ع) با ابابصیر وارد مسجد شدند. حضرت به او فرمودند:[۲۹] ای ابابصیر! از مردم سؤال کن آیا اباجعفر را ندیدید؟ ابابصیر از هر که پرسید اظهار بی‌اطلاعی کرد. حضرت فرمود: از ابوهارون مکفوف "نابینا" سؤال کن. ابابصیر از او سؤال کرد. اباهارون نابینا به او جواب داد، چگونه امام باقر(ع) را که در کنار تو ایستاده نمی‌بینی؟! ابابصیر با تعجب پرسید، تو چگونه امام را دیدی؟ اباهارون جواب داد، نوری از فرق مبارک امام باقر(ع) تا به عرش الهی متصل است که من نابینا هم آن نور را می‌بینم.[۳۰]
  8. امام باقر(ع) فرمودند:[۳۱] «همانا هر کسی از ما اهل بیت، امام باشد سخنان را در رحم مادر می‌شنود و هنگامی که به دنیا می‌آید ملکی نزد او می‌آید و بر روی بازوی راستش این آیه را می‌نویسد: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۳۲] و هنگامی که امام به حد جوانی می‌رسد خداوند متعال عمودی از نور برای او بالا می‌برد که با آن نور هر چه که در دنیاست می‌بیند و چیزی از نظر او مخفی نمی‌ماند".[۳۳]
  9. امام باقر(ع) در روایتی دیگر فرمودند:[۳۴] "وقتی امام به دنیا می‌آید نوری از آسمان تا زمین برای او ساطع می‌شود که با آن نور همه چیز را در شرق و غرب عالم می‌بیند".[۳۵]
  10. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ قَالَ: لاَ تَتَكَلَّمُوا فِي اَلْإِمَامِ فَإِنَّ اَلْإِمَامَ يَسْمَعُ اَلْكَلاَمَ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذَا وَضَعَتْهُ كَتَبَ اَلْمَلَكُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لاٰ مُبَدِّلَ لِكَلِمٰاتِهِ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ اَلْعَلِيمُ» فَإِذَا قَامَ بِالْأَمْرِ رُفِعَ لَهُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ مَنَارٌ يَنْظُرُ مِنْهُ إِلَى أَعْمَالِ اَلْعِبَادِ»[۳۶].[۳۷]

شیخ صدوق نقل می‌‌کند:[۳۸] "بین خداوند و امام، ستونی از نور وجود دارد که امام اعمال مردم را در آن می‌بیند و هر چیزی را که به آن نیاز دارد، از همین طریق از آن مطلع می‌شود، گاهی این نور بسط پیدا کرده و گسترده می‌شود و امام در این حال مسائلی را که نیاز دارد، از آن آگاه می‌شود و گاهی هم از او گرفته می‌شود و در نتیجه آن چه را لازم نیست نمی‌داند".[۳۹]

مراد از عمود نور در روایات

اینکه منظور از نور الهی در این روایات چیست، معلوم نیست. ولی بعضی از راویان، نور الهی را به "ملک" تعبیر کرده‌اند:[۴۰] "محمد بن عیسی بن عبید می‌گوید: من و ابن‌فضال نشسته بودیم، یونس وارد شد و گفت: من خدمت امام رضا(ع) رسیدم و به او گفتم: قربان شما شوم! مردم درباره عمود، سخن بسیار گفته‌اند. امام به من فرمود: ای یونس! نظر تو درباره آن چیست؟ نظرت این است، یک عمود آهنی است که برای صاحب تو برافرازند؟! عرض کردم: نمی‌دانم. فرمود: عمود، فرشته‌ای است که بر هر شهری گماشته شده است و خدا به وسیله او کردار آن شهرها را می‌رساند".[۴۱]

بنابراین اگر منظور از نور الهی، ملک یا روح‌القدس باشد، نمی‌توان آن را منبع جداگانه‌ای برای علم امام دانست. بلکه همان القای روح القدس است.[۴۲] به عبارتی دیگر عمود نور امری جدا از امام نیست؛ بلکه ویژگی و توانی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم نموده است؛ مانند روایتی که پس از اشاره به وجود منار نور می‌فرماید: «فَبِهَذَا یَحْتَجُ‏ اللَّهُ‏ عَلَی‏ خَلْقِه»[۴۳] علامۀ مجلسی ذیل این روایت، ضمیر اشاره منفصل "هذا" را به خود امام برمی‌گرداند و صحیح هم همین است.[۴۴] با توجه به این جمله، اگر منار یا عمود نور را امری جدا از امام بدانیم، احتجاج الهی به امام صحیح نخواهد بود.[۴۵] علامۀ مجلسی می‌‌گوید:[۴۶] "نامیده شدن ملک با عنوان عمود، استعاره است؛ گویی ملک عمودی از نور است که امام در آن نظر می‌کند. همچنین ممکن است این تشبیه به این دلیل صورت گرفته که اعتماد امام در کشف امور، به ملک است.[۴۷]

