الگو:صفحهٔ اصلی/پرسش برگزیده
مسئلۀ مهدی موعود و قیام و انقلاب جهانی او، از امور قطعی و انکارناپذیر است. از ابتدای قرن اول هجری، سوءاستفاده از این نام آغاز شد و در هر عصری عدهای به دروغ، ادعای مهدویت کردند یا دیگران چنین نسبتی به آنان داده و بدین وسیله فرقههایی ایجاد کردهاند.
ادعاهای افرادِ مدعی مهدویت به صورتهای متفاوتی ارائه شده است:
- مهدویت: بعضی از این دروغگویان مدعی مهدویت شده و خود را «مهدی» میدانستند و بهدنبال آن، فرقهای انحرافی را بنیان نهادهاند که بسیاری از آنها با پشتیبانی استعمار به وجود آمده است. اینگونه ادعاها، اندیشه و اعتقاد مردم را به مهدی و مهدیباوری متزلزل نموده، وسیلۀ تفرقه و پراکندگی میگردند. بعضی به انگیزه ریاستطلبی و مقام شکل گرفته و بعضی دیگر به طمع منافع مالی شیعه به وجود آمده و گروهی دیگر به تحریک استعمارگران و دسیسههای سیاسی امکان وجود یافتهاند. وضعیت سخت اقتصادی و سیاسی زمینۀ پذیرش هرگونه ادعای نجات که با کمترین آیندهنگری و عقلانیت ارائه شود را به وجود میآورد. کوته فکری و عدم بصیرت کافی به دین و آموزههای مأثور از معصومان(ع) عامل مهمی در به ثمر رسیدن این تحرکات محسوب میشود که اگر با سکوت اندیشهورزان و علمای آگاه به زمان توأم گردد، آسیبهای جبرانناپذیری را به اندیشه انتظار وارد میسازد.
- نیابت خاصه، وکالت، بابیت: افرادی به دروغ ادعا کردهاند که با آن حضرت ارتباط خاص دارند یا از سوی آن بزرگوار به [مقام نیابت خاص رسیدهاند که هر موقع بخواهند میتوانند امام را ببینند، مشکلات به واسطۀ آنان حل میشود، آنها واسطه و باب میان مردم و امام هستند، پیامی را از امام آوردهاند یا پیامی را برای امام میبرند. این ادعا در حالی است که امام مهدی(ع) در آخرین نامۀ خود به نایب چهارم، تصریح کردند: «تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را سامان ده و درباره جانشینی از خود، به هیچ کس وصیت نکن که غیبت کامل فرارسیده است... و در آینده بعضی از شیعیان من ادعای مشاهده (و ارتباط با من) میکنند. آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحۀ (آسمانی) ادعای مشاهده داشته باشد، دروغگو است».
- نیابت عامه: در این نوع از نیابت، عدهای خود را به جای علمای ربانی، مراجع عظام تقلید و فقها و... معرفی میکنند.
برخی پیامدهای چنین ادعاهایی عبارتاند از: گمراهی مردم؛ دوری از مسیر اهل بیت(ع)؛ به بازی گرفته شدن دین؛ اختلافات دینی، در اثر متابعت از فرقههای انحرافی؛ پراکندگی افراد و عدم وحدت در سایه رهبری واحد؛ شکستپذیر بودن در مقابل دشمن.
خاستگاهِ ادعاهای اینچنینی موارد متفاوتی است که هر کدام سزاوار بررسی و تدقیقهای بیشتری است، اما بهطور اجمال موارد زیر را میتوان بهعنوان خاستگاه و منشأ پیدایش چنین ادعاهایی دانست: مشکلات روحی و روانی؛ عقده خودکمبینی؛ هوی و هوس و خواستههای دنیوی و جاه و مقام؛ جهل و ناآگاهی؛ سکوت اندیشمندان و عالمان یا به موقع و مناسب تصمیم نگرفتن.