سوره انسان

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

سوره هل اتی، سورۀ ۷۶ قرآن کریم که نام‌های دیگرش سوره انسان، سوره دهر و ابرار است. درپی نذری که علی و فاطمه(ع) برای شفای دو فرزند بیمار خود (حسن و حسین) کردند تا سه روز روزه بگیرند، هنگام افطار در سه روز پیاپی، مسکین و یتیم و اسیر به در خانۀ آنان آمد و ایشان افطار خود را به آنان ایثار کردند. این سوره در پی این انفاق خالصانۀ این خانواده و تجلیل از آنان نازل شد[۱]. آیات ۷ تا ۱۰ تصریح به این موضوع دارد: ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا* وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا.

به این موضوع با عنوان آیه ابرار هم اشاره شده است، چون پیش از این، از اهل بیت (ع) به عنوان ابرار یاد شده و در کتب و روایات اهل سنت نیز آمده است[۲]. این واقعه که نهایت ایمان، ایثار و اخلاص علی(ع) را می‌رساند، از مناقب و فضایل مهمّ اوست. شاعران نیز در سروده‌های خود به آن اشاره کرده‌اند[۳].

قرآن کتاب هدایت و موضوع هدایت، انسان است. «انسان» جدای از الفاظ مترادف آن، به تنهایی ۶۵ بار در قرآن آمده است. موضوع بحث در این سوره به‌ویژه در آیه نخست آن ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا[۴]؛ «انسان» است. از آنجا که محور این سوره، «انسان» و عمل و اخلاص و ایثار و عاقبت کار او در قیامت و نعمت‌های خوب برای نیکان است، به سوره «انسان» نامگذاری شده است.

این سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنکه نامی از او در میان نبود، خاطرنشان می‌سازد؛ و در ادامه، به خلقت انسان و قرارگرفتن او بر سر دو راهی «شکر» و «کفران» اشاره می‌کند. و سپس می‌فرماید که خدای تعالی او را به راهی که تنها راه اوست هدایت کرد، حال یا این انسانشکر هدایتش را می‌گزارد، و یا کفران می‌کند. آن گاه می‌فرماید برای کافران انواعی از عذاب و برای ابرار الوانی از نعمت آماده کرده، و اوصاف آن نعمت‌ها را در طی هجده آیه شرح می‌دهد، و همین دلیل است بر اینکه مقصود اصلی هم بیان همین نعمت‌ها بوده؛ و پس از بیان اوصاف آن نعمت‌ها، روی سخن را به رسول گرامی خود نموده می‌فرماید: قرآن نازل شده از ناحیه اوست، و مایه تذکر بشر است، پس باید که در برابر حکم پروردگار خود صابر باشد، و هوا و هوس‌های کفار را پیروی نکند، و باید که پروردگار خود را صبح و شام به یاد بیاورد و برای او شب‌ها به سجده بیفتد، و شبی طولانی تسبیح گوید.

برخی بر این باورند این سوره به شهادت سیاقی که دارد یا همه‌اش و یا دست کم اوائل آنکه دوازده آیه است، در مدینه و نُه آیه ذیلش در مکه نازل شده است. روایات ائمه اهل بیت(ع) همه متفقند بر این که این سوره در مدینه نازل شده، روایات اهل سنت هم در این باره بسیار زیاد است. با این حال بعضی گفته‌اند: این سوره تمامیش در مکه نازل شده‌ است.

این سوره در شأن و فضیلت اهل‌بیت پیامبر(ص) یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شد و داستان معروف نذر این بزرگواران و اطعام کریمانه آنان را مطرح می‌کند که خداوند این صفات عالی آنان را ستود. ثعلبی در تفسیرش، زمخشری در الکشاف، اوحدی و اخطب خوارزم از عامه، و امامیه بالاتفاق گفته‌اند سوره ﴿هَلْ أَتَى در شأن اهل‌ بیت پیامبر(ص) نازل شده است؛ به ویژه آیات ﴿ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا [۵]. کتاب‌های مستقلی درباره این سوره نوشته شده است.

ویژگی‌های سوره دهر

  1. دارای ۳۱ آیه، ۲۴۰ یا ۲۴۳ کلمه و ۱۰۵۰، ۱۰۵۴ یا ۱۰۸۹ حرف است.
  2. در ترتیب نزول، نود و هشتمین و در قرآن کریم هفتاد و ششمین سوره است. پس از سوره الرحمن و پیش از سوره طلاق نازل شد.
  3. به نظر مشهور مدنی است و آیه مکی ندارد.
  4. از سوره‌های مفصل طوال و بخشی از یک حزب است.
  5. برخی مفسران معتقدند در این سوره نسخی واقع نشده است، و در مقابل، برخی دیگر گفته‌اند در این سوره دو یا سه آیه منسوخ وجود دارد.

مطالب مهم سوره

  1. اشاره به خلقت انسان و ماده اولیه آفرینش او؛
  2. هدایت تکوینی و تشریعی انسان از سوی خداوند؛
  3. اراده و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خود؛
  4. وضعیت کافران در روز قیامت؛
  5. ویژگی‌های پارسایان در قیامت؛
  6. داستان نذر خاندان پیامبر(ص) و بیان اخلاص و ایثار آنان؛
  7. نکات اخلاقی همچون صبر، کناره‌گیری از گناهکاران و...[۶].[۷]

اسامی سوره انسان

سوره انسان، علاوه بر این اسم، دارای نام‌های ذیل است:

  1. دهر: واژه «دهر» به معنای روزگار و برهه‌ای از زمان، در آیه نخست این سوره به کار رفته، و نام سوره دهر از همین آیه نخست گرفته شده است.
  2. ابرار: «أبرار» جمع «برّ» به معنای نیکان. از آن‌جا که در سوره دهر طی ۱۸ آیه ﴿إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا[۸] به معرفی ابرار و نشانه‌های آنان و سرنوشت سعادتمندانه آنان پرداخته، به این اسم نامیده شده است.
  3. هل أتی: چون سوره دهر با جمله ﴿هَلْ أَتَى آغاز شده، به همین عنوان نیز نام گرفته است[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. تفسیر «مجمع البیان»، ج ۵ ص ۴۰۴
  2. ر.ک: «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص ۲۵۴
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲۱.
  4. «آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.
  5. «به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند. (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۷-۹.
  6. هاشم‌زاده هریسی، هاشم، شناخت سوره‌های قرآن، صفحه ۴۹۳و۴۹۲؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه ۴۹۳و۴۹۲؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۱۹۴؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۵، صفحه (۳۲۷-۳۵۰) و ۳۲۵؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱، صفحه ۳۱۷؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۲۰، صفحه ۱۲۰.
  7. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۲۷۷۸.
  8. «نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است. از چشمه‌ای که بندگان خداوند از آن می‌آشامند آن را به خواست خود روان می‌سازند. به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند. (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۵-۲۲.
  9. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، صفحه ۴۹۲؛ سخاوی، علی بن محمد، جمال القراء و کمال الاقراء، جلد۱، صفحه ۱۸۳؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۵، صفحه ۳۲۷.
  10. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۷۸۲.