در مجموع آنچه از روایات به دست می‌‌آید، دو چیز است:

  1. این ستون نور، به طور مستقل، منبع علم نیست؛ بلکه تمثیلی برای منبع الهامی علم امام(ع) است که هرگاه خداوند بخواهد، با آن، امام را آگاه می‌کند.[۴۸] یعنی بر اساس برخی از روایات، عمود نور امری جداپذیر از امام نیست، بلکه ویژگی و توانایی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم کرده است.[۴۹]
  2. اما برخی روایات دیگر عمود نور را در کنار روح قدسی و مخصوص امام معرفی نموده اند[۵۰] مانند: امام رضا(ع) فرمودند:[۵۱] «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَيَّدَنَا بِرُوحٍ مِنْهُ مُقَدَّسَةٍ مُطَهَّرَةٍ، لَيْسَتْ بِمَلَكٍ، لَمْ تَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى إِلاَّ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ هِيَ مَعَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا تُسَدِّدُهُمْ وَ تُوَفِّقُهُمْ، وَ هُوَ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اَللَّهِ تَعَالَى»[۵۲]
  3. ثمره و نتیجۀ وجود عمود نور برای امام، مشاهده و توان دیدن اعمال انسان هاست. تعابیری مانند: "یعرف به الضمیر"، "یشرف به علی اهل الارض"، "کل ما احتاج الیه لدلاله اطلع علیه"، "لا یستر منها شیء" و... توهم مشاهده صرف بدون آگاهی و علم از حقیقت اعمال و نیت‌ها را باطل می‌‌نماید.[۵۳]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع

پانویس

  1. «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۵.
  2. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴
  3. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴
  4. ر.ک. هاشمی، سید علی، شهود یکی از روش‌های علم آموزی ائمه، ص ۸۷
  5. مسند الإمام الرضا(ع)؛ ج ۱، کتاب الإمامه؛ ص ۱۵۶، ح ۲۲۶
  6. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، قرآن کریم از منظر امام رضا(ع)، مرکز اطلاع رسانی غدیر
  7. مسند الإمام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۱۷۲، ح ۲۶۸
  8. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، قرآن کریم از منظر امام رضا(ع)، مرکز اطلاع رسانی غدیر
  9. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ گنجی، حسین، امام‌شناسی، ج ۱، ص ۱۵۸؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸
  10. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ رحمان ستایش، محمد کاظم، شهیدی، روح الله، باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم، ص ۱۲۱
  11. ر.ک. نقوی، سیدانیس الحسن، علم غیب ائمۀ معصومین(ع)، ص ۴۰ ـ ۴۱
  12. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روش‌های علم آموزی ائمه، ص ۸۷
  13. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمی، ص ٩٨ و بحار الانوار، ج ٣٩، ص ١٠٨
  14. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ در کتاب بصائرالدرجات بیست و هفت روایت به مضامین مختلف در این زمینه نقل شده و در کتاب بحارالانوار شانزده روایت: عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٣٨٧
  16. «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۵.
  17. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶
  18. ر.ک. عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟
  19. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۶۴
  20. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶
  21. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۶٠؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ٢۶، ص ١٣۵؛ خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه، ج ۵، ص ٢٠٠
  22. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶
  23. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۳۵
  24. ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۰؛ عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۱
  25. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۳۹
  26. ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۰؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۱
  27. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۸۷
  28. ر.ک. عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟
  29. قادتنا کیف نعرفهم، ج ۶، ص ۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۶۳
  30. ر.ک. گنجی، حسین، امام‌شناسی، ج ۱، ص ۱۵۸
  31. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۳۳
  32. «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۵.
  33. ر.ک. گنجی، حسین، امام‌شناسی، ج ۱، ص ۱۵۸
  34. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۳۹
  35. ر.ک. گنجی، حسین، امام‌شناسی، ج ۱، ص ۱۵۸
  36. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۸۸
  37. ر.ک. رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲
  38. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۱۴
  39. افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۱
  40. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴
  41. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٣٨٧
  42. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶
  43. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۸۷
  44. مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۳۶۰
  45. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴
  46. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۶۸
  47. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴
  48. ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۰
  49. ر.ک. رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲
  50. ر.ک. رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲
  51. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۲۰۰
  52. ر.ک. رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲
  53. ر.ک. رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