مبانی نظام سیاسی
مقدمه
هر یک از نظامهای سیاسی، بر جهانبینی، اعتقادات و نظام فکری خاصی بنا گردیده و بر همان بنیانهایی است که اهداف و اصول حرکت نظام، ساختارها، خط مشیها و روشها شکل میگیرند. با توجه به اینکه در کاملترین سطح، دو نوع نگاه به هستی و دو دسته باور و نظام فکری، جامع همه دیدگاههای بشری است[۱]؛ از اینرو مبانی نظام سیاسی در دو جهان بینی الهی و مادی و در مقولات هستیشناسی، انسانشناسی و جامعهشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
کلیترین و شاملترین چارچوب معرفتی در هر جهانبینی، هستیشناسی است که در آن، زیرساختهای ادراکی و اعتقادی شکل میگیرد. از جمله موضوعاتی که باید، ریشه آن را در هستیشناسی پیگیری نمود، اندیشه سیاسی، خاصه نظام سیاسی است. همچنین انسان، عنصر اصلی و بازیگر نقش اول حیات سیاسی است؛ از اینرو اگر تفکر نظام یافتهای بخواهد، نظام سیاسی خاص خود را تبیین کند، باید در ابتدا مشخص نماید که چه انسانی و با چه ویژگیهایی مطلوب اوست. و سرانجام از آنجا که جامعه، بستر و میدان تحقق و فعلیت یافتن نظام سیاسی است، تعریف از جامعه، چگونگی پیدایش و تکامل آن، نحوه شکلگیری حرکتهای اجتماعی و نگاه تاریخی به آغاز و انجام آنها، همگی تأثیر مستقیم بر سامانبخشی نظام سیاسی دارند.
مبانی نظام سیاسی اسلام
مبانی نظام سیاسی سکولار
منابع
پانویس
- ↑ ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.